کریم جعفری:
خیلیها میگویند اقدام رئیسجمهور امریکا برای منتقل کردن سفارت این کشور در فلسطین اشغالی از تلآویو به بیتالمقدس در واقع ضربه به ماجراجوییهای تهران است و تلاشهای این کشور برای مبارزه با رژیم صهیونیستی در طول چهار دهه گذشته نتیجه برعکس داده است. زیاد نمیخواهم در این مورد قلمفرسایی کنم که گفتنیها، گفته شده است و همه میدانند که ارتش رژیم صهیونیستی که در چهار جنگ ارتشهای عربی را شکست داد، از سال 1980 تاکنون در هیچ جنگی پیروز نهایی نبوده است و بدون شک، شکستهای بیشتری بر او تحمیل خواهد شد. اما چرا دونالد ترامپ در این زمان دست به این اقدام که خیلیها آن را احمقانه میخوانند، زد؟ برای این منظور باید نقبی به تاریخ یکصد سال پیش در سال 1917 زد، جایی که انگلیسیها با وعده مشهور وزیر امورخارجه وقت خود مبنی بر تشکیل یک کشور برای یهودیان، پس از 31 سال جامه عمل به آن پوشاندند. حالا هم ترامپ فکر میکند مانند بالفور، میتواند نام خود را در تاریخ اینگونه ثبت و ضبط کند، این هم کلاهی است که داماد یهودیاش سر او گذاشته است.
بدون شک کوشنر به پدرزن خود گفته که امروز وعده پایتختی بیتالمقدس (بهزعم خودشان اورشلیم) را به سران اسرائیل باید داد تا در یک بازه زمانی مشخص به آن رسید. اگر تشکیل رژیمی بنام اسرائیل 31 سال زمان برد، باتوجه به اقدامات 40 سال گذشته صهیونیستها در هویتزدایی از بیتالمقدس در سایه سکوت و بیتفاوتی اعراب، این مساله شاید در کمتر از چند سال دیگر نهایی شود. اما مساله مهم و اصلی اینجاست که سران تلآویو فقط یک پایتخت را در بیتالمقدس خواهند داشت و از 191 کشور دیگر عضو که خیلیها هم در تلآویو سفارت ندارند هیچکدام به سادگی زیر بار این حقارت نخواهند رفت چرا که بیتالمقدس نه تنها برای مسلمانان، که برای مسیحیان مومن (نه مسیحیان صهیونیست) اهمیت بسزایی دارد و آنها دنبال ساز و کاری هستند تا بیتالمقدس یک شهر بینالمللی شود و نه یک پایتخت اسلامی و حتی یهودی. در این مورد کافی است نگاهی به مواضع رهبر کاتولیکهای جهان داشته باشید که این اقدام رئیس جمهور امریکا را نکوهش کرده است. در بعد دیگر، باید نگاهی به مواضع کشورهای عربی داشته باشیم، تقریبا بیشتر کشورهای عربی، بهجز رژیم صهیونیستی، امارات و حکام مجمعالجزایر بحرین، در رابطه با این تصمیم رئیس جمهور امریکا موضعگیری کردند.
البته ترامپ امیدوار است که طبق معمول، عربستان سعودی و امارات افسار سران برخی از کشورهای عربی اسلامی! را کشیده و مانع از واکنش تند آنها شوند.
اما چرا ترامپ با این اقدام خود، پاس گل بزرگی به ایران داد. آنهایی که تحولات منطقه را پیگیری میکنند میدانند که در طول شش سال گذشته و پس از خیزشهای برخی از کشورهای عربی که دستکم در کشورهای یمن، لیبی، عراق و سوریه تبدیل به جنگهای خانمانسوزی شد، همه نگاهها از فلسطین برداشته و متوجه اختلافاتی شد که ایران با برخی از کشورهای منطقه بر سر این درگیریها داشت. در یک سو ایران و متحدان همیشگیاش که بعدها روسیه نیز همراهی کرد، بودند که درگیر جنگی شدید و بیسابقه شدند و در سوی دیگر عربستان سعودی، ترکیه، قطر، امارات، اردن با همراهی و همگامی اطلاعاتی رژیم صهیونیستی، امریکا و برخی از کشورهای اروپایی حضور داشتند. همه تلاش محور امریکایی- صهیونیستی بر این قرار داشت تا در منطقه طیف جدیدی از رهبران قدرت را به دست بگیرند که اساس آن، دوستی با اسرائیل بود. آنها در این زمینه با ایرانهراسی تقریبا در افکار عمومی جهان عرب موفق شدند تا عملا، ایران را به جای رژیم صهیونیستی جایگزین کنند. در برخی موارد حتی برخی از گروههای فلسطینی نیز آنها را همراهی کردند.
با این حال، بهنظر میرسد که هر آنچه در طول شش هفت سال گذشته این محور بافته بودند، یکشبه پنبه شده باشد، چرا که تصمیم بر این بود تا اسرائیل از نگاهها حذف شود و این رژیم با نشستن در تاریکی اختلافات میان کشورهای جهان اسلام که یکی پس از دیگری یا از اتحادیه عرب اخراج میشدند یا آنکه در سازمان همکاری اسلامی بیانیهای علیه آنها صادر میشد، به غصب بیشتر زمینهای فلسطینیها ادامه دهند و با کشورهای عربی روابط نزدیکتری برقرار کنند.
در این مورد باید به مواضع اتخاذشده توسط رسانهها و سران رژیم صهیونیستی اشاره کرد، جایی که نوشته بودند: «همانگونه که انتظار داشتیم، موزون و به اندازه مسوولیت آنها، بدون آنکه موازنه به هم بخورد!» تلآویو بدون شک پیش از آنکه چنین اقدامی از سوی کاخ سفید اعلام شود، از تصمیمات پایتختهای عربی و حتی سران تشکیلات خودگردان فلسطین نیز مطمئن شده بود و بر همین اساس اسب زین شده خواب و خیالش را چهار نعل به پیش برده و بهگونهای اعلام موضع کرده که در نوع خود بیسابقه است.
با این حال، بهنظر میرسد که افکار عمومی جهان اسلام هر چند که در طول سه دهه گذشته با مسائلی چون مذاکره، گفتوگو و روابط دو جانبه سست و سرد شده باشند، اما هنوز هم جانهای گرمی در میان آنها وجود دارد که مانند انبار باروت عمل میکند و نیاز به یک جرقه دارد. این جانهای گرم بهویژه در نزد نسل جوانتر فلسطینیها بیشتر است و هیچ وقت در طول تاریخ اشغالگری رژیم صهیونیستی فلسطینیها خود تا این اندازه مسلح نبودهاند. منابع اطلاعاتی رژیم صهیونیستی نمیدانند که چه انبار باروتی در کرانه باختری رود اردن و حتی در سرزمینهای اشغالی 1948 وجود دارد.
همزمانی اعلام ترامپ برای تغییر سفارت امریکا به بیتالمقدس با برگزاری نشستی در تهران با موضوع فلسطین و جهان اسلام شاید اتفاقی باشد، اما محملی شد تا عالیترین مقام جمهوری اسلامی ایران در جمع صدها تن از سفرا و نمایندگان جهان اسلام در این زمینه اعلام موضع کند. به همین دلیل باید گفت که از امروز بهبعد، نگاهها از ایران و ایرانهراسی به سمت و سوی دیگری خواهد رفت و فقط باید یک فکر عالی وجود داشته باشد تا این تفکر را هدایت کند و به سرانجام خوبی برساند. به هر حال این روزها جنگ با داعش هم به پایان رسیده و هزاران رزمندهِ رزمدیدهِ باانگیزه به یک دستور راهی مرزهای فلسطین اشغالی خواهند شد و کسی نمیداند بعد از آن چه اتفاقی روی خواهد داد. این یک فرصت تاریخی و طلایی است که باید از ترامپ نهایت تشکر را کرد.