كريم جعفري:
در سرمقاله روز پنجشنبه روزنامه نوشتم که متاسفانه سیاست رضاشاهی در مورد راهآهن بوشهر جریان دارد و در حالی که فقط یکی دو استان به شبکه ریلی متصل نیستند، اگر قرار است بوشهر هم وصل شود، نه تنها با این شیوه دردی دوا نخواهد شد، بلکه اوضاع از اینکه هست هم بدتر میشود. پس از ورود رسانههای استان به مساله راهآهن و تخصیص 15 میلیارد تومانی به راهآهن بوشهر-شیراز که در واقع نوعی توهین به مردم بوشهر بهشمار میرفت، مثل اینکه آقایان از خواب خرگوشی خارج شده و تکانی به خود دادهاند و جلسهای برگزار کردهاند که باوجود وعدههای داده شده، باز هم خروجی آن «هیچ» است.
با پیگیریهای نماینده بوشهر، گناوه، دیلم و خارگ در مجلس شورای اسلامی رئیس و اعضای کمیسیون برنامه و بودجه مجلس به همراه معاون وزیر راه و شهرسازی به بوشهر آمدند تا در این زمینه نشست خود را برگزار کنند، از این دست نشستها زیاد برگزار شده و طبق معمول هم گزارشها خیلی خوب تهیه میشود، اما آنچه در نهایت قرار است اتفاق بیفتد، نمیافتد، چرا که در استان ما کسی به فکر پیشبرد امور برای آینده نیست و همه به فکر منافع خودشان هستند (این را به صراحت مینویسم و هر کسی هم که در این زمینه دلیل و برهان خواست تا در همه حوزهها خدمتش عرض کنم) و اگر کسی هم در این زمینه چیزی نوشت، مطلبی گفت تا اعتراضی کرد، به بدترین شکل ممکن او را خواهند نواخت.
در طول چهار سال حضور سالاری در استان بوشهر، صرفا اگر همه بودجه عمرانی استان و پولهایی که در بوستانهای روستایی و ساخت زمین چمن و دهکده سنفگرش به همراه دهها میلیارد تومانی که در شهرداری عسلویه و برخی دیگر نقاط لفت و لیس شد در حوزه راهآهن هزینه میشد، شک نداشته باشید که امروز دستکم مردم بوشهر تا برازجان را با راهآهن میرفتند یا همین مسیر غیرکارشناسی شده را اگر ادامه داده بودند، اکنون به جایی رسیده بودیم. یا اینکه حاکم سابق به اندازهای که دنبال منطقه آزاد رفته بود، وقتش را روی راهآهن گذاشته بود امسال به جای 15 میلیارد تومان، 150 میلیارد تومان بودجه داشت، نه اینکه معاون عمرانی استانداری در این جلسه سخنانی در مورد راهآهن بگوید که بنده سه بار آن را خواندم و متوجه اصل قضیه نشدم که چه شده و قرار است چه چیزی ساخته شود و چقدرش ساخته شده است.
متاسفانه در چهار سال گذشته همه چیز در دعوای اینکه «چه کسی حاکم» است گذشت و اگر قرار است روال بر همین باشد که باید استان بوشهر را گذاشت و رفت. یک نماینده شور عبور راهآهن را از حوزه خود میزند، آن دیگر که کلا هیچ ایدهای ندارد و دنبال شهردار کاشتن در حوزه خودش است و تازه در حوزههای دیگر هم دخالت میکند، دیگری آن اندازه ساکت است که کسی خبر از زنده بودنش ندارد و در نهایت هم انگار در این چند ماه بر استان خاک مرگ پاشیدهاند، همه چیز در یک رکود عجیب و غریب است و هیچ اتفاق خاصی هم نمیافتد.
رفتارهای بدون هدف در استان باعث شده تا صدای نماینده ولی فقیه در استان هم بلند شود و به جلسه برگزار کردن بینتیجه اعتراض کند، او حرف مردم را میزند و عمل میخواهد و تاکید دارد که نباید سر مردم را شیره مالید. با این حال نگارنده تاکید دارد که با این سستی و فتوری که در استان بوشهر سراغ داریم، شاید 100 سال دیگر راهآهن به بوشهر برسد، وقتی که دیگر هیچ خاصیتی نخواهد داشت. مسوولان باید به صورت جدی و با هماهنگی کامل در این موضوع ورود کنند و مردم نیز مطالبهگری کنند. تا زمانی که فلان مدیرکل مفلوک دنبال گماشتن فک و فامیلهای بیعرضه خود در این اداره و آن اداره است و فلان فرماندار «تهی از ایده» هم با خنده کلاه سر مردم میگذارد، اوضاع بر همین منوال خواهد بود و فریاد ما نیز به جایی نمیرسد.