bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۰۳۷۲
تاریخ انتشار: ۰۲ : ۰۰ - ۰۱ دی ۱۳۹۶
شب یلدا بهانه‏ای برای گرم شدن تنور دل‎ها؛
شب یلدا، طولانی‎ترین شب سال است که از دیرباز در فرهنگ ایرانی دارای جایگاه ویژه‎ای است. لفظ یلدا یک واژه سریانی به معنای تولد و ولادت است، «منظور از تولد، ولادت خورشید (مهر یا میترا) است. رومیان آن را ناتالیس آنایکتوس یعنی روز تولد مهر شکست‌ناپذیر می‌نامند. ابوریحان بیرونی از این جشن با نام «میلاد اکبر» نام برده و منظور از آن را میلاد خورشید دانسته است».
بامداد جنوب- الهام بهروزي:
شب یلدا، طولانی‎ترین شب سال است که از دیرباز در فرهنگ ایرانی دارای جایگاه ویژه‎ای است. لفظ یلدا یک واژه سریانی به معنای تولد و ولادت است، «منظور از تولد، ولادت خورشید (مهر یا میترا) است. رومیان آن را ناتالیس آنایکتوس یعنی روز تولد مهر شکست‌ناپذیر می‌نامند. ابوریحان بیرونی از این جشن با نام «میلاد اکبر» نام برده و منظور از آن را میلاد خورشید دانسته است». در گذشته زندگی ایرانیان بر مبنای کشاورزی می‎چرخید، از این‎رو، آنها زندگی خود را مطابق با فصول کاشت و برداشت محصولات تنظیم کرده بودند و بر اساس تجربه زیسته دریافته بودند که در برخی از موسم، روزها طولانی‎تر و در برخی دیگر کوتاه‎تر است. مردم ایران مردمانی شاد و خوش‌ذوق بوده و هستند و آنها از همان عهد باستان برای بسیاری از اتفاقات و ایام زندگی‎شان جشن‎هایی را برنامه‏ریزی کرده بودند، نظیر جشن‎های ماهانه که شامل جشن تیرگان، مهرگان، سده و... می‎شود. شب یلدا هم یکی از مناسبت‌هایی بوده که از ارج و قرب خاصی در نزد اهالی سرزمین پارس برخوردار بوده و است، البته این شب را به‎واسطه طولانی‎بودنش در گذشته شوم می‎دانستند و مردم به امید این‎که پس از پایان این شب، روزها طولانی می‏شود، ‎در این شب به گرد هم جمع می‎شدند و محصولاتی (عموما محصولات پاییزی) را که در آن موسم برداشت کرده بودند و عموما پردانه و نماد برکت و خجستگی بودند، بر سفره می‎گذاشتند و در محفل‎ها و دورهمی‎های خانوادگی و دوستانه میل می‌کردند. در این شب گل می‏گفتند و گل می‎شنیدند.

این شب بیش از هزار سال است که در ایران پاس داشته می‌شود و در بیشتر نقاط کشور با آداب خاص خود و تناول آجیل، میوه‏های رنگارنگ -که دو میوه هندوانه و انار بر دیگر محصولات چیرگی دارد-، حافظ‌خوانی و تفال گرفتن از آن و... برگزار می‎شود، هرچند شب یلدا نیز مانند سایر آیین‎های دیگر دستخوش دگرگونی‎هایی شده و همزمانی آن با آغاز سال جدید میلادی موجب شده، پای درخت کاج و برخی از رسوم خاص کریسمس از سوی عده‌ای از هموطنان به این شب باز شود و رنگ و رویی متفاوت به این شب سنتی ایرانی‎ها بدهند که همین مساله باعث شده از لطف این شب کاسته شود و با شکل واقعی خود فاصله بگیرد.

عباس عاشوری‎نژاد، حافظ‌پژوه، نویسنده، پژوهشگر و استاد دانشگاه در خصوص جشن‎های ایرانی به بامداد جنوب گفت: جشن‌های ایرانی، یکی از نشانه‌های هویت ایرانیان است و مایه افتخار و خوشحالی ما. این جشن‌ها دارای ویژگی ممتازی است که شناختن این ویژگی‌ها می‌تواند ما را در هرچه بهتر برگزار کردن آن‌ها بیشتر یاری کند. برخی از این ویژگی‌ها عبارتند از: اغلب قریب به اتفاق در پیوند با پدیده‌های طبیعی و کیهانی و اقلیمی و در احترام و پاسداشت همه مظاهر طبیعت است، با سرور و شادی همراه هستند، در پیوند با نور و روشنایی است. در قدیم از آتش استفاده می‌شده امروز چراغانی می‌گردد، جشن‌ها به‌گونه‌ای یکپارچه و با همبستگی و همزیستی شگفت‌انگیزی برگزار می‌شده و تفاوت‌های قومی و دینی و زبانی را عامل بازدارنده این یگانگی نمی‌دانسته‌اند.

وی در ادامه با بیان این‌که در میان جشن‌های ایرانی، جشن شب یلدا دارای ارزش و اعتبار فراوانی است، به‌قدری که می‌توان جشن شب یلدا را یکی از بارزترین نشانه‌های خردمندی ایرانیان دانست، افزود: یلدا به معنای ولادت خورشید است و بشارت پیروزی اورمزد بر اهریمن و روشنی بر تاریکی است. تاریکی نماینده اهریمن بود و چون در طولانی‌ترین شب سال، تاریکی اهریمنی بیشتر می‌پاید، این شب برای ایرانیان نحس بود و چون فرا می‌رسید، آتش می‌افروختند تا تاریکی و عاملان اهریمنی و شیطانی نابود شده و بگریزند، مردم گرد هم جمع شده و شب را با خوردن، نوشیدن، شادی و پایکوبی و گفت‌وگو به سر می‌آوردند و خوانی ویژه می‌گستردند... . روز پس از شب یلدا (یکم دی‌ماه) را خورروز (روز خورشید) و دی‌گان می‌خواندند و به استراحت می‌پرداختند و تعطیل عمومی بود. خورروز در ایران باستان روز برابری انسان‌ها بود. در این روز همگان از جمله پادشاه لباس ساده می‌پوشیدند تا یکسان به نظر آیند و کسی حق دستور دادن به دیگری نداشت و کارها داوطلبانه انجام می‌گرفت نه تحت امر. در این روز جنگ کردن و خونریزی حتی کشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود این موضوع را نیروهای متخاصم با ایرانیان نیز می‌دانستند و در جبهه‌ها رعایت می‌کردند و خونریزی به‌طور موقت متوقف می‌شد و بسیار دیده شده که همین قطع موقت جنگ به صلح طولانی و صفا تبدیل شده است. ایرانیان به سرو به چشم مظهر قدرت در برابر تاریکی و سرما می‌نگریستند و در خورروز در برابر آن می‌ایستادند و عهد می‌کردند که تا سال بعد یک سرو دیگر بکارند.

عاشوری‎نژاد در پایان در خصوص این‌که چرا در این شب حافظ خوانده و از دیوان وی تفال گرفته می‎شود، توضیح داد: استاد بهاءالدین خرمشاهی معتقد است، راز فال حافظ این است که حافظ نظر کرده است، او به مردم ایران نظر دارد و مردم به او نظر دارند و خدا به هر دو. حافظ به تنوع مضامین و معانی معروف است. حافظ کمتر از سعدی اما بیشتر از بقیه شاعران با ما درباره زندگی حرف زده است. مضامین انسانی و اخلاقی در شعر حافظ شامل امیدواری، آزادگی، مذمت دروغگویی و ریاکاری، حق‌شناسی، بی‌اعتباری دنیا، توکل داشتن بر خدا، اعتقاد به آخرت و ... پررنگ است.

سمیه رسولی، شاعر و پژوهشگر هم‌استانی در خصوص شب یلدا به بامداد جنوب گفت: جشن نوروز، جشن مهرگان، جشن سده، شب یلدا و جشن‌ها و آیین‌ها و سنت‌های دیگری که با آن آشنایی‌ هستیم، در واقع جهانی از معنا و مفهوم را با خود دارند. هرگز یک سنت که هزاران سال می‌پاید و جشنی که در گذشته یک ملت ریشه دارد، بی‌مفهوم و بدون معنا نمی‌تواند باشد. خوب که بنگریم، می‌بینیم همه این مراسمات بیانگر این حقیقت است که ایرانیان پس از پشت سر گذاشتن یک مرحله سخت و رهایی از بیداد و به شکرانه رسیدن به روزهای راحتی و آسایش جشن برپا می‌کردند و در جشن پیروزی گرما بر سرما، بهار بر زمستان، روشنایی بر تاریکی و خوبی بر بدی به شادی می‌پرداختند. یلدا نیز یکی از همان‌هاست. شب یلدا و جشن‌هایی که در این شب برگزار می‌شود، یک سنت است که از عهد باستان در بین ایرانیان مرسوم بوده است. این شب به زمان بین غروب آفتاب از 30 آذر (که آخرین روز پاییز است) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی که نخستین روز زمستان گفته می‌شود.

وی در ادامه با بیان این‌که یلدا هم معنی میلاد و تولد و زایش است که از زبان سامی وارد پارسی شده است، افزود: فرهنگ فارسی معین این واژه را سریانی می‌داند و آن را این‌گونه معنی می‌کند: «درازترین شب سال، شب اول برج جدی، شب چله بزرگ زمستان». چله بزرگ از اولین روز دی ماه تا دهم بهمن که جشن سده است، به طول می‌کشد و آن را چله بزرگ گفته‌اند به آن دلیل که شدت سرما در اوج است، پس از آن چله کوچک از راه می‌رسد که از ده بهمن‌ماه شروع می‌شود و تا بیستم اسفند ادامه دارد و سرما کم‌کم رو به کاستی می‌گذارد.
رسولی با اشاره به این‌که شب یلدا در شهرهای مختلف کشور به‌خصوص در جنوب و بوشهر به «شب چله» معروف است، تصریح کرد: شاید نام «شب یلدا» قدری غریب باشد که نیست اما «شب چله» بسیار برای مادربزرگ‌ها و پدر بزرگ‌ها و پیشینیان ما نامی آشناست. این شب چه نامش یلدا باشد، چه چله، پیشنیه‌ای دیرینه‌ دارد و با آداب و رسومی نیک همراه است.

این شاعر که هم‌اینک دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی است، در ادامه با تاکید بر این‌که خوب‌تر که نگاه کنیم در دنیایی که عصر ارتباطاتش می‌خوانند اما ارتباط در این عصر بین بشر با بشر بسیار کمرنگ است و آدم‌ها به‌واسطه گردش‌های بیست و چهارساعته در دنیای مجازی دیگر وقتی برای دنیای حقیقی و آدم‌های واقعی ندارند، شاید وجود شب یلدا یک ضرورت باشد که پیشینیان ما برای ما به یادگار گذاشته‌اند، گفت: مردم در این شب غالبا در منزل یکی از بزرگ‌تر‌ها (پدر و مادر یا پدربزرگ و مادربزرگ) دور هم جمع می‌شوند؛ شب‌نشینی‌های نسبتا بلند اتفاق می‌افتد که کمتر در شب‌های عادی شاهد آن هستیم؛ خوردن میوه‌هایی مثل انار و هندوانه که انتخاب آنها برای این شب حکایتی جداگانه و دلیلی جالب توجه دارد؛ تفال به دیوان حافظ که از قرن هشتم هجری لسان‌الغیب برای ایرانیان بوده و از رازهای پشت پرده و اتفاقات خیر امیدها داده و سخن‌ها گفته؛ قصه گفتن‌ها و قصه شنیدن‌ها که خود از اولین انواع ادبی جهان به حساب می‌آید و با ادبیات عامه یا فولکلور ایران ارتباطی تنگاتنگ دارد و... همه و همه سعی در بهتر شدن طولانی‌ترین و تاریک‌ترین شب سال دارند.

وی در پایان در خصوص نفوذ شب یلدا در شعر پارسی گفت: در قرن‌های پیش و در باور عموم شب یلدا به‌خاطر تاریکی و طولانی بودن و سرما به نحس بودن شهره بود. در بیشتر مواقع این شب برابر بوده است با شب سیاه، شب هجر و... که رفته‌رفته این معانی و مضامین در ادبیات و در معنی خاص‌تر آن شعر نیز رسوخ پیدا کرد و هرچه پیش‌تر رفت جای بیشتری در بین تشبیهات و استعاره‌ها برای خود باز کرد. تا جایی که شاعران شب هجر یار را شب یلدا می‌نامیدند: «شب هجرانت ای دلبر شب یلداست پنداری/ رخت نوروز و ديدار تو عيد ماست پنداری» (رکن‌الدین اوحدی‌مراغه‌ای) و یا سعدی که این‌چنین می‌گوید: «نظر به روی تو هر بامداد نوروزی‌ست/ شب فراق تو هر شب که هست یلدایی‌ست». گاه سر زلف سیاه و بلند یار به یلدا شبیه می‌شد: «ای لعل لبت به دلنوازی مشهور/ وی روی خوشت به ترکتازی مشهور/ با زلف تو قصه‌ای ست ما را مشکل/ همچون شب یلدا به درازی مشهور» (عبید زاکانی) و آنچنان که فیض کاشانی می‌گوید: «چه عجب گر دل من روز ندید/ زلف تو صد شب یلدا دارد» و گاه روزگار سخت در رنج و تحملی که برای گذراندن آن می‌بایست صرف شود، به یلدا تشبیه می‌شد آنچنان که پروین اعتصامی می‌گوید: «دور است کاروان سحر زینجا/ شمعی بباید این شب یلدا را».

در شعر حافظ نیز می‌بینیم زمانی که حافظ از دست حاکمان زمان خویش و جوری که روا می‌دارند به تنگ می‌آید، از یلدا و از مضمون آن برای انتقال پیام استفاده کرده و این‌گونه می‌گوید: «صحبت حکام ظلمت شـب یلداست/ نور ز خورشید جوی بو که برآید». سعدی نیز در کلام شیوای خود از مضمون یلدا استفاده می‌برد و برای بیان این‌که در پس یک شب بلند و سرد و سیاه زمستانی بالاخره خورشید طلوع خواهد کرد و شب و تاریکی دیری نخواهد پائید از یلدا نام می‌برد: «هنوز با همه دردم امید درمان است/ که آخری بود آخر شبان يلدا را».
نام:
ایمیل:
* نظر: