کریم جعفری:
واقعا حیفِ این ستون که مشکلات مردم و استان را در آن قلمی میکنم را به پاسخگویی به ادعاهای خندهدار اختصاص دهم، با این حال بناچار و برای دفاع از حقیقت، این چند کلمه را از ما تحمل کنید. چند روز پیش یکی از نشریات استان تیتری زده بود با این عنوان: «چگونه مطبوعات اصلاحطلب بوشهر حامی دولت، از سوی مدیرکل ارشاد این دولت تحریم میشوند؟» این تیتر سهخطی جالب! بود. از این نظر که وقتی در متن خبر میروید اسمی از هیچ نشریه اصلاحطلبی نیست. مشخص است که نویسنده خبر، خودش با خودش مصاحبه کرده است.
بعد هم از مسوولان استانی خواسته که به فریادش برسند. بنده اصلا قصدی بر دفاع از مدیرکل ارشاد استان ندارم و بیش از چهار ماه است که ایشان را ندیده و بهخاطر ندارم کی تلفنی با وی صحبت کردهام. با این حال با غرض کامل قلم راندن علیه وی، آن هم در نشریهای که به مخالفت و «دشمنی» با مدیرکل ارشاد مشهور و معروف است، دیگر نوبر است. بنده همه معاملات، معادلات و مطالب پشت پرده سیاست، رسانه، اقتصاد و فرهنگ استان را میدانم و نمیخواهم همه چیز را قلمی کنم. اما پاسخ دهند کدام رسانه حامی دولت؟ بحمدالله یکی که در دشتستان تیولداری میکند و صاحب این نشریه هم که با مشاورت استاندار پیشین بلایی بر سر حوزه فرهنگ استان و سمنها در آورد که صدای همه بلند شد؟ مگر این نشریه چه مشکلات خاص مالی دارد که دنبال آب باریکه میگردد؟ چند خبرنگار دارد؟ چند شغل ایجاد کرده است؟ اصولا رسانههای حامی دولت چه کسانی هستند؟ این حرف را ما باید بزنیم که در دوره حکمران پیشین –البته حالا هم زیاد فرقی نکرده است- تا شخص وزیر ارشاد شکایت ما را میکردند و مدعی شکایت نبودند و با تناژهای مختلف و ارتفاع گوناگون شکایت برده و میبرند.
این جماعت جز بهره بردن از دولت چه حمایتی از آن کردهاند؟ در همین نشریه به نقل یک آقایی! نقل شده که 20 نشریه مکتوب لغو امتیاز شدهاند...! وقتی کسی سواد ندارد مگر مجبور است که بنویسد؟ نشریه خانوادگی میشود اصلاحطلب؟ کسی که بیرون گود نشسته و داخل را نمیبیند باید حرف بزند؟ اصلا میداند دلیل این لغو امتیاز چه بوده و اصلا میداند که امتیاز را چگونه میگیرند و چگونه لغو میشود؟ مگر نشریه منتشر کردن آسان است – البته کپیبرداری روزانه و هفتگی از سایتها کار شاقی نیست- که هر کس امتیاز گرفت آن را به نتیجه برساند. لغو امتیاز نشریات دست معاونت مطبوعاتی و از طریق سامانه صورت میگیرد، وقتی اعلام وصول نداشته باشید، امتیاز شما لغو میشود.
با کمال تاسف، باید گفت که در استان ما هنوز هم برخیها در فضای 15 سال پیش زندگی میکنند. برخی از این همکاران!! و دوستان!! ما اینقدر بچه هستند که بعد از 40 سال عمر گرفتن از خدا وقتی ما یک جایی آگهی میگیریم فورا تماس میگیرد که چرا به فلانی آگهی دادید، فلانی که به شما بد و بیراه میگفت، فحش میداد؟ یک جماعتی هم هستند که هفت نشریه و سایت دارند و نمایندگی هفت روزنامه سراسری را هم داشته و بعد هم به ما که میرسند انگار دشمن خونیشان را دیدهاند. در این مورد بعدا بیشتر و مفصلتر خواهم نوشت.
اما شما در نظر بگیرد که اینها بهحساب حرفهای!!های رسانه در استان بوشهر هستند. از رسانه صرفا برای اهداف خاص سیاسی خود استفاده میکنند. شما بروید سوال بگیرد که عامل اصلیِ خیانتِ رفتنِ دبیرخانه دائمی روز خلیج فارس به بندرعباس چه کسی بود؟ چه کسی روزی که علی جنتی وزیر وقت ارشاد آمد برنامه داد و آن بیآبرویی را شکل داد باعث شد تا روز ملی خلیجفارس از بوشهر برود؟ چه کسی میخواست دوستش را بهعنوان معاون اداره کل ارشاد منصوب کند چون مدیرکل حاضر به پذیرش معاون دستوری نشد، همه بدبختیهای عالم را بر سر اداره ارشاد و اهالی فرهنگ و هنر درآورد؟ متاسفانه برخی فکر کردهاند که فقط خودشان یادشان است.
اگر کسی نمیداند مطلع باشد که کاغذ از کیلویی 2250 تومان به 3650 تومان رسیده و برخی شبها تا 3900 تومان هم توسط برخی از نشریات خریداری شده تا به چاپ برسند. گرانی کاغذ و هزینههای چاپ باعث شد تا روزنامه جام جم از تیراژ 180 هزار در روز به 80هزار برسد و روزنامه همشهری به گفته یکی از دوستان مطلع، به تیراژ 20هزار نسخه رسیده است. یکی از روزنامههای خاص هم که خیلی طناز است، به شمارگان 300 نسخه رسیده است. آیا اینها همه تقصیر مدیرکل ارشاد استان است؟
نویسنده دنبال آب باریکه میگردد... این آب باریکه از طریق آگهی میآید. بپرسید که اوضاع اقتصادی استان چگونه است. باید فضای کسب و کار خوب باشد و اقتصاد رونقی داشته باشد تا شرکتها آگهی داشته باشند تا ادارات به سمت دادن آگهی بروند و خواستار برگزاری مناقصه شوند. ما سه سال در این روزنامه از وضعیت بد اقتصادی استان نالیدیم، اما صاحبان همین نشریه که دنبال آب باریکه هستند، از وضعیت خوب اقتصادی استان گفتند، بروند و نتیجه آن را هم ملاحظه کنند. آیا وضعیت بد اقتصادی استان که باعث شده تا هیچ مزایده و مناقصهای برگزار نشود، باز هم تقصیر مدیرکل ارشاد استان است.
ما بهعنوان یک روزنامهنگار همیشه از خانم ماحوزی خواستهایم در مورد دادن آگهی به نشریات شفافسازی کنند. بر اساس فاکتورهای تعداد نیروهای بیمهای، نظم در انتشار، روزهای انتشار، کیفیت خبرها باید آگهیها تقسیم شود. حالا همه میرویم در صف انتظار گرفتن آگهی، هر کس بیشتر در این مورد توشه داشت، بیشتر بگیرد.
ما همیشه مدافع شفافسازی بودهایم. به صراحت مینویسم که استاندار پیشین به اندازهای که تهران رفت و زیر آب مدیرکل ارشاد و مدیرمسوول روزنامه بامداد جنوب را زد، تلاش میکرد تا بودجه فرهنگی استان افزایش پیدا کند، الان همین جماعت خودشان با خودشان مصاحبه نمیکردند و تزهای آنچنانی بدهند. این جماعت بخشی هم از دوستان ما هستند، اما این دوستان اندکی هم صداقت را پیشه کار خود کنند جای دوری نمیرود. شترسواری دولا دولا نمیشود، اصلاحطلبی هم معیار دارد، معیارها را کنار هم بگذاریم و ببینیم که چه خبر است، این نیست که هر کس شعارش را داد پس اصلاحطلب است. متاسفانه با این روندی که در استان وجود دارد باید منتظر تعطیلی بیشتر نشریات باشیم.