بامداد جنوب- علی تنگستانی:
ایرانجوان بوشهر روزهای تاریکی را سپری میکند. روزهایی که در اوایل فصل کمتر کسی فکر آن را میکرد. وضعیت به شکلی است که در دو تا سه روز آینده باید منتظر جدایی چند بازیکن و حتی مربیان تیم باشیم. البته مساله وقتی جالبتر میشود که مدیرعامل باشگاه با اعتماد بهنفس بالا همچنان به این مسائل واکنشی نشان نداده است.
محرومیت از دو پنجره نقل و انتقالاتی و سکوت اعضای هیاتمدیره و مدیرعامل این باشگاه در قبال شخص یا اشخاصی که این خیانت بزرگ و نابخشودنی را مرتکب شدهاند نیز در نوع خود جالب است، موضوعی که حسابی باعث رنجش هواداران این تیم و مایوس شدن از مدیران این تیم شده است. همچنین به گزارش فوتبال بوشهر در حالی که مدیران این تیم در چند نوبت اطلاعیه جهت جذب اسپانسر برای دیدار با استقلال داده بودند اما در نهایت شاهد تبلیغ شرکت آقای مدیر روی پیراهن ایرانجوان بودیم. البته شنیده میشود چند شرکت پیشقدم شده بودند اما همانطور که در اطلاعیه این باشگاه نیز آمده بود این باشگاه بر اساس صرفه و صلاح خود تصمیم گرفته و متقاضی اسپانسری در این فراخوان هیچگونه حقی را برای شرکتکنندگان ایجاد نمیکند.
طی دو روز گذشته خبرهایی مبنی بر جدایی مسعود نظرزاده، کاپیتان این تیم در سایتهای استانی پخش شده است. به همین دلیل به سراغ این بازیکن با اخلاق و محبوب بوشهری رفتیم تا ببینیم واقعیت ماجرا چیست.
ایرانجوان در بحران بیسابقهای قرار دارد. بحرانی که در سالهای قبل هم وجود داشت ولی مثل اینکه امسال این بحران بسیار جدی شده است تا آنجا که میتواند باعث سقوط این تیم شود. شایعه جدایی شما نیز چند روزی است، شنیده میشود. نظرتان درباره این مسائل چیست؟
مشکلات ایرانجوان مرا کلافه کرده است، چراکه تا به حال چنین وضعی را در تیمهایی که در آنها بازی کردهام، ندیدهام. ما در این تیم فقط زجر کشیدهایم، بدون هیچ لذتی و حالا واقعا نمیدانم چه باید بگویم. شما اگر به تمرینات ما بیایید متوجه میشوید که ما فقط چهار توپ برای تمرین کردن داریم که برای یک تیم لیگ یکی این مساله واقعا عجیب است. با این وضعیت ما چطور میتوانیم بازی خوبی را به نمایش بگذاریم آن هم در حالی که مسوولان از ما توقع بالایی دارند. تیم یکماه است که سرپرست ندارد و هرکس که به این باشگاه میآید برای عکس گرفتن میاید نه چیز دیگری. الان وضعیت بازیکنان ما به شکلی است که همسران خیلی از آنها درخواست کردهاند که به این تیم برنگردند، چراکه این تیم به غیر زجر و سختی هیچ سودی برای آنها نداشته است. ما دیگر نمیتوانیم این زجر را تحمل کنیم صبر ما لبریز شده است. الان هم به این دلیل این حرفها را به شما میگویم که دل پری از این باشگاه داریم.
مسوولان از حمایت نکردن ارگانهای دولتی حرف میزنند ولی این حرفها کاملا پوچ است. آنها خود مورد دارند و به همین دلیل کسی به طرفشان نمیآید. اینکه مسوولان دولتی به ایرانجوان کمک نمیکنند یک مساله عادی است که سالهاست در این باشگاه وجود داشته ولی باید گفت که این مسوولان ما هستند که کارهایشان باعث شده که هیچکسی به این باشگاه نزدیک نشود و یا حمایت کند. من بهشخصه خیلی از کارهای خراب و نادرست مسوولان باشگاه را دیدهام و باید بگویم که به همین دلیل است که ایرانجوان امروز با چنین وضعیت اسفناکی دارد. بهخدا دیگر خسته شدهام و نمیتوانم بیشتر از این صبر و حوصله کنم. آنها مثل آب خوردن به بازیکنان تیم وعدههای پوچ میدهند و از طرفی دیگر در مقابل رسانهها هم دروغهای زیادی دادهاند. این سخنان دروغ پایان خوشی ندارد.
اوایل فصل وعدههای زیادی از مسوولان باشگاه شنیدیم ولی اوضاع الان بسیار تغییر کرده است. وعدهها به چه شکلی بودند که مدیران تیم نتوانستند از عهده آنها برآیند؟
یکی از قولهایی که مسوولان باشگاه به همه بازیکنان داده بودند این بود که وقتی برگه قرارداد را امضا کنند، 10 درصد از قرارداد خود را میگیرند و تا هفته پنجم باز هم حدود 10 تا 20 درصد دیگر به بازیکنان پول میدهند و تا پایان نیم فصل 20 درصد دیگر به بازیکنان میدهند تا مبلغ پرداختی بازیکنان به 50 درصد برسد. آنها 10 درصد ابتدایی را هفته دوم به حدود 18 بازیکن آن هم با هزار حرف و حدیث دادند ولی مسالهای که اینجا مطرح است این است که حدود 10 بازیکن تیم، مبلغ دریافتی خود را خرج «خروج از استان» کردند.
مثلا حسین بازیاری بهدلیل اینکه از تیم لیگ برتر به لیگ یک آمده بود، باید حدود 12 تا 13 میلیون تومان هزینه خروج از استان را پرداخت میکرد. او علاوه بر این 10 درصد مبلغ باقیمانده را خود جمع کرد تا بتواند هزینه خروجیاش از استان را پرداخت کند. در واقعیت نیمی از بازیکن ما هیچ پولی دریافت نکرده بودند. من فکر میکنم مسوولان به این دلیل قول پرداخت این 10 درصد را داده بودند تا بتوانند کارت بازیکنان را صادر کنند و گرنه زیربار همین هم نمیرفتند. مسوولان باشگاه در کمال تعجب به هر جایی که میروند از کارهای خود در باشگاه سخن میگویند و به این مساله افتخار هم میکنند. مثلا یکی از حرفهای آنها این است که اولینبار است که با هواپیما یا اتوبوس به فلان منطقه میرویم و این حرف را همین الان هم تکرار میکنند ولی واقعیت باشگاه ایرانجوان این است که وضعیت بدتر از گذشته شده است. ما با اتوبوس به کرمان رفتیم و به همین دلیل بچهها خیلی سختی کشیدند و به همین دلیل بدن آنها اصلا آماده بازی نبودند. البته این مساله برای تمام بازیهای بیرون از خانه ایرانجوان صدق میکند.
آنها در مسائل دیگر هم کوتاهی زیاد در حق ما کردهاند. این وضعیت تیم ایرانجوان است و الان هم نمیدانیم که سرنوشت تیم به چه شکلی است. من بهشخصه قصد رفتن ندارم ولی با این وضعیت هم نمیتوانم بازی کنم، چراکه از دست کارهای مسوولان باشگاه کلافه شدهام. بازیکنان فوتبال سعی میکنند که در اواخر فوتبال خود به جایی بروند که آرامش داشته باشند نه اینکه وارد باشگاهی شوند که بهجز زجر و سختی چیز دیگری ندارد.
مسوولان در این ماهها به جای اینکه فکر تیم باشند بیشتر به فکر ملک و املاک تیم بودند. برای آنها اصلا مهم نیست که برای تیم چه اتفاق بیفتد. آقا حاضر نیست که یک ملیون خرج بازیکنان تیم کند. وقتی آقای وزیری که میتواند با پولش کل شهر بوشهر را بخرد، حاضر نیست یک میلیون به این تیم کمک کند دیگر باید فاتحه این تیم را خواند. این آقا هرچه مصاحبه در مورد پرداختی پول کرده است کاملا دروغ است، چراکه بازیکنان ما پرداختی بسیار کمی داشتهاند.
خبرها حاکی از آن است که بازیکنان ایرانجوان اعتصاب کردهاند؟
بازیکنان ما اعتصاب نکردهاند بلکه باشگاه تاکنون اطلاعیهای در رابطه با شروع شدن تمرینات به ما اعلام نکرده است، آنها حداقل باید روز شروع تمرینات را اعلام کنند. البته با وضعیتی که تیم دارد برخی از بازیکنان قصد بازگشت به این تیم را ندارد اگرچه هنوز حرفی از این مسائل نزدهاند. طبق قانون فدراسیون، این بازیکنان میتوانند بهراحتی قرارداد خود را با باشگاه فسخ کنند چون پرداختی آنها تا پایان نیم فصل اول زیر 50 درصد بوده است. بعضی از آنها هم به بنده گفته بودند که دیگر از وضعیت موجود خستهاند شدند و فقط میخواهند از باشگاه بروند. البته در مورد جدایی فرشید اسماعیلزاده بگویم که شرایط موجود باشگاه باعث شد که او عصبانی شود و هرچه که از دهنش درآمد به مسوولان باشگاه بگوید، قید بدهیاش را بزند و برود.
افرادی که در این باشگاه هستند، در مصاحبههای خود ایرانجوان را باشگاه باقدمت بالا میدانند و به این باشگاه لقب ایرانجوان کبیر را دادهاند ولی همین افراد حالا از پشت به این تیم خنجر زدهاند و پدر این تیم را درآوردهاند.
فکر میکنید که تغییر مدیریت باشگاه میتواند چارهساز باشد یا خیر؟
من فکر نمیکنم که حالا حالاها مدیر جدید به این تیم بیاید، چراکه برخی افراد که در این باشگاه کار میکنند دوست دارند ایرانجوان به همین روش اداره شود و همیشه در چالش باشد. آنها دوست دارند که ایرانجوان در وضعیت اسفناک و خفتبار قرار داشته باشد. مثلا ما از مسوول تغذیه باشگاه خواستیم که حداقل صبحانهای به بازیکنان بدهند ولی او به ما گفت که « نه، ایرانجوان تا به حال هیچوقت صبحانه نداده است و نمیدهد». تفکر قدیمی سالهاست که بر این باشگاه چنبره زده و هرکس که به این باشگاه میآید راه مسوول قبلی را در پیش میگیرد. با تغییر مدیر هیچ چیزی درست نمیشود مگر اینکه ریشه تفکر قدیمی در باشگاه را بزنیم. خدا آخر و عاقبت ما را بهخیر کند.
مثل اینکه هواداران تیم هم دیگر از بازیکنان حمایت نمیکنند. نظرتان در این مورد چیست؟
در سالهای گذشته حتی هواداران هم میدانستند که باشگاه وضعیت خوبی ندارد ولی تا روز آخر پشت تیم میماندند، چراکه از همهچیز خبر داشتند. ولی امسال یکی از مسوولان باشگاه کاری کرده است که کل شهر فکر میکند پرداختیهای بازیکنان ایرانجوان سر موقع است. من سر این موضوع با یکی از لیدرهای باشگاه بحث کردم و این لیدر در حالی که از هیچ چیز خبر نداشت، گفت که « شما این همه پول از باشگاه گرفتهاید ولی با تمام توان بازی نمیکنیدم. او بهگونهای حرف میزد که تیم دو ماه قبل از شروع مسابقات بسته شده و بدون مشکل مالی وارد مسابقات شده است اما واقعیت این است که ایرانجوان یک هفته قبل از شروع مسابقات بسته شد و در یک هفته یارگیری و بندسازی کرد. حال چطور باید انتظار داشت که این تیم بتواند نتایج خوبی بگیرد. الان وضعیت به شکلی شده است که رابطه میان بازیکنان و تماشاگران این تیم خوب نیست و حتی من سر تمرینات با چند نفر از آنها بحث کرده بودم. ما حالا نمیدانیم که باید با چه کسی بجنگیم. از یک طرف تماشاگران ایرانجوان هستند و از طرفی دیگر مدیران باشگاه. در پایان هم باید بگویم که این مدیران که برای کمک به باشگاه نمیآیند، هدف آنها چیز دیگری به جز به موفقیت رساندن باشگاه است.