bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۰۴۳۰
تاریخ انتشار: ۱۳ : ۱۹ - ۰۸ دی ۱۳۹۶
نقدی بر کتاب «مدیریت سازمان‌ها و مراکز فرهنگی»؛
نقد به مفهوم داوری و قضاوت دو جانبه در مورد یک گزاره‌ است. اگر از یک اثر نقد شود، ممکن است باعث شود که نقاط بدِ آن کار اصلاح شده و نتیجه‌ای بهتر حاصل شود. نقد در هر زمینه اصول و قواعد خاص خود را دارد.
بامداد جنوب:
نقد به کسر (ن) در فرهنگ فارسی معین واژه‌ای است عربی 1) به معنی جدا کردن خوب و سره از بد و ناسره؛ تشخیص معایب و محاسن اثری ادبی. 2) پرداخت بهای کالا در همان هنگام خرید.
در اصطلاح، نقد به مفهوم داوری و قضاوت دو جانبه در مورد یک گزاره‌ است. اگر از یک اثر نقد شود، ممکن است باعث شود که نقاط بدِ آن کار اصلاح شده و نتیجه‌ای بهتر حاصل شود. نقد در هر زمینه اصول و قواعد خاص خود را دارد. کسی که اثری را نقد می‌کند، مُنتقد گویند. بنابراین منتقدان باید ریزبین و دقیق باشند. ناگفته نماند که ممکن است به تعداد تمامی نقادان، نقد برای یک اثر وجود داشته باشد. انتقاد، نزدیک مفهوم نقد است اما بیشتر به «قضاوت منفی اما عینی» در رابطه با گزاره‌ای گفته می‌شود. بنابراین انتقادها باید سازنده باشد نه سوزنده تا تاثیر خود را داشته باشد. 
نقد و بررسی کتاب «مدیریت سازمان‌ها و مراکز فرهنگی»

کتاب «مدیریت سازمان ها و مراکز فرهنگی» (ویرایش جدید) نوشته دکتر نرجس عباداتی و سهیلا عباداتی‌جهرمی است که در سال 1395 به همت انتشارات ساکو منتشر شده است. این کتاب 174 صفحه‌ای با یک پیشگفتار، در چهار بخش تنظیم گردیده که بخش اول آن با عنوان «مفهوم مدیریت، وظایف و خصوصیات مدیر» شامل چهار فصل و به این ترتیب است: فصل1: ماهیت مدیریتی سازمان‌های فرهنگی. فصل2: نهادهای اجتماعی و سیر تکامل آن در ایران. فصل3: صفات و ویژگی‌های فردی سرپرستان سازمان فرهنگی و فصل4: رفتار و تشکیلات سازمانی.

بخش دوم با عنوان «مدیریت و نگهداری مراکز فرهنگی» شامل این دو فصل است: فصل1: فرهنگ سازمانی، فصل2: هدف‌های فرهنگی. بخش سوم عنوان «زیربنای فرهنگی» دارد و شامل دو فصل است: فصل1: آشنایی با فرهنگ و تمدن در ایران و اهمیت ارتباطات بین فرهنگی، فصل2: نهادهای فرهنگی (قوانین فرهنگی- اجتماعی)، بخش چهارم عنوان «فرهنگ، اقتصاد و جامعه» دارد و شامل سه فصل است: فصل1: جامعه مصرف‌کننده فرهنگی، فصل2: رابطه فرهنگ و اقتصاد، اقتصاد فرهنگی و بودجه‌بندی فرهنگی و فصل3: نقش روابط عمومی در بازاریابی فرهنگی و موضوعات مرتبط با نمایشگاه و نشریات فرهنگی.

درباره محتوای کتاب از زبان نویسندگان، می‌خوانیم: «این کتاب ارائه یک گزارش و تفسیر دانش فعلی درباره مدیریت سازمان‌ها و مراکز فرهنگی است... تمام آنچه که ما می‌دانیم چیزی است که در نوشتارهای سازمانی خوانده‌ایم ولی همواره اینها محدود هستند. تا حد امکان سعی شده از کاربرد اصطلاحات فنی و تخصصی اجتناب شود. این امر تا حدی به این علت است که محققان و دانشجویان مخاطب کتاب از حوزه‌های بسیار متنوعی مانند علوم انسانی، علوم اجتماعی، اقتصاد، علوم سیاسی، هنر و... هستند و در نتیجه با نظریه‌های مدیریتی آشنا نبوده و ممکن است در کاربرد آنها دچار سردرگمی شوند. بنابراین به شما در این باب آگاهی داده می‌شود» (ص8).
هدف از تالیف کتاب

با توجه به مطالبی که نگارندگان در پیشگفتار آورده‌اند هدف از تالیف کتاب را می‌توان ارائه مباحثی دانست که محققان و دانشجویان مخاطب کتاب بتوانند نسبت به آشنایی با مباحث مدیریت سازمان‌ها و مراکز فرهنگی آشنایی پیدا کنند.

نقاط قوت کتاب
نقاط قوت را می‌توان به دو دسته شکلی و محتوایی تقسیم کرد.

نقاط قوت شکلی
 طراحی روی جلد: طراحی روی جلد، طرح بسیار زیبایی بوده و مبین محتوای کتاب است، چراکه از تصویر ساختمان تئاتر شهر تهران که نماد یکی از مراکز فرهنگی بنام و معتبر کشور است، استفاده شده و زیباتر این‌که آن را روی یک دست قرار داده که از توان یک مدیر برای اداره کردن یک مجموعه فرهنگی حکایت دارد. ضمن آن‌که طرح بسیار ساده است و همچون برخی از طرح‌های روی جلد شلوغ نیست.

رنگ‌آمیزی روی جلد: در رنگ‌آمیزی روی جلد از رنگ آبی آسمانی استفاده شده که رنگ آرام‌بخش و عامه‌پسندی است. ضمن آن‌که در روانشناسی رنگ‌ها، رنگ آبی آسمانی وسعت و بزرگ‌نما شدن را برای بیننده به همراه دارد.
حجم کتاب: در حجم کتاب از قطع وزیری متوسط استفاده شده که جزء قطع‌هایی است که در بیشتر کتاب‌های چاپ شده در کشور ما از این قطع استفاده می‌شود و معمولا برای مخاطب پذیرفته شده است. از طرفی کل کتاب در 87 برگ یعنی 174 صفحه بسته شده که باز نشان از دقت عمل مولفان در توجه به حوصله مخاطبان و ایجاد انگیزه برای خرید و مطالعه آن دارد. 

نقاط قوت محتوایی
وفاداری به عنوان کتاب: نگاهی کلی به فصول کتاب نشان می‌دهد که اگرچه این کتاب با رویکردی تقریبا عمومی نوشته شده است ولی مطالب مطرح شده، در چارچوب مدیریت سازمان‌ها و مراکز فرهنگی جای گرفته است. 
نظام‌مندی بخش‌ها و فصل‌ها: بخش‌بندی کتاب در مجموع قاعده‌مند است و عناوین بخش‌ها همپوشانی دارد. مطالب مطرح شده در هر بخش در امتداد و یا دست‌کم در ادامه و مرتبط با بخش قبلی است. فصل‌بندی بخش‌ها نیز از توالی منطقی برخوردار است و نویسندگان کوشیده‌اند تا فصل‌ها در چارچوب بخش‌ها تعریف و تنظیم شوند. مثلا در فصل اول در ابتدا علم مدیریت و سازمان‌ها تعریف شده است و سپس به انواع سازمان‌ها پرداخته شده و در ادامه سازمان‌های فرهنگی به بحث گذاشته شده و... ترتیب مطالب از کل به جز می‌توانند به درک بهتر مطالب منتهی شود.

رعایت ایجاز در بیان مطالب: نظر به این‌که دانشجویان و خوانندگان زمانه ما حوصله مطالعه مطالب مفصل را ندارند، نویسندگان کوشیده‌اند تا مطالب مورد نظر خود را در زیر هر عنوان، به‌طور مختصر ارائه دهند، به‌طوری که به‌ندرت اتفاق می‌افتد که عنوانی، بیش از یک صفحه به بحث گذاشته شده باشد.
استفاده از معادل لاتین اسامی و اصطلاحات: از مزایای دیگر این کتاب استفاده از معادل لاتین اسامی و اصطلاحات است و کوشش شده حتی‌المقدور چیزی از قلم نیفتد. این امر به خوانندگان کمک می‌کند تا بتوانند اسامی و اصطلاحات را به‌درستی تلفظ کنند. اهمیت این موضوع زمانی بیشتر مشخص می‌شود که بدانیم مخاطبان این کتاب لزوما استادان و دانشجویان رشته‌های مدیریت و فرهنگ و هنر نیستند.

امانتداری در نقل قول‌ها: نویسندگان تلاش کرده‌اند تا بر اساس شیوه ارجاعات درون متنی (فامیل مولف یا مولفان، سال نشر، ص) نقل قول‌های مستقیم و غیرمستقیم را تا حدود زیادی ذکر کنند و در بیان نقل قول‌ها امانتداری کنند. 
گویا بودن خودآزمایی: سوالاتی که در پایان هر بخش به‌عنوان خودآزمایی مطرح شده، گویا است و کمک می‌کند تا خواننده را در موقعیتی قرار دهد که دانش خود را سنجش کند و اگر مطلبی را به خوبی یاد نگرفته است، بازخوانی کند.
دقت در تنظیم فهرست منابع: تلاش شده تا فهرست منابع کتاب تا حدود زیادی به ترتیب حروف الفبا و بر اساس فامیل نویسنده یا نویسندگان تنظیم شود و منابع به دو قسمت فارسی و انگلیسی تنظیم شود.
تجمیع گستره وسیع در حجمی بسیار کم: جمع‌آوری این گستره وسیع از مطالب در این صفحات محدود از ارزش بسیار زیادی برخوردار است.

نقاط ضعف کتاب
1) در فصل 3 از بخش یک کتاب (ص 4) صفاتی همچون ایمان و اعتقاد به آخرت، تقوی، عدالت، نوع‌دوستی، خوشرویی، وقار و متانت و... را با عنوان صفات و ویژگی‌های فردی سرپرستان سازمان‌های فرهنگی آورده است که به‌نظر می‌رسد این صفات مختص سرپرستان سازمان‌های فرهنگی نیست و هر انسانی می‌بایست آراسته به چنین صفاتی باشد ولی در یک سرپرست به‌عنوان راس هرم یک مجموعه ظهور و بروز بیشتری داشته باشد.
2) به جا بود فصل 4 از بخش اول با عنوان رفتار و تشکیلات سازمانی (ص 5) را پس از مباحث مدیریت، سازمان و انواع سازمان در فصل اول می‌آوردند تا مخاطب با مباحثی همچون انواع نگرش‌های سیستمی، اقتضایی و... آشنا می‌شد و سپس وارد حوزه سازمان‌های فرهنگی می‌شدند. 

3) در خط 4 ص 24 در توضیح نهاد آمده است: «نهادها در روند تحولات جامعه و کارکرد آن به‌وجود می آیند و فرد، مقام یا دولت در پیدایش آن دخالت ندارد». ضمن آن‌که به منبع مطلب فوق نیز اشاره‌ای نشده است. در ارتباط با این مطلب سوال اینجاست پس چه کسی به‌وجود آوردنده نهاد است. ضمن آن‌که این تعریف با مبحث نهادهای مسوول در امر فرهنگ (ص 104) که آورده است: «و بخش نهادهای انقلابی نیز نهادهایی همچون شورای عالی انقلاب فرهنگی، سازمان صدا و سیما (که اصلا نهاد نیست)، سازمان تبلیغات اسلامی و... در تناقض است.

4) در ص 104 نهادهای مسوول در امر فرهنگ را ذکر کرده که در سطح ملی فعالیت دارند ولی به یکباره سازمان فرهنگی-هنری که زیرمجموعه شهرداری تهران است (ص 110) را آورده و بعد از آن از شورای عالی انقلاب فرهنگی که مقدم بر همه نهادهای مسوول در امر فرهنگ است، نام برده است. به‌جا بود تقدم و تاخر این نهادها از نظر اهمیت رعایت می‌شد.
5) در بخش چهارم، فصل 3 را با عنوان نقش روابط عمومی در بازاریابی فرهنگی باز کرده است که پس از مطالعه کل بخش بالاخره مخاطب برداشتی از عنوان فصل دریافت نمی‌کند که بالاخره روابط عمومی در بازاریابی فرهنگی چه نقشی ایفا می‌کند.

6) در زیر تم اهمیت و نقش بازاریابی فرهنگی (ص 155) به ایجاد نیاز اشاره کرده است در صورتی که نیاز را به هیچ عنوان نمی‌توان ایجاد کرد، بلکه آن خواسته است که می‌توان ایجاد کرد (ایجاد خواسته).
7) در ص 154 معادل انگلیسی بازاریابی فرهنگی را آورده استmarketing culture  که صحیح آن cultural marketing است.

ذکر نشدن منابع بیشتر
اگرچه نویسندگان کوشیده‌اند تا مطالب را به‌طور کلی در چارچوب مدیریت سازمان‌ها و مراکز فرهنگی مطرح کنند اما در برخی موارد جا داشت که خوانندگان را به‌منظور اطلاعات بیشتر به منابع دیگر ارجاع دهند. با این اقدام، مخاطبان در صورت عدم اقناع و یا بیشتر دانستن می‌توانند به منابع دیگر رجوع کنند. مثلا جا داشت درباره «ماهیت مدیریتی سازمان‌های فرهنگی» (ص 15) و یا «مدل‌های رفتار سازمانی» (ص 58) و یا «رابطه اقتصاد و فرهنگ» (ص 134) و بسیاری از موضوعات مطرح شده، منابع ارزشمند دیگری را به خوانندگان معرفی کنند.

بیان ناقص تاریخچه مباحث
سابقه تاریخی برخی از عناوین مورد بحث به خوبی بیان نشده است و احساس می‌شود تلاش در راستای ارائه مختصر مطالب و رعایت ایجاز باعث شده که برخی مطالب به‌طور ناقص بیان شده و حق مطلب ادا نشده است. مثلا درباره تاریخچه نهادهای اجتماعی در ایران (صص25-27) سابقه تاریخی نهاد در دوره ساسانیان که تمام می‌شود، یکباره سابقه تاریخی نهاد در دوره صفویه مطرح می‌شود و با اتمام بحث در دوره صفویه به دوره قاجاریه پرداخته می‌شود و به سابقه نهادهای اجتماعی در حکومت‌های مابین ساسانیان تا صفویه یعنی حکومت‌های ترک‌نژاد، مغولان و ایلخانان و تیموریان و حکومت‌های حدفاصل صفویه تا قاجاریه هیچ‌گونه اشاره‌ای نمی‌شود. 

از قلم افتادن برخی منابع در متن
با وجود این‌که نویسندگان تلاش کرده‌اند تا در نقل قول مطالب رعایت امانت کنند اما به‌نظر می‌رسد در بعضی جاها ذکر منبع از قلم افتاده است. مثلا در بیان مهارت رهبری، مهارت فضاسازی فرهنگی، مهارت کسب و کار فرهنگی، مهارت مدیریت جهانی شدن، مهارت تحلیل فرهنگی، مهارت انسجام‌سازی فرهنگی و مهارت فنی و تکنولوژی (صص51-53) و در بحث تحولات فرهنگی ایران در دوره قاجاریه (ص95) ذکر منبع نشده است و به‌نظر نمی‌رسد که این مطالب متعلق به مولفان کتاب باشد.

کم‌توجهی به ذکر برخی صفحات منابع
مولفان در نقل قول برخی منابع دقت علمی به خرج داده‌اند و صفحه منابع را ذکر کرده‌اند و در پاره‌ای موارد که مثلا تعریف هوش فرهنگی (ص100) حتی به‌نظر می‌رسد نقل قول مستقیم و یا تلخیص از صفحات محدود بوده است به ذکر سال اکتفا کرده‌اند. 

تطابق نداشتن محتوای کتاب با هدف
در نهایت به‌نظر می‌رسد محتوای کتاب به آن صورت که پدیدآورنده در نظر داشته تا مورد استفاده محققان و دانشجویان قرار گیرد با نقاط ضعفی که از محتوای کتاب ارائه شد، نتوانسته به هدف دست یابد و جا دارد مطالب به‌گونه‌ای ارائه شود که مورد استفاده بهتر پژوهشگران و دانشجویان به‌خصوص در سطوح تحصیلات تکمیلی قرار گیرد.

طرح سوالات پایان فصل در ابتدای فصل
مولف در پایان هر فصل سوالاتی را تحت عنوان خودآزمایی برای سنجش استفاده‌کنندگان از کتاب آورده است که به‌نظر می‌رسد اگر مولف این سوالات را هدفمندتر در ابتدای هر فصل می‌آورد مطالعه‌کننده را بیشتر ترغیب می‌کند، به‌دنبال پیدا کردن پاسخ سوالات مطالب را بهتر و دقیق‌تر مطالعه کند.

ایراداتی در فهرست منابع
در فهرست منابع اگر صفحات همه مقالات ذکر می‌شد، در ترتیب حروف الفبایی دقت بیشتر می‌شد (مثلا آقایی باید بالاتر از ابراهیم‌زاده قرار می‌گرفت و...) بر ارزش کار افزوده می‌شد یا در فهرست منابع سال نشر آقایی 1392 درج شده (ص 168) در حالی که در متن (ص 70) 1390 قید شده است که نشان از بی‌دقتی و عدم بازنگری تالیف دارد.

نویسنده: مهربان هادي‌پيكاني، حسین دشتی عسکری، سیدمحسن موسوی


نام:
ایمیل:
* نظر: