بامداد جنوب:
سلسله حوادثی در طول دو روز گذشته در کشور روی داده که نمیتوان چشم را بر هم گذاشت و آن را نادیده گرفت، اعتراضی که گفته میشود به دلیل «گرانی» شکل گرفته فضای جامعه را در دست گرفته است. بدون شک، اعتراض حق هر شهروندی است و این را قانون اساسی مصرح کرده، اما ضرورت دارد که در این مورد هم هوشیار بود و هم عاقل.
با توجه به وضعیت اقتصادی کشور و فشاری که در حوزه معیشت بر مردم وارد شده و شکافی که میان فقیر و غنی به وجود آمده است، باید هم شاهد اعتراض باشیم. اعتراض مردم علاوه بر گرانی، به «فساد» لجامگسیختهای است که کشور را در بر گرفته و ما هم دستکم در مورد استان بوشهر بارها و بارها به آن اشاره کردیم. متاسفانه، انگیز چندانی هم برای مبارزه با این پدیده شوم وجود ندارد و بنده در طول این چند سال به یاد ندارم که یک مفسد را گرفته باشند. ما هم وقتی از مفسدان مینویسیم علیهامان شکایت میکنند و بعد هم با هزار و یک رابطه میخواهند محکومیتی هم بگیرند. حالا میگویند فلانی را به دزدی، اختلاس و ارتشا متهم کردی، پس سندش کو؟ دزد و مختلس که سند از خودش بر جای نمیگذارد، اینکه برخی از سادهلوحان از ما سند میخواهند در حالی که اظهرمنالشمس است رفتار آنها، دیگر حرفی برای گفتن باقی نمیماند. مثلا در مورد همین شهرداری عسلویه، چه کسی پیگیری کرد؟ شورا هم فرد مورد نظر خود را انتخاب میکند در استانداری شرط برایش میگذارند که احیاناً نبش قبر نکند، تازه میخواهند معاون مالی و حراستش را هم خودشان انتخاب کنند و هزار و یک جور فشار بر ما وارد میکنند که چرا نوشتی.
داستان تماس تلفنی یکی از کارمندان بازرسی استان را اینجا نوشتم که چه درخواستی داشت. بهنظر شما با این 200 میلیارد تومانی که در شهرداری عسلویه حیف و میل شد، چند شغل میشد ایجاد کرد؟ یا همین در ادارت و سازمانهای دیگر چه اتفاقاتی در حال افتادن است! وقتی یکی از نمایندگان مجلس برای فرزندش نزد وزیر میرود که حتما به شغل مناسبی دست پیدا کند، تکلیف مردم چیست؟ چرا مردم نباید اعتراض کنند؟ اعتراض به این امور حق طبیعی مردم است، اما یک ضرورت مهم وجود دارد و آن نیز هوشیاری و عقلانیت است. مردم ایران در بدترین شرایط تحریم، تحمل کردند و گذشت، امروز هم میخواهند اندکی آسایش داشته باشند، اما این آسایش در سایه انجام رفتارهایی که میتواند امنیت عمومی را بهخطر انداخته و باعث بهرهبرداری دشمن شود، هیچ ارزشی ندارد. متاسفانه برخی معترضان را ضد انقلاب و همراهِ دشمن مینامند، این نهایت بیانصافی در حق مردمی است که بدترین شرایط ممکن کشور، در جنگ و تحریم تحمل کردند و همراهی.
متاسفانه ما همیشه در شرایط حساسی هستیم، تسلیم نشدن در برابر دشمنان خارجی باعث شده تا آنها تلاش کنند بحران را وارد کشور کنند. متاسفانه به دلیل سیاستهای غلط رسانهای در کشور ما که در این موارد روزه سکوت میگیرند و آفتاب را انکار میکنند، باید خبرها را از بیگانگانی بشنویم که برای چنین اتفاقاتی در کشور لحظهشماری کرده و در حال گرفتن ماهی آنچنانی از آب گلآلودی هستند که با بیتدبیری تمام شکل گرفته و عدهای هم در آن میدمند.
من نمیدانم کسی تاریخ پیش از انقلاب را چقدر مطالعه کرده است. کافی است سری به روزنامههای قبل از انقلاب بزنید و اندکی هم خاطرات و نوشتههای مدیران اقتصادی آن دوره را نگاه کنید، خیلی از مسائل دستتان میآید. شاید خیلیها میگویند که مخالفت با استبداد عامل اصلی انقلاب بود، اما بر اساس همه شواهد و قرائن این اقتصاد بحرانزده مملکت بود که باعث شد مردم با انقلابیون همراه شوند و تغییر بخواهند. انقلاب از سال 1342 تحت عنوان نهضت اسلامی شروع شد، اما تا سال 1356 که نارضایتی عمومی از سیاستهای اقتصادی محمدرضا شاه وارد جامعه شهری شد، این نهضت فقط میان قشر خاصی حضور و بروز داشت. این مردم بودند که در اعتراض به مشکل اقتصادی به خیلی از مسائل دیگر هم اعتراض کردند.
حالا هم اگر دولت از یکسو و نظام به شکل کلیتری نخواهد یک تصمیم بزرگ برای اقتصاد کشور بگیرد، خطرات بسیاری دامنگیر کشور خواهد شد، هم مردم آسیب بیشتری خواهند دید و هم نظام دچار زحمت میشود و هم کشور بهعنوان یک موجودیت سیاسی بحرانزده خواهد شد. این شرایط مورد قبول و استقبال همه دشمنانی است که در حال شایعهپراکنی در این مورد هستند.
امنیت موجود در کشور را با هیچ چیز نمیشود عوض کرد، اما وقتی مردم تبعیض را میبینند و اینکه فرزند فلان وزیر، وکیل و آن کسی که با قدرت رابطه دارد با خودروی آنچنانی میچرخد و آن روستازادهای که عالیترین تحصیلات را دارد باید بیکار بگردد، همه شاکی میشوند. ضرورتهای بسیاری در این مساله نهفته است، باید در این مورد بهشدت مراقبت کرد. نگاهی به گذشته و رسیدن به هشدارهای بنیانگذار انقلاب اسلامی در این مورد یک مثال مهم است. امام خمینی(ره) همواره در مورد دور شدن مسوولان از مردم و بیخبر ماندن از حال آنها هشدار داده و تاکید داشتند که اشرافیگری نباید وارد زندگی مردم شود، امروز که همه به سخنان امام استناد میکنند، چرا این بخشش را فراموش کردهاند؟
کشور نیاز به یک جراحی سخت، عمیق و همهجانبه دارد. راهکار اصلاح امور به بهترین شکل است. این جراحی اگر با مدیریت صحیح و دقیق باشد، مردم هم آن میپذیرند، اما اگر بهشکل صوری و ظاهری باشد که زمان بخرند، اوضاع را بدتر خواهد کرد. در همین کشور نزدیک به سه دهه است که خودروهای زهوار دررفته را تحویل مردم میدهند و صدایی هم از کسی در نمیآید، چرا که مردم با توضیح و گزارش دقیق قانع میشوند. من با حرف بنده خدایی که گفت مردم برای بهتر شدن اوضاع اقتصادی انقلاب نکردند، چرا که شاه بهتر میتوانست این کار را کند، بهشدت مخالفم، شاه اگر اوضاع اقتصادی را بهتر میکرد بدون شک انقلاب به تاخیر میافتاد و اگر بزرگان این کشور فکری عاجل و فوری نکنند و دنبال راهکار صحیح و قابل قبول نباشند، بدن شک خیلی از مسائل تغییر خواهد کرد.
آقایان هم مراقبت کنند، مردم معترض را ضدانقلاب، شورشی، تحریکشده توسط دشمن نخوانند. ضرورت دارد با مردم با احترام کامل و خونسردی برخورد شود، هر گونه توهین و خشونتی میتواند تبعات جبرانناپذیری به همراه داشته باشد. تدبیر و عقل برای همه حکم میکند که این مملکت را با آرامش و دوراندیشی به سرمنزل مقصود برسانیم.