بامداد جنوب- هدی خرمآبادی:
خیرخواهانه میاندیشند و صادقانه عمل میکنند. دستهای یاریرسانشان بارقههای امید را شعلهور میکند و وجودشان گرمیبخش روزهای سرد و ناامیدی است. بزرگ هستند و به وسعت دنیای زیبایشان، انسانیت را سرلوحه زندگی خود قرار دادهاند. باید پای صحبتهایشان بنشینی تا به معنای واقعی انسانیت و رهایی از تعلقات دنیوی را درک کنی.
53 سال عمر پربرکت یعنی هزینه از زحمتکشیدهات برای رفاه مردم و شریک شدن در غم و شادی همنوعان. این را خودش میگوید که دوست داشته در غم و شادی اهالی روستا شریک باشد، پس برای شریک شدن در این شادی، اقدام به احداث پارک محله کرده و برای سهیم شدن در غم آنها، تصمیم بزرگی گرفته است؛ تصمیمی که قطعا نیازمند همراهی و همیاری مسوولان است تا به ثمر برسد و نتیجهاش رفاه حال مردمی باشد که سالیان سال است در محرومیت، سختی و مشکلات به سر میبرند.
در ادامه گفتوگوی خبرنگار بامداد جنوب را با آقای اسماعیل کریمی میخوانید.
- لطفا خودتان را برای خوانندگان روزنامه بامداد جنوب معرفی کنید.
- اسماعیل کریمی هستم. 53 سال سن دارم. زادگاهم روستای خلیفه است اما حدود 21 است که ساکن شیراز هستم. به سبب علاقهای که به زادگاهم دارم، همیشه در رفت و آمد هستم و مشکلات اهالی روستا را از نزدیک رصد میکنم.
- درباره کمکهای داوطلبانهتان به روستای خلیفه بگویید. چه کمکی در راستای مرتفع کردن مشکلات اهالی روستا انجام دادهید؟
- از آنجا که دوست داشتم در غم و شادی هممحلهایها و همروستاییانم شریک شوم، بنابراین با هزینه 485 میلیون تومان، اقدام به ساخت پارک محله در روستا کردم و سال 92 نیز آن را به شورای خلیفه تحویل دادم. از آن زمان همه همّ و غم من، شریک شدن در غم مردم بود و اینکه در این راستا قدمی بردارم. از این رو تصمیم گرفتم با توجه به کمبودهای درمانی که در روستا وجود دارد و مشکلات بیماران و افراد مُسن برای رفت و آمد به شهر، اقدام به احداث یک درمانگاه کنم و در حال حاضر، پیگیر کارهای آن هستم.
- هزینهای که برای ساخت این درمانگاه اختصاص دادهاید چقدر است و با چه شرایطی قرار است ساخته شود؟
- 1300 متر مربع زمین را برای ساخت این درمانگاه به دانشگاه علوم پزشکی بوشهر اهدا کردهام و 250 میلیون تومان نیز برای ساخت درمانگاه لحاظ کردهام که اگر در ادامه نیاز به هزینه بیشتری باشد، دریغ نمیکنم تا اینکه درمانگاه را تمام و کمال تحویل دهم.
- تامین تجهیزات درمانگاه نیز بر عهده شماست؟
- خیر. تامین تجهیزات درمانگاه و استقرار پزشک بر عهده خود دانشگاه علوم پزشکی است و پیش از این قرار بود، استقرار پزشک به صورت تماموقت باشد اما در حال حاضر میگویند نمیتوانیم به صورت تماموقت پزشکان را در درمانگاه مستقر کنیم و استقرار پزشک به صورت گردشی امکانپذیر خواهد بود.
- درمانگاه را طی چه مدتزمانی تحویل میدهید.
- براساس تعهداتی که متقبل شدهام، قرار شده یک سال دیگر درمانگاه را به صورت کامل تحویل دهم اما سعی میکنم که با پیگیریهای مستمر و روزانه، درمانگاه را کمتر از یک سال تحویل دهم.
- چه احساسی دارید از اینکه بانی چنین کار خیری میشوید؟
- در زندگی به این نتیجه رسیدهام که مال و ثروت به تنهایی خوشبختی نمیآورد. تا در خوشبختی دیگران شریک نشوی، خوشبختی به تو برنمیگردد. هیچ چیزی جز خدمت به خلق مرا اقناع نمیکند. من به شهرهای زیادی در نقاط مختلف دنیا سر زدهام اما هیچ کوچهای زیباتر از کوچههای خودمان نیست. وصیت پدرم این بود که تا میتوانیم دست یاری به دیگران دراز کنیم. به قول حضرت علی (ع)، فرصتها ابر زودگذر هستند و باید آنها را غنیمت شمرد. اگر خدا به من لطفی کرده، پس من هم باید حق این لطف و عنایت را ادا کنم و در راه کمک به همنوعان قدم بردارم. چو عضوی به درد آورد روزگار/دگر عضوها را نماند قرار
- توصیهتان به افرادی که استطاعت مالی دارند اما نگاهشان دراین زمینه نگاه مثبتی نیست، چیست؟
- اصطلاحی هست به نام «مال دنیا». اگر مال و دارایی برای صاحبانش ماندنی بود، به آن مال دنیا نمیگفتند. عاجزانه تقاضا میکنم که خیران ورود و در این مسیر حرکت کنند.
- سخن آخر با مسوولان:
- از مسوولان درخواست دارم با تلاش مضاعف سعی در جذب خیران کنند، نه اینکه آنها را دلسرد کنند. از آغاز قرار بود حضور پزشک در درمانگاه به صورت تماموقت باشد، وگرنه به صورت گردشی و پارهوقت که خانه بهداشت در روستا وجود دارد. کاری کنند تا خیران برای کمکهای خیرانه ترغیب شوند. خیّر منافع شخصی ندارد، شاید من هیچ وقت دیگری مسوولان دانشگاه علوم پزشکی را ملاقات نکنم اما تقاضادارم که همه تلاششان را برای استقرار پزشکان به کار بگیرند.
انسانهایی هستند که از نگاهشان عشق و محبت میبارد و از اندیشه و باورشان، انسانیت و صداقت. این انسانها را باور کنیم و دست یاریشان را بفشاریم تا در این وانفسای مهربانی و انسانیت، از تعلقات دنیوی و مال و مکنت فانی رهایی یابیم. امید که دانشگاه علوم پزشکی با رایزنیها و پیگیریهای لازم همه توان و تلاش خود را در راستای استقرار پزشک در درمانگاه روستای خلیفه به کار بگیرد تا امثال اسماعیل کریمیها برای کارهای خیر بیشتر از پیش ترغیب شوند.