بامداد جنوب- هدی خرمآبادی:
بزرگترین بندر صیادی ایران است، در حالی که امروزه با صید بیرویه، استحصال دریا و تخریب ساحل روز به روز از جاذبههای گردشگری و رونق اقتصادی آن کاسته میشود و بیخبری و غفلت مدیران استانی و شهرستانی نسبت به وضعیت این بندر، علامت سوال بزرگی است که امیدوارم خود مسوولان به آن پاسخ روشن و معقولی بدهند. چیزی از ساحل بکر ماسهای این بندر زیبا باقی نمانده و برای همان هم پروژهها و طرحهای گوناگون دست در دست مدیران شهری اتاق به اتاق روند اداری را در اسرع وقت طی میکنند و در کمال تعجب بدون هیچ مطالعه کارشناسی و نظارت دقیق، مجوز گرفته و برای عملیاتی شدن این بار لودرها وارد کار میشوند و شبانهروز اقدام به پر کردن دریا با قلوهسنگها و حتی نخالههای ساختمانی میکنند!
بیچاره دریا، بیزبان آبزیانی که از وقتی بشر به فکر توسعه افتاد و عبارت توسعه و رونق گردشگری لقلقه زبان یک عده شبه روشنفکر و مدعیان نجات شهرها از یکنواختی شد، تیشه به دست در شهر میگردند تا به خیال خود چهره شهر را دیگرگون کنند، غافل از اینکه تیشهشان درست بر ریشه شهر فرود میآید و زخمی بر زخمهای شهر انباشت میشود. طرح سنگفرش ساحل دیّر در دوره قبل پس از تائید استاندار وقت به اجرا درمیآید و در این دوره با تمام قوا در حال پیشروی است. انجمنهای محیط زیستی همه تلاش خود را برای منع ادامه این طرح به کار گرفتهاند اما امان از روزی که منطقها رخت بربندد و تمایلی به شنیدن واقعیتها نباشد... .
با چه پشتوانه و دستاویزی دریا را به سنگفرش بدل میکنید؟ شهر ساحلی که جاذبه اصلی آن ساحل و دریاست، با کدام عقل و منطق به سنگفرش بدل میشود؟! گردشگران را چگونه با سنگفرشها به شهرهای ساحلی جذب میکنید؟ با دکههای فلافلفروشی و ساختمانهای تجاری؟! بیش از 10 متر از دریای بندر دیّر با نخالههای ساختمانی و قلوهسنگها پر شده و خبری از بازرسی و کارشناسان نیست. به راستی دلیل این همه سکوت و مراعات چیست؟! «دریاخواری»، در کنار زمینخواری یکی از معضلهای مناطق ساحلی است که چرخه طبیعت را با سرعت بیشتری مختل میکند. بشر غافل از اینکه اختلال در طبیعت، روند رو به سرعت مرگ خودش را مهیا میکند، با تفکر درآمدزایی و اشتغالزایی که بزرگترین توهم بشر است، به نابودی طبیعت بکری دست زده که مقدمات نابودی خودش فراهم میشود. همین چند روز پیش نامه هشدارآمیز رئیس هواشناسی کشور در خصوص پدیده تغییر اقلیم را منتشر کردیم.
با وجود تلاش برخی رسانههای دلسوز در این زمینه اما همچنان گوشها و چشمها درست کار نمیکنند. واقعا این چه دردی است که میخواهیم دیده شویم. دیده شدن، آرزوی کسانی است که میخواهند در بازه زمانی دنیوی پیروز میدان باشند، آن هم با نشان دادن پروژههایی که در سطح شهر عملی میکنند. دیگر مهم نیست که چه پروژهای با چه هزینه هنگفتی، در کدام نقطه شهر و چگونه ...، مهم این است که دیده شویم. برای بررسی اینکه چرا دریا با نخالههای ساختمانی پر میشود و آیا این طرح پیوست محیط زیستی دارد یا خیر، با شهردار و رئیس شورای شهر بندر دیر گفتوگو کردیم. شهردار بندر دیّر در پاسخ به این سوال که چرا دریا را با نخالههای ساختمانی پر میکنید، به بامداد جنوب گفت: ماجرای نخالههای ساختمانی تنها نقشهای بوده که شهرداری را تخریب کنند. تخلیه نخالههای ساختمانی کار معترضان این طرح است.
ما در حال حاضر دو کامیون حامل این نخالههای ساختمانی را توقیف کردهایم. ابراهیمی در پاسخ به این سوال که آیا طرح یادشده پیوست محیط زیستی دارد یا خیر، افزود: بله. همه پیوستهای محیط زیستی را گرفتهایم. این طرح که در دوره شهردار پیشین کلید خورده بود، با یک میلیارد هزینه، فاز دوم آن 50 درصد پیشرفت فیزیکی دارد و سعی داریم در دهه فجر به بهرهبرداری برسد. متاسفانه آقای نصار یوسفی، رئیس شورای شهر دیّر از داشتن پیوست محیط زیستی طرح اطلاعی نداشتند و قرار شد پس از کسب اطلاع از دوستان و همکاران ما را در جریان بگذارند! با این حال ما در گفتوگویی که با مدیرکل محیط زیست استان داشتیم از وی در مورد پیوست محیط زیستی این طرح سوال کردیم که او با تاکید گفت به هیچ عنوان ما چنین مجوزهایی نداده و نخواهیم داد. حسین دلشب با بیان اینکه ما با هر کسی که بخواهد دریا را پر کند و زمین بگیرد برخورد میکنیم از بررسی و پیگیری این موضوع توسط محیط زیست شهرستان دیر سخن گفت و یادآور شد: بدون شک تا دستیابی به فرد، افراد یا کسانی که اقدام به تخلیه نخاله در ساحل کرده و به محیط زیست آسیب زدهاند، تحقیقات خود را ادامه میدهیم و با وی مطابق قانون برخورد خواهیم کرد.
وی در ادامه خواستار دریافت کتبی و قانونی پیوستهای محیط زیستی برای طرحهای بزرگ و کوچک شد و ادامه داد: متاسفانه در همین شهرستان دیر به دلیل اصرار و فشار مسوولان محیط زیست در سالهای گذشته مجوزهایی داد که امروز خسارت آن به خود مردم دیر وارد میشود، ما دیگر اجازه چنین کارهایی را نخواهیم داد. با این حال، بهنظر میرسد با توجه به اینکه در اغلب شهرها، جوامع محلی هر چند دلسوز و فعال اما به علت نداشتن تخصص و دانش شهری، نخست باید همه طرحها و پروژههای شهری مطالعه دقیق و کارشناسی شود و در وهله دوم مدیران شهری ملزم به گذراندن دورههای تخصصی (نه فرمالیته و تبلیغاتی) مانند مدیریت بحران، سواد محیط زیستی و به ویژه دورههای آیندهنگری شوند تا متوجه این مساله مهم و حیاتی که فعالیت امروز، آینده فرداها را رقم میزند باشند و به همین راحتی تن به امضای موافقت طرحهای به اصطلاح توسعهای ندهند.
لازم است مدیران شهری در وهله نخست با مفهوم «توسعه پایدار و ابعاد آن» آشنا شوند و بعد پروژههای خود را بر اساس آن طراحی کنند. هیچ راهی نیست جز اینکه دستگاه قضا در اسرع وقت به طرحهای بدون پشتوانه علمیِ شهرداریها ورود کند و مانع ادامه فعالیت اینگونه طرحها شود. ضروری است که برای طرحهای اینچنینی مشاوران و کارشناسان تخصصی با همان حوزه (مثلا حوزه دریا) در نظر گرفته شود. صِرف گفتن «اخذ پیوست محیط زیستی»، دردی را دوا نمیکند، وقتی هیچ ضمانت اجرائی برای آن نیست و محقق هم نمیشود.