بامداد جنوب- هدی خرمآیادی:
گریز از خانه، یکی از سادهترین راههای فرار از مشکلات است؛ مشکلاتی که اغلبِ دختران با فرار از خانه سعی در دور زدن مشکلات و کاستیها دارند، البته پسران نیز دچار چنین چالشی هستند اما به مراتب فرار از خانه در پسران کمتر از دختران است.
حال به جای توبیخ و سرزنش دختران و پسران فراری، بهتر است علت این فرارها بررسی شود، چراکه علتیابی میتواند درصد بسیاری از این آمارها را کاهش دهد. فقر، ازدواج دلخواه، خشونت والدین، طلاق، اعتیاد و موارد اینچنینی از عمدهترین دلایل فرار دختران و پسران از خانه است. فرار از خانه از آنجا حائز اهمیت است که زمینهساز آسیبهای اجتماعی دیگری میشود. بیخانمانی و نیازمند حمایت افراد ناشناس که جزء قشر سالم جامعه نیز محسوب نمیشوند، افتادن در دام قاچاقچیان مواد مخدر و ...
بزرگترین تهدیدی است که در انتظار دختران و پسران فراری است. زندگي افراد فراري ممكن است يك ماجراجويي به نظر برسد اما در واقعيت اينگونه نيست. آنها به ندرت از قبل تداركي ديدهاند و اغلب مجبورند به طور موقت پيش دوستان خود بروند اما در نهايت عده زيادي از آنها براي امرار معاش، مجبور ميشوند براي چند سكه گدايي كنند يا با قاچاقچيان مواد مخدر همكاري كرده و قاچاقفروشي يا به اجبار خودفروشي كنند. بعضيها از طرف دزدها يا گردانندگان فحشا مورد آزارهاي جنسي و جسمي قرار ميگيرند و عدهاي به اعتياد يا اعمال خلاف قانون وادار ميشوند و انگ بزهكاري براي هميشه روي آنان ميماند و آثار مخرب آن زندگي و آينده این افراد را تحت تاثير قرار ميدهد. باندهاي جذب نوجوانان فراري نيز بسيار فعال هستند و در همهجا به خصوص ترمينالها به صورت شبانهروز انتظار ميكشند و به محض شناسايي نوجوان فراري با محبت او را به طرف خود جذب كرده، او را با خود ميبرند و این آغاز داستان تلخ و غمانگیز فرار از خانه است.
در همین راستا، رئیس اورژانس اجتماعی با تاکید بر اینکه در شش ماهه اول سال ۶۴۴ دختر فراری داشتیم، گفت: آمار درست دختران فراری که در بهزیستی پذیرش شدهاند، آمار مداخله در بحرانها است و وقتی میگوییم، تعدادی دختر به خودروهای خدمات سیار مراجعه میکنند، به معنای فراری بودن آنها نیست.
حسین اسدبیگی در واکنش به آمار منتشر شده در رابطه با دختران فراری که تعداد آنها در شش ماهه اول سال، سه هزار نفر اعلام شده بود، تصریح کرد: این آمارها در سه بخش عنوان میشود، وقتی میگوییم تعداد ۱۳۰۰ نفر با ۱۲۳ تماس گرفتهاند، باید تاکید کنم که این افراد فقط تماس گرفتهاند اما مساله اصلی آمار افرادی است که پذیرش شدهاند، یعنی بهتر بود، رسانهها آمار دقیق را بر مبنای پذیرش در مرکز مداخله عنوان میکردند که تعداد آنها ۶۴۴ مورد بوده است.
به گفته وی، آمار دختران فراری که در بهزیستی پذیرش شدهاند، آمار مداخله در بحرانها است اما وقتی میگوییم این تعداد به خودروهای خدمات سیار مراجعه میکنند، ممکن است فراری نباشند! ممکن است خانواده و آشنایان به این ماشینها مراجعه و یا افرادی باشند که بخواهند آمار و اطلاعاتی را ارائه کنند، حتی کسانی که تلفنی تماس میگیرند، ممکن است بخواهند اطلاعاتی کسب کنند و یا به عنوان اطرافیان فرد فراری چندین بار تماس گرفته باشند و این آمارها را افزایش میدهد، در حالی که دختران فراری کسانی هستند که در مداخله در بحران پذیرش شدهاند.
اسدبیگی با اشاره به اینکه مداخله در بحران یک قسمت نگهداری شبانهروزی دارد فرد یا خانواده مراجعه میکنند و افراد فراری به صورت مستقیم پذیرش میشوند اما ممکن است افرادی با تیمهای سیار صحبت کرده باشند، در حالی که پذیرش صورت نگرفته باشد، افزود: آماری که در رابطه با دختران فراری اعلام شده، مربوط به بخش مداخله در بحرانها است، ممکن است تعدادی به تیم خدمات سیار که در محلات هستند، مراجعه کنند و این افراد فقط برای راهنمایی گرفتن به این مراکز مراجعه کرده باشند.
وی در رابطه با آمار پسران فراری نیز با بیان اینکه ۱۰۰ پسر در شش ماهه نخست سال ۹۶ از خانه فرار کردهاند که نسبت به تعداد دختران ناچیز است، گفت: در شش ماهه اول سال در مرکز مداخله در بحران ۶۴۴ مورد پذیرش داشتیم که با خط ۱۲۳، هزار و۷۲۷ مورد از طریق خدمات سیار، ۵۱۵ مورد و در نهایت از طریق مرکز مداخله در بحران نیز ۱۴۴ مورد پذیرش شدهاند.
بدون شک برای جلوگیری از پدیده فرار از خانه، باید تجربه سرنوشت شوم اینگونه افراد را از طریق رسانهها و اخبار اطلاعرسانی کرد تا نسل نوجوان و جوان بهوش باشند و با چشم بینا سرنوشت بعد از فرارشان را ببینند و بتوانند عاقلانهتر تصمیم بگیرند. حال اینکه چه تعداد از افرادی که تصمیم به فرار از خانه میگیرند، فرار را بر قرار ترجیح میدهند، بستگی به رشد عقلی، شرایط حاد این افراد و تلاش والدین برای جلوگیری از این امر و بهبود شرایط دارد.