بامداد جنوب- جواد شکریان:
روز گذشته بخش اول مصاحبه بامداد جنوب با رئیس سابق اتاق بازرگانی بوشهر را منتشر کردیم. محمد عبادی گفته بود که با فشار کسانی که منافعشان به خطر افتاده بود ناچار شد تا از سمت ریاست اتاق بازرگانی استعفا دهد. امروز بخش دوم حرفهای وی را با هم مطالعه میکنیم که نشان میدهد اتاق بازرگانی استان بوشهر در واقع دکانی برای عدهای شده تا با استفاده از آن منافع شخصی خود را تامین کنند. گفتنی است که روزنامه بامداد جنوب در ادامه پیگیریهای خود در روزها و هفتههای آینده با دیگر اعضای اتاق نیز گفتوگو خواهد کرد و در مورد شگردهایی که برخی از اعضا برای رای آوردن استفاده میکنند نیز گزارشهای مفصلی منتشر میکند تا شاید بیقانونی که سالهاست امنگیر اتاق بازرگانی، صنایع و معادن بوشهر شده، به سامان برسد. البته بامداد جنوب، حق پاسخگویی برای همه کسانی را که نامشان احیانا در این گزارش آمده و حتی مدیریت جدید اتاق محفوظ میدارد و انتظار دارد کسانی که اطلاع بیشتر و دقیقتری از بیقانونیها، ضد و بند و باندبازیهایی که رئیس سابق اتاق از آن نام برده بود، دارند آن را در اختیار بامداد جنوب جهت انتشار قرار دهند.
شما چه مشکلاتی با سایر اعضا داشتید؟
همانگونه که شما در گزارشهایتان ذکر کردید، وظیفه اتاق بازرگانی، حمایت از تشکلهاست و بخش عظیم درآمدهای اتاق باید در راه پیشرفت و توسعه این تشکلها هزینه شود با این حال، برخی آقایان با وجود تشکلها و قدرت گرفتن آنها مخالف بودند. زمانی که یک تشکل مانند انجمن خرما، انجمن سردخانهداران، انجمن آبزیان و... ایجاد میشود، باید همه اعضای آن، عضو اتاق بازرگانی شوند. زمانی که یک تشکل عضو اتاق شود، اعضای آن حق رای دارند و آنها هم تلاش میکنند تا نمایندههای خود را در اتاق بازرگانی داشته باشند. بنابراین افراد حاضر در اتاق دیگر نمیتوانند بهسادگی رای جمع کرده و بهصورت مادامالعمر عضو هیاترئیسه باشند. به همین دلیل از وجود تشکلها احساس خطر میکردند.
ما بهدنبال ایجاد استارتآپ و ورود افکار و ایدههای نو به اتاق بازرگانی بودیم و از این افکار استقبال میکردیم در حالی که برخی از آقایان شدیدا با این موضوع مخالف بودند. بنده در جلسهای به اعضای اتاق گفتم که بهجای درگیری و دعوا در هیاترئیسه بیایید فکری برای اقتصاد ورشکسته و راکد استان بکنیم. صنعت ما که وضعش مشخص است، تجارت ما خوابیده است، کشاورزی هم بهرهور نیست و برای توسعه آن آب نداریم. آبراههای ما هم که لایروبی نشده و کشتیها نمیتوانند پهلو بگیرند. با این حال، کسی گوشش بدهکار نبود. از قدیم گفتهاند که «اگر آدمی میخواهد خودش را بلندقد نشان دهد، باید با آدمهای کوتاهقدتر از خودش بگردد». این مساله سالهاست گریبان اتاق بازرگانی را گرفته و آقایان برای اینکه خودشان را خوب و کاربلد نشان دهند، از ورود افراد با دانش و ورود ایدههای نو به اتاق جلوگیری میکنند و در صورت ورود افرادی تحصیلکرده و توانا به اتاق، خیلی زود نسخه آنها را میپیچیدند.
از تخلفهای اعضا بگویید. این تخلفها چگونه صورت میگرفت؟
از جمله کارهایی که بنده در مدت ریاست یکساله انجام دادم و برای آقایان عقده شده بود، بستن برخی راههای دزدی و شفاف کردن مسائل بود. متاسفانه در سالهای گذشته بهجای تمرکز بر مسائل و مشکلات تولید و صادرات و همچنین تقویت انجمنها، اتاق بازرگانی به صندوقی برای مصارف بیپایه و اساس تبدیل شده بود. برای مثال، رئیس، نائبرئیس، اعضا و حتی کارمندهای اتاق بازرگانی میرفتند با افرادی لابی میکردند و بعد به من میگفتند که نامهای برای کمک به فلان مکان، فلان شخص، فلان هیات و... صادر کن؛ در واقع از حساب اتاق بازرگانی به افراد یا مکانهایی که شخصیت حقیقی و حقوقیشان مشخص نبود باید کمک نقدی میکردیم که بنده متوجه شدم تاکنون روال بر این منوال بوده است و آقایان دکان باز کردهاند. من گفتم که اتاق بازرگانی صندوق اعانات نیست، با این حال کمک میکنیم. اگر شخص یا مکانی کمک میخواهد باید خودش درخواست بنویسد، مایحتاج و نیازش را خریداری کند و فاکتور آن را بیاورد تا ما کمک کنیم. من گفتم «پول فساد میآورد» و این حرف من خاری در گلوی آقایان شد، زیرا آنها تاکنون از این طریق پولها و کمکهای نقدی از اتاق بازرگانی خارج کرده و با آن اعتبار و وجهه و رای و... جمع میکردند در حالی که هیچ حساب و کتابی پشت آن نبود.
ما یک سری مدارک که نشان میدهد شرکت نمایشگاهها و برخی از اعضای اتاق بازرگانی با هم ارتباط داشته و مدارکی هم دال بر اختلاس و ورود و خروج پولهای بدون حساب و کتاب به جیب این اشخاص در اختیار داریم که در روزهای آینده منتشر خواهیم کرد. نظر شما در این خصوص چیست؟
اوایل تابستان سال گذشته بود که بحث در خصوص فعالیتهای شرکت نمایشگاههای بوشهر بالا گرفت و پیگیر سهاممان در این شرکت شدیم. من در هر جایی و هر جلسهای که نشستیم و صحبت کردیم گفتم که این شرکت نمایشگاه نیست، حتی فروشگاه هم نیست؛ کار این شرکت شبیه جمعه بازار و شنبه بازار است. کدام شرکت خارجی تا به حال در بوشهر کالای خود را عرضه کرده که میگویید شرکت نمایشگاههای بینالمللی.
به هر حال، همانگونه که قبلا هم گفتم، خزانهدار و نماینده ما در شرکت نمایشگاهها هیچ گزارشی از وضعیت مالی این شرکت به ما نمیداد و خود را موظف به پاسخگویی نمیدید. بر همین اساس، با فشارهای فراوان و تنشهای بسیار، موافقت اعضا برای بستن قرارداد با یک شرکت حسابرس و حسابرسی اسناد مالی چهار ساله این شرکت را از سال 1390 تا 1394 را گرفتیم و برای این منظور 15 میلیون پول پرداخت کردیم.
همانگونه که شما هم گفتید این اسناد و حساب و کتابها اصلا شفاف نیست با این حال طی بیش از یک سال و نیمی که از نتیجه گزارش حسابرسی میگذرد، هنوز هیچ اقدامی بر علیه مدیران شرکت نمایشگاهها صورت نگرفته و هیچ شخصی برای پاسخگویی احضار نشده است.
البته دلیل آن مشخص است، زیرا برای مثال آقایان شریفپور، گزدرازی و ابراهیمی که از اعضای هیاترئیسه اتاق هستند، هر کدام شرکتهایی خصوصی دارند که وامهای کلان و پولهایی را بدون هیچ مدرک و اعتبار خاصی از شرکت نمایشگاهها دریافت کردهاند و از این طریق منتفع شدهاند؛ اگر کسی بازخواست شود، پای آنها گیر است، بنابراین طبیعی است که بر آشفتگیهای شرکت نمایشگاهها سرپوش بگذارند. لازم به ذکر است که این اتفاقات و این حسابرسیها مربوط به زمانی است که آقای شریفپور بهعنوان رئیس اتاق بازرگانی و نماینده اتاق در شرکت نمایشگاهها معرفی شده و آقای گزدرازی خزانهدار اتاق بازرگانی بوده است. الان هم پس از استعفای بنده، آقای گزدرازی بهعنوان رئیس اتاق و آقای ابراهیمی بهعنوان خزانهدار فعالیت میکنند.
ماجرای سهام شرکت سرمایهگذاری استان در شرکت نمایشگاهها و خرید آن از سوی اتاق به کجا رسید؟
به نکته خوبی اشاره کردید. شرکت سرمایهگذاری استان، هشت درصد از سهام شرکت نمایشگاهها را در اختیار دارد در حالی که ما بیش از 48 درصد سهام این شرکت را در اختیار داریم. بر همین اساس، برخی از دوستان با توجه به تمایل شرکت سرمایهگذاری استان به فروش سهامشان در شرکت نمایشگاهها، به بنده پیشنهاد دادند که سهام این شرکت را خریداری کنیم تا با دارا بودن بیش از 50 درصد سهام بهجای یک نماینده، دو نماینده در هیاترئیسه شرکت نمایشگاهها داشته باشیم که بنده قبول کردم. در این راستا بلافاصله با اتاق تهران نیز گفتوگو کردم و نظر آنها را جویا شدم که آنها هم قول همکاری دادند.
با این حال، زمانی که وارد مذاکره شدیم آقای گزدرازی طی یک برآورد، قیمت کلی شرکت نمایشگاهها را حدود 30 میلیارد تومان و قیمتی بیش از دو میلیارد تومان را برای سهام شرکت سرمایهگذاری تعیین کرد که در همان ابتدا مشخص شد آقایان اعضای هیاترئیسه اتاق، بهجای اینکه طرف خریدار باشند، بیشتر طرف فروشنده هستند و از من میخواستند با قیمتی بیش از واقع، سهام مذکور را خریداری کنم. این قیمت، مورد پذیرش بنده قرار نگرفت و مهلتی 15 روزه تعیین کردم که درصورتی که این شرکت نتوانست سهام خود را بفروشد، ما با قیمت کمتری پیشنهاد خود را عرضه خواهیم کرد. با این حال، آقای شریفپور و آقای ابراهیمی که الان خزانهدار هستند، اعتراض کردند و گفتند این کار باید انجام شود اما به این کار تن ندادیم.
پس از آن، آقای گزدرازی بهعنوان خزانهدار اتاق، بدون اینکه حتی به ما اعلام کند، سند یک قطعه زمین تحت مالکیت اتاق بازرگانی در منطقه دواس را به آقای ابراهیمی – کارمند شرکت نمایشگاهها!!! داده بود تا برای زمین مشتری پیدا کند! در حالی که بنده اصلا با خرید این سهام موافقت نکرده بودم با این حال آقای گزدرازی اسناد مالی و خصوصی اتاق بازرگانی را در اختیار کارمند و اعضای شرکت نمایشگاهها قرار داده بود.
این قضیه هم از جمله مواردی بود که لج دوستان را درآورد و به اختلافاتمان بیشتر دامن زد، زیرا من مساله را در هیات نمایندگان مطرح کردم و این هیات از ریز موارد اتفاق افتاده مطلع شدند. البته هماکنون و پس از استعفای بنده از ریاست اتاق بازرگانی بوشهر، شنیدهام که قرار است این سهام را به قیمت دو میلیارد تومان خریداری کنند.