بامداد جنوب- الهام بهروزی:
شجریان نامی است که به موسیقی سنتی ایرانی اعتبار بخشیده است و هیچ چیزی نمیتواند نام وی را از این گستره غنی بزداید؛ شاید اینک غول دهشتناکی چون سرطان، استاد آواز ایران را محصور خویش ساخته و صدا و سیما با این چهره بنام موسیقی کشور مهربانانه رفتار نمیکند و همیشه چون نوشدارویی پس از مرگ سهراب عمل میکند و آنگاه که دیر میشود، نقاب مهربانی به چهره میکشد. محمدرضا شجریان، موسیقیدان، آهنگساز و خواننده خوشصدا و شهیر ایرانی است که بهعنوان صدای برتر جهان معرفی شده است.
بدون اغراق او یکی از گنجینههای فرهنگی و موسیقایی ایران بهشمار میرود؛ گنجینهای که در سکوت خبری به مبارزهاش با بیماری سختی چون سرطان دستبه گریبان است و دریغ از یک اشاره صدا و سیما به وجود این هنرمند!!!
محمدرضا شجریان یکم مهرماه 1319 در خانوادهای مذهبی در مشهد دیده به جهان گشود. او از کودکی از نعمت صدای خوب برخوردار بود و از همان زمان میخواند و بهواسطه صدای خوبی که داشت با تعلیم پدرش که قاری قرآن بود، به پرورش این توانایی و استعداد پرداخت و برای نخستین بار صدای تلاوت قرآن وی از رادیو خراسان پخش شد. او بعدها در دانشسرا با یک معلم موسیقی آشنا شد و بعد از اینکه دانشآموخته شد، به استخدام آموزش و پرورش درآمد، در همین زمان با ساز سنتور آشنا شد و آموزش این ساز را نزد جلال اخباری آغاز کرد. این هنرمند روزهای پر فراز و نشیبی را در زندگی و هنر طی کرد و موفق شد با پشتکار، سختگیریهای پدر را پشتسر بگذارد.
او در سالهای آغاز فعالیتش در رادیو از بیم اینکه پدرش اصرار داشت خاندان وی بهعنوان قاری قرآن شناخته شوند، نام مستعار سیاوش بیدگانی را برای خود برگزید ولی بعد با اذن پدر از نام حقیقی خود سود جست. شجریان که دیگر در عرصه ساز و آواز حرفی برای گفتن داشت، فعالیت خود را با تاسیس گروه موسیقی «شهناز» بهصورت رسمی آغاز کرد. او در ادامه مسیر با گروههای موسیقی «عارف»، «شیدا»، «آوا» و... به فعالیت پرداخت و با موسیقدانان شهیری چون سهراب ناظری، محمدرضا لطفی، پرویز مشکاتیان، حسین علیزاده، کیهان کلهر و بعدها همایون شجریان و... همآواز شد. این خواننده خوشصدا که یکی از بهترینهای ایران در عرصه موسیقی سنتی بهشمار میرود، در کارنامه هنری خود آلبومهای متعددی از جمله «بیداد»، «آستان جانان»، «سرّ عشق (ماهور)»، «نوا»، «دستان»، «گنبد مینا»، «جان عشاق»، «پیام نسیم»، «دل مجنون»، «سرو چمان»، «بیتو بهسر نمیشود» و... را ثبت کرده است.
شجریان گذشته از تصنیفها و آوازهای ماندگاری که برای دوستدارنش آفریده، میراثدار دعایی است که بیش از سی سال ماههای رمضان ایرانیها را با عطر ربانیاش خوشبو کرده بود اما وی از حدود هشتسال پیش بهدلیلی از سوی صدا و سیما محروم شد؛ محرومیتی که به «ربنا»ی وی نیز رسوخ کرد و طنیناندازی این دعای جانبخش و روحنواز را متوقف کرد. شاید صدا و سیما بهزعم خود با حذف ربنای استاد شجریان توانسته این هنرمند را از خاطر نسل جوان پاک کند اما غافل است از اینکه هنرمندان مردمی هیچگاه از یادها نمیروند و همین محرومیت، به محبوبیت استاد آواز ایران و ربنای ماندگارش افزوده است، ربنایی که اینک برای نسل جوان نیز غریب نیست و برای آنها تداعیکننده لحظات ناب ربانی است. غلامعلی امیرنوری روز گذشته (24 دیماه 96) با حضور در ایسنا، پس از حدود ۳۸ سال، شعری را که در ابتدای دعای ربنا با صدای محمدرضا شجریان خوانده بود، دوباره دکلمه کرد و نسبت به پخش نشدن آن از تلویزیون واکنش نشان داد.
بهگزارش ایسنا، وی (که اول دیماه سال ۱۳۱۷ متولد شده. بیش از پنج دهه است که در رادیو فعالیت میکند. او کار خود را قبل از انقلاب در رادیو زاهدان که تازه افتتاح شده بود بهعنوان گوینده، نویسنده، تهیهکننده، بازیگر و ... شروع کرد. استاد نوری بعد از مدتی به تهران آمد و از سال ۱۳۴۲ وارد سازمان صدا و سیما شد و در رادیو ایران کار خود را ادامه داد. او تا به امروز برنامههای مختلف رادیویی را گویندگی کرده است و یکی از کارهای برجسته او خواندن دکلمه دعای «ربّنا» است) با اشاره به ضبط دعای «ربّنا» با صدای محمدرضا شجریان، گفت: «ربّنا» سالهای اول انقلاب ضبط شد. مرحوم حسین صبحدل (موذن و تهیهکننده پیشکسوت رادیو) از من خواست که همراه آقای شجریان «ربّنا» را اجرا کنم و اینگونه بود که دکلمه ابتدایی «ربّنا» را خواندم. شعر این دکلمه را آقای صبحدل از مثنوی افشاری مولانا انتخاب کرده بود.
استاد نوری به پخش نشدن دعای «ربّنا» با صدای محمدرضا شجریان از صدا و سیما اشاره و بیان کرد: چرا پخش «ربّنا» را قطع کردند؟ استاد شجریان هم بارها گفته است که «ربّنا» به ایشان ارتباطی ندارد و متعلق به مردم است. من هم که دکلمه «ربّنا» را خواندهام و سالها است که پخش شده، دیگر مال من نیست، بلکه متعلق به رادیو و مردم است؛ در واقع آنچه که مردم دوست دارند، متعلق به آنهاست.
بر اساس این گزارش، «ربّنا» شامل دکلمه مثنوی افشاری مولانا با صدای استادنوری و دعای ربنا با صدای استاد محمدرضا شجریان است که در تیر ماه سال ۱۳۵۸ ضبط شد. «ربّنا» سالها در ماه مبارک رمضان از تلویزیون پخش میشد اما هشت سال است که صدا و سیما این دعا را روی آنتن نمیبرد. در این مدت عده زیادی از مردم، مسوولان و هنرمندان به پخش نشدن «ربّنا» واکنش نشان دادند و حتی پیشبینی میشد که این دعا در ماه رمضان امسال از تلویزیون پخش شود اما آخرین صحبتهای مرتضی میرباقری، معاون سیما در خرداد ۹۶ مبنی بر اینکه «پخش نشدن این دعا از صدا و سیما منعی بوده که خودشان باعث آن شدهاند. اگر از سوی ایشان احترام به انقلاب، احترام به آزادی، امنیت و حاکمیت ابراز شود، هیچ منعی برای پخش این دعا وجود ندارد»، نشان داد که مردم همچنان از شنیدن صدای استاد آواز ایران بیبهرهاند و در نهایت این دعا هم پخش نشد.
این در حالی است که محمدرضا شجریان موسیقیدان، آهنگساز و خواننده شهیر ایرانی عید نوروز 95 برای نخستین بار از سرطان خود پرده برداشت و موجب نگرانی هوادارانش شد. او از آن پس بهدلیل شرایط جسمانیاش از فعالیت حرفهای موسیقی کنار کشید، چون برای مداوا راهی خارج از کشور شد. شجریان مدتی در آنجا تحت درمان قرار گرفت ولی دوباره به کشور بازگشت تا هوای وطن را تنفس کند. او از سال پیش شاید بهبودی در شرایطش ایجاد نشده اما به گفته همایون شجریان، فرزند ارشدش -که خود از خوانندگان جوان و بنام موسیقی سنتی است- حالش نیز بدتر از پیش نشده است. همایون شجریان در گفتوگویی که بهتازگی با جواد منتظری، خبرنگار یورونیوز در تهران داشت، در خصوص آخرین وضعیت سلامت پدرش گفته است: سال گذشته و بهدلیل بیماری که پدر دچارش بودند، مجبور شدند که پرتو درمانی را در ناحیه سر داشته باشند که این باعث میشود بافتهای سالم هم آسیب ببیند. پرتودرمانی ضمن اینکه مریضی را کنترل میکند موجب یکسری اشکالات میشود. الان نسبت به آن روزهای اول وضعیت ایشان خیلی بهتر شده است.
همایون در این گفتوگو درخصوص اشتیاقش برای اجرائی دوباره در کنار محمدرضا شجریان افزوده بود: اگر شرایط ایشان (محمدرضا شجریان) بهگونهای باشد که بتوانند و بخواهند که به صحنه بازگردند، من در مقابل ایشان و روی صحنه خاک پای ایشان را تمیز میکنم. در کنار ایشان نشستن همیشه افتخار من بوده است.
در پایان این گزارش قابل ذکر است که محمدرضا شجریان سرمایهای است که آواز ایرانی را بارها به خارج از مرزهای کشور کشاند تا هنر فاخر و ارزشمند کشور را به همگان معرفی و عرضه کند، حال این سرمایه که از محبوبیت خاصی نزد ایرانیها برخوردار است، مورد بیمهری و بیتوجهی واقع شده، بهگونهای که در این سالها کوچکترین خبری از سلامتی یا مستندی از فعالیتهای موسیقایی وی از صدا و سیما پخش نشده است. هرچند با وجود همه این نگاههای سلیقهای صدا و سیما، چیزی از ارزش و محبوبیت شجریان نزد مردم کاسته نشده، بلکه مردم به ارزش هنر و وجود او بیشتر معترف شدهاند. امید میرود که رسانه ملی دست از این رویه بردارد و به خواسته و سلیقه مخاطبان خود بیشتر از قبل بها بدهد.