بامداد جنوب- الهام بهروزی:
«جامه است مثل طاعت و آهار بر او علم/ چون جامه نباشد به چه کارآید آهار» (ناصر خسرو)
لباس از جایگاه متمایز و مهمی برخوردار است، بهطوری که نمیتوان نقش آن را در هویت فرهنگی یک جامعه نادیده گرفت، چراکه عموما بخشی از میراث فرهنگی ملتها را میتوان در نوع پوشش آنها جستوجو کرد. لباسهایی که از دیرباز با نقوش سنتی و بومی و متناسب با روحیه، سلیقه، ذائقه و اقلیم آنجا طراحی و دوخت شده است. از اینرو، وقتی به تاریخچه پوشاک مینگرید، متوجه میشوید که هر سرزمین دارای لباس خاص خود است که از ویژگیهای منحصربهفردی برخوردار است و در خود آبستن ایدهها و طرحهایی است که موجب متمایز شدن آن قوم از سایرین میشود.
لباس مانند هر پدیده دیگری از آغاز تاکنون مسیر پر فراز و نشیبی را طی کرده و تا بدینجا رسیده به هزار رنگ و لون و طرح درآمده است اما طراحان آن در هر کشور همواره سعی کردهاند تا اشتراکات فرهنگی و قومی خود را در آن رعایت کنند اما این مهم در پوشاک وارداتی نادیده گرفته شده و همین مساله موجب بروز برخی از نابهنجاریهای در نوع پوشش جوامع امروزی بهخصوص کشورهای اسلامی که به مساله حجاب توجه جدی دارند، شده است و عموما مدهایی در این کشورها رایج شده که با فرهنگ و نگرش آن جامعه مغایرت دارد. ایران برای جلوگیری از این بیبندوباری در حوزه پوشاک، اقدام به برگزاری جشنواره بینالمللی مد و لباس فجر کرده است؛ جشنوارهای که برای تاثیرگذاری نیاز به نقشهراه و برنامه مدون و جامعهای دارد اما در کنار این جشنواره، راهاندازی رشته طراحی و دوخت در دانشگاهها نیز مفید است که میشود به کمک آن طراحانی آگاه به طرحهای سنتی و بومی و ایدهپرداز پرورش داد تا از این رهگذر طرحهایی روانه بازار شود که بیگانه با فرهنگ اصیل ایرانی نباشد البته در این خصوص باید خیلی کارها انجام داد که ترجیح میدهیم ادامه این راهکارها را از زبان مهری هنرمندنجفآبادی بشنویم.
وی متولد اصفهان و دانشآموخته رشته طراحی و دوخت (کارشناسی) و طراحی پارچه و لباس است که از سال 73 تاکنون در دانشگاه این رشته را تدریس میکند و اینک در دانشکده الزهرای بوشهر مدیرگروه رشته طراحی و دوخت لباس است و دروسی چون طراحی لباس سوزندوزیهای سنتی، بافت پارچه و دوخت را تدریس میکند. هنرمند همچنین عضو کارگروه مد و لباس ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بوشهر است و سال پیش در بخش مسابقه زنده گروهی عفاف و حجاب (بخش طراح) جشنواره بینالمللی مد و لباس طاووس طلایی را از آن خود کرده است. در زمینه طراحی و دوخت لباس گفتوگوی مفصلی را با وی داشتیم که شما را به خواندن آن دعوت میکنیم.
چند سال است در زمینه طراحی و دوخت لباس فعالیت دارید و چقدر از این کار لذت میبرید؟
۲۹ سال است که در زمینه طراحی و دوخت لباس فعالیت دارم، البته ۲۵ سال از آن را مشغول تدریس این هنر بهصورت حرفهای هستم. بهطور مسلم در هر کاری اگر علاقه و دوست داشتن نباشد، لذتی هم وجود ندارد و اگر لذتی در انجام آن نباشد، بدونشک پیشرفت و موفقیتی هم در آن کار حاصل نخواهد شد. طراحی لباس یک هنر به همراه خلاقیت است که اگر طراح لذتی از کار نبر، نمیتواند به خلق طرح و ایده بپردازد. من بهشخصه از طراحی لباس بینهایت لذت میبرم، چراکه آرامش عجیبی در طراحی و خلق لباس نهفته است.
ایده چقدر در طراحی لباس نقش دارد و شما در طراحی بیشتر از چه چیزهایی ایده میگیرید؟
در طراحی لباس اگر طرحی بدون ایده و هدف زده شود، مثل این است که شما به جایی بروی ولی مشخص نکردی از چه راهی باید بروی یا با چه وسیلهای قصد داری بروی. از اینرو، یک طراح نیز از همان ابتدا که میخواهد طرحی بزند باید مشخص کند برای چه سنی میخواهد طرح بزند و از کدام سبک میخواهد استفاده کند یا از چه چیزی ایده گرفته است، چون طرحی که بدون ایده و هدف است، نمیتواند مورد اقبال قرار گیرد. من در طراحی لباسهایی که انجام میدهم ترجیحا از سوزندوزیها و نقوش سنتی و المانهای بومی سعی میکنم استفاده کنم تا هم بتوانم آنها را احیا کنم و هم سرزندگی، اصالت و زیبایی را در طرحها به نمایش بگذارم.
طرح، جنس و رنگ پارچه چقدر در طراحی و دوخت اهمیت دارد، آیا البسه ایرانی به مهم توجه دارند؟
سه مقوله جنس، طرح و رنگ بهمثابه سه پایه و ستون طرح هستند و هر کدام از این سه گزینه اگر در یک طرح کمرنگ بود و کمتر مد نظر طراح قرار گیرد، آن طرح جذابیت و گیرایی لازم را نخواهد داشت و یک مقوله مهم دیگر که کمتر به آن پرداخته میشود، سن افراد هدف در طراحی است که در کشیدن یک طرح ابتدا طراح باید بداند برای چه گروهی میخواهد طرح بزند؛ برای جوانان یا میانسالان یا کودکان؟ بعد با توجه به این مقوله اصلی باید به انتخاب رنگ و جنس پارچه بپردازد که در این زمینه، علاوه بر در نظر گرفتن سن افراد، فصل و موقعیت استفاده نیز در نظر گرفته شود، برای مثال، یک لباسی که برای حضور در محیط اجتماعی طرح میشود باید متفاوت با مجلسی باشد و بعد از این موارد باید به طرح و مدل با توجه به موارد ذکرشده پرداخت. پس میبینیم هر طراح باید فاکتورهای متعدد را در طراحی مد نظر قرار دهد اما متاسفانه ما میبینیم در طراحی البسه ایرانی کمتر به تمامی این فاکتورها توجه میشود، بلکه فقط به بخشی از آن توجه میشود که عوارض این کار را در اجتماع زیاد میتوان دید. برای مثال، برخی از مانتوهایی که در فروشگاهها بهعنوان مانتو عرضه میشود، بیشتر شبیه لباس راحتی منزل است که این معضل میتواند با تشویق و حمایت از طرحهای طراحان برتر مد و لباس ایرانی و اسلامی در جشنوارههای مد و لباس تا حدودی برطرف شود.
فکر میکنید چه فاکتورهایی موجب اقبال مردم به لباس میشود و طراحی و دوخت چقدر در انتخاب مردم سهم دارد؟
بیشک هر فرد ایرانی در خرید لباس علاقهمند به خرید و استفاده از البسه تولید داخل است اما در صورتی که به فاکتورهای ذکر شده در طراحی و دوخت لباسها توجه شده باشد، شما وقتی به بازار مراجعه میکنید، بهندرت میتوانید یک لباس مثلا مهمانی عصر پیدا کنید که هم متناسب با فرهنگ ما باشد و هم زیبا و بهروز باشد و فاکتورهای دیگر را دارا باشد. پس بهاجبار به سراغ لباسهایی میرود که زیبایی لازم را از نظر طرح و رنگ دارد و بهروز است اما مقوله پوششی که متناسب با فرهنگ جامعه ماست در آن ندیده گرفته شده است یا اینکه به سمت شخصیدوزی هدایت میشود ولی اغلب افراد بهخاطر هزینه کمتر ترجیح میدهند لباس موجود در بازار را تهیه کنند و برای برطرف کردن این مشکل یا معضل ابتدا باید طراحان و دوزندگان دیدگاه درستی داشته باشند و با عرضه لباسهای مناسب با فرهنگ ایرانی-اسلامی مروج فرهنگ بیگانه نباشند.
آیا در لباسهای امروزی تولید داخل به طرحهای و مدلهای سنتی و بومی ایرانی هم توجه میشود؟
در چند سال اخیر با توجه به برگزاری جشنوارههای مد و لباس فجر و توجه به مدلهای بومی سنتی ایران و طرحها و نقوش سنتی و ... میبینیم که مردم به استفاده از این مدلها بیشتر گرایش پیدا کردهاند ولی این کافی نیست، بلکه ما باید در زمینه طراحی و دوخت مدلهای جدید و تلفیقی و ایدهگرفته از خود پیشرفت کنیم و به ثبت برند برسیم و در نهایت موفق شویم این مدلها را به خارج از کشور صادر کنیم. البته پیشبینی میشود که طراحی و دوخت جایگاه خوبی در بازار خواهد یافت، به شرط اینکه به تمامی جنبههای طراحی و دوخت و بهروزرسانی لباس توجه شود.
چرا در حوزه کودک و نوجوان ما با تنوع لباس کمتری روبهرو هستیم و اگر هم تنوعی وجود داشته باشد، با فرهنگ ایرانی اسلامی ما عموما مغایرت دارد و اگر هم نه،بیشتر از طرحهای لباس بزرگسالان الهام گرفته شده است، راهکار شما برای رفع این معضل چیست؟
در حوزه کودک و نوجوان مشکل اینجاست که همه فکر میکنند پوشش فقط در سنین بالاتر باید مورد توجه قرار گیرد و این مقطع سنی بهنوعی رها شده و میتوانم بهجرات بگویم در این زمینه کاری انجام نشده است. بعد از سالها برای اولینبار بنیاد ملی مد و لباس تازه امسال به این مقوله تا حدی پرداخته ولی این کافی نیست، چراکه وقتی نوجوان ما مجبور به استفاده از لباسهایی است که برگرفته از فرهنگ غرب بوده و هیچ سنخیتی با فرهنگ اصیل ما ندارد، خب کودک و نوجوان که در این سن شاکله وجودش شکل میگیرد، وقتی با این نوع پوشش بالنده میشود، دیگر ما چه انتظاری داریم که پوششی مطابق با فرهنگ ما به تن کند، غافل از اینکه ما شخصیتش را به شکل دیگری ناخواسته ساختهایم. پس به مقوله لباس باید از پایه و اساس توجه کرد و تمامی گروههای سنی چه مرد، چه زن باید مورد توجه قرار گیرد. کودکی و نوجوانی، رده سنی است که ما شاید از اهمیت توجه به آن غافل هستیم ولی کسانی که با فرهنگ ما در تضاد هستند، روی این قسمت سرمایهگذاری کردهاند تا نتیجه و ثمر آن را در سالها بعد ببینند. بهنظر من بهعنوان یک کارشناس و کسی که در حوزه مد مشغول به فعالیت است، برای رفع این مشکل باید توجه بیشتری به حوزه مد کودک و نوجوان بشود با برگزاری جشنوارهها و نشستهای تخصصی با حضور نوجوانان و حمایت از تولیدکنندگان داخلی حمایت از فعالان این عرصه.
برگزاری جشنواره مد و لباس چقدر به ارتقای حوزه پوشاک کمک میکند،آیا در این جشنواره ایده و خلاقیت دیده میشود؟ بیشتر با کدام بخش آن موافقید؟
جشنواره مد و لباس شاید در ابتدا جایگاهی کمرنگی داشت ولی با گذشت زمان و برپایی جشنوارههای متعدد توجهها را به سمت پوشاک هدایت کرد و با حمایت و هدایت خلاقیتهای ارائه شده در جشنواره مد، گامی کوچک به سمت بازار داخلی و تولیدکنندگان برداشته شد. بهنظر من با ثبت طرح طراحان و حمایت از آنها این امید و علاقه در آنها زیاد شده است، همچنین با اجرای بخشهای زنده در مسابقات طرحها از ایده صرف به عمل میرسد و دیگر در حد ایده باقی نمیمانند و من با این دو بخش بیشتر موافق هستم.
چرا در حوزه پوشاک بهویژه بانوان ما بهشدت متاثر از کشورهای غربی و... هستیم؟ در حالی که میتوانیم مانتوهای شیک متناسب با ذائقه بانوانمان تولید کنیم!
شاید بهجرات بتوان گفت این اقبال و گرایش بهخاطر این است که عرصه از وجود لباسهای مناسب و زیبای ایرانی خالی است؛ یعنی اگر به بازار لباس نگاهی بکنیم همه لباسها موجود یا ۹۰ درصد از آن برگرفته از مدلهای غربی است!!! این چه علتی میتواند داشته باشد، غیر از حمایت نکردن از ایدهها و طرحهای نوآورانه طراحان مد و لباس ایرانی از طرف تولیدکنندگان یا نبود فاکتورهایی که یک بانو در انتخاب لباس دارد ولی در پوشاک ایرانی یافت نمیکند این معضلی است که البته در حوزه کودک بیشتر دیده میشود؛ خیلی راحت بهجای تولید ایدههایی که با فرهنگ ما سازگار است واردات لباسهای نامناسب را داریم. وقتی بانویی مدلی را که دوست دارد، در بازار پیدا نکند، مجبور به استفاده از لباسهایی است که شاید باب میل او هم نباشد اما بهناگزیر استفاده میکند. اندک افرادی هستند که با توجه به میل خودشان سراغ طراحان لباس رفته تا طرحی را برایشان طراحی کرده و به اجرا در بیاورد و مسلما این مستلزم هزینه بیشتر است که درحد توان همه نیست، از اینرو، ترجیح میدهند آنچه را در بازار موجود است، استفاده کنند.
شما در طراحی بیشتر به دنبال چه هدفی هستید و فکر میکنید چقدر به هدفتان دست یافتهاید؟
هدف من از طراحی زنده کردن فرهنگ و هنر غنی ایران است و اینکه نشان بدهم یک بانوی ایرانی باید متفاوت باشد، چیزی را بپوشد که لایق اوست نه چیزی که به او تحمیل شده از سوی فرهنگهای غربی. با اینکار لباسهای سنتی، دوختهای سنتی و حتی رنگ هایی که فرهنگ ایران ما را زنده میکند، احیا میکنیم. خوشبختانه تا حد خیلی زیادی به آن هدفی که داشتهام، رسیدهام و مسیرم را با تشویق دیگران ادامه خواهم داد.
وجود رشته طراحی در دانشگاه آیا میتواند این امید را بهوجود بیاورد که ما بهزودی صادرکننده طرحهای خوب و منحصربهفرد باشیم و بتوانیم با برندهای مشهور جهان رقابت کنیم؟
برذای این مهم وجود رشته طراحی در دانشگاه بهتنهایی کافی نیست. ما در دانشگاه طراحان و دوزندگان را پرورش میدهیم، بهخصوص طراحانی که بتوانند خلق ایده کنند ولی این در صورتی میتواند مفید و مستمر باشد که در عرصه تولید و رقابت، تولیدکنندگان ما هم بهجای گرایش به مدلهای غربی از این فکر و ایدهها استفاده کنند. البته با برگزاری جشنوارههای مد و لباس در چند سال اخیر سعی شده میان طراحان لباس و تولیدکنندگان ارتباط برقرار شود.
سخن پایانی؟
در پایان باید اشاره کنم، عرصه پوشاک و لباس ممکن است با برپایی جشنوارهها تلنگری خورده و حرکت پویایی را آغاز کند اما در این عرصه چند مهم وجود دارد که باید جدی گرفته شوند و عبارتند از: تغییر دیدگاه بانوان در استفاده از لباسهای طراحی شده از سوی طراحان داخلی، طراحی مدلهایی که بهروز بوده و با توجه به تغییرات سالانه تغییر کند، حمایت از طراحان و تولیدکنندگان داخلی و تشویق آنها، دادن تسهیلات به تولیدکنندگانی که از طرح طراحان برگزیده داخلی استفاده میکنند، ثبت و معرفی برندهای داخلی و جلوگیری از واردات بیرویه لباسهای سبک غربی بهخصوص در حوزه نوجوانان که زیر بنای آینده هستند.