بامداد جنوب- ابوعلی زرینقلم:
دفتر بامداد جنوب در طول سالها و ماههای گذشته شاهد رفت و آمد بسیاری از مردم بوده، هست و خواهد بود. این روزنامه چون برآمده از مردم است، همواره حرفهای بسیاری از این مردم گفته و میگوید و صدای رسای آنها نیز در همه عرصهها خواهد بود.
در طول این چند سال، از همه شهرستانها مخاطبان بسیاری داشتهایم، مخاطبانی که وقتی به بامداد جنوب، خبرنگاران آن و یا دوستداران آن میرسند عقدهشان باز میشود و حرفهایی میزنند، گلههایی میکنند و دردهایی دارند که کمتر کسی در طول این سالها به آن توجه کرده است. در این میان مردم دشتستان بهعنوان قطب کشاورزی، جمعیتی و یکی از مراکز اصلی فرهنگ و اجتماع استان بوشهر که بیش از 50 درصد از مدیران این استان را از آن خود کرده جایگاه ویژهای دارند، مردمی که در این چهار سال بجز حرفهای مفت و پوچ چیزی نشنیدهاند و بهجای پیشرفت، شاهد پسرفت خود بودهاند.
نماینده عالی دولت در استان عوض شد، برخی از فرمانداران بهجای عوض شدن، انگار ارث پدریشان باشد جابهجا شدند، اما بزرگترین شهرستان استان همچنان در اما و اگر قرار دارد. استاندار جدید هم که انگار دلش زیاد به تغییر نمیرود یا نمیشناسد یا نمیداند یا اینکه صبرش بیشتر از مردمی است که کاسه صبرشان لبریز شده و نمیدانند چه باید کنند.
در طول ماههای گذشته حرف و حدیث در مورد تغییر فرماندار دشتستان زیاد بوده است، افرادی که معرفی شده و سپس به دخالت این و آن از گردونه خارج شده و انتظار میرفت که قبل از دهه فجر اقدامی شود که نشد.
پس از افتضاح در برگزاری انتخابات شوراها و جنجالی که در برازجان شد و اعتراضاتی که مردم به این انتخابات کردند، مشخص بود که فرمان شهرستان از دست زارع دَر رفته است، او در حالی که مدعی اصلاحطلبی بود با دشمنان اصلاحطلبان نشست و برخواست داشت، در برابرت یک حرف میزد و پشت سر هزار حرف.
در این میان کافی است نگاهی به بحران در شهرداریهای شهرستان داشته باشید که در بوشکان مردم دیگر طاقتشان طاق شده و کسی هم نیست که به فریاد آنها برسد، در مورد شهرداری وحدتیه پیش از این نوشتیم و عملکرد فرماندار را در بحرانی که سه سال دامن شهرداری آبپخش را گرفته بود هم مشاهده کردیم، با این حال او به یُمن شلختگی که بر دولت حاکم است و وزارت کشوری که وزیرش این روزها تنش از استیضاح و پرونده 51 صفحهای (به نقل از روزنامه جمهوری اسلامی) مربوط رابطهبازی میلرزد، هنوز بر سر کار است، البته در این میان مشکلات دیگری هم وجود دارد، گفته میشود از یک سو نماینده مجلس میخواهد فردی بیاید که چاکر او باشند و از سوی دیگر استاندار گیلان هم دوست دارد فردی را بگمارد که در انتخابات آینده زمینه را برای رای آوردن بدون دردسرش فراهم کند.
کسانی که در فرمانداری کار کردهاند، این مساله را بهخوبی میدانند که فرماندارها چه نقشی میتوانند در انتخابات بازی کنند، همان نقشی که فرماندار دشتستان در انتخابات 29 اردیبهشت سال 1396 بازی کرد و باعث ش حفاظت از فرمانداری را هم شبانه نیروهای دیگر بر عهده بگیرند.
در این گزارش بر آن نیستیم به همه موارد و مشکلات اشاره کنیم اما یکی مشخص کند چرا فرماندار باید ماشین خارجی سوار شود؟ مگر بر اساس قانون، استفاده از خودروی خارجی برای مدیران و دستگاههای دولتی ممنوع نیست؟ چه فرد، نهاد، سازمان و یا ارگانی برای زارع این خودرو را خریده تا او بتواند بهتر و بیشتر دشتستانی را که اصلا دوست ندارد به عمق دره فرو ببرد؟
بامداد جنوب برای دفاع از منافع مردم و بیتالمال با کسی شوخی نداشته و ابایی هم از نوشتن ندارد اما بهنظر میرسد در جایی که استاندارش بهصورت غیرقانونی سوار بر خودروی 800 میلیونی با پول مردم شهر عسلویه است و نهادهای بازرسی هم فعلا گوششان خواب است و فقط نامه مینویسند تا وزارت نفت به مردم اینجا و آنجا خدمات ندهد، آشکار است که فرماندار هم خودروی کرهای سوار شود و مردم پراید برانند.
با همه این اوصاف بهنظر میرسد که دشتستان بیش از این جای ویرانی، خرابی و نابودی ندارد، مسوولان اگر میخواهند دشتستان پیشرفت کند، دست بجنبانند، در غیر این صورت بامداد جنوب از این به بعد گزارش عملکرد استاندار فارس را که همزمان با استاندار بوشهر بر سر کار آمده منتشر خواهد کرد تا مشخص شود چرا استانهای دیگر پیشرفت میکنند و ما پسرفت.