بامداد جنوب:
ممیزی کتاب همواره مسالهای است که بسیاری از نویسندگان و ناشران عموما در کشورهای جهان سومی با آن مواجه هستند و همواره موجب اعتراض قشر فرهیخته بوده است. ایران نیز از جمله کشورهایی است که ممیزی کتاب در آن همواره اعمال میشود و بنا به سلیقه ممیزان اداره ممیزی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که معمولا ناشناس هستند، اجرائی میشود. ممیز یا سانسور گاه چند ورق، گاه یک بخش و گاه کل یک کتاب را در بر میگیرد که اگر این ممیز در حجم کم باشد، بعد از اصلاح کتاب مجوز چاپ میگیرد اما آنگاه که کل یک اثر را در برمیگیرد آن نوشته دیگر نمیتواند روی انتشار را به خود ببیند. بدیهی است این موضوع منحصر به دولت یا دوره خاصی نمیشود و از بعد از انقلاب ممیزی کتاب در حوزه نشر اعمال شده، حال این مهم در دولتی شدت بیشتری داشته و در دولتی دیگر نرمتر صورت گرفته است اما بدوناستثنا در همه دورهها وجود داشته و اغلب ناشران و نویسندگان ایرانی آن را تجربه کردهاند.
همین چند روز پیش بود که این موضوع صدای یکی از نویسندگان را درآورد؛ مصطفی مستور که تازهترین اثرش را برای انتشار به نشر چشمه داده بود، با شنیدن خبر ممیزی اثرش و ملزم شدن به اعمال اصلاح آن برآشفته شد و در اینباره یادداشتی در ایسنا منتشر کرد و در آن نوشته بود: «از بخش بررسی کتاب وزارت ارشاد به ناشرم خبر دادهاند که دادن مجوز انتشار به آخرین رمانم با نام «عشق و چیزهای دیگر»، مشروط به اعمال اصلاحاتی در کتاب است. بارها گفتهام که سانسور نه مفید است و نه ممکن. مفید نیست، چون با حذف و اصلاح و حتی منتشر نشدن یک کتاب، مسیر حرکت هر جامعه ذرهای تغییر نمیکند. سیاستگذاران ممیزی کتاب، در عالیترین سطوح خود، نمیخواهند بپذیرند که کتابها برآیند و برآمده از فرهنگ جامعه هستند، نه به عکس. میتوان با آمار و پژوهشهای علمی و میدانی نشان داد که سانسور، از هر نوعش، اگر نتیجه معکوس برای واضعان آن نداشته باشد، مطلقا موثر نیست. سانسور اما ممکن هم نیست.
نه فقط بهخاطر گسترش رسانهها و سهولت دسترسی به آنها که دریافت بخشهای سانسورشده هر اثر را بینهایت آسان کرده است، بلکه به این دلیل ساده که حذف چند جمله و حتی چند صفحه از یک کتاب نمیتواند صدایی را که در سراسر یک اثر و در تکتک کلمات آن نهفته و تنیده شده است، خفه کند. کسانی که به سانسور ایمان دارند، معمولا درک درستی از پیچیدگیهای ذهن و روح انسان ندارند. شاید اگر آنها میدانستند که هنر و ادبیات اصولا نمیتواند آدمها را متحول کند یا حتی تاثیر کوچکی بر زندگیشان بگذارد، دست از این کار میکشیدند و این همه وقت و پول و انرژی مصروف آن نمیکردند. با این حال، من ترجیح میدهم کتابم هرگز منتشر نشود تا اینکه تسلیم خواست و سلیقه کسانی شوم که حقوقشان را از مالیات امثال من و خوانندگان کتابهایم میگیرند تا تنها ابزار ارتباطی ما را با سانسور و ممیزی مختل کنند».
ظاهرا این یادداشت اثر خود را گذاشته است و اداره ممیزی وزارت ارشاد بدون اعمال تغییری در این کتاب مجوز انتشار آن را به ناشر داده است، حال این سوال پیش میآید که تکلیف آثار دیگر که ممیزی خورده است، چیست؟!! آیا نویسندگان و مولفان دیگر نیز که دچار چنین مشکلی شدهاند با نوشتن یادداشت اعتراضآمیز میتوانند مجوز انتشار آثارشان را بگیرند؟!! مصطفی مستور با اعتقادی راسخ به نوشتههایش توانست ممیزان را متوجه ایراد بیدلیل کند اما بهراستی اشخاصی که ممیزی کتابها را تعیین میکنند آیا از انتشار آثاری که اندیشه بیماری را در جامعه رواج میدهد یا اشعاری که بیهویت و بیمحتوا هستند و ادبیات را به انحطاط کشانده، اطلاعی دارند؟!! با این اوصاف، انتظار میرود که ممیزان بیش از این بر انتشار کتب نظارت و دقت داشته باشند و همانقدر که در حذف صحنههای عریان یک اثر همت میگمارند که جزء جداناپذیر زندگی طبیعی بشر است، به بیاندیشگی و پوچگرایی برخی از آثار نیز سخت بگیرند، موضوعی که امروز اثر سوء آن را در جامعه میبینیم.
از اینرو، مستور با شنیدن این خبر، با وجود اینکه آن را خبر خیلی خوبی خواند اما در عین حال این مساله را شخصی ندانست و در اینباره روز گذشته در گفتوگو با ایسنا گفت: وقتی از طرف ناشرم (نشر چشمه) به من اطلاع دادند که کتاب رفع مانع شده و میتواند بدون هیچ تغییری منتشر شود. این خبر در وهله اول، خبر خیلی خوبی است و به سهم خودم از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بابت این کار تشکر میکنم اما گمان میکنم این مساله شخصی نیست؛ مسالهای بسیار مهم است و اصولا به کتاب من و حتی حوزه ادبیات هم محدود نمیشود.
وی در ادامه با بیان اینکه انتظار داریم برداشتن محدودیتها در حوزههای دیگر، بهخصوص در حوزه سینما و تئاتر هم اتفاق بیفتد و محدودیتها برداشته شود، افزود: اینکه گروهی با سلیقه خود و بدون مادههای قانونیِ روشن آثار دیگران را بررسی کنند و نظر بدهند و برای میلیونها مخاطب ایرانی تصمیم بگیرند، نه منطقی است، نه قانونی و نه اخلاقی. امیدوارم فرایند بررسی کتاب بهطور کلی برداشته شود. اگر مسوولان نگران حساسیتهای جامعه هستند، نباید تصمیمهایی بگیرند که افکار عمومی و فرهیختگان بارها بر نادرستی آنها تاکید کردهاند. نبض حساسیتهای جامعه هیچوقت در دست افراطیون سیاسی نبوده است. کسانی که بهعنوان بررس در دفتر کارشان نشستهاند و با تفکری خاص و احیانا شخصی میخواهند افکار یا سبک زندگی خودشان را به فیلمها و رمانها دیکته کنند، درک درستی از طبیعت و واقعیتهای جامعه ما ندارند؛ بنابراین تصمیمهایشان به جریان تولید آثار هنری آسیب میزند.
نویسنده رمان «روی ماه خداوند را ببوس» و برگزیده جشنواره قلم زرین با اشاره به اینکه سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، یکی از شایستهترین افرادی بوده که در سالهای اخیر به این سِمَت رسیده است، تصریح کرد: با توجه به شرایط خوبی که بهدست آمده و عقلانیت به جای خشم و یکسویهنگری و بیمنطقی و افراط در وزارت فرهنگ و ارشاد نشسته، از وزیر محترم انتظار میرود با سرعت و درایت رویههای فاجعهبار دولتهای نهم و دهم را از این وزارتخانه برچیند. صالحی شخصیت فرهنگی و فرهیختهای است و انتظار میرود در دوران تصدی وی قدمهای بزرگی برای رفع سانسور برداشته شود.
مستور با بیان اینکه غیر از ادبیات، متاسفم که در حوزه سینما فیلمهایی مثل «عصبانی نیستم» و فیلمهای کیانوش عیاری رفع توقیف نمیشوند. جلوگیری از تولید و انتشار آثار قوی فضا را برای اثرگذاری آثار نازل و ضعیف مهیا میکند. این رفتار به بالا رفتن سطح سلیقه مخاطب آسیب میزند. وقتی فیلمها یا آثار ادبی خوب محدود و ممنوع شوند طبیعی است که فرصت و مجال برای تولید آثار سخیف و مبتذل و درجه سه فراهم میشود که این باعث تنزل سطح سلیقه عمومی خواهد شد. البته من نمیگویم این آثار نباید تولید شوند اما وقتی جلو آثار برجسته و درخشان را میگیریم، نباید انتظار داشته باشیم سطح سلیقه عمومی ارتقا پیدا کند.
وی در ادامه با بیان اینکه تلاش میکنیم کتاب «عشق و چیزهای دیگر» قبل از عید منتشر شود، گفت: زمانی که شنیدم کتابم برای انتشار با مشکلاتی روبهرو شده است با ناشران کشورهای دیگر از جمله جمهوری آذربایجان تماس گرفتم و قرار شد این کتاب در آن کشور ترجمه و منتشر شود. از این به بعد هم اگر کتابهای من با مشکل ممیزی مواجه شوند، فورا ترجمه آنها را در خارج از ایران منتشر خواهم کرد. بهنظرم شورای عالی انقلاب فرهنگی و یا کسانی که تصمیمگیر امور فرهنگی هستند، باید نگرش خود را نسبت به آنچه در داخل تولید میشود، تغییر دهند و با بخشهای فرهیخته جامعه همراه شوند. سیاستگذاران فرهنگی باید کمک کنند آثار بهتر منتشر شوند نه اینکه مقررات دست و پاگیر وضع کنند.
نویسنده مجموعه داستان «حکایت عشقی بیقاف، بیشین، بینقطه» با اشاره به اینکه من موافق رایزنی برای کتابهای خودم و حل مشکلات شخصیام نیستم، خاطرنشان کرد: در دولت نهم هم برای برخی کتابهایم مانع ایجاد شد و آن زمان هم اعتراض کردم و گفتم در این دولت کتاب منتشر نخواهم کرد. با این حال، اینکه کاری در ایران به فارسی منتشر نشود و نتواند با مخاطب اولیه و اصلی خودش ارتباط برقرار کند و بعد در جای دیگری ترجمه و منتشر شود، روندی طبیعی نیست که اشکال آن به نویسنده ربطی ندارد و بهطور مستقیم متوجه دستگاهی است که نویسنده را وامیدارد کارش را قبل از سرزمین مادریاش جای دیگری منتشر کند.
مستور در پاسخ به این پرسش که اگر همزمان اثری در ایران و خارج از ایران منتشر شود، میتواند به ادبیات ایران کمک کند، گفت: این موضوع بهطور قطع میتواند به ادبیات ما کمک کند اما وقتی نویسنده کتابش را به نشانه اعتراض خارج از کشورش منتشر میکند، خواه ناخواه ماجرا بار و حاشیه سیاسی پیدا میکند و این کار گرچه ممکن است باعث توجه و اقبال بیشتری به کتاب شود اما به فرایند طبیعی انتشار آثار ادبی آسیب میزند و من دوست ندارم این حاشیهها گرد نوشتههایم باشد. اثر ادبی باید با متن خود با خوانندهاش مواجه شود نه با حاشیههایش.
این نویسنده در پایان با اشاره به اینکه متاسفانه مشکلی که ما داریم بهدلیل حضور سایه شوم سیاست فراگیر شده است، یادآور شد: سیاست هرجا که پا میگذارد روند طبیعی مکالمه را مختل میکند، چه در حوزه ادبیات، چه در حوزه ورزش و چه در حوزه اقتصاد و جامعه. در جوامعی مثل جامعه ما دولتها میتوانند نقش تعیینکنندهای در شکوفایی فرهنگی داشته باشند؛ همانطور که دولتهای یازدهم و دوازدهم نسبت به دولتهای نهم و دهم رویکردشان به مسائل فرهنگی و هنری خیلی بهتر بوده است اما این موضوع کافی نیست و نگاه کلی باید اصلاح شود؛ آثار خلقشده نه فقط در حوزه ادبیات، بلکه در سایر حوزههای هنری باید با سهولت بیشتری در اختیار مخاطبان قرار گیرند. اگر نگاه و نگرانیهای بیریشهای که میان تندروها در خصوص مسائل فرهنگی وجود دارد، کنار گذاشته شود آن وقت میتوان از شکوفایی ادبیات در ایران و انعکاس آن در جهان سخن گفت.
قابل ذکر است، در دولت یازدهم و دوازدهم با سیاستهای اثربخش عباس صالحی در معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و اینک در مقام وزارت، وضعیت انتشار کتاب اندکی بهتر شده است اما این اقدامات برای خوب شدن حال نشر کافی نیست و نیاز به توجه بیشتر است.