bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۰۹۳۴
تاریخ انتشار: ۴۶ : ۲۰ - ۱۸ بهمن ۱۳۹۶
تاکنون در مورد سوریه و عراق مطالب بسیاری نوشته‌ایم و شاید آشنایی ما با این دو کشور بسیار بیشتر از یمن باشد. دلیل این مساله هم کاملا مشخص است، ما در عراق و سوریه صدها شهید در راه دفاع از منافع ملی خود داده‌ایم و این مسیر در ماه‌ها و شاید هم سال‌های آینده طی شود.
کریم جعفری:
تاکنون در مورد سوریه و عراق مطالب بسیاری نوشته‌ایم و شاید آشنایی ما با این دو کشور بسیار بیشتر از یمن باشد. دلیل این مساله هم کاملا مشخص است، ما در عراق و سوریه صدها شهید در راه دفاع از منافع ملی خود داده‌ایم و این مسیر در ماه‌ها و شاید هم سال‌های آینده طی شود. با این حال، به باور نگارنده، اگر مسیر عراق و سوریه دسترسی ما را به آب‌های دریای مدیترانه و قرار گرفتن در محور ترانزیت شرق به غرب و برعکس قرار داده و باعث افزایش ظرفیت و جایگاه کشورمان خواهد شد، این یمن است که خط پیروزی اصلی و نهایی را تشکیل می‌دهد، چرا که دشمن در عراق و سوریه به نیابت می‌جنگید و در یمن مستقیم ورود کرده است. 

این خود عاملی مهم در سهم این کشور فقیر در آینده منطقه است. در طول دو هفته گذشته، یمن شاهد تحولات سیاسی و نظامی بسیار مهمی بود که متاسفانه در رسانه‌های ما آنگونه که باید و شاید نمود پیدا نکرد. دلیل اصلی این مساله هم بی‌اطلاعی و اشراف نداشتن کسانی است که همواره به‌عنوان کارشناس سیاسی از شرق به غرب جهان را تحلیل می‌کنند و همیشه هم در یک کلیات تکراری با این عنوان که ائتلاف سعودی در حال نسل‌کشی مردم یمن است، خلاصه می‌شوند. بنده هم تخصص چندانی در موضوع یمن ندارم، اما تلاش کردم در طول دو سه روز گذشته با مطالعه‌ای مجدد آخرین تحولات این کشور جنگ‌زده را بررسی کرده و ارائه دهم. مساله عمده‌ای که منطقه را تکان داد، درست بودن پیش‌بینی‌ها در مورد رفتار اشغالگران اماراتی در بخش یمن جنوب بود. از مدت‌ها پیش مشخص بود که امارات متحده عربی در حال تشکیل یک اتاق عملیات خاص برای کنترل عدن است، این مساله از چشم سعودی‌ها دور نمانده بود، اما آنها آن اندازه سرگرم جبهه‌های جنگ در مرزهای خود و مبارزه با چالش‌های هر روزه‌ای که یمنی‌ها ایجاد کردند، بودند که حواس‌شان از عدن پرت شد و این فرصتی طلایی برای ائتلاف قبایلی مورد حمایت ابوظبی بود تا عدن را به صورت کامل تصرف کند. این اقدام هر چند شوک اولیه‌ای را به سعودی‌ها وارد کرد، اما تنها ساعاتی پس از آنکه در عمل انجام‌شده قرار گرفتند، با یک خط خبری هماهنگ، هر گونه اختلاف‌نظر میان دو کشور در یمن را رد کرده و به قول عرب‌ها چنان «مغازله‌ای» با هم راه انداختند که حتی پیش از این هم سابقه نداشت. آنها تاکید کردند که همچنان در ائتلاف عربی علیه یمن با هم کار خواهد کرد. انور قرقاش، جارچی آل نهیان از طرف اماراتی‌ها و محمد آل جابر سفیر سعودی در یمن هدایت خط خبری و راهبردها را بر عهده داشتند. 

با این حال، طرفین در طول یک هفته گذشته تلاش کردند تا یک کمیته سه‌جانبه را مشخص کرده و امور را از طریق این کمیته پیگیری کنند. در عدن، اما کسی چندان تمایلی به عبدربه منصور هادی ندارد و اصولا او را خیلی نمی‌شناسند. عدن بیش از آنکه در کنترل اهالی آن باشد، در اشغال قبایلی است که امارات در طول دو سال گذشته با پول تفنگچی‌های آنها را خرید، مسلح کرد و سپس به داخل شهر فرستاد. اماراتی‌ها در حالی حساسیت بسیار ویژه‌ای روی این شهر دارند که سعودی‌ها علی‌رغم جریان رسانه‌ای که شکل داده بودند، می‌خواهد حضور در جنوب را به هر شکلی به طرف اماراتی بقبولانند. این نکته را می‌توان در خلال سفر محمد آل جابر به عدن ملاحظه کرد. او با دو میلیارد دلار پول برای بانک مرکزی عدن راهی این شهر شد و در پرمخاطره‌ترین اقدام، بازدیدی هم از بندر عدن داشت تا میزان حساسیت اماراتی‌ها را در این مورد بسنجد.

در مورد اینکه واقعا در سر سران اماراتی چه می‌گذرد که راهی یمن شده و می‌خواهند نقش استعمارگرهای قرن‌های 18 و 19 را در این کشور ایفا کنند، اطلاعی ندارم و هر آنچه هم که دیگران می‌نویسند و می‌گویند دنبال نفت و ثروت و ... است را هم چندان جدی نمی‌گیرم. به‌نظر نگارنده، تنها عاملی که باعث شده تا اماراتی این همه در یمن هزینه کنند، پول زیاد است، عاملی مهم در تحریک هر کشوری برای دخالت در دیگر کشورها و درآوردن ادای ابرقدرت‌ها. اماراتی‌ها تلاش خواهند کرد به هر شکل ممکن این فرصت به دست آمده را از دست ندهند و جای پای خود را در یمن مستحکم کنند. آنها حاضرند میلیاردها دلار هزینه کنند و از این کشور خارج نشوند.

دورتر از عدن و در ساحل دریای سرخ، در سومین ماه از نبردهای خونین میان مزدوران سعودی با ارتش و کمیته‌های مردمی، مزدوران موفق شدند شهر حيس را اشغال کنند. منابع مطلع در مورد این حمله آن را یکی از بی‌سابقه‌ترین تلاش‌های نظامیان سعودی، شبه‌نظامیان حزب اصلاح، مزدوران منصور هادی و همچنین برخی نظامیان چند ملیتی تابع عربستان می‌دانند که پس از 10 ساعت نبرد سخت و سنگین موفق به اشغال این شهر شده و نیروهای انصارالله به روستاهای اطراف رفتند. در این حمله، جنگنده‌ها و بالگردهای سعودی و اماراتی و همچنین شناورهای این دو کشور در دریای سرخ مواضع نیروهای انصارالله را به شدت مورد حمله قرار داده و باعث این عقب‌نشینی شدند.

انصارالله پیش از این هم چند نقطه را با حملات مکرر و پپاپی ائتلاف سعودی در ساحل غربی از دست داده بود، اما این عقب‌نشینی‌ها برای دشمن بدون هزینه هم نبوده است. این مساله نشان می‌دهد که سعودی‌ها سرمایه‌گذاری سنگینی در این محور کرده و می‌خواهند در آستانه سومین سال از تجاوز نظامی خود به این کشور تحت هر شرایطی یک موفقیت نصف و نیمه را در حوزه نظامی به منصه ظهور بگذارند. اینکه در مقابل انصارالله و ارتش یمن چه پاسخی خواهند داد، طیف گسترده‌ای از پاسخ‌ها در نگاه نظامی وجود دارد، اما شاید نزدیک‌ترین پاسخ شلیک به کشتی‌های متجاوزان در دریای سرخ باشد، اقدام تلافی‌جویانه‌ای که پیش از این هم بارها امتحان شده و می‌تواند تبعات سنگینی برای دشمن داشته باشد.

با این حال، باید به اول این یادداشت بازگردم، جایی که تاکید شد یمن نقطه پیروزی ایران است و ایران نباید به سادگی از یمن چشم بپوشاند. فشار مضاعف نظامی سعودی‌ها باعث شد تا روز سه‌شنبه حسن روحانی در تماس تلفنی با رئیس جمهور روسیه مساله یمن را مورد مذاکره قرار دهد. این در حوزه دیپلماسی حرکت خوبی است، اما در برابر دلارهای سعودی و لابی این کشور در امریکا و غرب تنها هستیم و باید برای مقابله راه‌های دقیق‌تر و بهتری را جستجو کرد. واقعیت آن است که سعودی‌ها باوجود هزینه‌های سرسام‌‌آور در یمن، هنوز هم می‌خواهند از طریق نظامی حرف خود را به کرسی بنشانند و بعد وارد مذاکره شوند. باید اولویت سعودی‌ها را تشخیص داد و مانع از این کار شد. بنده ابزار رسیدن به این موضوع را خوب نمی‌دانم، اما متوجه هستم که مذاکره با سران کشورهایی که اهل معامله هستند، راه چاره نیست و باید دنبال راهکاری عملی و عملیاتی بود. 



برچسب ها: سیاسی ، یمن ، ایران ، امارات ، سوریه
نام:
ایمیل:
* نظر: