بامداد جنوب- ابوعلی زرینقلم:
حسن روحانی در سخنرانی 22 بهمن خود به مساله رفراندوم اشارهای گذرا داشت، موضوعی که با واکنش تند جریان اصولگرا از یکسو و واکنش منطقی برخی دیگر از فعالان سیاسی مواجه شد اما این اولینبار نبود که روحانی به این موضوع اشاره میکرد. سه سال پیش هم روحانی از راه حل مراجعه به آرای عمومی و اصل 59 قانون اساسی در بحثها و مشکلات سخن گفته بود و این تکرار دوباره این موضوع بود.
در حالی که تاکید مقام ارشد مجری قانون اساسی بر اجرای یک اصل از اصول قانون اساسی است نباید تا این اندازه مناقشه برانگیز و سوءتفاهم خیز باشد اما رفراندوم یا همهپرسی همچنان «تابو» ست و تا مطرح میشود کسانی برمی آشوبند و موضع میگیرند. این تابو شاید ناشی از این تصور باشد که رفراندوم در یک موضوع خاص امکانپذیر نیست و متوجه اصل میشود. این تلقی احتمالا به این خاطر غالب شده که در تاریخ ایران تنها سهبار رفراندوم برگزار شده است.
با این حال، برخی از چهرههای تندرو و غیرمنطقی اصولگرا که همواره از رفراندوم و همهپرسی ترس دارند این موضوع را رد کرده و میکنند، از جمله مدیرمسوول روزنامه کیهان که به باور بسیاری خود یکی از عوامل فروپاشی داخلی حاکمیت کشور است، چراکه او با 95درصد مردم کشور مخالف و آنها را دشمن میداند!! حسین شریعتمداری در حالی از رفراندوم میترسد که در کشور سوئیس یا سوئد برای حتی ساخت یک «پل» رفراندوم برگزار میکنند و کسی هم نمیترسد. با این حال او نمیداند که منظور رئیسجمهور از برگزاری رفراندوم در مورد کلیت نظام نیست، بلکه در مواردی که حاکمیت در بنبست قرار گرفته و راه چارهای ندارد، ناچار است برای خروج از همهپرسی استفاده کند. او در یادداشت روز گذشته روزنامهاش با بیاخلاقی تام و تمام که نشانه توهم همیشگیاش است، نوشته «پیشنهاد رفراندوم از سوی رئیسجمهور در سخنرانی روز 22 بهمن، میتواند نشانه ناخشنودی ایشان از حضور دهها میلیونی مردم در این راهپیمائی با شکوه و تماشائی 22 بهمن تلقی شود، چراکه مردم با حضور دهها میلیونی خود در راهپیمائی 22 بهمن، بر اصول و مبانی انقلاب و نظام اسلامی تاکید کردهاند و این به تنهائی یک رفراندوم گسترده با پیام دهها میلیونی «آری» به نظام است، بنابراین پیشنهاد رفراندوم غیر از نفی این حضور و ناشنیده گرفتن پیام آن هیچ مفهوم و ترجمه دیگری نمیتواند داشته باشد.
در حالی که درک مدیرمسوول کیهان و شاید هم اتاق فکر این روزنامه که معمولا به مناطق دیگر وصل است، به موضوع همهپرسی تا این اندازه کوتهبینانه است، یک فعال اصولگرای دیگر در اینباره معتقد است که: «همانطور که در اصل 59 قانون اساسی پیشنهاد برگزاری همهپرسی از طرف رئیسجمهور پذیرفته شده است، طرح سوال از ایشان در اصل 88 نیز اصلی پذیرفته شده است.»
بیژن مقدم در گفتوگو با ایسنا با بیان اینکه اصل 59 قانون اساسی یکی از روشهای قانونگذاری را برپایی همهپرسی از مردم میداند. این مساله میتواند در مورد موضوعات مختلفی همچون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مورد توجه قرار گیرد، یادآور شد: تاکنون دولتمردان و قانونگذاران احساس نیاز نکردهاند که موضوعی را به همهپرسی بگذارند و برای قانونگذاری از مکانیزمهای دیگری استفاده کردهاند. روز گذشته رئیسجمهور در سخنرانی 22 بهمن اعلام کردند که باید به این اصل توجه شود. این موضوع سوالی را در ذهن من ایجاد میکند که چرا تاکنون برای استفاده از این ظرفیت احساس نیاز نشده بود؟
به گفته وی، در ذیل این قانون که در سال 68 تصویب شده است نوشته شده که برای برگزاری رفراندوم دو سوم رای نمایندگان لازم است. از سوی دیگر رئیسجمهور نیز میتواند از مجلس درخواست برگزاری رفراندوم داشته باشد یا صد نماینده میتوانند پیشنهاددهنده برگزاری رفراندوم باشند. اگر دو سوم نمایندگان مجلس به اجرای همهپرسی رای دهند، رفراندوم برگزار میشود.
وی با بیان اینکه «قانون به رئیسجمهور اجازه پیشنهاد دادن رفراندوم را میدهد»، خاطرنشان کرد: راه رئیسجمهور برای پیشنهاد دادن برگزاری همهپرسی بسته نیست. ایشان میتواند درخواست کتبی خود را به مجلس ارائه دهند با توجه به اینکه مجلس فعلی نیز با دولت همراه است، این اتفاق مورد پذیرش قرار خواهد گرفت اما نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که قانون اساسی مجموعهای از اصول است و باید تمام اصلها را بپذیریم. همه ما معتقدیم که قانون اساسی خوب و مترقی است. این بدان معنا نیست که قانون اساسی بیاشکال است به همین منظور فرآیند بازنگری در این قانون مدنظر قرار گرفته است. این قانون پیشرفته است و حالا که از رفراندوم صحبت میکنیم باید به اصول دیگر این قانون هم توجه شود. در همین قانون اساسی اصل 88 وجود دارد که به نمایندگان مجلس اجازه میدهد از رئیسجمهور سوال بپرسند اما تا امروز با این اصل مانند یک تابو رفتار شده است. چند وقت پیش 180 نفر از نمایندگان نامهای به هیاترئیسه مجلس دادند تا از رئیسجمهور سوالی بپرسند اما این موضوع مسکوت مانده است.
از سوی دیگر، یک فعال سیاسی اصلاحطلب هم با محق دانستن رئیسجمهور در برگزاری همهپرسی میگوید: فلسفه قانون اساسی برای اصل 59 به زمانی که شرایط پیچیده است، باز میگردد. زمانی که قانونگذاران و خبرگان قانون اساسی این اصل را تدوین میکردند، به شرایط پیچیده و خاص فکر میکردند. طبیعتا اگر الان هم بپذیریم که کشور شرایط بسیار بحرانی دارد که باید بپذیریم، میتوان از این امکانی که قانون در اختیارمان گذاشته است، استفاده کرد.
به گفته عبدالله ناصری، باید توجه کرد بحث رفراندوم امروز یک بحث مابهالتوافق در حاکمیت نیست. برخیها برخلاف نظر آقای روحانی نظرشان بر این نیست که کشور در شرایط بحرانی است و دچار پیچیدگیهایی شده که باید با اصل 59 به آن رسیدگی کرد.
این فعال سیاسی اصلاحطلب با بیان اینکه «اجرای این اصل با پارادوکسهایی هم روبهرو است»، خاطرنشان کرد: طبق قانون اگر دو سوم مجلس برای تصویب موضوعی رای دهند و قانون رفراندوم در موضوع خاصی تصویب شود، شورای نگهبان باید به موضوع ورود پیدا کند. من بهعنوان کنشگر سیاسی معتقد هستم که یکی از بحثهایی که برای جامعه مدنی بسیار راهگشا خواهد بود و فاصله جامعه مدنی با حاکمیت را کمتر میکند، بحث برگزاری همهپرسی در مورد موضوع نظارت استصوابی است. با توجه به تفسیری که خود آقایان از این موضوع دارند، این پارادوکس ایجاد میشود که آیا شورای نگهبان که خودش یک طرف ماجراست همهپرسی در مورد این موضوع را اجرا میکند یا خیر. ناصری در پایان یادآور شد که برگزاری رفراندوم زمانی اتفاق میافتد که در تمام سطوح حاکمیتی موافقت بر سر آن موضوع وجود داشته باشد درست مثل موضوع برجام حتما اگر باب این اتفاق در کشور ما باز شود، امیدواری اجتماعی قابل توجهی را ایجاد میکند. اصل 59 قانون اساسی امید از دست رفته جامعه را میتواند بازگرداند.
با این اوصاف بهنظر میرسد برگزاری همهپرسی در کشورهای جهان سوم، بهویژه کشور ما تابع شرایطی است که رفتن به سمت این شرایط شجاعت و اجماع میخواهد. اگر بر این باور هستیم که در بدبینانهترین حالت 70 درصد مردم همچنان نظام را قبول داشته و دارند، نباید از چنین موضوع واهمه داشت. یا همهپرسی را از مسائل کوچک شروع کرد و به مسائل مهم تسری داد. این دیگر موضوعی است که نیاز به کنکاش، دقت و کار کارشناسی بیشتری دارد.