کریم جعفری:
بر آن بودم که امشب اشارهای به افاضات نماینده دولت در استان بوشهر در مورد ساخت فرودگاه جدید داشته باشم که به دلیل آنکه به چند نشریه سر زده و حرفهایی زده بود (البته نمیدانم چرا مدیرکل حوزهاش او را همراهی نمیکرد و چرا باید در بازدید از رسانههای مسوول حراست با او برود) ، امشب به این موضوع نمیپردازم، چرا که مسائل مهمتری در سطح کشور و جهان هستند که دستکم در حوزه تخصصیام بیشتر بوده و راحتتر میتوانم در آن مورد آن نکاتی را مورد اشاره قرار دهم.
روز گذشته سخنگوی وزارت امور خارجه در نشست خبری هفتگی خود در پاسخ به سوال خبرنگاری در مورد طرح انگلیسیها برای تصویب قطعنامهای در شورای امنیت سازمان ملل متحد که بر مبنای آن میخواهند اقدام ایران برای ارسال موشک به رزمندگان یمنی را محکوم کنند، این طرح لندن را از همین ابتدا شکست خورده دانست و تاکید کرد که ایران آمادگی دارد تا در حد وسع خود به پایان بحران یمن کمک کند. اما فارغ از این مسائل، روز گذشته همچنین روزنامه نیویورک تایمز نیز در گزارشی نوشت که اروپاییها در حال حاضر روی طرحی کار میکنند که خروجی آن یک توافق موازی با توافق هستهای برای برنامه موشکی ایران است تا به این ترتیب رئیسجمهور امریکا را راضی به خارج نشدن از این توافق کنند. بنده طبق معمول خبری از مناسبات پشت پرده ندارم و نمیدانم چه چیزی «حجت» را بر اروپاییها تمام کرده که میخواهند وارد چنین بازیای شوند، آیا در تهران کسی هست که بخواهد پای این قمار بنشیند یا نه؟ این سوالی است که ذهن هر مخاطبی را به خود مشغول میکند. واقعیت آن است که توافق هستهای بهگونهای تنظیم شده که هر طرفی که از آن خارج شود، بازنده خواهد بود.
این توافق در همین حالایش هم چیز زیادی برای ایران به ارمغان نیاورده و آنگونه که مقامات ارشد مملکتی میگویند، نتوانستهایم از مزایای آن منتفع شویم. اگر این انتفاع تاکنون صورت نگرفته باشد، چگونه است که تهران با پذیرش یک دور مذاکره دیگر این بار در حوزهای که به شکل مستقیم به امنیت ملیاش ارتباط دارد بخواهد از امتیاز توافق هستهای منتفع شود؟ آنچه در عرصه سیاسی مهم تشخیص داده میشود و ضرورت دارد که به آن به شکل اصولی و عملی اشاره گردد، حرکت ایران به سمت تهدیدات دامنهداری است که اکنون کشور را در خود گرفته است. کشورهای غربی و عربی با هدایت یک اتاق فکر منسجم در حال رصد کردن مسائل ایران و دادن ایدههای گوناگون در راستای ورشکست کردن کشور آن هم از طریق مذاکره هستند. یعنی آنچه غربیها از طریق زور نتوانستند به دست بیاورند، اکنون میخواهند پشت میز مذاکره به آن برسند.
پر واضح است که توان موشکی ایران یکی از اصلیترین و در عین حال قویترین بازوی دفاعی کشور به شمار میرود. توانی که در نبود یک نیروی دریای و هوایی و حتی زمینی روزآمد، میتواند توان بازدارندگی لازم را برای کشور به ارمغان بیاورد. دیگر موضوع قابل اشاره در این حوزه، ضرورت پیوند ندادن مسائل با هم است. ایران به هیچ عنوان نباید در حوزه موشکیاش کوتاه بیاید، شاید پذیرش مذاکره در حوزه هستهای که با فشار بیسابقه اقتصادی صورت گرفت، غربیها را به این نتیجه رسانده باشد که اگر فشارها تشدید شوند، میتوان از ایران امتیاز گرفت و این کشور را در مورد دیگر مسائل هم پای میز مذاکره نشاند.
به هر حال، عقبنشینی در این زمینه میتواند تبعات و عواقب بسیاری برای کشور داشته باشد و یک گام به عقب، گامهای بعدی را هم به دنبال خود داشته باشد. بنده شک دارم که در کشور هیچ عقل سلیمی بخواهد یا بتواند در این مورد مذاکره کند، حالا اروپاییها از کدام سوراخ دعا وارد شدهاند که در تهران مورد اجابت قرار گرفته، خود نکتهای است که مسوولان به مردم باید توضیح دهند. چرا که بیشترین فشار و زحمت در طول این سالها در همه حوزهها و مسائل بر دوش مردم بوده است.
وجود یک ساز و کار روشن، منسجم و قطعی در این حوزه میتواند راهگشا باشد، صرفا حرف زدن نمیتواند خروجی لازم را به دست دهد.