bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۱۱۴۸
تاریخ انتشار: ۴۲ : ۱۹ - ۱۲ اسفند ۱۳۹۶
چهارشنبه نهم بهمن‌ماه 96 در مراسم افتتاحیه دومین همایش ملی نگاهی نو به زبان و ادب عامه که در دانشگاه خلیج فارس برگزار ‌شد، شرکت کردم و به‌طور خاص می‌خواهم از فرصت پیشنهادی که دکتر حسن ذوالفقاری؛ عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی ارائه داد، بهره ببرم.
اسماعیل حسام‌مقدم:
الف: مطالعات فرهنگی؛ آمیزش افق‌ها
چهارشنبه نهم بهمن‌ماه 96 در مراسم افتتاحیه دومین همایش ملی نگاهی نو به زبان و ادب عامه که در دانشگاه خلیج فارس برگزار ‌شد، شرکت کردم و به‌طور خاص می‌خواهم از فرصت پیشنهادی که دکتر حسن ذوالفقاری؛ عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی ارائه داد، بهره ببرم. وی از مسائلی که گریبانگیر مطالعات فرهنگ و ادب عامه در ایران شده پرده برداشت و به‌طور خاص به فقدان و ضعف تئوریک در تحلیل‌ها اشاره کرد و از نبود ارتباط چندساحتی با دیگر رشته‌های دانشگاهی برای عمیق‌تر و گسترده‌تر کردن افق‌های معنایی این رشته گفت. 

آنچه که من در جایگاه یک دانش‌آموخته مطالعات فرهنگی باید در مواجهه با این ضعف ساختاری – کارکردی در مطالعات فرهنگ و ادب عامه بگویم، افق گشوده «مطالعات فرهنگی» بر مطالعات فرهنگ و ادب عامه است. مطالعات فرهنگی، با خاستگاه‌های متعدد و متکثری که در میان آکادمیسین‌ها برای خود دست و پا کرده، این ظرفیت تئوریک و روش‌شناختی را پیدا کرده که بتواند بر پیچیدگی‌های فرهنگ و ادب عامه نور بیفکند و رازهای سر به‎مهر آن را بگشاید. 
مطالعات فرهنگی با آمیختن با افق‌های رشته‌ای و روش‌شناسانه، این توان تحلیلی- تفسیری را دارد که بتواند افق‌های جدیدی را بر مطالعات فرهنگ و ادب عامه بگشاید. از همین رو پیشنهاد می‌دهم که در سیلابس درسی مطالعات زبان و ادب عامه، درس مطالعات فرهنگی و رسانه به‌عنوان یک واحد اجباری گنجانده شود.

ب: پیچیدگی مضاعف فرهنگ و ادب عامه در جهان مجازی:
بی‌شک مطالعات فرهنگ و ادب عامه نمی‌تواند به تمامی خود را در روایت‌ها و حکایات کهن و تاریخی گرفتار کند، بلکه با ظهور فضای مجازی، با شکلی از ادبیات و فرهنگ عامه‌پسند نیز به‌صورت آنلاین مواجه هستیم که عمق و ژرفای بسیار بیشتری دارد و از همین‌رو دیگر نمی‌توان با همان چارچوب‌های نظری و متدولوژیک مرسوم به تحلیل و تفسیر پرداخت.
عامه‌پسند و مردمی شدن بسیاری از هنرها و ادبیات نخبه‌گرا در فضای مجازی، باعث شده آن تمایز و تفاوتی که همواره بین جریان فرهنگی و ادبی نخبه و عامه با تعین بسیار موجود بود، کمرنگ و کمرنگ‌تر شود و در نهایت به فروپاشی همه آن چیزهای سفت و سخت بینجامد. از همین‌رو سخن گفتن از نخبه‌گرایی در هنر و ادبیات و فرهنگ در جهان معاصر با سختی و دشواری همراه شده و فضای مجازی و شبکه‌های هوشمند موبایلی همه‌چیز را همگانی، فراگیر و مردمی و عامه‎پسند کرده‌اند. 
حال باید مطالعات زبان و ادب عامه به‌طور مشخص موضع علمی – انتقادی خود را نسبت به این رخداد بیان کند و خود را برای مواجهه علمی آماده سازد. به‌زعم نگارنده، مطالعات فرهنگی و رسانه‌ای می‌تواند این مواجهات را با دقت بیشتر و عمیق‌تری به سرانجام برساند و افق‌های شناخت و معرفت را بر روی تحلیلگران و مفسران فرهنگ و ادب عامه بگشاید. حال مطالعات فرهنگی چیست و در چه مسیری گام نهاده است؟!

ج: مطالعات فرهنگی؛ مقوله‌ها، روش‌ها و حوزه‌ها
مطالعات فرهنگی؛ دانشی بینارشته‌ای در علوم انسانی است که از دهه ۱۹۶۰ میلادی در اروپا (دانشگاه بیرمنگام بریتانیا) شکل گرفت. دهه ۱۹۶۰ در اروپا سال‌هایی بود که اندیشه‌های متنوع حوزه علوم انسانی با خوانش و تفسیری‌های بسیار متفاوت و متمایز با دوره‌های پیشین خود مواجه شدند و مفاهیم و مقولاتی در رشته‌ها سر برآوردند که تا پیش از این خاموش بودند و در اقلیت به‌سر می‌بردند؛ این صداهای خاموش و محذوف‌شدگان اجتماع به ناگاه تریبون‌های عرصه عمومی را اشغال کردند و سال‌های سختی و مصیبت در محاق بودگی را پشت سر نهادند.
اگر تا قبل از این‌ فرهنگ والا و نخبه مورد توجه و مطالعه قرار می‌گرفت؛ در این نقطه عطف تاریخی فرهنگ عامه و مردم عادی به‌جایی برای مطالعه و پژوهش مبدل گشت. اگر سال‌ها در پژوهش‌های اجتماعی به زندگی قهرمانانه پرداخته می‌شد از این دهه به بعد به زندگی روزمره و مقاومت مردم در جریان زندگی اشاره شد. اگر علوم انسانی در دام کل‌گرایی و ذات‌گرایی در غلتیده بود، از این دوره به بعد توجه به زندگی انضمامی و اجتناب از ذات‌گرایی فرهنگی را راهنمای راه خود ساخت. اگر تا قبل از اینها همه نگاه‌ها و چشم‌اندازها به سوی انسان سفیدپوست مذکر اروپایی بود حال در این دگرگونی فرهنگی به تفاوت‌ها و قومیت‌ها و نژادها و جنسیت‌ها توجه شد. اگر پیش از این مرکز و کانون همه تحلیل‌ها در جایی تمرکز داشت، از این دوره به بعد با رشد مطالعات فرهنگی به حاشیه‌ها و زیرزمین‌ها و مناطق خاموش و مفقوده شده سرک کشید و وجوه تمایز فرهنگی مورد مطالعه قرار گرفت.

مطالعات فرهنگی با این چشم‌انداز و رسالت سنگین‌ زاده شد تا به‌عنوان تکمیل کننده رشته‌های علوم انسانی، دانشی بینارشته‌ای باشد که همه آنها را به هم وصل کند و در نهایت وجوه و ساحت‌های متفاوت و متعدد فرهنگ انسانی را بتواند تحلیل و تفسیر کند. مطالعات فرهنگی در ادامه همان رشته‌های مجرد و بسیار تخصصی شده، آمد و حرکتی را به سوی تلفیق و درهم‌آمیزی مقولات و هستی‌شناسی‌های این رشته‌ها شروع کرد. مطالعات فرهنگی از حرف‌های ناگفته و مکتومی گفت که همواره در دیگر علوم از کنارش رد می‌شدند و نادیده انگاشته می‌شدند. مطالعات فرهنگی به گروه‌های خاص اجتماعی و فرهنگی و سیاسی اشاره کرد و آنان را مورد خطاب قرار داد و امکان سخن گفتن را به سوژه‌هایی داد که هیچگاه فرصت سخن گفتن پیدا نکرده بودند؛ گروه‌های خاصی مانند کارگران، زنان، معلولان، سالمندان، دورگه‌ها، بی‌خانمان‌ها، پرسه‌زن‌ها، بی‌خانمان، مهاجران، حاشیه‌نشین‌ها و …

مقوله‌های چهل تکه مطالعات فرهنگی: 
اندیشه انتقادی، قدرت/مقاومت، سوژه بودگی، زندگی روزمره، هژمونی/استیلا، فرهنگ عامه/توده، خرده فرهنگ‌ها، سیاست تفاوت (نژادها، قومیت‌ها، جنسیت، اقلیت‌ها، دورگه‌ها، حاشیه‌نشین‌ها)، مفصل‌بندی، صورت‌بندی گفتمانی، بینامتنیت، برساخت‌گرایی، بازنمایی
حوزه‌های بینارشته‌ای مطالعات فرهنگی: 
جامعه‌شناسی فرهنگی، جامعه‌شناسی ادبیات، قوم‌شناسی/مردم‌شناسی، نقد ادبی، فلسفه، اخلاق کاربردی، رسانه/ارتباطات، روانکاوی، سیاست‌گذاری فرهنگی، مطالعات پسااستعماری، مطالعات فمینیستی، جغرافیای فرهنگی، زبان‌شناسی، مطالعات جوانان، مطالعات میراث فرهنگی، مطالعات محیط‌زیست، مطالعات شهری، مطالعات سینمای عامه‌پسند/سریال‌های عامه‌پسند، مطالعات مجلات زرد، مطالعات نقاشی‌های گرافیتی/هنر محیطی، مطالعات موسیقی زیرزمینی، مطالعات فضای مجازی، تحلیل گفتمان
روش‌شناسی‌های متقاطع مطالعات فرهنگی: 
تحلیل گفتمان انتقادی، نشانه‌شناسی، پدیدار‌شناسی، هرمنوتیک، مردم‌نگاری، نظریه زمینه‌ای، تاریخ پژوهشی
منابع متعدد مطالعات فرهنگی: 
در مطالعات فرهنگی هر متنی که قابلیت خواندن، شنیدن، دیدن، لمس کردن و حتی چشیدن را داشته باشد، می‌تواند در زمره منابعی برای تفسیر و تحلیل و مطالعه قرار بگیرد. متن‌هایی مانند لالایی‌ها، اتل و متل‌ها، زندگی روزمره، کتاب، موسیقی، سینما، نقاشی، پرسه‌زنی افراد، رقصیدن، رژیم غذایی، دیالوگ‌ها، آیین‌ها و مناسک، اسناد تاریخی، کنش‌های فضای مجازی و هر چیزی که بتوان تبدیل به متن شوند، می‌تواند خوانش شوند و به تجزیه و تحلیل گذاشته شوند.
از همین‌رو برای فرارفتن از مساله‌ها و بن‌بست‌های مطالعات فرهنگ و ادب عامه به ناگزیر باید به سمت بهره‌بردن از امکانات تئوریک و متدولوژیک مطالعات فرهنگی و رسانه حرکت کرد. به‌راستی که مطالعات فرهنگی به‌مثابه افقی گشوده بر مطالعات فرهنگ و ادب عامه می‌تواند درب‌های شناخت و ادراک را بر پژوهشگران بگشاید. 
اسماعیل حسام‌مقدم، دبیر انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات استان بوشهر

نام:
ایمیل:
* نظر: