بامداد جنوب- الهام بهروزي:
«...اين بچههاى بندر، اين مردهاى مرد/ اين دختران با نمك شادىآفرين/ اين مردم نجيب و پر احساس و گرمجوش/همشهريان همدل و با جان من قرين/ جانم فداى هر وجب خاك پاك آن/ اين شهر آرش من و اين شهر كاوه است/ اين زادگاه دختر احساس شعر من/ اين بندر عزيز من اينجا گناوه است» (ایرج شمسیزاده). سهشنبهشب (15 اسفندماه) فرصتی دست داد تا راهی زادگاهم شوم و در چهارمین محفل خودجوش یاوران فرهنگ تحت عنوان «بفرمایید کتاب» از سری برنامههای هشتمین جشن فرهنگ گناوه حضور یابم؛ محفلی که به همت فرهنگدوستانی چون استاد غلامحسین دریانورد نویسنده، شاعر و پژوهشگر هماستانی، منصور گرگیپور خیّر مدرسهساز و فعال فرهنگی و جهانشیر یاراحمدی دبیر هشتمین جشنواره فرهنگ گناوه و مسوول انجمن هنرهای نمایشی استان برپا شده بود تا یاران کتاب و نویسندگان کشوری و استانی به گرد هم جمع آیند و دمی از دانایی و انزاوی یار مهربان سخن بگویند. کتاب مهمترین ابزار توسعه فرهنگی و کهنترین میراث فرهنگی بشر بهشمار میرود.
چهارمین محفل «بفرمایید کتاب» پس از قرائت کلامالله مجید و طنیناندازی سرود ملی ایران با اجرای خوب و مسلط شاهرخ سروری مجری توانمند سالهای پیش رادیو و تلویزیون آغاز شد. این محفل این بار میزبان امید پارساییفر رئیس حوزه هنری استان بوشهر، احمد آرام، مجید قیصری و بیژن کیا نویسندگان مطرح کشوری و جمع کثیری از فرهنگدوستان گناوهای بود. سروری در بخش نخست برنامه از غلامحسین دریانورد، مولف «نامه گناوه» دعوت کرد تا به روی سن بیاد و به ایراد سخن بپردازد.
چرا باید ادبیات بخوانیم!
دریانورد ضمن خوشامدگویی به حاضران در سالن گفت: ما بار دیگر به نام کتاب در این محفل گرد آمدهایم تا پیرو سخن ویکتور هوگو که میگوید: «کتاب جام جهان نماست، تجربه جمشید و جام او را تکرار کنیم». آمدهایم تا با تکیه به جمله ولتر که میگوید: «هر چه بیشتر کتاب بخوانید، بیشتر از زندگی حقیقی برخوردار خواهید شد». از خود بپرسیم که زندگی حقیقی یعنی چه؟ تا پیرو سخنان همین عزیز که میگوید: «برگهای کتاب به منزله بالهایی هستند که روح ما را به جهان روشنایی پرواز میدهند». آمدهایم تا پرنده بودن را بیاموزیم و یاد بگیریم. آمدهایم تا به قول یکی دیگر از نویسندگان، رفیقی و دوستی پیدا کنیم که راستگوترین، بیتوقعترین، مفیدترین و همیشگیترین رفیق برای ما است .
این شاعر هماستانی با اشاره به اینکه آری ما بسیار خرسندیم و خوشحالیم که در روزهای آخر این سال با بوی کتاب نفس کشیدیم و چشممان به جمال کلمات روشن شد، افزود: ما در اینجا گرد آمدهایم تا به کوشش و همت ستاد برگزاری ضیافت «بفرمایید کتاب» این مراسم را برای بار چهارم برگزار کنیم و با سه تن دیگر از نویسندگان برجسته کشور دیداری داشته باشیم تا با ما از این سخن بگویند که چرا باید کتاب بخوانیم و چرا باید ادبیات بخوانیم و چرا باید داستان و رمان مطالعه کنیم.
دریانورد پایان با بیان اینکه یکی از اهداف اصلی برگزاری این ضیافت و ضیافتهای بعدی معرفی و حمایت از نویسندگان و پژوهشگران جنوبی بهخصوص نویسندگان استان بوشهر و به ویژه نویسندگان شهرستان گناوه است، تصریح کرد: جا دارد از دوستان خیّر فرهنگی که با اهدا یکتاب ضیافت ما رونق دیگر بخشیدند، تشکر و قدردانی کنم بهخصوص مهندس گرگیپور که در حقیقت وی میزبان مراسم بود و ما مهمان و همچنین امید پاساییفر که در ادوار مختلف این ضیافت در کنار ما بوده است و از این مراسم حمایت کردهاند و همینطور غلامحسین خسروی،مدیرکل محترم اداره کل حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس استان بوشهر که در تهیه و اهدا کتاب این ضیافت با ما همکاری داشتهاند. همچنین اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بوشهر و اداره ارشاد گناوه.
پس از آن از احمد آرام دعوت شد تا به روی سن بیاید و از تازهترین اثر وی به نام «باغ استخوانهای نمور» رونمایی شد. سپس مجید قیصری پشت تریبون قرار گرفت و کمی از کتاب و کتابخوانی گفت.
مردم اروپا، مردم رمان هستند
نویسنده کتاب «سه دختر گلفروش» که افتخارات بیشماری را در کارنامه ادبی خود ثبت کرده است، در این برنامه مردم اروپا را مردم رمان معرفی کرد و گفت: ما در کشورهای مختلف که قدم بگذاریم، میتوانیم بهوضوح نیمرخی از شیوه زیست مردم آنجا را بهدست بیاوریم اما این نیمرخ در کشور ما جایی ندارد؛ چرا؟ چون در دست مردم ایران کتابی نیست؛ نه در مترو، نه در اتوبوس، نه در مغازه و ... .
وی در ادامه با تاکید بر اینکه مردم ما بهدنبال هویت و شخصیت خودشان نیستند، افزود: این در حالی است که مطالعه رمان و کتاب این امکان را به آنها میدهد که نیمرخ و شخصیت خود را پیدا کنند؛ پس سعی کنیم که از کتاب خواندن احساس بینیازی نکنیم. در اینجا به یک حدیث از پیامبر اشاره میکنم که بسیار ارزشمند است: «لو کان الدین (او العلم) معلقا بالثریا لتناوله رجال من ابناء الفارس؛ اگر دین (و در روایت دیگری اگر علم) به ستاره ثریا بسته باشد و در آسمانها قرار گیرد، مردانی از فارس (پارس) آن را در اختیار خواهند گرفت». از اینرو، پیامبر رسیدن به علم را برای ما تکلیف کرده است. پس این نخواندن کتاب و انجام ندادن تکلیف توجیهی ندارد!!! به خودمان بیاییم و به یک خودباوری در این زمینه برسیم با خواندن کتاب و کتاب و کتاب.
ما به کتاب نخواندن عادت کردهایم
مجید کیا، دیگر نویسنده و نمایشنامهنویس مطرح کشوری نیز در این مراسم گفت: تجربههای زیستی ایران چطور باید به ما و جهانیان منتقل شود؟ اینجاست که ادبیات وارد عرصه میشود؛ ما به ادبیات نباید بهعنوان یک تفنن و سرگرمی نگاه کنیم. چکیدهزحمات هنرمندانی چون احمد آرام و استاد قیصری و .... را در آثار و کتابهایشان میتوانیم جستوجو کنیم. مشکل ما این است که ما به کتاب نخواندن عادت کردهایم، پس این رویه باید تغییر کند و اولین قدم در این راه، این است که شبی یک داستان کوتاه برای بچهها بخوانیم و بعد او را نیز درگیر قصه کنیم و بخواهیم که با توجه به قصههایی که برایش خواندهایم، داستانی از خود خلق کند و خلاقیت را در او پرورش دهیم. مد نظر داشته باشیم که ادبیات قدرت بسیار زیادی دارد. در ایجاد خلاقیت بر خلاف سینما که خلاقیت را میگیرد و ذهن را محدود میکند. بهطور کلی ادبیات بازتولید است با شیوه و ذهنیت خود. ادبیات ذهن را فعال میکند و ذهن فعال است که در جامعه امروزی درست عمل کند.
گناوه میتواند مرکز ثقل صنایع فرهنگی استان باشد
رئیس حوزه هنری استان بوشهر هم در این مراسم با بیان اینکه قدرت و توان فرهنگ یا بهعبارتی اعجاز آن موجب شده است که بسیاری از بزرگواران، ادیبان، شاعران و نویسندگان از دیار فرهنگپرور گناوه در این جلسه گرد هم آیند، بیان کرد: بحث و گفتوگو در خصوص فرهنگ گستره وسیعی دارد و من در اینجا سخن کوتاهی خواهم داشت در خصوص صنایع فرهنگی بهعنوان یکی از شاخصههای اصلی فرهنگ و دانش در سطح دنیا. صنایع فرهنگی در دنیای امروز یکی از مهمترین راههای ارزآوری و درآمد است؛ ما از گناوهای سخن میگوییم که از زمان ساسانیان در سفرنامهها و کتابهای تاریخی بازار معمور آن بسیار مهم و معروف بوده است؛ با چنین اوصافی این سوال پیش میآید: «برای رونق صنایع فرهنگی در این دیار باید چه رویکردی در پیش گرفت؟»
امید پارساییفر در ادامه با بیان اینکه طبق آمارهای بهدستآمده، در کشور ما سالیانه 22 میلیون و 500 دلار کالا و صنایع فرهنگی به فروش میرسد که سهم بازار ایران حدود 3 درصد است که رقم تامل برانگیزی است در مقایسه با دیگر کشورهای جهان از جمله امریکا (28 درصد) و اروپا (32 درصد)، افزود: با این اوصاف صنایع فرهنگی باید جدی گرفته شود؛ برای اشتغالزایی در این صنعت احتیاج به مبالغ زیادی هم نیست با توجه به اینکه این صنعت خود درآمدزا است. گناوه با توجه به پیشینه فرهنگیاش میتواند مرکز ثقل صنایع فرهنگی استان باشد؛ با توجه به اسناد معتبر، در سال 1311 مدرسههای نسل جدید وارد گناوه شده است. همچنین گناوه-از اولین شهرهای جنوب ایران است که مکتبدار زن داشته است و این نشان میدهد که زنان این دیار بسیار روشناندیش بودهاند.
وی با اشاره به اینکه امروزه آمار باسوادی گناوه 86 درصد است و آمار زنان باسواد دقیقا همردیف با آمار سواد مردان این سرزمین است، تاکید کرد: جمعیت دانشجویان گناوه نیز سه هزار و 875 نفر است که از این تعداد، دو هزار و 700 نفر در رشتههای بازرگانی، اقتصاد، حقوق و ... درس میخوانند و بقیه در رشتههای هنری و انسانی. این نرخها نشاندهنده این است که بازار و اقتصاد گناوه نقش بسیار خوبی در توسعه فرهنگی و هنری دارد. همانطور که اطلاع دارید امروزه بیتردید سرمایههای فرهنگی و هنری میتواند توسعه اقتصادی را مستدل و نهایی کند. از اینرو با توجه به اینکه گناوه بالاترین نرخ باسوادی و توسعه فرهنگی را در سطح استان دارد. پس فرصت مهیاست برای توسعه صنایع فرهنگی در راستای اقتصاد مقاومتی. در کنار این پیشنهاد، باید تلاش شود که حماسهها و اسطورههای این دیار نیز فراموش نشود، بهخصوص در چنین شرایطی که کشورمان نیاز به حماسهها و اسطورههای بیگانهستیز دارد. بندر گناوه قدیمیترین دژ و مبارزان را در برابر بیگانگان در گذشته داشته است؛ از جمله این افراد میرمهناست که قابلیت ارائه بینالمللی دارد. امیدوارم همایش گناوهشناسی نیز برگزار شود تا وجه علمی و فرهنگی این دیار تقویت شود که در اینصورت در کنار آن نیز بازار اقتصادی تقویت میشود. از اینرو، سابقه فرهنگی این استان در کنار بازوی اقتصادی میتواند شهر و بندر گناوه را در ایران بینظیر کند، زیرا هر جا بازار است فکرها وسیعتر است.
پارساییفر در پایان با تاکید بر اینکه سرمایه اصلی جوامع توسعهیافته نیروهای انسانی فرهیخته است که با هیچ نرخ اقتصادی قابل مقایسه نیستند، گفت: وجود هنرمندانی چون احمد آرام، بیژن کیا، غلامحسین دریانورد، مجید قیصری و منوچهر آتشی سرمایههای ارزشمند کشور هستند که میطلبد همواره جایگاه آنها را پاس داشت.
اقبال از داستان ایرانی بد نیست
در حاشیه این آیین به سراغ احمد آرام، نویسنده چیرهدست هماستانی رفتیم و گفتوگویی را با وی صورت دادیم که در ادامه میآید.
از دید شما چرا مردم ما امروز کتاب نمیخوانند، چرا آثار تالیفی ایرانی را کمتر مطالعه میکنند و بیشتر به آثار ترجمه اقبال نشان میدهند؟
اتفاقا اقبال از داستان ایرانی بد نیست. بهتازگی بعضی از کتابها به سرعت تجدید چاپ میشود، حالا من کاری ندارم به ادبیات عامهپسندی که در قالب ادبیات جدی پیدایش میشود و شده نوعی تجارت؛ اما همین هم خوب است. داستان ایرانی به هر رقم و ترفندی مطرح شود، نمیتواند بیارزش باشد. همیشه به این موضوع اشاره کردم و دوباره هم میگویم که اگر بیاعتمادی در این میان پیدا شده، مسوولیتش با جوایز ادبی است؛ چه دولتی و چه غیر دولتی. لابیها و زد و بندهای پشت پرده، چیدمان داوریها، انتخاب متوسطها، باعث شده ذهن مخاطب را به خود مشغول بکند. هرکس به سمت کتابهای برگزیده میرود، نمیتواند خودش را قانع کند که دارد بهترین کتاب سال را میخواند. متاسفانه بهتازگی این مد شده که داورها از روی دست هم نگاه میکنند و باقی قضایا... . اما اینکه چرا اقبال مردم به سمت ترجمه بیشتر شده، این هم جزء همان بیاعتمادی است که اشاره کردم. میخواهم بگویم موقعیت پیچیدهای داریم که غیرقابل پیشبینی است، مثلا روی آوردن مترجمها به رمانهایی با بنمایههای عاشقانه سطحی که آزاردهنده است.
آیا اجرای برنامهای نظیر «نذر کتاب» میتواند در پیوند دادن مخاطبان به یار مهربان تاثیر داشته باشد؟
بسیار کار ارزندهای است که نمونه موفق آن را هر سال در جشن فرهنگ گناوه شاهد هستیم. غلامحسین دریانورد و سایر دوستانشان نظیر جهانشیریاراحمدی و آقای گرگینپور و دیگران بهنحو شایستهای دارند از حیثیت کتاب دفاع میکنند.
از دید شما چه زمان اینگونه برنامهها میتواند تاثیر بهتری داشته باشد؟
بحث زمان خاص نیست، کتاب در هر زمان، در هر مکان و شرایطی باید مطرح شود. نباید از این مساله غافل ماند. من آرزو دارم که خرید کتاب یک روز در سبد خانوار مردم ایران قرار گیرد تا به جامعهای سالم و پرنشاط برسیم.
جشن امضا و رونمایی از کتاب چقدر میتواند در معرفی یک اثر تازه نشر به مخاطب موثر ظاهر شود؟
این کار هم با هر سلیقهای کاری ارزشمند است. اگر ادامه یابد به مرور زمان نزدیکی مردم یا آشتی دادن آنها با کتاب، فصل نوینی را رقم خواهد زد.
چه راهکارهایی برای توسعه فرهنگی جنوب در کنار توسعه اقتصادی آن دارید؟
از اقتصاد چیزی سرم نمیشود اما اگر به ارزشهای بنیادین فرهنگ، شانه به شانه اقتصاد، توجه شود، بهطبع مردم به رفاه فرهنگی میرسند و این رفاه دانش آنها را در نگهداشتن و ثبت هویت ایرانی دخیل خواهد بود.
فکر میکنید انعکاس ادبیات بومی در آثار شما چقدر به محبوبیت آنها در میان مخاطبانت افزوده و چگونه بر آن شدید که ادبیات و عناصر بومی در جهان داستانی شما نمود پررنگی داشته باشد؟
منتقدان و کسانی که آثار ادبی من را تفسیر کردهاند، مینویسند که در این روند موفق عمل شده و این برای خودش ارزشمند است. بوم در داستان باید از درکی سرشار از خلاقیت بهره برده باشد. نوشتن یک اثر بومی نباید به این شکل باشد که نویسنده احساسات ناسیونالیستی و تعصبهای بومی را خرج این کار بکند. اغلب داستانهای بوشهرینویس شکل کارهای ژورنالیستی است و وظیفه دارند یکسری واژههای بومی را ردیف کنند که هیچ سودی برای داستان در بر ندارد. اینکه نویسنده پای یک شخصیت شاخص بومی را وسط بکشد، بدون توجه به کُمش در داستان یا توجه به عناصر داستانی و فضاسازی، خب، معلوم است که تو داری انشاء مینویسی یا خاطره. بنابراین وظیفه نویسنده نو کردن باورها و جنبههای فرهنگ بومی است. ما باید در روند توجه به بوم، به پسابوم برسیم، یعنی مدرنیته را سرمشق خود قرار دهیم تا حرفهای تازه بزنیم و از تکرار کردن خودمان اجتناب کنیم.
رمان «باغ استخوانهای نمور» را حول چه موضوعی نوشتید و چقدر از قصهها و افسانههای فولکور جنوب در آن تاثیر پذیرفتید؟
در این اثر با اینکه موضوع شانه به شانه دریاست اما اینبار رویکرد من به بوم یک رویکرد جهانشمول است. این بار زبان رمان مربوط به یک منطقه خاص نیست؛ یک افریقایی، یک عرب و یک اروپایی میتواند با آن همذاتپنداری کند، چراکه بحث تروریسم است، بحث قتل عام فجیع بشر از سوی آدمهای خونآشامی است که در سایهها پنهان هستند؛ اینها آدمهای مسخ شدهای هستند که بسیار مشمئزکنندهاند. رمان «باغ استخوانهای نمور»میخواهد از آدمهای قصیالقلبی حرف بزند که هر لحظه ممکن است شانه به شانه شما بنشینند و جلیقه انتحاری خود را منفجر کنند .
یادآوری میشود، از دیگر بخشهای این ضیافت میتوان به رونمایی از سه کتاب از نویسندگان گناوهای و خورموجی، تقدیر حوزه هنری استان از غلامحسین دریانورد، منصور گرگیپور، سعید بهمرد، اسماعیل و اردشیر موسایی و علیاکبر دریانورد، اهدای کتاب به گروههای نمایشی گناوه و گروههای نمایشی حاضر در جشنواره تئاتر کوتاه گناوه، اجرای نمایش کمدی به همت جهانگیر اژدری بازیگر مستعد و توانمندی کشوری، اجرای گروه موسیقی «آیین»، اهدای کتاب به حاضران در سالن اشاره کرد. در این ویژهبرنامه شاعران و فرهیختگانی چون صالح دوروند (غزلسرای معاصر هماستانی)، حسین زارعی (نویسنده و کارگردان تئاتر)، غلامرضا کرمی (شاعر و نویسنده گناوهای)، سید نواب موسوی (مسوول انجمن هنرهای نمایشی گناوه)، آقای سبحانی رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، بخشدار و اعضای شورای اسلامی شهر گناوه و آقای عربزاده شهردار بندرریگ و... حضور داشتند.