bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۱۲۱۳
تاریخ انتشار: ۲۳ : ۱۷ - ۲۲ اسفند ۱۳۹۶
مختار فیاض در گفت‌وگو با بامداد جنوب:
ایران کشوری است که در سینه خود آداب و آیین‌های متنوع و متعددی را جای داده است، یکی از این‌ آیین‌ها چهارشنبه‌سوری است که در آخرین چهارشنبه یا سه‌شنبه‌شب هر سال خورشیدی برگزار می‌شود؛ آیینی که در ایرانی‌ بودن، زرتشتی‌بودن یا عربی‌بودن آن بحث زیاد است.
چهارشنبه‌سوری را با دیده خرد بنگریمبامداد جنوب- الهام بهروزی:
ایران کشوری است که در سینه خود آداب و آیین‌های متنوع و متعددی را جای داده است، یکی از این‌ آیین‌ها چهارشنبه‌سوری است که در آخرین چهارشنبه یا سه‌شنبه‌شب هر سال خورشیدی برگزار می‌شود؛ آیینی که در ایرانی‌ بودن، زرتشتی‌بودن یا عربی‌بودن آن بحث زیاد است؛ هرچند با توجه به شاخصه‌هایی که دارد، می‌توان آن را متعلق به همه اینها دانست اما نمی‌توان به یقین بر ایرانی بودن یا زرتشتی بودن یا عربی بودن آن حکم داد. 
در این میان، برخی معتقدند که شاید چهارشنبه‌سوری همان جشن سوری ایران باستان است و در این‌باره می‌گویند: «یکی از جشن‌های آتش که در ایران باستان برای پیش‌درآمد یا پیشواز نوروز برگزار می‌شده و آمیزه‌ای از چند آیین گوناگون است، جشن سوری بوده ‌است. سوری به یک معنی سرخی است و اشاره به سرخی آتشی است که در این روز می‌افروخته‌اند. در تاریخ بخارا آمده‌است: «چون امیر سدید منصور‌بن نوح به ملک نشست، هنوز سال تمام نشده بود که در شب سوری چنان‌که عادت قدیم است، آتشی عظیم افروختند». این آتش را در شب سوری بیشتر روی بام‌ها می‌افروختند که هم شگون داشته و هم به باور پیشینیان، تنوره آتش و دود بر بام‌ها، فروهر درگذشتگان را به خانه‌های خود رهنمون می‌کرده است». در مقابل برخی این آیین را یک جشن زرتشتی می‌دانند که در این‌باره کتایون مزداپور، نویسنده و پژوهشگر زرتشتی، درباره ارتباط چهارشنبه‌سوری با آیین زرتشتی چنین می‌گوید: «جشن‌ها و آیین‌های ایرانی به همه ایرانیان تعلق داشته‌اند و دارند. بسیاری از آنها به دوران پیش از مهاجرت آریاییان به این سرزمین بازمی‌گردند و خیلی از آنها هرگز زرتشتی نبوده‌اند، مثل چهارشنبه‌سوری».

با این تفاصیل، پی می‌بریم که این آیین مربوط به زرتشتیان نمی‌شود، چرا که آنها پریدن از روی آتش را عملی زشت، مکروه و ناپسند می‌دانند. از این‌رو، گمانه‌زنی‌های متعددی در خصوص خاستگاه و هدف شکل‌گیری این جشن مطرح است که برای اثبات آنها منبع جامع و دقیقی در دسترس نیست اما در این میان، آنچه مهم است، این است که این جشن بیش از 1300 سال است که در ایران همراه با آداب و رسوم خاصی اجرا می‌شود ولی متاسفانه در یکی دو دهه اخیر با ورود ترقه و مواد محترقه به این روز، ساختار و لطف اولیه این جشن تحت تاثیر قرار گرفته است و به‌دلیل آسیب‌های روحی و جانی که به شهروندان وارد می‌شود، دیگر مردم رغبتی به این روز ندارند و عمدتا به این روز چهارشنبه‌سوزی می‌گویند تا چهارشنبه‌سوری. 

شوربختانه این جشن باستانی نیز مانند سایر آیین‌های دیگر با تحریف و تحولاتی روبه‌رو شده است که می‌طلبد متولیان فرهنگی با به رسمیت خواندن و معرفی ماهیت واقعی آن، این جشن را از خطر آسیب‌ها و ناهنجاری‌های اجتماعی که در این سال‌ها گریبانش را به‌شدت گرفته است، حفظ کند و از آن به‌عنوان فرصتی برای دور هم بودن چون گذشته سود بجوید، چراکه این جشن به عقیده برخی: «جشنی مخصوص است که در شب چهارشنبه آخرین ماه سال برپا می‌شود که در واقع پیش‌درآمدی برای جشن‌های نوروزی است و با برگزاری این جشن، مردم به استقبال بهار می‌روند. طبق آیین باستانی ایرانی در این شب آتش بزرگی برپا می‌شود که تا صبح زود و طلوع آفتاب، برافروخته می‌ماند و مردم از روی آتش می‌پرند و با گفتن زردی من از تو سرخی تو از من، زردی، بیماری و مشکلاتشان را به دست آتش می‌سپارند و به‌جای آن سرخی، گرما و نیرو را از آتش هدیه می‌گیرند».
چهارشنبه‌سوری را با دیده خرد بنگریم
 آیا این جشن امروز هم به همین شکل و با همین محتوا برگزار می‌شود؟! به‌راستی دلیل بروز این همه فاجعه در این روز چیست؟ کوتاهی از کیست؟ 
در این خصوص گفت‌وگویی را با مختار فیاض (دانش‌آموخته کارشناس جامعه‌شناسی و دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه دولتی اصفهان، مدرس دانشگاه لیان) روزنامه‌نگار و گزارشگر صدا و سیمای مرکز بوشهر و محقق و پژوهشگر ادبی (صاحب مقالات پژوهشی در زمینه ادبیات) صورت دادیم که شما را به خواندن آن در ادامه دعوت می‌کنم.

آیین چهارشنبه‌سوری از کدام روزگار در ایران باب شده و اصلا فلسفه شکل‌گیری این آیین چه بوده است؟
راجع به آغاز باب شدن چهارشنبه‎‌سوری نمی‎‏توان نظری دقیق داد اما آنچه مسلم است، این است که رد پایی از چنین آیینی در ایران باستان دیده نشده است. البته اظهار نظرها و گمانه‎زنی‎هایی وجود دارد مبنی بر این‌که ایرانیان باستان سه‌شنبه‎شب پایان هر سال شمسی را با آیین خاصی گرامی می‌داشته‎اند. به‎طور مثال، از فحوای داستان «سیاوش و سودابه» که مفصلا در شاهنامه آمده است، به این نتیجه رسیده‌‎اند که پس از گذر آبرومندانه سیاوش از آتش و اثبات پاکدامنی‎اش که ظاهرا در همان روز «بهرام‌شید» یا همان آخرین سه‎شنبه سال روی داده است، از سه‌شنبه‎شب مراسم باشکوهی به شکرانه این موفقیت در ایران برگزار شده است. با توجه به اهمیت این رویداد، هر سال ایرانیان چنین روزی را با برپایی آتش و عبور از آن گرامی می‎داشته‎اند و می‌دارند. ضمن این‎که به‎واسطه نبود پشتوانه مکتوب در ایران قبل از اسلام، بسیاری دیگر نیز چنین رسمی را ایرانی نمی‎دانند و به قیام مختار ثقفی ارتباط می‎دهند که البته به‎واسطه حضور و نفوذ ایرانیان در قیام مختار بی‎وجه هم نیست. 

کهن‌ترین منبعی که در آن به آیین چهارشنبه‌سوری اشاره شده، کدام است؟
همان‎طور که اشاره کردم در منابع پیش از اسلام هیچ رد پایی را نمی‎توان از چهارشنبه‎سوری یافت اما ظاهرا از عهد سامانیان و توجهی که پادشاهان این سلسله به ملیّت داشته‎اند و تلاش‎هایی که برای زنده نگهداشتن ارزش‎ها و آیین‎های ایرانی به‎کار برده‎اند، از این عصر هم در شاهنامه فردوسی (به تلویح) و هم در کتاب «تاریخ بخارا» بحث‌هایی راجع به چهارشنبه‎سوری مطرح شده است که در خور توجه و تحقیق هستند.

این‌طور اشاره شده که این مراسم در ایران باستان منحصر به روز چهارشنبه نبوده، بلکه بعد از حمله اعراب به ایران و چیرگی‌شان این رسم به روز چهارشنبه منتقل شده، چون به عقیده آنها روز چهارشنبه روز نحس و شومی بوده است، این نظر چقدر صحت دارد؟
آنچه باعث شده است تا بسیاری از پژوهشگران، پیشینه چهارشنبه‎سوری را به اعراب منتسب کنند، دو دلیل دارد: نخست، باور نحس بودن روز چهارشنبه در میان اعراب است که متاسفانه همچنان این دیدگاه وجود دارد و بر مردم ما هم تاثیر داشته است، به‌گونه‎ای که هنوز چهارشنبه آخر ماه صفر را نحس می‎دانیم و معتقدیم که ماه صفر به‎سبب مصائبی که بر پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) وارد شده، منحوس است و چهارشنبه آخر این ماه را چهارشنبه‎سوری می‏دانیم و با یک برنامه خاصی با نام «صفرک در» که آنجا نیز آتش مورد استفاده قرار می‎گیرد، با صفر خداحافظی می‏کنیم. دلیل دوم عربی دانستن چهارشنبه‎سوری هم مربوط به داستان مختار ثقفی می‎شود که به شیعیان و یارانش دستور می‏دهد که در روزی خاص (که احتمالا شب چهارشنبه آخر سال بوده است) بر پشت بام‎های منازل خود آتش روشن کنند. به‏هرحال چون نظری قطعی درباره چهارشنبه‌سوری تاکنون مطرح نشده است، ممکن است منشأ چنین آیینی این حرکت مذهبی سیاسی باشد.

آیا آیین چهارشنبه‌سوری با آیین زرتشتی ارتباطی دارد؛ به عبارتی، این آیین به زرتشتیان تعلق داشته است؟
من فکر می‎کنم آنچه باعث شده است چهارشنبه‎سوری را به زرتشتیان منتسب کنند، صرفا جایگاه و نقشی است که آتش در چنین آیینی دارد؛ یعنی چون آتش نزد زرتشتیان مقدس بوده و در این آیین نیز آتش محور و اساس کار است، احتمال قریب به یقین داده‎اند که چهارشنبه‎سوری مربوط به زرتشتیان است، در صورتی که ما در هیچ منبعی نمی‎توانیم چنین انتسابی را ببینیم و خود زرتشتیان به‎خصوص پژوهشگران نیز از اساس منکر هستند.

ایران را با توجه به وجود آیین‌های متعدد می‌توان کشور آیین‌ها نامید اما بسیاری از این رسوم و آیین‌ها در نتیجه گذر زمان، تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی از زندگی مردم رخت بربستند و تنها تعدادی از آنها توانستند خود را به زندگی مدرن امروزی برسانند؛ مثل جشن چهارشنبه‌سوری، جشن نوروز و...، به نظر شما دلیل ماندگاری آیین چهارشنبه‌سوری چیست؟
اگر حتی پیشینه چهارشنبه‎سوری را ایرانی نیز بدانیم، حداقل 1300 سال است که در میان مردم ما رایج است، البته ممکن است که در قرونی محدود شده باشد اما به‌هر حال در گوشه و کنار مورد توجه و اعتنا بوده است، من تصور می‎کنم که آنچه باعث تداوم و ماندگاری چنین رسم و آیینی در میان ایرانیان بوده است، ارتباط آن با سال نو و نوروز است. چون همواره نوروز نزد ما محترم و گرامی بوده است و چون آغاز سال نو یک قداست و زیبایی خاصی داشته است، پس حواشی آن که چهارشنبه‎سوری به‎نوعی از حواشی‎های سال نو به شمار می‏رفته و می‏رود، گرامی بوده‎اند و هستند. در گذر از سال نو، بهار طبیعت و تعطیلاتی که متعاقب چهارشنبه‎سوری خود را که آشکار می‌کنند، همه و همه در ماندگاری و استمرار آن موثر بوده‎اند.

متاسفانه این آیین هم با گذر زمان تحریف‌هایی در ساختار اولیه آن پدید آمده که همین مسأله موجب شده این جشن از شکل و ساختار اولیه خود خارج شود، به همین دلیل مردم نسبت به آن بی‌میل‌تر شدند، به نظر شما چه عواملی موجب شده که این‌گونه راحت تحریف وارد این آیین شود؟
البته ما نمی‏دانیم که شکل اولیه چهارشنبه‎سوری چگونه بوده است و دقیقا بر چه مبنایی شکل گرفته است اما بی‎تردید همه امور به مرور مشمول تغییر و تحول می‎‏شوند و ممکن است حتی هم از فلسفه شکل‎گیری و هم از ساختار اصیل خود فاصله بگیرند. بنابراین شکی نیست که چهارشنبه‌سوری نیز از سیاق نخستین خود متفاوت شده باشد. فکر می‎کنم هر پدیده‎ای اگر مدیریت نشود و اگر با نظارت مهندسان فرهنگی و باورمندان مورد لطف قرار نگیرد، بی‌تردید مشمول تحریف خواهد شد و تحقیقا چنانچه چنین پدیده‌ای، فلسفه وجودی خود را از دست دهد، باورمندان خود را نیز از دست خواهد داد. چهارشنبه‎سوری هم بی‌گمان اگر اصیل باشد و مبنای منطقی داشته باشد، بی‌میل شدن بخشی از مردم نسبت به چهارشنبه‌سوری، بی‌قیدی بسیاری از افراد است که قدر اندوخته‌های فرهنگی خود را نمی‌دانند. 

آیا اگر این آیین در کشور به رسمیت شناخته شود و نظارتی بر اجرای آن صورت گیرد، باز هم شاهد این دگرگونی‌ها و ناهنجاری‌ها در این جشن خواهیم بود؟
منظور از به رسمیت شناخته شدن را دقیق نمی‌دانم. اگر منظور این است که حکومت آن را به‌عنوان یک مناسبت، بپذیرد و وارد گاهشمار کند که تقریبا پذیرفته است؛ یعنی این‌که هم مسوولان و هم رسانه ملی مکررا در این خصوص بحث می‌کنند و نیروهای انتظامی و متولیان امور درمانی نیز هر سال برنامه‌های ویژه‌ای در این خصوص اجرا می‌کنند. در اکثر گاهشمارها نیز چهارشنبه‌سوری درج می‌شود؛ یعنی به‌واقع، همه اعم از مردم و مسوولان، چنین مناسبتی را به رسمیت شناخته‌اند. البته اگر منظورتان از به‌رسمیت شناختن چهارشنبه‌سوری به معنی ادای احترام نسبت به چنین آیینی است که بحث دیگری است و باید راجع به آن مفصلا صحبت کنیم. من فکر می‌کنم که به‌جای بحث راجع به پذیرش یا نپذیرفتن حکومت، باید مردم خود منطقی به چنین قضایایی نگاه کنند و به‌دور از تعصب‌های خشک، آنچه را که با عقل و خرد ایرانی سازگار است، انجام دهند. خب، البته حکومت هم باید ضمن پذیرش اصل این آیین، برای هدایت و برگزاری صحیح و بدون آسیب آن اقدام کند. 

چگونه می‌توان به نسل جوان قبولاند که جشن چهارشنبه‌سوری با فشفشه و ترقه‌بازی سنخیتی ندارد و این گونه تفریحات خطرناک در آن راهی ندارد؟ و چگونه می‌توان آنها را به مهر آورد که این اقدامات خطرناک نه تنها سلامت جسم و جان خود و دیگران را تهدید می‌کند، بلکه شکل اولیه این آیین را به انحطاط کشانده است؟
من معتقدم که کار فرهنگی بر هر اقدامی ارجح است. گرچه تحول فرهنگی تدریجی است و یکباره اتفاق نمی‌افتد، با این‌حال، می‌توان در قالب برنامه‌های کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت بهره‌برداری از پدیده‌ها را منطقی و معقول کرد. به‌طور مثال، می‌توان از عموم نخبگان، اعم از نخبه‌های علمی، ورزشی و... که به‌عنوان الگو، مورد توجه جوانان و نوجوانان هستند و عموما مردم به آنان اقتدا می‌کنند، برای بهره‌برداری از چهارشنبه‌سوری استفاده کرد، یعنی نظر و دیدگاه منطقی نخبگان را از طریق مختلف به اطلاع مردم به‌خصوص جوانان و نوجوانان رساند. ضمن این‌که انعکاس هنرمندانه و غیرمستقیم آسیب‌های آتش‌بازی و ترقه‌بازی و... نیز می‌تواند در هدایت و مدیریت مساله موثر باشد.

راهکار شما برای برچیدن این ناهنجاری‌ها در چهارشنبه‌سوری چیست؟
باز هم تکرار می‌کنم که مهم‌ترین راهکار، فعالیت فرهنگی است. از این رو جهت دادن و مدیریت کردن فعالیت‌های جوانان و نوجوانان مهم‌ترین و موثرترین شیوه است. مخالفت مستقیم و سرزنش کردن، نه تنها مشکلی را حل نخواهد کرد، بلکه باعث حریص شدن مردم نسبت به آن می‌شود. مردم و به‌ویژه جوانان به دستور العمل و بخشنامه روی خوش نشان نمی‌دهند؛ یعنی نمی‌توان با تهدید و تعقیب حرف از آسیب جلوگیری کرد. بلکه باید به مرور با فعالیت فرهنگی و زیربنایی، پایه‌ای و زیربنایی نتیجه گرفت.

سخن پایانی؟
حرف آخر این‌که ما ایرانیان همواره خردمند و خردورز بوده‌ایم و انتظار می‌رود که تمام پندار، گفتار و کردارمان نیک و نیکو باشد، پس آداب نکوهیده و کردار ناشایست که هم به خود ما و هم به دیگران آسیب می‌رساند، شایسته ایران و ایرانی نخواهد بود.
در پایان لازم به ذکر است که بیاییم دست به دست هم دهیم و جشن چهارشنبه‌سوری را محفلی برای نوع‌دوستی و مهرورزیدن قرار بدهیم تا دیگر شاهد اتفاقات تلخ و سوختگی‌های شدید و جان باختن عزیزانمان بر اثر تفریحات اشتباه در این روز نباشیم.

نام:
ایمیل:
* نظر: