سیامک برازجانی:
در آستانه نوروز بامداد جنوب نهصدمین شماره خود را روی دکههای روزنامه فروشی قرار داد. این اتفاق بسیار فرخنده است. از روزی که کریم جعفری را در کافه آبرنگ دیدم تا امروز بیش از سه سال گذشته. پیش از شمارههای خوب بامداد و آموزش روزنامهنگاران بامدادی تا امروز که آنها هر یک در قامت یک سردبیر میتوانند به فرهنگ بوشهر کمک کنند بیش از سه سال میگذرد. این اتفاق بسیار فرخنده است. بامداد جنوب –با انتقادات فراوانی که به آن دارم- یک آرزوی دیرینه را برای بوشهریها برآورده کرد. بامداد افق دید روزنامهنگاری آماتور بوشهر را به سمت حرفهای بودن و حرفهای شدن تغییر داد و نمی توان این حقیقت را منکر شد که سرچشمه روزنامهنگاری حرفهای بوشهر «بامداد جنوب» است.
کریم جعفری عزیز کسانی را به روزنامه آورد و از آنها خبرنگار و روزنامهنگار ساخت که هیچگونه سابقه روزنامهنویسی و روزنامهنگاری نداشتند. از آن تعداد عدهای رفتند و عدهای دیگر به این جمع عزیز و فرهیخته اضافه شدند. رفتن آنها از این منظر خوب است که آن رفتگان ارجمند نیز هر یک بخشی از کار حرفهای خبرنگاری را در جایی دیگر پی گرفتند. از این منظر بامداد جنوب مادر روزنامهنگاری حرفهای بوشهر است.
ستونهای صفحه آخر بامداد به غایت خواندنی هستند. صفحه ادب و هنر آن بینظیر است. بهشخصه باور نمیکردم که از فضای فرهنگ، ادب و هنر استان بتوان روزی یک صفحه مطلب خواندنی منتشر کرد. با خواندن این صفحه میبینیم و میدانیم که فرهنگیان استان یک جامعه بسیار بزرگ و پویا هستند.
سرمقالههای بامداد در طول تاریخ 20 ساله نشر نشریات بوشهر بینظیر است. به خصوص وقتی به اعراب یا دیپلماسی ایرانی میپردازد. تیترها و عکسهای بامداد را میتوان بیش از سایر مطالب دوست داشت و...
اما با این همه، ای کاش بامداد در این ایام ارجمند و این فضای خوب و کیفیت عالی خود را یک سمت منازعات درون استان قرار نمیداد. این منازعات برای مجموعه بامداد نه سودی داشت و نه فضا را تغییر داد فقط هزینههای زیادی بر دوش آنها انداخت. هزینههایی که باید برای چیزها و کارهای بزرگتر از فلان شهردار یا بخشدار یا فرماندار یک شهرستان کوچک هزینه میشد.
مجموعه بامداد در این رابطه راه را درست برنگزید. یکبار به شوخی به یکی از دوستان گفتم هر وقت خواستی بدانی که چه کسی سمت خواهد گرفت حتما بامداد را بخوان آن فردی که بیش از دیگران بد نشان داده میشود، حتما به نوایی خواهد رسید.
کریم جعفری بابت نشر حقایق و کلمه، بارها به دادگاه رفت اما باز نایستاد. استوار ماند و راهش را تغییر نداد. این مهم نشان از حضور کوه بلندقامتی در استان دارد که میتوان به دوستی با او افتخار کرد.