بامداد جنوب- هدی خرمآبادی:
تلاش سازمانهای مردمنهاد در راستای وظایف دولتیها بر هیچکس پوشیده نیست و البته که کار بی مزد و داوطلبانه را در ایران کسی قدر نمینهد. تاریخ شواهد بسیاری از این بیقدریها دارد و نیازی به اطناب و تفصیل نیست. بهترین نیروهای سازمانهای مردمنهاد در همین دوره به حاشیه رانده شدند و کسی نیز نخواست یا نتوانست این موضوع را چندان که باید و شاید پیگیری کند. دولتیها هر گاه که به سازمانهای مردمنهاد نیاز دارند تا با پررنگ کردن فعالیتها و ارسال تصاویر و عکسهایشان به کشور، رزومه خود را تکمیل کنند. آری! فعالیتهای داوطلبانه سمنها رزومه مدیران و مسوولان شده است! و هر گاه که یکی از فعالان اجتماعی به کاستی و معضلی در جامعه که تبعات آن گریبانگیر همهکس-شهروندان و مدیران- میشود اعتراضی میکنند، با انواع توهینها و گاه تهمتها مواجه میشوند. گاه شنیده شده که فلان مدیر گفته است این فعال اجتماعی به دنبال گرفتن امتیازی بود و چون با او همکاری نکردیم دست به انتقاد زده است و در کمال تعجب و ناباوری همه باور میکنند و حاضر نیستند آن روی سکه را ببینند.
روز گذشته در صفحه اینستاگرام مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری استان بوشهر، تصویری به اشتراک گذاشته شد که نگارنده را بر آن داشت گزارشی در این باره تهیه کند. تصویر متعلق به دره لیر در سیراف و دستکاریهای بشر در این دره تاریخی بود که فقط اندوه و حسرت به دنبال داشت و عمق جهالت انسانها را در عصر تکنولوژی و دانش نشان میداد. جای بسی تقدیر و تشکر دارد که سهیل مهاجری در صفحه شخصی اینستاگرامش به اطلاعرسانی درباره این معضل پرداخته است. مهاجری پیش از این نیز درباره فعالیتهای اجتماعی نفت و وظایف منابع طبیعی و توسعه فضای سبز هشدار و تاکید کرده بود و همواره سعی در همراهی سازمانهای مردمنهاد دارد اما مطلبی که زیر این تصویر گذاشته شده بود، حق مطلب را به هیچ وجه ادا نمیکرد. در توضیح تصاویر مربوط به دره لیر نوشته شده بود: «فاجعه در دره لیر، چرا سازمانهای مردمنهاد از دستکاریهای غیر علمی در سیراف به شکلهای (درختکاری، ایجاد پارک، دیوار حفاظتی درون دره لیر، ایجاد سد در این دره و ساخت موتورخانه) ممانعت به عمل نیاوردهاند؟ هر چند اطلاعرسانی این شهروند در خور ستایش و نشان از بیداری و هوشیاری وی است اما آیا تیر را خطا نشانه نرفته است؟! سازمانهای مردمنهاد زباله جمعآوری کنند، مشغول آموزش تفکیک زباله شوند، درخت بکارند، به فرهنگ ترافیک کمک کنند، دست نیازمندان را بگیرند، به جامعه معلولان و بیماران کمک کنند و یا ... !!!!
برای بررسی این مساله با سهیل مهاجری گفتوگو کردیم و نظر او را در این باره جویا شدیم. وی با بیان اینکه من به عنوان یک شهروند و علاقهمند به آثار باستانی و منابع طبیعی، در ایام نوروز بازدیدی از دره لیر داشتم که با محوطهسازی در این دره مواجه شدم و به نظرم رسید که سازمانهای مردمنهاد با وجود همه ناملایمات و سختیها باید محکمتر ادامه دهند و بدانند که ما قدردان زحمات آنها بوده و هستیم و اینکه مدیر یا مسوولی غفلت یا بیتوجهی کرده نباید مانعی برای توقف فعالیت و اهداف والای سمنها شود، گفت: این مساله هیچ ارتباطی به منابع طبیعی ندارد، از همین رو از دایره اختیارات ما خارج است که بخواهیم ورود کنیم و من صرفا به عنوان یک شهروند سخنم این است که طرحهای بدون مطالعه آسیبهای دوچندان و هزینههای مضاعفی دارد. این امر پاسخگویی و پیگیری متولیان و دستاندرکاران این گونه طرحها را میطلبد که آیا محوطهسازی در این دره با مطالعه علمی و کارشناسانه بوده یا خیر.
در ادامه با رئیس سازمانهای مردمنهاد استان بوشهر گفتوگو کردیم. حیدر حکمتشعار در گفتوگو با بامداد جنوب با بیان اینکه سازمانهای مردمنهاد با تعریف دقیق، جامع و چارچوبهای مشخص فعالیت میکنند، گفت: سمنها با هزینههای شخصی و بدون هیچگونه وابستگی به دولتیها، بخشی از وظایف دولتیها را ساماندهی میکنند و در این بین گاه بیمهریهایی نیز وجود دارد. سازمانهای مردمنهاد بخشی از رزومه کاری مدیران را هم تکمیل میکنند. هر چند در قانون به سمنها اجازه مکتوب کردن شکایات و ارسال آنها به بازرسی نیز داده شده اما وقتی دو ارگان و نهاد با یکدیگر توافق میکنند، چه کاری از دست سمنها برمیآید؟ سازمانهای مردمنهاد بیشتر از حد توانشان به میدان آمدهاند.
یک منبع موثق در گفتوگو با بامداد جنوب از تفاهمنامه 15 ساله میان شهرداری سیراف و ادارهکل میراث فرهنگی استان سخن گفت! و اینکه یکی از مفاد این تفاهمنامه «ساماندهی دره لیر» بوده! آیا معنای «ساماندهی»، تخریب و ساخت و ساز روی تپههای باستانی است؟! حال باید پرسید درختکاری درست در وسط دره تاریخی لیر چه مفهومی دارد؟ و با این گونه اقدامات مخرب و ناشیانه به گردشگران تاریخی و آثار باستانی که خود هوشیار و مطلع هستند چه توضیحی در این باره داده میشود؟ ناگفته نماند که پیش از نوروز فعالیت نهاد یادشده در مجاورت سازههای آبی با اعتراض نیروهای مردمی سیراف متوقف شد.
دره لیره یکی از مکانهای تاریخی بندر سیراف است که در دل خود باقیماندههای تاریخی متعددی از جمله غار، استودان، دخمه، آبانبار و سازههای آبی دارد و اینک متفکران توسعه و پیشرفت تیشه به دست به جان این دره تاریخی و باستانی افتادهاند و چیزی نمانده که طبل رسواییشان از بام بیفتد. مگر نه این است که همه از «توسعه پایدار» دم میزنند و دستکم همه تعریف آن را میدانند، پس چرا در عمل توسعهای دیده نمیشود و بشر با دستهایش نابودگر خود شده است؟ این توسعه ره به ناکجاآباد دارد و بس.