bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۱۳۱۲
تاریخ انتشار: ۴۱ : ۱۵ - ۱۹ فروردين ۱۳۹۷
زهرا فردشاد در گفت‌وگو با بامداد جنوب:
زهرا فردشاد فعالیت هنری‌اش را در سال 1376 با گویندگی رادیو و تلویزیون مرکز فارس آغاز کرد. وی هفت سال بعد به نویسندگی نمایشنامه‌های رادیویی و فیلمنامه‌نویسی انیمیشن روی آورد و چندین داستان کوتاه بزرگسال هم نوشت..
بامداد جنوب- وندیداد امین:
زهرا فردشاد فعالیت هنری‌اش را در سال 1376 با گویندگی رادیو و تلویزیون مرکز فارس آغاز کرد. وی هفت سال بعد به نویسندگی نمایشنامه‌های رادیویی و فیلمنامه‌نویسی انیمیشن روی آورد و چندین داستان کوتاه بزرگسال هم نوشت، همچنین در دو مجموعه مستند ایران‌شناسی برای شبکه‌های استانی به‌عنوان منشی صحنه حضور داشت. فردشاد از سال 83 فعالیت خود را در عرصه نویسندگی کودک و نوجوان آغاز کرد و اکنون 13 سال است که از اعضای اصلی انجمن داستان انگشت جادویی کودک و نوجوانان شیراز به‌شمار می‌رود. 

اولین موفقیت نویسندگی‌اش برگزیده شدن داستان «سارا» در دومین کنگره سراسری ادبی «رها» در سال 1385 بود. کسب عنوان شایسته تقدیر دومین کنگره ادبی سراسری داستان کوتاه دانشگاه شیراز برای داستان «مار پا پتی» در سال 1391 موفقیت بعدی او بود. فردشاد تقدیری جشنواره بسیج هنرمندان شیراز را برای داستان «به‌دنبال کره قاطر» در سال 91 و برگزیده جشنواره کشوری پیوند اعضا (جشن نفس) برای داستان «جوجیغ جوجه چیه؟» در سال 91 در کارنامه ادبی خود ثبت کرده است. از دیگر موفقیت‌های وی می‌توان به کسب عنوان شایسته تقدیر جشنواره داستان کوتاه «متیل» برای داستان «عینک» در اردیبهشت 92 و عنوان برتر جشنواره بین‌المللی جایزه ادبی تسنیم در بهمن‌ماه 92 برای رمان نگهبان «باغ‌وحش»، مقام اول بخش کتاب‌های چاپ‌شده در جشنواره داستان ملی کودک و نوجوان شیراز در سال 95 برای کتاب «متولد محله سه انگشتی‌ها»، نفر سوم جشنواره قلم نوجوان اصفهان در تابستان 95 برای دو داستان «ربان سفید» و «غول قندان»و... اشاره کرد. شایان ذکر است که «مدرسه مردودی‌ها»ی او جزء 10 رمان منتخب جشنواره «پرنده آبی» در سال 94 شد.

زهرا فردشاد یکی از 10 برگزیده نهایی کارگاه کتاب تصویری جشنواره سپیدار برای کتاب «خاطرات یک روباه» در سال 96 است. در کارنامه‌ ادبی وی می‌توان داوری جشنواره کشوری داستان کودک و نوجوان انگشت جادویی شیراز در سال 93 و 94 و 96، داور بازبین جشنواره منطقه‌ای داستان کودک و نوجوان شیراز در بهار 94 و داور نهایی جشنواره عصای سفید جادویی در آذر 95 را دید. از این نویسنده تاکنون چهار کتاب به چاپ رسیده است که هرکدام موفق به دریافت افتخاراتی شده است؛ از جمله رمان «متولد محله سه انگشتی‌ها» از نشر ققنوس (آفرینگان) موفق به دریافت سه ستاره از شورای کتاب کودک شد. همچنین این اثر پیش از چاپ هم جایزه اول جشن نفس را در سال 91 دریافت کرده است. مقام اول در بخش کتاب‌های چاپ‌شده در جشنواره کشوری ادبیات کودک و نوجوان شیراز در 1395 و راه یافتن به مرحله دوم جشنواره بچه‌های آبی علمی فرهنگی از دیگر موفقیت‌های این کتاب است. کتاب دوم زهرا فردشاد با عنوان «مار پا پتی» از انتشارات سروش موفق به دریافت دو ستاره از شورای کتاب کودک و سه لاک‌پشت پرنده شد. این در حالی است که پیش از چاپ هم در جشنواره دانشگاه شیراز تقدیر شده بود. دریافت چهار ستاره از شورای کتاب کودک در سال 95 و چهار لاک‌پشت پرنده در سال 96، نامزد نهایی جشنواره کتاب رشد و معرفی‌شده در نمایشگاه کتاب مونیخ از افتخارات رمان «ایلا نگهبان باغ‌وحش» وی از نشر هوپا است. آخرین کتاب چاپی زهرا فردشاد رمان «کوچه قهر و آشتی» (چاپ مهرماه سال 96) به همت انتشارات به نشر است. این نویسنده در حال حاضر چهار کتاب دیگر در دست چاپ دارد که از دو تا از آنها در نمایشگاه کتاب اردیبهشت 97 تهران رونمایی خواهد شد. این دو کتاب شامل رمان «مدرسه مردودی‌ها» (انتشارات پیدایش» و کتاب «خاطرات یک روباه» (انتشارات فنی ایران) می‌شود. دو کتاب دیگر هم جلد دوم و سوم «ایلا نگهبان باغ‌وحش» از نشر هوپا است که با نام‌های «ایلا و جاسوس نیمه‌شب» و «ایلا، شکارچی مارها» به ناشر سپرده ‌شده است. با زهرا فردشاد گفت‌وگویی راجع به ادبیات و فعالیت‌هایش صورت داده‌ایم که در ادامه می‌آید.

گفت‌وگویمان را با این پرسش کلیدی آغاز می‌کنم که اصل روایتگری در ادبیات کودک و نوجوان، چه نقاط اشتراکات و تفاوت‌هایی با ادبیات بزرگسالان دارد؟
ادبیات کودک امروز بر شانه ادبیات کهن و افسانه‌های قومی و حکایت‌ها استوار است. البته با آن شیوه تفاوت‌هایی پیداکرده است اما به‌دلیل نوع مخاطب نتوانسته پیچیدگی‌های ادبیات مدرن و پسامدرن بزرگسال را به‌کار بگیرد. در ادبیات کودک به‌ندرت از روایت دوم ‌شخص استفاده می‌شود. انتخاب موضوع، نوع روایت، پی‌رنگ، چگونگی مطرح کردن و پیشبرد داستان، انتخاب واژه‌ها و کلمات، تعداد کلمات به‌کار رفته در یک جمله، محتوای روایت و شکل گفتمان آن از پیچیدگی‌های کمتری نسبت به ادبیات بزرگسال برخوردار است و نکته خیلی مهمی که همیشه وجود دارد، اختلاف سن و دیدگاه نویسنده با مخاطب است که به‌خصوص در روایت اول‌شخص بی‌تاثیر نیست. ما تنها می‌توانیم یک داستان لذت‌بخش را با یک روایت خطی با همان شگردهای بزرگسال؛ یعنی برگشت به گذشته و رفتن به آینده اما با ساختاری ساده‌تر و از نظر زمانی کوتاه‌تر بنویسیم و نهایت تلاشمان را بکنیم تا از زاویه دید بزرگ‌سالمان فاصله بگیریم و به رخدادهای داستان از منظر یک کودک بنگریم که البته پایان‌بندی‌اش نه مانند افسانه‌ها خوشایند و نه مانند ادبیات بزرگسال، باز باشد. بلکه دریچه‌ای را برای تفکر بیشتر کودک باز کند.

اساسا ادبیات کودک و نوجوان در حال حاضر، از نظر کمی و کیفی در چه وضعیتی است؟ آیا این سنخ از ادبیات، توانسته با اقتضائات زمانه خودش همسو شود؟
با توجه به نویسندگان خوب داخلی و خارجی و کتاب‌های درخور توجهی که هر سال به چاپ می‌رسد و نقدهایی که پا را فراتر از روش‌های کلاسیک گذاشته و جنبه آکادمیک پیداکرده، به نظرم ادبیات کودک جایگاه خوبی دارد.

شما چه تمهیداتی را برای جذب کودکان و نوجوانان به عرصه کتابخوانی پیش‌گرفته‌اید؟ با توجه به این‌که جاذبه‌های فراوان دیگری همزمان در دسترس است!
 هرچند نویسنده تنها با بهتر نوشتن می‌تواند در جذب مخاطب موثر باشد اما ناشر که متولی چاپ و فروش کتاب اوست، باید با طراحی زیبای جلد، تصویرگری مناسب و به کار بردن تمهیدات مناسب و به‌روز، از جمله تبلیغ، کودکان را به خواندن و خرید ترغیب کند. به‌نظرم در کشور ما موانع بسیاری از جمله مدیران ناآگاه و ناکارآمد، قوانین دست ‌و پاگیر، آموزش‌ و پرورش سنتی و کلاسیک، والدین آموزش‌مدار، سد راه مطالعه کودکان هستند. در سال گذشته با توافقی که بهزیستی و آموزش‌ و پرورش ناحیه 4 شیراز کرده بودند، به همراه خانم کیان‌بخت از نویسندگان «انگشت جادویی» چندین ماه به یکی از مدارس جنوب شهر شیراز مراجعه کردیم و در ساعاتی که معلم‌های تقلیلی در کلاس نبودند، در کلاس‌ها حاضر شدیم و دانش‌آموزان محروم ابتدایی را با معیارهای انتخاب کتاب، ناشر و نویسندگان خوب داخلی و خارجی آشنا کردیم و طرح خانم فروتن و مزارعی یعنی ساخت قلک خرید کتاب با مواد بازیافتی را اجرائی کردیم. به این امید که با همکاری مدیر مدرسه برایشان نمایشگاهی برگزار کنیم و کتاب‌های معرفی‌شده در کلاس‌ها را در اختیارشان قرار دهیم. با کتابفروشی هم هماهنگ کردیم تا کتاب‌ها را بدون چشمداشت سود با تخفیف خوبی در اختیار کودکان قرار دهد. من هم نزدیک چهارصد جلد کتاب «مارِ پاپتی» خودم را برای هدیه به کودکان تهیه کردم. مدیر با بهانه‌های مختلف با ما همکاری نکرد و پنهان از ما نمایشگاهی در مدرسه گذاشت و دو کارتن کتاب «سک سک» عرضه کرد. البته من با همین هدف به سه مدرسه دیگر در ناحیه 2 مراجعه کردم و تنها با استقبال مدیر مدرسه دخترم 17 شهریور طرح ساخت قلک خرید کتاب با مواد بازیافتی را اجرا و عملی کردیم که با استقبال بی‌نظیری از جانب کودکان همراه بود. اینجاست که می‌گویم بستر وسیع فرهنگی برای این مهم باید فراهم شود. چنانچه در کشورهای پیشرفته دنیا جاذبه‌های فراوان‌تری برای کودکان مهیاست اما چون بستر مطالعه فراهم ‌شده، آمار و ارقام ساعات مطالعه آنها آنقدر بالاتر از ماست. از دیگر فعالیت‌های من در قالب کار گروهی برگزاری هرساله جشنواره ادبیات کودک و نوجوان انگشت جادویی است که با رویکرد حمایت و تشویق نوقلمان چهار سالی است که برگزار می‌شود.

دقیقا چه شاخصه‌هایی برای شناخت و فهم صحیح و اصولی از ادبیات کودک و نوجوان می‌توان سراغ گرفت؟
 اصلی‌ترین شاخصه جدی گرفتن مخاطب این نوع ادبیات است. باید آشنایی کافی با خصوصیات و روحیات و زبان کودک داشت. دومین شاخصه، اصل لذت‌بخشی ادبیات است که باید بر جنبه آموزش بچربد تا ادبیات کودک را برای مخاطب خود قابل‌ قبول کند.
با توجه به این‌که خود شما به‌عنوان یک نویسنده بزرگسال، در حوزه کودک و نوجوان قلم می‌زنید، بگویید که چگونه می‌توان هنجارهای بسامان زیست خود را از طریق ادبیات به کودکان انتقال داد؟
 البته سال‌هاست که نویسندگی بزرگسال را کاملا کنار گذاشته‌ام. به نظرم اگر نویسنده کودک بدون جانب‌داری یا مستقیم‌گویی روایتی را با درون‌مایه‌های ارزشمند انسانی در اختیار مخاطبش قرار بدهد و راه تفکر و قضاوت را بگشاید در انتقال هنجارها موفق‌تر خواهد بود... .

یکی از شاخصه‌های فرهنگ ما تکثر و تلون قومی و زبانی است. آیا شما صبغه‌های بومی را در آثارتان مراعات کرده‌اید؟
 بله کاملا. رمان کوچه «قهر و آشتی» کاملا بومی مردم شیراز و در بعضی دیالوگ‌ها لهجه‌ها شیرازی است. رمان «ایلا نگهبان باغ‌وحش »هم فرهنگ و لهجه و آداب ‌و رسوم مردم جنوب کشور را دارد. حتی در رمان «مدرسه مردودی‌ها» هم که در کشور «خل ملنگ‌ستان» در حال اتفاق است، کودکانی از همه نژادهای دنیا حتی ایران وجود دارند.

عده‌ای بر این عقیده‌اند که قصه‌های شفاهی پیش‌زمینه داستان‌های مکتوب هستند. شما با این نظر بر سر مهرید؟
 بله در پاسخ سوال اول مفصلا توضیح دادم.

با چه مکانیسم‌هایی می‌توان نقد ادبی را به عرصه کودک و نوجوان تزریق کرد؟
 از زمانی که ادبیات کودک در قالب رشته دانشگاهی به‌صورت یک تخصص در نظر گرفته‌شده دانشگاهیان به‌خصوص دانشگاه شیراز به‌طور حرفه‌ای اقدام به بررسی و نقد آثار کودک کرده‌اند، ضمن این‌که در شرایط غیر آکادمیک هم کارگروه‌های شورای کتاب کودک و کارشناسان و منتقدان تجربی از سال‌های خیلی دور به بررسی و نقد آثار کودک و نوجوان پرداخته‌اند. در پنج یا شش سال اخیر هم‌ گروه لاک‌پشت پرنده به این جرگه پیوسته است.

کدام‌یک از آثار شما بیشتر موردپسند مخاطبان قرار گرفت؟ به نظر شما دلیلش چه بوده است؟
 «ایلا نگهبان باغ‌وحش» چند ماه پس از اولین عرضه به مخاطب به چاپ دوم رسید. بخش فروش انتشارات هوپا خیلی حرفه‌ای و قدرتمند عمل می‌کند و کتاب را به شیوه‌های مختلف به مخاطب معرفی و عرضه می‌کند. این اقبالی بود که نصیب «متولد محله سه انگشتی‌ها» که در آفرینگان یعنی بخش کودک انتشارات ققنوس به چاپ رسید، نشد. با توجه به امتیاز خوبی که از شورا گرفت. از سال 82 تاکنون من حتی این کتاب را در نمایشگاه کتاب شیراز هم ندیدم.
نقش ترجمه‌های ادبی را در این حوزه چگونه ارزیابی می‌کنید؟
ترجمه‌های کتاب‌های ادبی می‌تواند برای ارتقای فهم، درک و سلیقه مخاطب مفید باشد اما از سویی با توجه به رعایت نکردن قانون کپی‌رایت در ایران، ناشران را به نویسندگان داخلی و پرداخت حق تالیف بی‌نیاز می‌کند.

از بازار نشر، عرضه و تقاضا رضایت دارید؟ وظایف کانون پرورش فکری کودک و نوجوان را در این‌باره، راهگشا دیده‌اید؟
 خیر به‌جز یک موردی که مطرح کردم، از دیگر نشرهایی که تاکنون همکاری داشتم، راضی نیستم. کتاب «مار پا پتی» من با توجه به قیمت ناچیز پشت جلد اصلا عرضه مناسبی نداشت و انتشارات سروش علاوه بر این‌که پنج سال بعد از قرارداد کتاب را چاپ کرد. از سال 92 تاکنون هنوز برای چاپ دوم کتاب اقدام نکرده است. «متولد محله سه انگشتی‌ها» از تصویرگری بسیار بدی برخوردار است و تصویر جلد مخاطب را جلب نمی‌کند. علاوه بر این‌که عرضه خیلی بدی داشت. در رابطه با بخش دوم سوال شما باید بگویم، اگر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان متولی این کار بوده، عدم نداشتن اکثر نویسندگان دال بر ناکارآمدی این متولی است. لازم شد بگویم «ایلا نگهبان باغ‌وحش» را اول به انتشارات کانون سپردم، بعد از گذشت هفت ماه کتاب را مشروط پذیرفتند. موارد خواسته‌ شده را که جزئی بود، اصلاح کردم و دوباره برگرداندم اما بعد از کارشناسی دوباره که چندین ماه زمان برد، دوباره برگرداندند و برایم نوشتند که کارشناسان تشخیص دادند این داستان رمان کودک نیست و این‌طور شد که رمان ایلا، با یک دلیل غیرمنطقی برای چاپ پذیرفته نشد. همین رمانی که الان جزء کتاب‌های تقدیری سال 95 شورای کتاب کودک است.

از میان نویسندگان ادبیات کودک و نوجوان معاصر ایرانی و غیر ایرانی، کار کدام‌یک را بیشتر می‌پسندید؟
از خارجی‌ها رول دال را بیشتر می‌پسندم. ایرانی‌ها هم تعدادی از کتاب‌های سیدنوید سیدعلی‌اکبر، الهام مزارعی، فاطمه فروتن، محمدرضا شمس، مهدی رجبی، اعظم سبحانیان و فرهاد حسن‌زاده.

چه توصیه و پیشنهادی به نوجویان و تازه‌واردهای عرصه ادبیات کودک و نوجوان دارید؟
قدم در راه هنر بدون عشق‌ورزی غیرممکن است. باید آنقدر عاشق باشند که خواندن و نوشتن را جایگزین هر تفریح دیگری کنند و آنقدر کور از عشق که بابت این جایگزینی چشمداشتی نداشته باشند و آنقدر دیوانه که بعد از شنیدن این حرف‌ها پا به فرار نگذارند.

سخن پایانی؟
 بد نیست ناشران محترم نظر نویسنده‌ها را برای تصویرگری کتاب‌هایشان جویا بشوند، انگار نه‌ انگار نویسنده‌ها خالق اثر بوده‌اند.

نام:
ایمیل:
* نظر: