بامداد جنوب- علی تنگستانی:

پارس جنوبی که از روزهای فوق‌العاده نیم‌فصل اول فاصله گرفته و در 11 هفته اخیر تنها یک برد داشته، امیدوار بود در بازی با فولاد علاوه بر انتقام شکست دور رفت که نخستین باخت فصل آنها را رقم زد، با کسب برتری به جمع مدعیان کسب سهمیه آسیایی بازگردد ولی جدال آنها مقابل سرخ‌پوشان خوزستان در پایان 90 دقیقه بدون گل به پایان رسید و این دو تیم همسایه جدول فقط به یک امتیاز که خیلی به کارشان نمی‌آید، دست پیدا کردند. این اتفاق آنها را از کسب سهمیه آسیایی دور کرد و تقریبا باید گفت که دیگر این تیم در جمع مدعیان حضور ندارد. ناگفته نماند که پارس جنوبی در این هفته‌ها خیلی ناامیدکننده ظاهر شده بود و اگر نتایج درخشان نیم فصل اول این تیم را کنار بگذاریم، الان پارس در رقابت برای ماندن یا نماندن در لیگ برتر کشورمان بود.

حال اگر به بازی این دو تیم نگاهی بیندازیم متوجه می‌شویم که پارس جنوبی مطابق بازی‌های گذشته خود با یک برنامه تکراری وارد زمین شد و فولاد خوزستان هم مانند دیگر تیم‌های لیگ برتر از آنجایی که به‌خوبی راه مقابله با برنامه‌های تاکتیکی جمی‌ها را یاد گرفته بودند، فضاها را به‌خوبی بستند. نیمه اول دیدار پارس جنوبی و فولاد خوزستان از نظر خلق موقعیت بسیار سرد دنبال شد و دو تیم حتی نتوانستند یک موقعیت نصفه و نیمه روی دروازه ها ایجاد کنند تا با تساوی بدون گل به رختکن بروند. نیمه دوم اگرچه فولاد خوزستان برتری مالکیتی نسبت به پارس جنوبی داشت اما خطر آنچنانی روی دروازه‌ها ایجاد نشد و یکی از بی‌روح‌ترین و سردترین تساوی‌های صفر، صفر فصل جاری لیگ برتر رقم خورد.

پارسی که در ابتدای فصل در بازی‌های خانگی با اختلاف برنده می‌شد، حالا وارد بحرانی شده است که حتی در بازی‌های خانگی هم گل نمی‌زند. تیمی که در نیم فصل اول رقابت‌ها توانسته بود 23 گل بزند، در نیم فصل دوم آمار عجیبی از خود به نمایش گذاشت و با زدن فقط شش گل در رده پانزدهم از نظر گلزنی قرار گرفته است. مهاجمان این تیم در بازی‌های نیم فصل دوم بازی‌های بسیار بدی از خود به نمایش گذاشته‌اند و جدا از این مساله، بازی‌سازهای این تیم هم در بیشتر بازی‌ها از جریان مسابقه خارج شده بودند و عملا نمی‌توانستند موقعیت‌سازی کنند. مساله‌ای دیگری که در نیم فصل دوم این تیم را گرفتار خود کرده است، پیروز نشدن است. تیمی که در نیم فصل اول مسابقات هشت پیروزی به‌دست آورده بود در نیم فصل دوم فقط یک‌بار پیروز شده است که این یک آمار بسیار بد است. 

در گزارش‌های مختلف، بارها تاکید کرده بودیم که راه و روش پارس جنوبی برای گلزنی به حریفان لو رفته و تیم‌ها دیگر می‌دانند به چه شکلی مقابل پارس بازی کنند ولی آقای تارتار تا این هفته از مسابقات روش خود را تغییر نداد و شاید همین مساله باعث شده است که پارس جنوبی نتواند در نیم فصل دوم مسابقات نتایج مطلوبی کسب کند. تفاوت نتایج پارس در نیم فصل اول و دوم همه را به فکر فرو برده است که چه چیزی باعث این اتفاقات شده است. جواب این سوال را فقط آقای تارتار باید بدهد. به هر حال او همه کاره تیم است و تمام تاکتیک‌های تیم را او انتخاب می‌کند. نقد بعدی که به آقای تارتار وارد است این است که او در بازی‌های که نتیجه نمی‌گیرد بیشتر از این‌که به مباحث تاکتیکی تیمش بپردازد، به داور بازی اشاره می‌کند. مساله‌ای که بارها در این صفحه به آن اشاره کرده‌ام و این سخنان را نوعی فرار رو به جلو دانستم. هر مربی حق دارد به داور بازی اعتراض کند ولی متاسفانه آقای تارتار در بیشتر بازی‌های این فصل به داور بازی اعتراض کرده است و به‌نوعی داور را مسوول نتیجه نگرفتن تیمش می‌داند. منکر این نمی‌شویم که داوران در بعضی از بازی‌های پارس اشتباه کرده‌اند ولی واقعیت این است که همه‌چیز به آنها برنمی‌گردد. 

نکته دیگری که به آن می‌پردازیم انگیزه کم بازیکنان پارس است. مهدی تارتار در نشست خبری خود بعد از بازی با فولاد تاکید که از بازیکنان باانگیزه تیمش استفاده کرده ولی واقعیت چیز دیگری است. از نظر من فصل برای بسیاری از بازیکنان پارس جنوبی تمام شده است و آنها دیگر انگیزه‌ای برای ادامه فصل ندارند. پارس جنوبی هر چه داشت در نیم فصل اول رو کرد. بهتر است بگوییم که بازیکنان پارس جنوبی تمام انگیزه خود را برای نیم فصل اول گذاشتند و همین مساله باعث شد که بعد نتیجه نگرفتن در چند بازی ابتدایی نیم فصل دوم، انگیزه بازیکنان به‌شدت کاهش یابد. حالا که گرفتن سهمیه آسیایی دور از گذشته شده است، دیگر انگیزه برای آنها نمانده است. امیدواریم که آقای تارتار راهکاری برای این مساله پیدا کند.

اما در پایان گزارش باز هم به مشکلات مالی باشگاه پارس جنوبی می‌پردازیم. از نظر من نبود برنامه‌های متنوع تاکتیکی باعث شده که پارس جنوبی نتواند در نیم فصل دوم نتیجه لازم را بگیرد ولی نباید از این مساله گذشت که مشکلات مالی تمرکز مربیان و بازیکنان این تیم را به هم ریخته بود. همه‌چیز از نشست خبری تارتار در آخرین هفته نیم فصل اول مسابقات شروع شد. وقتی تارتار از مشکلات باشگاه حرف زد همه خبرنگاران تعجب کردند ولی حرف‌های او راست بود. در لیگ برتر یک مانع بزرگ برای کمک به تیم پارس جنوبی وجود داشت. مجلس‌نشینان عزیز قانونی را مصوب کرده‌اند که وزارت نفت حق هزینه برای ورزش قهرمانی را نداشته باشد و نکته عجیب‌تر این است که ورزش قهرمانی یا حرفه‌ای فقط تیم فوتبال در لیگ برتر تعریف شده است. نمی‌دانیم که این تصمیم به سود ورزش کشورمان است یا خیر ولی این را می‌دانم چنین تصمیمی به ضرر مردم ورزش‌دوست کشورمان است، آن هم هواداران فوتبال‌دوست جنوبی که فوتبال تنها دلخوشی آنها است. در کشور ما راه‌های درآمدزایی باشگاه‌ها که مسدود است و از سویی قوانینی وضع می‌کنیم که هیچ نهادی به فوتبال کمک نکند. امیدواریم راهکاری برای این مساله پیدا شود، چراکه اگر راهکاری پیدا نشود پارس جنوبی همان راهی را خواهد رفت که شاهین بوشهر، نفت مسجد سلیمان، نفت تهران و ... رفتند. لطفا با تنها دلخوشی مردم بازی نکنید.