bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۱۳۵۸
تاریخ انتشار: ۴۸ : ۱۵ - ۲۶ فروردين ۱۳۹۷
یکی از معضلات اساسی که سبب‌ساز بحران‌های ریز و درشتی بوده است پاسخ‌گو نبودن مدیران در حین خدمت و نبود مکانیسمی شفاف برای پاسخ‌گویی پس از دوران حضور در دستگاه‌های کشور و خصوصا شهرداری‌هاست.
علاوه بر آن چرخش معیوب در مدیریت که کماکان در چارچوبی غیر شفاف و بدون در نظر گرفتن شایسته‌سالاری و تخصصگرایی در جریان است روند توسعه را به‌شدت مختل کرده است. همچنین به‌کار نگرفتن مدیران لایق و شایسته در پست‌های تخصصی و برعکس؛ گماردن پست‌های تخصصی به افراد ناتوان و سفارشی که به شکلی رانتی و قارچ‌گونه ارتقا یافته‌اند و حتی در حالتی دیگر هیچگونه تجربه یا تخصص و توانایی مرتبط و حتی غیرمرتبط! نیز ندارند، همه اینها چنان اثر سوء گذاشته است که باعث رکود توسعه و کند شدن سیستم اداری و محقق نشدن خواسته‌های شهروندان می‌شود.

بر اساس اصول مدیریت دو سبک اصلی برای انتخاب یا انتصاب مدیران هر سازمان  وجود دارد؛ 

الف) سبک مبتنی بر تجربه
در این سبک  فرد از بدو شروع به‌کار در سازمان برای احراز شغل مدیریت استخدام شده و ضمنا برای دستیابی به این مقصود افرادی جذب سازمان می‌شوند که دارای تحصیلات در رشته‌های مدیریت با گرایش ویژه آن سازمان باشند. سپس فرد با صبر و حوصله پله‌های ترقی را طی می‌کند و از مدیریت یک واحد کوچک به‌سوی مدیریت کلان سازمان سیر می کند. فقط افرادی می‌توانند مدیریت کلان سازمان را در دست بگیرند که از تجربه کاری بالایی برخوردار باشند؛ این افراد معمولا دوران آخر خدمت خود را سپری می‌کنند و نسبت به سایرکارکنان مسن‌تر هستند. در این سبک مدیر با احتیاط گام برداشته و گام‌های حساب شده و با پیروی از اصول شناخته شده صورت می‌پذیرد. بنابراین انتظار می‌رود برنامه‌های سازمان کمتر با شکست روبه‌رو شوند.

ب) سبک مبتنی بر ریسک
در این سبک همانند سبک قبل بر تحصیلات دانشگاهی تاکید می‌شود اما افرادی در رأس هرم سازمانی قرار می‌گیرند که با ارائه یک نظریه تحول‌گرا در صدد تغییری توسعه‌مدار هستند. این افراد کسانی هستند که با ایده‌ای نو در دانشگاه شاخص شده و به‌عنوان افرادی تحول‌گرا خود را مطرح می‌کنند. به واقع آنها نظریه‌پردازان مدیریت نوین هستند. در این سبک به این افراد اجازه داده می‌شود که نظریات علمی خود را عملی سازند.
 پرواضح است که برخورداری از تجربه و تخصص و داشتن توان ریسک‌پذیری به تناسب و به شکل هم‌زمان از جنبه‌های اساسی مدیریت سازمانی است اما در کمال تاسف شاهد آن هستیم که  انتخاب و انتصاب شهردار آبپخش بر اساس شایستگی و هیچکدام از موارد فوق نبوده و دلایلی دیگر دارد که می‌تواند به‌عنوان یک آفت تلقی شود.

این دلایل را می‌توان: فشار گروه‌های سیاسی، افراد ذی نفوذ، روابط خونی- فامیلی و باندی و ژست‌های فمینیستی و پوپولیستی اولین‌ها؛ اولین بانو و .. دانست. کسانی ‌که این شهر و جاهای مشابه استان را آزمایشگاه آزمون و خطای خود می‌پندارند و سیستم برجای مانده و تحت نفوذ مدیریت کلان استان. آنها که کماکان در انتصابات به همان شیوه و در همان سیستم که مبتنی بر هیچکدام از شاخصه‌های تجربه و تخصص و شایسته سالاری نبوده است، تکیه دارند و کارشان نتیجه‌ای جز افول و عقبگرد و کور شدن چشم‌انداز و افق توسعه همه‌جانبه نخواهد داشت، کما این‌که در گزارش عملکردی که با آب و رنگ بسیار در شبکه‌های اجتماعی و از سوی اعوان و انصار بی‌شمار مجازی و غیر مجازی وی منتشر شده و وظایف روتین و ذاتی و پیش پاافتاده همیشگی شهرداری را نیز جزء آن عملکرد رنگین و سنگین القا کرده است.

 بی‌شک افسوس از دست رفتن زمان و فرصت و پتانسیل پیشرفت و آبادانی، نصیب ناخوشایند شهروندان و فرزندان شهر خواهد بود و بر اساس بند اول این مطلب‌، کسی نیز پاسخگو نخواهد بود!
شاهین نجفی ، دانشجوی دکتری مدیریت رسانه (شهروند آبپخش)

نام:
ایمیل:
* نظر: