bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۱۳۸۹
تاریخ انتشار: ۱۱ : ۲۰ - ۲۸ فروردين ۱۳۹۷
گرانی ارز، صدا روزنامه‌ها را برید؛
روزنامه یکی از رسانه‌های ارتباط جمعی است که شوربختانه این روزها از حال و روز خوبی برخوردار نیست؛ رسانه‌ای که بدون‌شک نقش شگرفی را در اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی ایفا می‌کند اما هر بار عواملی باعث می‌شود نفسش به شماره بیفتد.
نشریات کاغذی و شوکی دوبارهبامداد جنوب- الهام بهروزی:
روزنامه یکی از رسانه‌های ارتباط جمعی است که شوربختانه این روزها از حال و روز خوبی برخوردار نیست؛ رسانه‌ای که بدون‌شک نقش شگرفی را در اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی ایفا می‌کند اما هر بار عواملی باعث می‌شود نفسش به شماره بیفتد. پاییز سال پیش بود که گرانی یکباره کاغذ ادامه حیات مطبوعات و نشریات کاغذی (به‌ویژه نشریات خصوصی) را با مشکل روبه‌رو کرد. هرچند این مشکل با پیگیری حسین انتظامی، معاون سابق امور مطبوعاتی وزارت ارشاد و با ترخیص یک محموله کاغذ از گمرک تا حدی مرتفع شد اما نتوانست جلوی تعطیلی برخی از روزنامه‌ها را بگیرد. به‌هرحال به هر طریقی بود، مدیران مسوول روزنامه‌ها کوشیدند تا رسانه خود را از جوان‌مرگی برهانند و با اتخاذ سیاست‌هایی بجا و متناسب با اقتصاد مقاومتی آن را هر روز منتشر کنند، از این‌رو، این رسانه‌ها تازه داشتند جانی تازه می‌کردند که این‌بار نوسانات بازار ارز باعث شد تا بار دیگر بازار کاغذ با بحران مواجه شود؛ مساله‌ای که به‌‌تنهایی می‌تواند شیرازه یک روزنامه سراسری یا محلی را ویران سازد و شوربختانه سیاست بازدارنده و حمایتی هم برای حفظ حیات این نشریات اندیشیده نشده است؟!!

شاید یکی از امتیازاتی که به حسین انتظامی در دورانی که معاونت مطبوعاتی را برعهده داشت، از سوی اهالی رسانه برای وی برشمرده شد، افزایش صدور مجوز روزنامه در سراسر کشور بود؛ اقدامی که در نگاه نخست تحسین‌برانگیز بود اما با اندکی تامل درمی‌یابیم که افزایش رسانه‌های مکتوب در جامعه‌ای که مردم روزنامه‌خوانی ندارد، نمی‌تواند یک امتیاز محسوب شود، چراکه تلاش تاثیرگذار و کارآمدی در راستای روزنامه‌خوان کردن مردم صورت نگرفت و شوربختانه متولیان این حوزه از ارائه راهکار تاثیرگذاری برای ترغیب مردم به سوی رسانه‌های مکتوب بازماندند. هرچند مدیران مسوول روزنامه‌ها هر کدام به‌سهم خود کوشیدند تا با اتخاذ تصمیم‌های مناسب مخاطبان خویش را بیابند اما این کافی نیست و می‌طلبد دولت نیز در این راستا برنامه‌‌های حمایتی پیش‌بینی کند و رسانه‌های مکتوب را از حق شفاف‌سازی و آگاهی‌بخشی محروم نکند؛ چون یکی از دلایل بی‌رغبتی مردم نسبت به روزنامه‌ها، این است که آنها معتقدند، روزنامه‌ها بیشتر ویترینی برای نمایش کارهای نکرده و شعارهای مسوولان است تا منعکس‌کننده دردها و خواسته‌های بحق مردم.

از این مورد فراتر برویم و به مشکلی (نوسان قیمت ارز) بپردازیم که اگر مرتفع نشود، چه بسا حیات نیمی از روزنامه‌های محلی و سراسری را به خطر خواهد افتاد، چون خبر افزایش تعرفه واردات کاغذ و تحریر روزنامه‌ها به‌دنبال افزایش قیمت ارز، واکنش برخی از روزنامه‌های خصوصی را که پیش‌تر نیز از عرض و طول و تعداد صفحاتشان کم کرده یا کلا از کاغذ به وب کوچ کرده بودند، به‌دنبال داشته است.

افزایش 400 تومانی کاغذ در پی نوسان قیمت ارز
به گزارش ایسنا، در این میان یک واردکننده کاغذ از افزایش ۴۰۰ تومانی کاغذ به‌دنبال افزایش قیمت ارز خبر داد. محمدتقی خوشبین در این‌باره گفت: نوسانات ارز باعث شد تا قیمت فروش کاغذ از ۳۵۷۰ به ۳۹۶۰ تومان افزایش یابد.
این واردکننده کاغذ با بیان این‌که واردات کاغذ انجام شده است، افزود: مشکل واردات کاغذ حل شده اما هنوز وعده اصلی، یعنی تخصیص ارز عملی نشده است. افزایش قیمت ارز در روزهای گذشته باعث شد تا بازار کاغذ با شوک مواجه و باعث ایجاد مشکلاتی شد؛ مشکلاتی که فکر نمی‌کنم برخی از نشریات خصوصی بدون حمایت دولتی توان حل آن را داشته باشند. حل این مشکل به تصمیم وزارت فرهنگ و ارشاد برمی‌گردد که آیا مابه‌التفاوت این افزایش قیمت را به نشریات ضعیف پرداخت می‌کند یا خیر؟!! 

کاغذ در فهرست کالاهای اساسی قرار می‌گیرد
در همین راستا، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شامگاه یکشنبه با انتشار پیامی در صفحه شخصی توئیتر خود، گفته است که با توجه اهمیت دولت به نیاز فرهنگی، کاغذ در فهرست کالاهای اساسی قرار خواهد گرفت.
سیدعباس صالحی در ادامه این پیام آورده است: کاغذ در لیست کالاهای اساسی چون مواد غذایی و دارویی قرار گرفت و از تفاوت ارزی که دولت تامین می‌کند، برخوردار خواهد بود. برای ناشران، نویسندگان و اصحاب مطبوعات، خبر خوشایندی است که دولت نیاز فرهنگی را چونان غذا و دارو برای کشور مهم و اساسی می‌داند.

چنین اظهاراتی از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از نگاه جدی دولت به حل این مساله حکایت دارد اما این‌که این وعده تا چه اندازه به حل مشکل مطبوعات و به‌خصوص نشریات خصوصی منجر شود، در آینده مشخص می‌شود. این روزها نشریات خصوصی در رقابتی نابرابر با رسانه‌های دولتی، به سختی خود را به پیشخان‌ روزنامه‌فروشی‌ها می‌رسانند و تداوم این روند به نابودی بیشتر رسانه‌های کاغذی و آسیب به روزنامه‌نگارانی منجر می‌شود که در شرایط عادی هم از امنیت شغلی خوبی برخودار نیستند و با کوچک‌ترین تنشی تنشان به لرزه می‌افتد.
صدای روزنامه‌ها در حال قطع شدن است

در همین راستا، مدیر مسوول روزنامه «آفتاب یزد» هشدار داده است که صدای روزنامه‌ها در حال قطع شدن است.
منصور مظفری در ادامه با اشاره به کاهش تولید کاغذ در داخل کشور و تاثیر آن بر وضعیت مطبوعات، گفت: شاید مساله کاغذ ۱۰ یا ۲۰ درصد تاثیر داشته باشد اما ۸۰ درصد به سیاست‌های تاثیرگذار بر این حوزه برمی‌گردد. با توجه به این‌که می‌گویند تولید کاغذ در داخل کشور کاهش پیدا می‌کند، باید بگویم تولیدی هم که وجود داشت برای روزنامه‌های داخلی مصرف خاصی نداشت؛ البته چند روزنامه خاص برای ضمیمه‌ها و نیازمندی‌هایشان از این کاغذها استفاده می‌کردند. عملا کارخانجات داخل از ارز ارزان، یارانه مطبوعات و از نردبان مطبوعات استفاده کردند و مطبوعات را ابزاری قرار دادند برای این‌که بتوانند کارخانه تولید کاغذ را به بهانه این‌که نیازهای مطبوعات را تامین می‌کنند، احداث کنند و منفعت آن را همه به غیر از مطبوعات بردند.

وی با اشاره به نقش دولت در وضعیت مطبوعات در سال آینده بیان کرد: دولت که توانایی کنترل بازار را ندارد، اگر بجنبد می‌تواند کنترل کاغذ بازار  را در دست بگیرد که البته تاکنون این کار را انجام نداده است. سیاست‌های سنتی حمایتی مفسده‌انگیز در این حوزه و همچنین فقدان نظارت‌هایی وجود دارد که باعث می‌شود رسانه‌های مستقل زمین‌گیر شوند. گر دولت واقعا حامی رسانه‌های مستقل است که درواقع صدای مردم هستند، اولین گامی که باید بردارد، این است که رسانه‌های دولتی را تعطیل کند و اگر نمی‌خواهد این تعطیلی اتفاق بیفتد، رقیب بخش خصوصی نباشند.
مظفری در پایان یادآور شد: ما به‌عنوان انجمن مدیران روزنامه‌های غیردولتی یک ماه قبل از پایان سال ۹۶ از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت خواسته‌ایم تا برویم مشکلات روزنامه‌های بخش خصوصی را اعلام کنیم اما وقت داده نشده است. با این اوصاف، هر چه به‌جلوتر می‌رویم، متوجه می‌شویم نشریات کاغذی به‌ویژه روزنامه‌ها از حال و روز بسامانی بهره‌مند نیستند که در اثر نوسانات ارزی، گرانی کاغذ، سیاست‌های کهنه و سنتی، وجود رقیب سرسختی چون فضای مجازی، بی‌رغبتی مردم به مطالعه و... این اوضاع بغرنج‌تر نیز خواهد شد. 

جولان دلالان کاغذ
مدیرمسوول و سردبیر روزنامه بامداد جنوب نیز در این‌باره گفت: این روزها مبحث گرانی بیش از همه چیز دامن مردم را گرفته است، به‌ویژه وقتی در نظر داشته باشیم که یک کالایی اصلا تولید داخل ندارد و یا اگر هم دارد، کفاف نیاز داخلی را نمی‌کند. اینجاست که واسطه‌ها، دلال‌ها و فرصت‌طلبان وارد گود شده و سعی می‌کنند بیش و پیش از همه چیز از آب گل‌آلود ماهی بگیرند. موضوع گرانی کاغذ یکی از مسائلی است که سال گذشته دامن مطبوعات را گرفت و باعث شد تا بسیاری از نشریات یا تیراژ خود را کاهش دهند، یا دست به تعدیل نیرو بزنند و یا آن‌که اصلا عطای چاپ را به لقایش بخشید و صرفا روزنامه دیجیتال منتشر کنند. در هر سه حالت این جامعه ایرانی است که ضرر می‌کند.

کریم جعفری در ادامه با بیان این‌که واقعیت آن است که در جامعه امروز ایران که شمارگان همه نشریات کشور به‌زحمت بالای یک میلیون و 500 هزار نسخه می‌رسد، گرانی کاغذ و نابسامانی اقتصادی باعث شده تا همین میزان نشریه و شمارگان نیز به محاق برود، افزود: با زبان بی‌زبانی باید بگوییم که ایران دیگر نشریه و روزنامه ندارد و این برای کشوری که مدعی داشتن یک تمدن چند هزار ساله و این همه شاعر و نویسنده است، اصلا خبر خوبی به شمار نمی‌رود. با این حال، برای نجات روزنامه‌ها در روزهای گرانی دلار باید فکری اساسی کرد. در حالی که دولت می‌گوید که دلار 4200تومانی را به کالاهای اساسی از جمله خرید کاغذ اختصاص داده است، ما شاهد کمبود کاغذ و گرانی آن هستیم. وقتی دلار 3700 تومان بود، کاغذ به بهای 2250 تومان در دسترس بود اما با بالا رفتن تصاعدی ارز، کاغذ نیز یک تنش دامنه‌دار قیمتی تا رقم 4200 تومان را تجربه کرد. حالا بر اساس دلار 4200 تومانی ما باید کاغذ را نهایت به بهای 2700 تومان خریداری کنیم، نه بالای 3700تومان و این وسط به‌نظر می‌رسد که دلال‌های کاغذ در حال جولان دادن هستند.

وی در پایان یادآور شد: برای مدیریت این حوزه ضرورت دارد که دولت با مدیریت صحیح و دقیق یک یا چند متولی مشخص برای حوزه کاغذ، به‌ویژه کاغذ روزنامه‌ها مشخص کند تا دلال‌ها نتوانند کاغذ را بیش از این گران کرده و بیش از 250هزار نفر را که در صنعت چاپ و روزنامه‌نگاری و صنایع وابسته به آن هستند، بیکار شوند. به‌نظر می‌رسد تنها راه نجات روزنامه‌نگاری ایران که سال‌هاست در بستر مرگ افتاده، همین موضوع است.

در پایان یادآوری می‌شود، افزایش تعرفه واردات کاغذ و تحریر روزنامه‌ها به‌دنبال افزایش قیمت ارز، روزنامه‌ها را پیش‌تر از قبل مچاله کرده است که همین مشکل می‌تواند زنگ خطری برای نشریات مکتوب باشد؛ نشریاتی که خانه دوم خبرنگارانی است که چشمان بینای جامعه هستند. آنها یکی از حساس‌ترین قشرهای جامعه را تشکیل می‌دهند که هر بار بروز مشکلات این‌چنینی روح آنها را ناشکیب می‌سازد و امنیت شغلی‌شان را به خطر می‌اندازد. شوربختانه به‌صراحت باید اعتراف کرد که تاکنون سیاست بجا و کارامدی در راستای حفظ امنیت شغلی خبرنگاران اندیشیده نشده است و این قشر از کمترین حمایت از سوی دولت برخوردارند، با این اوصاف، انتظار می‌رود، دولت دست‌کم با اتخاذ سیاست‌های بجا زمینه حفظ حیات روزنامه‌ها و نشریات کاغذی را فراهم کند تا از این رهگذر از تعطیلی روزنامه‌ها و در پی آن بیکار شدن خبرنگاران و روزنامه‌نگاران جلوگیری شود. نوسانات ارز شوربختانه امروز به معضلی تبدیل شده است که زندگی همه قشرها و بخش‌های جامعه را تحت شعاع خود قرار داده است. امید می‌رود که دولت دواردهم با تدبیر و درایت در راستای حل این معضل بکوشد. 

نام:
ایمیل:
* نظر: