بامداد جنوب:
آتش زدن طبیعت یکی از سرگرمیهای بشر امروز و به ویژه سرگرمیهای جوامع جهان سوم است. روز گذشته به آتش زدن نیزار ریشهر که محل زندگی چنگرها و سسکها بود، اتفاق تاسفبرانگیز رفتار نابخردانه بشر با طبیعت است؛ اتفاقی که بیش از آنکه به طبیعت آسیب بزند، موجبات نابودی خود بشر را دامن میزند و با وجود اطلاعرسانیها، آگاهیبخشیها و فعالیت سمنها در زمینه افزایش اطلاعات زیستمحیطی مردم اما همچنان شاهد تخریب طبیعت به دست انسانها هستیم.
از نظر زیستمحیطی رشد نی در مکانهایی همچون رودخانهها و تالابها بسیار مفید است. رشد نیزار از طرفی موجب تصفیه هوا و تصفیه آب میشود و از سوی دیگر مامنی برای حیات آبزیان و تخمگذاری پرندگان است، بنابراین رشد و افزایش نیزار در چنین مکانهایی نه تنها زیانبار نیست بلکه آثار بسیار مثبتی نیز در تصفیه آب و هوا دارد.
به گزارش روزنامه اطلاعات، نیزار که به دلیل وجود نی فراوان در زمینهای خیس و گلی به نمزار هم شهرت دارد، شامل زمینهایی است که در بخشی از سال یا در تمامیسال مرطوب هستند. به طور کلی تمامینمزارها دارای خاکی هستند که به صورت دورهای با آب پوشانده یا اشباع میشوند و گیاهانی که به این خاکها خو کردهاند، آبدوست نامیده میشوند. نمزارها بسته به گیاهان موجود در آنها، شرایط آب و موقعیت جغرافیایی با نامهای مختلفی نامگذاری شدهاند و به این خاطر که میزان بالاتری فعالیت زیستی در مقایسه با سایر اکوسیستمها دارند، میتوانند بسیاری از آلایندههای مرسوم را تغییر شکل دهند و پسآب (فاضلاب) متعارف را به محصولات بیضرر یا مواد مغذی حیاتی که برای فعالیتهای زیستی مورد نیاز هستند، تبدیل کنند.
به دلیل اینکه نمزارها از انرژیهای طبیعی محیطی مانند نور خورشید، باد، خاک، گیاهان و حیوانات برای کار تصفیه استفاده میکنند، به مواد شیمیایی نیاز ندارند و کمترین انرژی سوختهای فسیلی مورد نیاز است، در نتیجه نمزارها یکی از کمهزینهترین سیستمهای تصفیه محسوب میشوند.
نمزارها نقش مهمی در حذف فلزات از منابع دیگر آب، رواناب و آبهای زیرزمینی دارند. پوشش نیزار در این زمینها ۲۰ تا ۱۰۰ درصد از فلزات موجود در آب را حذف میکنند که این بستگی به نوع فلز و نوع نیزار دارد. نیزارهای کاشته شده، نقش اساسی در حذف فلزات پاییندست مناطق شهری دارند. دو پژوهشگر به نامهای «دلفینو» و «ادم» در سال ۱۹۹۳ دریافتند که سرب نشت یافته از محل زبالههای خطرناک ایالت فلوریدا، به میزان زیادی از طریق یک نیزار نگه داشته میشود. کمتر از ۲۰ تا ۲۵ درصد از کل سرب موجود در خاک و رسوبات به آسانی در دسترس موجودات زنده قرار میگرفتند. بیشتر سرب با خاک و رسوبات از طریق جذب سطحی، کیلاته شدن و تهنشین شدن محدود شده بود. در یک مورد دیگر پژوهشگران دریافتند که رویش نیزار و موادآلی (لجن) ۹۸ درصد سرب ورودی به نیزار را نگه میدارد.
کادمیم نیز فلزی است که به شدت روی ذرات آلی جذب میشود. کادمیم ممکن است با تشکیل سولفید کادمیم از محلول جدا شود. موجودات آبی آبهای شیرین به غلظتهای بالای کادمیم حساس هستند، پرندگان و حیوانات حساسیت کمتری نسبت به آن دارند. برخی جلبکهای آب شیرین با جدا کردن کادمیم، از محیط زیست حفاظت می کنند. نیزارها کادمیم را در نسوج خود ذخیره میکنند. جذب کادمیم اصولا از طریق ریشهها و ریزومها صورت میگیرد. سرب در آبهای سطحی بیشتر به شکل PbIIدیده می شود که با سولفیدها، کربناتها، سولفاتها و کلروفسفاتها تشکیل نمک میدهد. سرب با لیگاندهای آلی ترکیب شده و تشکیل محلول و کمپلکسهای کلوئیدی از قبیل سولفیدریل، کربوکسیل و آمینها میدهد. حلالیت سرب در pH بیشتر از ۵/۸ و کمتر از یک میکروگرم بر لیتر است که با کاهش pHحلالیت سرب نیز افزایش مییابد. معمولا سرب در بیشتر شرایط طبیعی موجود نیست که این به دلیل تشکیل نمکهای نامحلول و جذب شکل یونی سرب روی ذرات معلق است. میانگین غلظت سرب در رودخانههای جهان ۲/۰ میکروگرم در لیتر و در خاکهای کشاورزی ۱۰ میلیگرم و در خاک موجود نیزارها کمتر از ۴۰ میلیگرم گزارش شده است. مکانهای آلوده شده به رواناب شهری یا زهاب معادن ممکن است غلظت سرب موجود در رسوبات آنها به بیش از ۷۰۰۰ میلی گرم برسد. سرب میتواند بیش از مقداری که در آب وجود دارد در بدن موجودات آبی وجود داشته باشد.
نکته به آتش کشیدن نیزار عالیشهر اما آنجاست که درست در مجاورت نصب تابلو قدمت تاریخی منطقه ریشهر، منظره زشت خودخواهی بشر به تصویر کشیده شده و جز افسوس و انگشت ندامت گزیدن حرفی باقی نمینماند. حال سوال اینجاست که چرا باید به هر دلیلی شخص یا اشخاصی اجازه چنین کاری را به خود بدهند و مسبب آلودگیهای زیستمحیطی مضاعف بشوند. مگر آلودگی هوا و ریزگردها و فاضلاب کم بود که پیامدهای منفی آتش زدن نیزارها را هم متحمل شویم؟! آیا چنین اقدامی به علت خودخواهی بیش از حد انسانهاست یا نبود حساسیت و کمکاری مسوولان و متولیان امر؟!