بامداد جنوب- الهام بهروزی:
نشریات مکتوب شامل هفتهنامه، روزنامه، دو هفتهنامه، ماهنامه و... امروز بهدلیل نبود سیاستهای حمایتی مناسب و کارامد بسیار آسیبپذیر شدهاند، بهویژه نشریات محلی که با کوچکترین تندبادی بیم از هم پاشیدن شیرازهشان میرود و اگر راهی برای نجات آنها اندیشیده نشود، باید شاهد تعطیلی یکی پس از دیگری آنها باشیم. استان بوشهر یکی از استانهایی است که دارای تاریخچه درخشانی در مطبوعات کشور است. انتشار روزنامه «مظفری» به همت روزنامهنگاری جسوری به نام علیآقا لبیبالملک شیرازی موید این ادعاست. روزنامهای که در دوره قاجار منتشر میشد و بیانگر دردها و مشکلات و وضعیت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بوشهر آن روز بود. با این اوصاف، میتوان گفت بوشهر مهد مردمانی بیدار و آگاه است و همواره در بطن خود روزنامهنگاران و نشریاتی را پرورش داده که به غنای روزنامهنگاری جنوب افزودهاند.
با این حال، در سالهای اخیر حال و روز نشریات مکتوب بهویژه نشریات محلی چندان خوش نبوده و عواملی چند در این میان دخیل بوده که به صورت اجمالی به آنها خواهیم پرداخت. یکی از عواملی که موجب نحیف شدن تن نشریات محلی و تعطیلی بسیاری از آنها شده است، نبود قوانین حمایتی از نشریات مکتوب و برخوردهای تبعیضآمیز و سلیقهای از سوی دستگاههای دولتی بوده است. شوربختانه یکی از سیاستهای اشتباهی که در چهارساله اول دولت تدبیر و امید در حوزه مطبوعات اجرائی شد، بذل و بخشش مجوزهای رسانه مکتوب بهصورت دیمی به افرادی بود که بیش از اینکه به روزنامهنگاری بهعنوان یک رسالت نگاه کنند، به آن به دیده بنگاه اقتصادی نگریستند که همین سهلانگاری منجر به تعطیلی و لغو مجوزهای بسیاری شد که هنوز مرکب صدور آنها خشک نشده بود. مورد دوم که در این میان به نشریات محلی استان لطمه زد، فربهشدن هفتهنامههایی بود که به نمایندگان دولت وصل بودند و دارای پستهای سفارشی و تشریفاتی در استان بودند و این مهم موجب به انزوا رفتن هفتهنامههایی شد که بهصورت مستقل در تلاش بودند حیات خویش را حفظ کنند اما نکته سوم پخش آگهیهای دولتی و شهرداریها و دهیاریهای استان بود که بدون چارچوب خاصی میان نشریات پرزور پخش میشد و این مهم بارها و بارها مورد اعتراض مدیران مسوول هفتهنامههای این خطه واقع شد که اعتراضشان نیز راه به جایی نمیبرد اما در این میان، عدهای که به حد کافی از قبل عناوین مشاور نماینده دولت بودن و فعالیتهای اینچنینی نشریه متبوعشان از حال و روز خوبی برخوردار بود، درصدد برآمدند اینبار مکارانه بازی را به گونه دیگری ادامه دهند و عامل همه بدبختیها و کسادی نشریات محلی را حمیده ماحوزی، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی جلوه دهند، اقدامی که قابل تامل است... .
تجربه نگارنده در این چند سال در حوزره روزنامهنگاری ثابت کرده است که برخی به اشتباه وارد عرصه روزنامهنگاری شدهاند، چراکه وقتی با این افراد در خصوص سادهترین مساله به گفتوگو مینشینید، متوجه میشوید که کمترین توان را در تحلیل مسائل دارند؛ حال این افراد داعیه روزنامهنگاری جنوب را دارند که جای بسی تاسف دارد. افرادی که بهصورت خانوادگی بنگاه اقتصادی به راه انداختهاند و در پشت صحنه، بازی زشتی را آغاز کردهاند ولی قدرتی هم یارای مقابله با آنها را ندارد، چراکه نشریات آنها ویترینی برای نمایش شعارهای مسوولانی است که کمترین عملکرد را داشتهاند اما بسیار سخن میگویند؛ مدیرانی که بهندرت بر اساس تخصص و شایستگیشان بر مناصبشان تکیه دادهاند.
گواه این ادعا، حال و روز ناخوش استان بوشهر است، نگارنده این گزارش در اینجا یک سوال دارد از نماینده دولت در استان و آن هم این است که کی و چگونه پی بردید حال و روز نشریات مکتوب محلی ما خوش نیست؟ تعریف شما از نشریات چیست؟ چقدر از نقد بران و واقعگویانه که تحمل فراوانی برای شنیدن باید داشت، استقبال میکنید؟ چقدر گوش شنوایی برای شنیدن نقد دارید؟ چقدر شبیه حرفهایی هستید که میزنید؟ آیا بهراستی به آنچه میگویید عقیده دارید؟ آیا واقعا خود بهعنوان نماینده دولت از نشریات مکتوب شکایتی نکردهاید؟ آیا با ابلاغ بخشنامه وعده داده شده از سوی شما حال و روز نشریات محلی ما خوب میشود یا فقط حال و روز نشریاتی که به جایی وصل هستند؟ بههرحال رسالت روزنامهنگاری ما ایجاب میکند، بدون رودربایستی و با صراحت با نماینده دولتی سخن بگوییم که دم از آزادی بیان میزند؛ دولتی که برای روی کار آمدنش به خیابانها رفتیم و شعار دادیم «رای ما فقط روحانی» ولی شوربختانه باید اعتراف کنم با روی کار آمدن دولت روحانی حال و روز من روزنامهنگار و مردم هماستانیام خوب نشد، چراکه روند توسعه در این استان به کندی پیش میرود و به حدی که شعار میشنویم، عمل نمیبینیم و شوربختانه نشریاتی مورد حمایت واقع میشوند که کمترین نقد را علیه مسوولان داشته و عمدتا به مجیزگویی مدیرانی مشغولند که کمترین نقشی را در توسعه این استان مرزی دارند.
به جرات میگویم که از زمان استاندار شدن عبدالکریم گراوند تا کنون خبر یا اقدام خوشایندی از وی ندیده بودم هرچند تلاش کرد تعدادی بانو و جوان به بدنه مدیریتی استان تزریق کند اما چون پشت این انتصابها کمتر شایستهسالاری لحاظ شده بود، نمیتوان از این اقدام به نیکی یاد کرد اما وی روز گذشته در نشست هماندیشی که با مدیران مسوول نشریات محلی استان داشت، حرفهای خوبی بیان کرد که امیدوارم این گفتهها بهزودی جامه عمل برتن کنند.
استاندار بوشهر در این نشست گفت: استانداری بهزودی بخشنامهای به دستگاههای اجرائی این استان ابلاغ میکند تا نسبت به اشتراک و خرید نشریههای محلی اقدام کنند. مطبوعات استان باید در سازمانهای اداری جای پای محکمی داشته باشند و ادارات نیز باید برای اطلاعرسانی گزارش عملکرد خود از ظرفیت نشریات محلی استفاده کنند.
عبدالکریم گراوند در ادامه با اشاره به اینکه رسالت مطبوعات کمک به توسعه استان و انتخاب مسیر درست برای این امر است، بیان کرد: مطبوعات میتوانند صادقانه نقد عملکرد ما مسوولان کنند و در این ارتباط ما مسوولان نیز از انتقادهای سازنده مطبوعات استقبال میکنیم.
اینجا یک نکته را باید به مدیریت ارشد استان یادآوری کرد که شوربختانه نقدپذیری مسوولان و گماشتگان وی بسیار کم است و اگر آنها گوش شنوایی برای شنیدن نقد داشتند، آیا حال و روز استان ما اینک این بود؟ امید میرود بهصورت شفاف و صادقانه کمکاریهای خود را پذیرا باشند. همچنین یادآوری این نکته لازم است که آیا همانگونه که مدعی هستند حمایتهای خود را در حق نشریات منتقدشان هم روا میدارند؟!! آیا تاکنون بیطرفی خود را در این میان به تصویر کشیدهاند؟!! شوربختانه تا قدم در ره روزنامهنگاری نگذاشته باشید، عمق حرف این قشر را درک نخواهید کرد.
گراوند در این نشست با تاکید بر اینکه مسائل و مشکلات مالی و اقتصادی روی مطبوعات استان اثر گذاشته اما نباید فراموش کرد که محتوابخشی به رسانه مکتوب برای جذب مخاطب ضروری است، گفت: با وجود گسترش رسانههای مجازی، اما در آینده مردم خواهند فهمید که هیچ رسانهای جای رسانه مکتوب را نمیگیرد.
وی در ادامه با اشاره به ضرورت ارتباط بیشتر ادارات با نشریات و مطبوعات محلی تاکید کرد: جهتگیری توزیع آگهی نشریات باید عادلانه باشد و عدالت در توزیع آگهیها ضروری است. اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی نباید در این زمینه سلیقهای برخورد کند و همه نشریات مکتوب را مورد حمایت قرار دهد.
در اینجا باید اعتراف کرد که گرواند به نکته خوبی اشاره کرده است اما اگر واقعا وی خواهان اجرای عدالت در حوزه رسانهای استان است باید به آنچه میگوید، عقیده داشته باشد و عمل کند، چراکه متاسفانه برخی از مدیران مسوول نشریات بدون توجه به کیفیت نشریه متبوع خود، همینطور در پی گرفتن مجوزهای نشریاتی هستند که توان اداره آنها را ندارند و بعد از انتشار چند شماره تعطیل میشوند، این موضوع آفت است برای رسانه یا نشریاتی که بهصورت سفارشی حکم بولتونی برای مدیران هماستانی دارند که ناچارند کمکاری خود را به این شکل جبران کنند.
از نکات قابل تامل این نشست این است که گراوند به برگزاری نشست هماندیشی دیگری با حضور مدیران مسوول نشریات محلی اشاره کرد و در این خصوص تصریح کرد: این نشست با موضوع مسائل توسعه استان برگزار میشود تا از ظرفیت نظرات کارشناسی مدیران مطبوعات برای مسیر توسعه استان بهره ببریم. اتفاقی که اگر عملی شود، بدون شک پیامدهای نیکی در پی دارد اما در اینجا هم یک سوال دیگر ذهن نگارنده را به خود مشغول میکند، اینکه کدام مدیران مسوول؟!! در این چند سال به استثنای چند مدیر مسوول که صاحب نظر هستند، کمتر شاهد خواندن مطلبی پرمغز و قابل تامل از سوی مدیران مسوولی بودهام که صرفا به رسانه به چشم یک بنگاه اقتصادی نگریستهاند و کوشیدهاند بهصورت عشیرهای رسانه متبوع خود را بچرخانند، پس میطلبد در این نشست در کنار این مدیران مسوول از کارشناسان حوزههای مختلف هم دعوت شود، اگر هدف واقعا توسعه استان است.
اما در پایان این نشست استاندار دست روی نکته مهمی گذاشت و آن هم مساله شکایت از مطبوعات است که متاسفانه در دولت تدبیر و امید بارها و بارها صورت گرفته و خواهد گرفت؛ آن هم از سوی عوامل دولتی بهبهانههای مختلف که خود جای بسی تامل دارد. گرواند در این خصوص تاکید کرد: سیاست ما بر این است که اهالی مطبوعات را به دادگاه نکشانیم!!! اما اهالی مطبوعات هم پایبندی به مسائل اخلاقی را سرلوحه کار خود قرار دهند. از اینرو، بهمنظور جلوگیری از شکایت ادارات از مطبوعات کمیته حل اختلاف رسانه با همکاری خانه مطبوعات، روابط عمومی استانداری، مشاور رسانهای استاندار و ادارهکل سیاسی فعال میشود.
امیدوارم گفتههای نماینده دولت در این نشست بهزودی محقق شود و ما شاهد نشریات محلی پویا و پرمحتوا در سطح استان باشیم و دیگر شاهد تعطیلی رسانههای مکتوب و محلی استان نباشیم.