بامداد جنوب- الهام بهروزی:
روزی روزگاری عروسکهای دستساز که بیشتر از جنس پارچه و چوب بودند، مونس خلوت کودکانههای کودکان این سرزمین بودند، عروسکهایی که ریشه در اقلیم و فرهنگ بومی داشت و بهطبع هر منطقه دارای عروسکهای مخصوص به خود بود که عمدتا به همت مادران یا مادربزرگها برای دخترکان ساخته میشد. عروسکهایی که با تاسی از نوع پوشش و فرهنگ هر منطقه خلق میشد تا فرد از همان کودکی با هویت فرهنگی جامعه پیرامونی خود خوی بگیرد. این عروسکها رد پای محکمی در زندگی پیشینینان داشت تا جایی که به داستانها و افسانهها رسوخ کرده بود و در برخی از قصهها نظیر افسانه «ننه ماهی» و... به خوبی رخ نشان داد.
اما این عروسکها نیز مانند خیلی از سنتها و آداب بومی با پیشرفت روزافزون تکنولوژی کمکم جای خود را به همتایان زیبای غربی دادند و از صحنه بازی کودکان امروزی حذف شدند تا جایی که امروز کمتر کودکی یافت میشود که با عروسکهای بومی منطقه خود آشنایی داشته باشد. این در حالی است که این عروسکها بهنوعی حامل و میراثداران فرهنگ بومی هر منطقه بهشمار میروند، چراکه شکلگیری آنها از آغاز تا پایان معطوف به فرهنگ و پوشش بومی آنجاست. گواه این ادعا هم تنوع و تعدد عروسکهای محلی است که هر کدام با توجه به نگرش و سلیقه سازندگانش ساخته شدهاند. سالها گذشت و نبود عروسکهای محلی چندان احساس نشد تا اینکه امروز به جایی رسیدهایم که کمی دیر است... نتیجه این بیتوجهی، بیگانگی کودک امروز با هویت خود است.
بدیهی است عروسکها بخشی از هویت فرهنگی ما را تشکیل میدهد که از آن غافل ماندهایم و امروز به خود آمدهایم و در تلاش هستیم که با ثبت ملی آنها به احیا و شناسایی عروسکهای بومی بپردازیم و از این طریق به کودکان امروز پیشنیه فرهنگی خود را بازشناسانیم. اتفاقی که نیاز به اراده جمعی دارد. به گزارش مهر، مسوول دفتر پژوهش و آموزش کودکان و نوجوانان پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری روز گذشته تاکید کرد: معرفی عروسکهای بومی و اهمیت آن به بچهها و خانوادههاشان به یک عزم و اراده ملی نیاز دارد.
لیلا کفاشزاده در ادامه از ثبت ملی «قورچوق» عروسک قوم ترکمن در فهرست میراث ناملموس خبر داد و گفت: تاکنون «دوتوک» عروسک خراسان جنوبی، «دهتولوک» عروسک قشم، «لیلی بازبازک» عروسک متحرک، «تکم» عروسک آیینی نوروزی، «بوکه بارانه» عروسک بارانخواهی، «بیبی کگ» عروسک آیینی اقوام زرتشتی و عروسکهای قاشقی خراسان رضوی در فهرست آثار ناملموس ثبت شدهاند. «قورچوق» عروسک قوم ترکمن نیز به زودی در فهرست آثار میراث ناملموس کشور ثبت خواهد شد.
وی در پاسخ به اینکه بعضی معتقدند ثبت در فهرست میراث ملی و حتی جهانی تنها باعث موزهای شدن پدیدهها میشود، بدون آنکه به زنده و جاری بودن آن کمک کند، توضیح داد: ما امروز در ظرف خاتم یا کاسه قلمزنی غذا نمیخوریم اما نمیتوانیم مانع ثبت و ضبط این دو هنر شویم. در ارتباط با عروسکهای بومی هم این واقعیت ناخوشایند وجود دارد که بچههای امروز، این عروسکها را نمیشناسند و از آن استقبال نمیکنند اما به این بهانه نمیتوان شیوه ساخت این عروسکها و شکل و شمایل شان را ثبت نکرد.
به گفته کفاشزاده، هدف از ثبت عروسکهای بومی این نیست که بچهها با آن بازی کنند، بلکه این است که توجه مردم به این نکته جلب شود که یک زمان پدر و مادرها برای فرزندان خود، عروسک درست میکردند تا خود آنها هم به ساخت عروسک برای بچههاشان تشویق شوند؛ با این کار هم شیوه ساخت عروسکهای بومی احیا میشود و به زندگی خود ادامه میدهد، هم مادر به لحاظ روانی، این اطمینان را به فرزند خود میدهد که هیچ وقت تنها نیست و همیشه تکهای از او با بچه است.
این کارشناس و پژوهشگر میراث فرهنگی به اینکه عروسکهای بومی و یا مردم ساخت به عروسکهایی اطلاق میشود که از سوی جوامع محلی و با مواد و مصالح ساده بومی برای بازی کودکان ساخته میشود اشاره و بیان کرد: گرچه این عروسکهابرای فروش و یا عرضه عمومی ساخته نمیشوند اما حمایت و گسترش این هنر بومی میتواند تاثیر شایانی بر اعتلای فرهنگی جوامع و زنده نگهداشتن خرده فرهنگها بگذارد و البته معرفی این عروسکها به بچهها درگرو یک عزم و اراده ملی است. یعنی متولیان فرهنگی باید در قالب داستان و پویانمایی و فیلم، عروسکها و دیگر عناصر بومی را به بچهها معرفی کنند.
کفاشزاده در ادامه با بیان اینکه طبیعی است که بچهها بین دیزی و پیتزا، دومی را انتخاب میکنند، افزود: چون این غذا را بیشتر میشناسند؛ اسمهای عجیب و غریبی که روی انواع پیتزا و فستفودهای دیگر گذاشته میشود با آبگوشت و غذاهای سنتی فرق دارد و این خانوادهها، مربیان، معلمان آموزش و پرورش و دیگر نهادهای متولی کودک هستند که در قالب قصه و با زبانی شیرین بچهها را با غذاهای سنتی آشنا کنند و لذت این غذا را به آنها بشناسانند.
به گفته مسوول دفتر پژوهش و آموزش کودکان و نوجوانان پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، در قالب ساخت یک عروسک میتوان نحوه لباس پوشیدن، مشاغل اجتماعی، شیوه معماری و سکونت، آداب و رسوم و حتی حالات روانی سازنده را به مخاطب منتقل کرد. برای مثال، وقتی سازنده عروسکها باردار است عروسکهای چاقتری میسازد؛ همچنین اگر بارش در منطقه کم باشد و در آمد سازنده عروسک دچار رکود شده باشد، چهره عروسکها از نشاط کمتری برخوردار است.
وی همچنین در پاسخ به اینکه آیا «کارآواها» و ترانههایی که به هنگام ساخت عروسکهای بومی از سوی افراد مختلف خوانده میشده نیز در فهرست ملی ثبت میشود، گفت: ثبت این کارآواها برعهده ما نبوده، ما تنها پرونده ثبت عروسک قوم ترکمن را برای ثبت آماده کردهایم اما به مادران آداب و رسوم بچهداری و قصه مربوط به عروسکها را آموزش میدهیم.
کفاشزاده در پایان با اشاره به گزارشهای ارائه شده در این نشست افزود: ساخت عروسکها از سوی مادران و مادربزرگهای یک قوم و یا یک جامعه محلی از ایجاد گسست نسلی میکاهد. با ساخت عروسکها و توجه به آداب و ررسوم گذشته توجه کودکان را به هویت ملی خود جلب و پرسشهایی در باره چیستی و چگونگی آنها ایجاد میکند.
در پایان یادآوری میشود، با توجه به وجود عروسکهای دستساز بومی در استان بوشهر، میطلبد مسوولان میراث فرهنگی استان که متولی این حوزه هستند مانند سایر نقاط سعی در ثبت ملی این عروسکها کنند تا از این رهگذر گوشههای مغفول مانده میراث کهن این خطه رونمایی و حفظ شود.