bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۱۷۰۵
تاریخ انتشار: ۲۹ : ۱۵ - ۰۲ خرداد ۱۳۹۷
صیاد آزاد شده از عربستان در گفت‌وگو با بامداد جنوب؛
ساعت 16:30 دقیقه بعد از ظهر روز جمعه 5 آّبان ماه 96، به همراه یکی از دوستانش دل به دریا می‌زند تا سوار بر امواج خروشان خلیج پارس، هم سری به دریا زده باشد و هم برای گذران معیشت خانواده‌اش تلاشی کرده باشد.
رمضان رسید، عفو خوردیمبامداد جنوب - هدی خرم‌آبادی:
ساعت 16:30 دقیقه بعد از ظهر روز جمعه 5 آبان ماه 96، به همراه یکی از دوستانش دل به دریا می‌زند تا سوار بر امواج خروشان خلیج پارس، هم سری به دریا زده باشد و هم برای گذران معیشت خانواده‌اش تلاشی کرده باشد. اتفاق‌های پیش‌بینی نشده‌ای که هیچ‌گاه خبر نمی‌دهند و اگر آینده‌نگر و عاقبت‌اندیش نباشیم، گاهی داستان‌های تلخی را برایمان رقم می‌زند، این بار محمد اکبری و مهرزاد نصیب‌زاده را نزدیک به شش ماه و 23 روز در چنگ دولت عربستان گرفتار می‌کند. 
ساعت 20:15 دقیقه همان روز، موتور قایق خراب می‌شود و درست زمانی روشن می‌شود که دیگر کار از کار گذشته است. موتور روشن شده اما دیگر پای رفتنی نمانده، قایق نظامیان عربستان به سرعت به قایق محمد اکبری و همراهش نزدیک شده و به گفته این صیاد، اگر اقدام به کوچک‌ترین مقاومتی می‌کردند، با بدترین برخورد آنها روبه‌رو می‌شدند. 
ساعت 12 شب 5 آبان اسیر می‌شوند. چشم‌ها و دست‌هایشان را می‌بندند و تا ساعت 15 روز بعد بدون این‌که به آنها آب و غذا داده باشند، چشم‌ها و دست‌هایشان را باز می‌کنند تا بازجویی‌ها آغاز شود. 

محمد اکبری در گفت‌وگو با بامداد جنوب با بیان این‌که حدود 5-6 مایل از سمت سکوی فروزان به سمت سکوی سروش رفته بودیم که موتور قایقمان خراب شد، می‌گوید: من بیلرسوت و عینک خلبانی بر تن داشتم و همین شکل و شمایل آنها را به این گمان انداخته بود که ما نظامی هستیم. تردیدی که با 14 روز بازجویی برای آنها اثبات نشد، چون این‌گونه نبود. 
به گفته اکبری، آنها مدام می‌پرسیدند اگر نظامی نیستی، پس این عینک خلبانی چیست؟ این عینک بسیار قدیمی است! 

وی در ادامه توضیح داد: من این عینک خلبانی را 4-5 ماه پیش از این اتفاق از خلبان بازنشسته ارتش خریده بودم و به آنها گفتم این عینک متعلق به پدر خدابیامرزم بوده است. 
اکبری در پاسخ به این سوال که آیا شما و همراهتان را شکنجه هم کردند، گفت: ما را شکنجه نکردند، چون گمان می‌کردند نظامی هستیم اما صیادهای دیگری را که اسیر می‌کردند، بسیار شکنجه می‌کردند و کتک می‎‌زدند. پس از 14 روز بازجویی، 8 ماه زندانی برایمان حکم زدند و طی روزهایی که در زندان بودیم، صیادهایی از آبادان را که با 120 تن پیاز راهی قطر بودند و GPS  شان خراب شده بود و حدود یک مایل وارد آب‌های آنها شده بودند، اسیر کردند و چند نفر از آنها را پیش ما آوردند. لباس‌هایشان پاره و آثار کتک روی بدنشان مشخص بود. 

دریا پیش از آن‌که محل درآمدزایی محمد اکبری باشد، عشق و علاقه اوست. او سال‌ها پیش قایق صیادی‌اش را فروخته بود اما عشق به دریا باز هم او را به خریدن قایق و دل زدن به دریا کشانده بود. او کارمند شرکت پایانه‌های نفتی است که به گفته خودش، مخارج بالای زندگی انگیزه دوم او از سفرهای دریایی اوست. 
اکبری در ادامه با بیان این‌که روزهای نخست اسارت اجازه تماس با خانواده‌هایمان را نداشتیم، گفت: روز پس از اسارت، گوشی‌ آیفنم را آوردند که رمزش را بگیرند. به محض این‌که تلفنم را روشن کردند، زنگ خورد. سریع جواب دادم. همسرم بود. پرسید کجایی؟ گفتم ما را بازداشت کرده‌اند. عربستان هستیم و تلفن را قطع کردم. فقط صدای بلند گریه همسرم را شنیدم... . پس از صادر شدن حکم و به زندان رفتن، روند تماس گرفتن از زندان را فهمیدیم و آن موقع با خانواده‌ام تماس می‌گرفتم. 

حکم محمد اکبری و مهرزاد نصیب‌زاده 8 ماه زندان بوده و به گفته اکبری، برای صیادها کمتر از 2 تا سه سال حکم نمی‌زنند و این لطف خدا بوده که به هر دلیلی برایشان 8 ماه زندانی بنویسند که 6 ماه و 23 روز آن سپری شد و با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان، مشمول عفو قرار گرفتند و آزاد شدند. 
40 سال دارد و وقتی از او می‌پرسم باز هم به دریا می‌روی؟ می‌خندد و می‌گوید: مگر می‌شود دریا نروم. عشق به دریا با این اسارت‌ها ار بین نمی‌رود اما هر اتفاقی تجربه است. سعی می‌کنم این تجربه را دیگر تکرار نکنم اما دریا را همیشه دوست خواهم داشت. 

طبیعت دریا این‌گونه است. تمام طبیعت همین است. زمین، دریا، جنگل و همه آنچه طبیعت شگفت‌انگیز و بی‌همتای آفرینش خالق یکتا هستند، نیروی جاذبه بالایی دارند. هر چند اتفاقی که برای این دو صیاد خارگی افتاد به خیر گذشت و به کانون خانواده‌هایشان بازگشتند اما رعایت اصول و قوانین، پیش‌بینی و آینده‌نگری برای حوادثی که غیر منتظره هستند و به ویژه توجه دولتمردان به قشر صیادان، از الزاماتی است که نباید نادیده بگیریم و به سادگی از کنارش بگذریم. معیشت جمعیت بسیاری از استان بوشهر وابسته به دریاست و بی‌توجهی به این امر، حیات این قشر را تحت تاثیر قرار داده و تبعات و آسیب‌های اجتماعی متعددی را به همراه می‌آورد که کنترل و سامان‌بخشی به آنها، صرف وقت و هزینه مضاعفی را می‌طلبد، پس عاقلانه و مدبرانه است که پیش از بروز تبعات اجتماعی از این رهگذر آن را مدیریت کنیم. 

نام:
ایمیل:
* نظر: