کریم جعفری:
اظهارات ضدایرانی وزیر امورخارجه امریکا را همه تاکنون دیده و خواندهاند، اظهاراتی که نشان میدهد دولت دونالد ترامپ بیش از آنکه استراتژی داشته باشد، میخواهد مسائل و مشکلاتش با جهان را با قلدری، تهدید، تطمیع و اگر هم نشد، زور حل کند. در این سیاست، که هیچ راهبرد یا همان استراتژی ندارد، سران کاخ سفید هیچ جایی برای مذاکره، گفتوگو و رایزنی باز نگذاشته و مشخصا میگویند که طرف ابتدا خلع سلاح و تسلیم شود و سپس بیاید پشت میز مذاکره بنشیند، درست همان سیاستی که در قبال کره شمالی در پیش گرفتهاند، ترامپ به سران آخرین کمونیستهای واقعی جهان پیام داده تا زمانی که دیوارهای محل آزمایشهای هستهای ویران نشدهاند، با رهبر معظم کرهایها دیدار نخواهد کرد.
آنها همین رفتار را نیز در قبال ایران در پیش گرفتند. از زمستان گذشته که ترامپ آخرین امضایش را بر تعلیق تحریمهای ایران گذاشت، آنها با واسطه و بیواسطه خواستار تسلیم بیقید و شرط ایران شدند. آنها قدرت ایران را نه در حوزه هستهای، که به باور آنها این کشور هیچگاه دنبال سلاح هستهای نبود، میدیدند که باید با دادن آن تسلیم شود، بلکه پس از توافق هستهای به این نتیجه رسیدند که ایرانیها کلاه گشادی سرشان گذاشتهاند و در مورد تواناییها و قدرت اصلیشان که همان توان موشکی و نفوذ منطقهای باشد، حاضر به مذاکره نشدهاند. در حالی که در کشور گروهی بسیار دهل در دست و سرنا در دهان، چشمانش را بسته و میگفتند که توافق هستهای به نفع امریکا و به ضرر کشور بود و باید آن را پاره کرد، اما عقلای قوم میدانستند ما بر سر چیزی مذاکره کردیم که آخرش بمب هستهای نبود.
بر این اساس بود که در ماهها، هفتهها و حتی روزهای منتهی به 22 اردیبهشت امریکاییها خواستار مذاکره با ایران در حوزه موشکی و نفوذ منطقهای شدند و ترامپ شرط باقی ماندن در برجام را هم مذاکره و بالطبع عقبنشینی ایران در این دو حوزه تعیین کرده بود. همانگونه که پیشتر در همینجا متذکر شدم، در تهران گوش شنوایی برای این حرفها وجود نداشت و ترامپ که چهار روز پیش از موعد نهایی، اعلام کرد که از برجام خارج شده و میخواهد تحریمهای جدیدی را علیه ایران اعمال کند که به مراتب سختتر از گذشته است. مقامات امریکایی که در طول 40 سال گذشته باوجود فشارهای سخت و سهمگین نتوانسته بودند ایران را وادار به عقبنشینی و شکست کنند و با هر حرکت آنها نفوذ تهران را روز به روز بیشتر میدیدند، این بار درخواستهایی را مطرح کردند که اعتراف به 12 شکست در برابر ایران است.
این شکستها به شکلی بسیار شفاف توسط وزیر امورخارجه امریکا ردیف شد که حتی خود ما نیز توانایی این همه دقت را نداشتیم. آنچه در ادامه میآید، پاسخی خلاصه به هر یک از ادعاهای مطرح شده وزیر خارجه هتاک، بیادب و شکستخورده امریکا است:
۱) ایران باید راکتورهای آب سنگین را تعطیل کند، غنیسازی خود را متوقف کرده هرگز بازفرآوری پلوتونیوم را از سر نگیرد: جالب اینجاست که ایران پس از توافق هستهای و پذیرش یکی از سختگیرانهترین بازرسیها، به اعتراف سازمان بینالمللی انرژی اتمی به هیچ عنوان دنبال بازفراوری پلوتونیوم که همان ساخت بمب اتم است، نرفته است.
۲) ایران باید به بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی اجازه دسترسی آزادانه به تمامی سایتها [نقاط ایران] را بدهد؛ نه تنها ایران، بلکه هیچ کشوری در جهان حاضر نیست جاسوسهای اسرائیل و امریکا را به مراکز نظامی خود راه دهد تا از اسرار نظامیاش باخبر شوند. موضوع هستهای ایران چنان شفاف است که کسی نمیتواند در این مورد ایرادی بگیرد.
۳) ایران باید به آژانس فهرست تمامی ابعاد نظامی برنامه هستهای خود را اعلام کند!! این نشان میدهد که امریکا و رژیم صهیونیستی در مورد بالا شکست خوردهاند، که اگر چنین بود چنان رسوایی در عالم به پا میکردند که کسی را یارای مقابله با آن نباشد. وقتی آژانس میگوید برنامه هستهای ایران بعد نظامی ندارد، حرف پمپئو یک جرزنی بیهوده استا.
۴) ایران باید توسعه و پرتاب موشکهای بالستیک و دارای قابلیت حمل کلاهک هستهای را متوقف کند! امریکاییها میخواهند ایران به دست خودش خلع سلاح شود تا با خیال راحت به آن حمله کنند، آنها به خوبی پی بردهاند که موشکهای ایران که به ادعای خودشان چندان هم دقیق نیست، میتواند چه توازنی برقرار کند. در ضمن، ایران موشک با قابلیت هستهای ندارد و همه کارشناسان نظامی هم میدانند.
۵) ایران باید تمامی شهروندان آمریکایی زندانی را آزاد کند؛ هر وقت امریکاییها شهروندان دهها کشور جهان و از جمله ایران را آزاد کردند، در قبالش در تهران نیز چنین تصمیمی گرفته میشود. اینکه وزیر امور خارجه امریکا خواستار آزادی شهروندان!! یا به زبان دیگر جاسوسان امریکایی میشود یعنی ایران خوب به هدف زده است.
۶) ایران باید حمایت از حزبالله، حماس، جهاد اسلامی را متوقف کند؛ اما امریکا میتواند از رژیم کودککش صهیونیستی حمایت کند تا علاوه بر اشغال یک سرزمین، مردم را قتلعام کند!
۷) ایران باید تمامی نیروهای تحت فرماندهی خود را از سوریه خارج کند. ایران به درخواست دولت قانونی سوریه در این کشور حضور دارد، امریکاییها بگویند که با چه مجوزی و با اجازه چه کسی وارد خاک سوریه شدهاند و چرا این همه پایگاه غیرقانونی در خاک سوریه ساختهاند؟ این درخواست نشان میدهد که باید ایران حضورش در سوریه را بیش از پیش تقویت کند.
۸) ایران باید به حاکمیت دولت عراق احترام بگذارد و از خلع سلاح و انحلال نیروهای حشدالشعبی حمایت کند!! امریکا بگوید که وقتی داعش پشت دروازه بغداد بود، چگونه به حاکمیت دولت عراق احترام گذاشت؟ این ایران بود که سیل کمکها برای مبارزه با داعش را روانه عراق کرد یا امریکا بود؟ ایران چه ربطی به حشدالشعبی دارد؟ نیرویی مردمی که با دستور مرجعیب عراق تشکیل شد و بخشی از نیروهای مسلح عراق است. آیا این درخواست پمپئو خود دخالت در حاکمیت ملی عراق نیست؟
۹) ایران باید حمایت نظامی خود از شبه نظامیان حوثی را متوقف کرده و در راستای راهحل سیاسی در یمن همکاری کند! در این مورد مسائل چنان شفاف است که نیازی به گفتن نیست. انگار این ایران است که به یمن لشکرکشی کرده است.
۱۰) ایران باید حمایت خود از گروه طالبان و دیگر گروههای «تروریستی» در افغانستان و منطقه را متوقف کرده و پناه دادن به اعضای القاعده پایان دهد!
در مورد بندهای 11 و 12 واقعا زبانم از گفتن الکن است. امریکاییها میخواهند ایران خود شکست را قبول کند، بدون آنکه امریکاییها بخواهند جنگی راه بیندازند. میگویند ما شما را تحریم میکنیم، فشار وارد میکنیم که یا اطاعت کنید یا شورش داخلی راه میاندازیم. متاسفانه در داخل کشور هم کسی نیست که بداند چگونه باید مردم را همراه کرد.