مرحوم حسن زنگنه، زاده پنجم خردادماه ۱۳۲۸ در بندر بوشهر است. وی مترجم، نویسنده و خلیجفارس پژوهی است که در طول حیات خود کوشید تا گوشهای از تاریخ جنوب و خلیج فارس را به دیگران معرفی کند. زنگنه در سال ۱۳۴۶ دیپلم طبیعی را از دبیرستان سعادت بوشهر گرفت و دوره خدمت خود را در سپاهدانش با عنوان مترجم «یونسکو» در سال ۱۳۴۹ به پایان رساند. وی پس از پایان دوره سربازی فعالیت خود را در حوزه ترجمه ادامه داد و در کنگرهها و سمینارهای علمی و فرهنگی متعددی با ارائه مقالات علمی حضور یافت که از آن جمله میتوان به هشتادمین کنگره سالگرد شهادت رئیسعلی دلواری، همایش فارسشناسی در شیراز، کنگره سیراف و... اشاره کرد. مرحوم زنگنه بههمراه نبوی نقش زیادی در راهاندازی مرکز ایرانشناسی (شعبه بوشهر) داشت و اسناد معتبری را به این مرکز اهدا کرد.
مرحوم حسن زنگنه یکی از مشاهیر حوزه ترجمه جنوب است که همواره نام وی بر تارک تاریخ ترجمه این دیار میدرخشد. وی سالیان چندی در دانشنامه بوشهر با ترجمه چندین اثر با حوزه هنری استان همکاری داشته و در این سالها آثاری شامل هجوم انگلیس به جنوب ایران نوشته جیبی کلی، لشکرکشی انگلیس به ایران نوشته گرنی داد، میرمهنا و شهر دریاها گردآوری و ترجمه، دریای پارس و سواحل متصالح نوشته دونالد هاولی، خلیج فارس از دوران باستان تا اواخر قرن 18 نوشته سیوری و جیبی کلی، گزارش سرپرستی کاکس سرکنسول انگلستان در بوشهر نوشته پی.زد. کاکس، خاطرات فردریک اوکانر نوشته فردریک اوکانر، چالش برای قدرت و ثروت در جنوب ایران نوشته استفان رای، حمله ناپلئون به مصر و رقابت فرانسه و انگلیس در ایران نوشته جیبی کلی، جنوب ایران به روایت سفرنامه نویسان گردآوری و ترجمه، تجارت برده در دریای پارس توسط اعراب نوشته ام.
ریکس، خلیج فارس در آستانه قرن 20 نوشته بریتون بوش، موریت سرپرسی کاکس در ایران و خلیج فارس نوشته گریوز، روابط ایران و انگلستان در خلال جنگ جهانی اول نوشته اولسون، اسناد سازمان سیا درباره کودتای 28 مرداد و سرنگونی دکتر مصدق، همکاری با دکتر غلامرضا وطندوست با مقدمه همایون کاتوزیان و محمد ترکمان، نخستین فرستادگان پرتغال به دربار شاه اسماعیل نوشته بیشاب اسمیت، جنگ انگلیس و ایران 57 ـ 1856 گردآوری و ترجمه، نقش ارامنه در انقلاب مشروطیت، ایران و خلیج فارس نوشته استاندیش، ظهور و سقوط بوشهر نوشته ویلم فلور، روابط دولت و جامعه شهری در بوشهر و جزیره خارگ نوشته وانسه مارتین، ایران در گذر زمان نوشته استاندیش، دروازههای خزر نوشته استاندیش، اوضاع و احوال سیاسی و اقتصادی بوشهر به روایت بالیوز، برازجان بازارشهری در پسکرانه بوشهر نوشته ویلم فلور، همچنین دو داستان کوتاه با عناوین یک تکه نان اثرِ دکتر برنارد و گردنبند بدلی اثرِ گی دوموپاسان را ترجمه کرده است. علاوه بر این ترجمهها، مقالات متعددی پیرامون مسائل و تاریخ خلیج فارس، جنگ جهانی اول و انقلاب مشروطیت و انتشار آن در مطبوعات محلی منتشر کرده است. این مترجم در نهایت در اثر یک بیماری سخت ۲۸ شهریور 93 دیده از جهان فروبست. بهمناسبت زادروز مرحوم زنگنه با پسر وی، امیرحسین زنگنه (دانشآموخته رشته حقوق بینالملل در مقطع کارشناسی ارشد و مدیر موسسه خلیجفارس پژوهی استاد زنگنه) گفتوگویی را صورت دادیم که در ادامه میآید.
کمی از پیشینه فرهنگی استان توضیح دهید و اینکه چرا پدر شما اهتمام ویژهای به ترجمه متونی داشت که پیرامون خلیج فارس بود؟ فکر میکنید این خلیج دیرینه چقدر نیازمند این است که تاریخچه آن بازشناسایی شود؟
بوشهر از دیرباز دارای یک فرهنگ بسیار غنی بوده؛ فرهنگی که بومی است. ما دانشمندان و فرهیختگانی داریم که هرکدامشان در عصر خودشان توانستند تحولی شگرف در فرهنگ این خطه بهوجود آورند؛ بهویژه در حوزه شعر، داستان و تئاتر. بزرگانی مثل مفتون و فائز که با دوبیتیهای خود نقش ماندگاری در ادبیات جنوب ایفا کردند. زندهیادها نعمتیزاده، بیابانی و آتشی را هم داشتیم. در زمینه ترجمه مرحوم شریفیان را داشتیم یا در زمینه داستانسرایی صادق چوبک، رسول پرویزی. افراد زیادی را داشتیم که در فقه و اصول تلاشهایی کردند؛ مثل میرزا مجتهد اهرمی یا مرحوم نبوی و آیتالله بلادی. به جرات میتوان گفت، در بسیاری از زمینههای فرهنگی استان بوشهر دارای غنای قابل قبولی بوده است. من بهشخصه موضوعات فرهنگی در بوشهر را به دو قسمت قبل و بعد از انقلاب تقسیم میکنم. ببینید ما از سالهای بعد از انقلاب تا سال ۷۰ و ۷۱ ایست و سکون فرهنگی فرهنگی داشتهایم اما دوباره با تاسیس بنیاد ایرانشناسی به همت مرحوم نبوی و اجماع فضلا، فرهیختگان و نخبگان فرهنگی، آغازگر یک حرکت نوین در استان بوشهر میشویم. در سال ۷۳ وقتی قرار میشود که کنگره رئیسعلی دلواری برگزار شود منابع و آثاری در رابطه با مبارزات ضد استعماری مردم تا آن زمان در دست نبود. فقط یک کتاب به نام «دلیران تنگستان» که از مرحوم رکنزاده آدمیت وجود داشت که آن هم بهصورت بسیار خلاصه و موجز تالیف شده بود. در این بزرگداشت بود که دو کتاب از مرحوم زنگنه به نامهای «لشکرکشی انگلیس به جنوب ایران» و «هجوم انگلیس در جنگ جهانی اول» رونمایی شد. از همین ایام بود که خلیجفارسپژوهی به همت پدرم آغاز میشود. البته ناگفته نماند عزیزانی هم بودند که در راستای خلیجفارس پژوهی فعالیتهایی کرده بودند مثل مرحوم سدید السلطنه و مرحوم فرامرزی آثاری را از خودشان در این رابطه به جا گذاشته بودند. پس از آنها، احمدخان گراشی با نام دانشگاهی دکتر احمد اقتداری ملقب به پاسبان خلیج فارس آثاری را ارائه داد اما همه این منابع کافی نبوده است. بهخصوص برای عظمت و گستردگی نامی وسعت خلیج فارس!
مرحومحسن زنگنه به سهم خود کوشید که خلیج فارس را از نگاه سفرنامهنویسان، جهانگردان، سفیران و پژوهشگران غربی بازگردان کند، فکر میکنید، پشت این کار سترگ چه اهدافی را دنبال میکرد؟
مرحوم زنگنه با ترجمه اسناد و آثار سفرنامهنویسان به گونهای حجت را به پایان رساند، چراکه او روش نوینی که متشکل از تحقیق، ترجمه و پژوهش بود، در راستای خلیجفارس پژوهی بهوجود آورد که البته عواملی در موفقیت وی دخیل بودند که عبارتند از: اشراف همهجانبه پدرم به تاریخ منطقه، تسلط کافی به زبان انگلیسی (چون که از زمان جوانی و نوجوانی مترجم شرکتهای انگلیسی بود و پس از آن مترجم یونسکو میشود و زبان انگلیسی را به صورت حرفهای ادامه میدهد) و شناخت خوبش از دریا و دریانوردی (بهواسطه تجربه وی در اثر 10 سال خدمت در نیروی دریایی ارتش. هرچند که پدرم خاطره خوبی از دریا نداشت! چون در کودکی پدرش (ناخدا غلامحسین زنگنه) و تنی چند از دریانوردان را در اثر غرق شدن کشتی در دریای خلیج فارس از دست داد، از اینرو، خاطرهای تلخ از دریا در ذهنش باقی ماند).
تالیفات مرحوم زنگنه نهتنها در حوزه خلیجفارسپژوهی بلکه پیرامون تاریخ مبارزات ضد استعماری مناطق جنوب نیز صورت گرفته است. بهطور مسلم نقش وی در این حوزه برای خوانندگان و پژوهشگران تاثیرگذار و مفید است و بیشترین تاثیر این آثار شناساندن حقایق تاریخی است که در خلیج فارس رخ داده اما مظلوم و منزوی واقع شدهاند. مرحوم زنگنه بهطور قطع راهی نو را در حوزه ترجمه جنوب ایران پدید آورده است. وظیفه ما آگاه کردن نسل جدید از اهمیت این خطه و رشادتها و اتفاقاتی است که در خلیج فارس روی داده است تا مردم کشورمان آن را بشناسند و ارج نهند که اگر این اتفاق بیفتد، دیگر شاهد بیمهریها نخواهیم بود. مرحوم زنگنه با تمام توان خود کوشید تا به وظيفه ملي و ميهني خويش كه پاسداري از نام خليج تا ابد پارس بود، بهخوبی عمل کند.
آیا اثری از پدرتان هست که هنوز به چاپ نرسیده باشد؟
بله، پدر یک کتاب در خصوص بندر لنگه دارد که بهزودی منتشر میشود. البته این کتاب ناقص بود و دکتر محمدباقر وثوقی، رئیس دپارتمان خلیج فارسشناسی ادامه کار تالیف این کتاب رو بر عهده گرفت. امیدوارم بهزودی کار تالیفش تمام شود تا بتوانیم آن را منتشر کنیم و در اختیار پژوهشگران و علاقهمندان قرار دهیم.
شما چگونه تلاش کردید راه مرحوم زنگنه را ادامه بدهید؟
شاید سالها طول بکشد که کسی بتواند راه مرحوم زنگنه را مثل خودش ادامه دهد؛ چون او دارای یکسری خصوصیات منحصربهفرد بود که مشکل بتوان آنها را در کسی پیدا کرد اما اینکه چگونه بتوان راه زنگنه را ادامه دهیم، مهم است. بهطور قطع من به کمک فضلا و دوستداران اهل قلم بهخصوص کسانی که تعصب روی خلیج همیشه فارس دارند، میتوانیم با تجدید چاپ آثار زنگنه و گذاشتن آن در اختیار محققان جوان، گامهای بلندی را در این رابطه برداریم. البته در این زمینه چهار سال پیش یک موسسه خلیجفارسپژوهی به نام مرحوم زنگنه با هدف ارتقای سطح علمی دانشجویان و پژوهشگران این حوزه ثبت کردم. هرچند مراحل اولیه این کار صورت گرفته اما در ادامه با موانعی روبهرو شده است. این در حالی است که راهاندازی این موسسه یا بنیاد پژوهشی در زمینه خلیجفارسپژوهی میتواند بستر مناسب را برای پژوهشهای جدید دانشمندان، مترجمان و پژوهشگرانی ایجاد کند که خواهان فعالیت در پروژههای بنیادی و کاربردی و معرفی خلیج پارس و منطقه جنوب هستند.
آیا مسوولان در استان قدردان تلاشهای مرحوم پدرتان در حوزه شناسایی گوشههای پیدا و پنهان خلیج فارس بودهاند؟
اینکه مسوولان قدردان زحمات پدرم باشند یا خیر اصلا مهم نیست. مهم چهرههای دانشگاهی، جوانان، اندیشمندان و نخبگان هستند که با آثار وی آشنا هستند. خوشبختانه الان آثار وی جزء مهمترین منابع دانشگاهی و پژوهشی است که در تاریخ ماندگار خواهند بود. در حقیقت این تالیفات خدمت بزرگی به میهن عزیزمان بوده است.
مرحوم پدرتان در کدام کتاب توصیف جامعتری به خلیج فارس داشت؟
ببینید همه آثار پدرم در تکمیل آثار دیگری است؛ یعنی آنها مکمل همدیگر هستند. نمیتوان آثاری را جدای از دیگر آثار خواند و مورد مطالعه قرار داد. در همه آنها نکات حائز اهمیتی در خصوص خلیجفارس و تاریخ مبارزات ضد استعماری جنوب درج شده است. در حقیقت مرحوم زنگنه را میتوان از آثار و تالیفاتی که از او بهجا مانده، بیشتر شناخت. او با تعصب و میهنپرستی خاص خودش شروع به ترجمه، تالیف و پژوهش در زمینه خلیجفارس کرد. البته مرحوم زنگنه آثار دیگری بهجزء پژوهش در خلیج فارس نیز دارند؛ مثل «اسناد سازمان سیاه در رابطه با کودتای 28 مرداد»، این کتاب در یکی از نشستهایی که در پاریس برگزار شد، جایزه دریافت کرد البته ترجمه آن با همکاری غلامرضا وطندوست صورت گرفت. همه کتابهای پدرم در خصوص خلیج فارس به خواننده کمک میکند که تمام نقاط کور پیرامون تاریخ آن روشن شود. مرحوم زنگنه چون شمع روشنی در حوزه خلیج فارس پژوهی بود.
یک خاطره از پدرتان توصیف کنید؟
خاطرم میآید که من در دوران کودکی به اقتضای سن و سالم، هرگاه شیطنتی میکردم یا جایی خطایی مرتکب میشدم که نیاز به تنبیه بود، مرحوم زنگنه یک کتاب به من میداد (که معمولا آثار چارلز دیکنز بود) و میگفت این کتاب را میخوانی و ظرف دو یا سه روز که آن را به پایان رساندی، باید راجع به آن کنفرانس بدهی که محتوای کتاب از چه قرار بوده یا که این کتاب را بهصورت خلاصهنویسی شده به من تحویل دهی! این ماندگارترین خاطرهای است که همیشه از پدرم در ذهنم باقی مانده است.
سال پیش کتابخانهای به نام ایشان در اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی راهاندازی شد، فکر میکنید راهاندازی این کتابخانه چقدر در مانایی راه پدر شما تاثیر دازد؟
جا دارد بهخاطر این اقدام از حمیده ماحوزی، مدیرکل فرهیخته ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تشکر کنم. امیدوارم این کتابخانه ماندگار باشد و اگر در دوره مدیران بعدی تصمیمی غیر از این اتخاذ شود؛ برای ما اهمیتی ندارد. این کار ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بسیار خوب و پسندیده بود؛ امیدوارم در مورد شخصیتها و چهرههای مطرح دیگری نیز این کار تداوم یابد و همواره شاهد چنین رفتارها و تصمیمات بزرگ ادبی باشیم.
سخن پایانی؟
بهعنوان یک عضو کوچک از جامعه فرهنگی استان این انتظار را دارم که مسوولان در میان این همه گرفتاری، عزل و نصبها و بازیهای پشت پرده سیاسی، اندکی هم برای مسائل فرهنگی وقت بگذارند. جامعه فرهنگی را بهخصوص در این ایام که پر از مشکلات مبهم اقتصادی است، به حال خودشان رها نکنند و نگذارند که متولیان این عرصه دغدغه نان داشته باشند! ایکاش مسوولان برای جامعه فرهنگی بستههای تشویقی و حمایتی از قبیل بیمه، امنیت شغلی و... در نظر میگرفتند تا حداقل بخش کوچکی از گرفتاریهای مادی و معیشتی این عزیزان رفع شود؛ چه در عرصه شعر، داستان، نمایش و چه در دیگر عرصههای فرهنگی.
باید مسوولان کاری کنند تا کارهای فرهنگی استمرار داشته باشد. اگر آنها از تجملگرایی و تشریفات اداری که امروزه شاهد آن هستیم، مقداری کم کنند، بدون شک استان ما از لحاظ فرهنگی ضرر نخواهد کرد! چراکه این بودجههای غیرضروری بهتر آن است که در راه ارتقای کیفی فرهنگ استان هزینه شود. شوربختانه این تجملات، هم با سنتهای ملی-مذهبی ما منافات دارد و هم با آرمانهای انقلاب. این تجملگرایی ها باید برچیده شود و خرج تعاملات فرهنگی استان شود. ای کاش در حوزه فرهنگی «عدالت» اجرا میشد! این سخن آخر من است.