bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۱۸۴۷
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۰۲ - ۲۱ خرداد ۱۳۹۷
شروین وکیلی در گفت‌وگو با بامداد جنوب:
کودکی‌هایش را باد با خود برد آنگاه که در فراز و نشیب زندگی بزرگترها به فراموشی سپرده شد. شنیدن مداوم خبرهایی درباره تجاوز به کودکان در گوشه‌گوشه این سرزمین، بیانگر واقعیت‌های تلخی است که رویارویی با ابعاد روانی آن برای برخی درک‌ناشدنی است..
متجاوزان به حقوق کودکان، به دادگاه‌هایی سختگیر سپرده شوندبامداد جنوب-هدی خرم‌آبادی:
کودکی‌هایش را باد با خود برد آنگاه که در فراز و نشیب زندگی بزرگترها به فراموشی سپرده شد. شنیدن مداوم خبرهایی درباره تجاوز به کودکان در گوشه‌گوشه این سرزمین، بیانگر واقعیت‌های تلخی است که رویارویی با ابعاد روانی آن برای برخی درک‌ناشدنی است. چیزی از ماجرای تکان‌دهنده و تلخ دبیرستان پسرانه در غرب تهران نگذشته و جای بسی تاسف دارد که چرا اخبار این‌چنینی در ادامه، از کمتر رسانه‌ای پیگیری می‌شوند و ما کی و چرا فراموشکار شدیم؟! 
بر آن شدیم تا در یک گزارش مفصل با پژوهشگر و جامعه‌شناسی در زمینه «جنسیت و حق کودکی» گفت‌وگو کنیم. در ادامه گفت‌وگوی شروین وکیلی را با بامداد جنوب می‌خوانید. 

س: آقای دکتر وکیلی به باور عده‌ای گرایش‌های همجنس‌گرایی، ریشه‌های فرهنگی دارد و در دوره‌های مختلف خود را نشان داده، به نظر شما این باورها چقدر صحیح هستند و در صورت تداوم چه پیامدهایی خواهد داشت؟
ج: در کل درباره‌ همجنس‌گرایی دو رویکرد اصلی وجود دارد؛ یک رویکرد نگرش زیست‌شناختی است که می‌گوید دو جنس زن و مرد طبیعی و عادی و هنجارین هستند و هر یک به جنس مخالف گرایش دارند و خارج از این چارچوب میل جنسی «اختلال» محسوب می‌شود. بر مبنای این دیدگاه همجنس‌گرایی رفتاری است با ریشه‌های هورمون-عصب‌شناسانه و در واقع نوعی اختلال (disorder) جنسی محسوب می‌شود. دیدگاه دیگر که فمینیست‌ها و برخی از نظریه‌پردازان پسامدرن بدان باور دارند، می‌گوید جنسیت اصولا یک برساخته‌ اجتماعی است و هنجارها و قالب‌هایش به کل از طرف نهادهای اجتماعی تعیین می‌شود. در این نگرش به قول سیمون دوبووار زنان زاده نمی‌شوند بلکه ساخته می‌شوند. پس میل جنسی زن و مرد هم امری ساختگی و مصنوعی قلمداد می‌شود و همجنس‌گرایی درست مثل دگرجنس‌گرایی رسمیت پیدا می‌کند.

س: دیدگاه شما در این مورد چیست؟ 
ج: من به طور قاطع فکر می‌کنم نگرش دوم نادرست و دیدگاه نخست درست است. انبوهی از داده‌های علمی و شواهد جامعه‌شناختی وجود دارد که نشان می‌دهد جنسیت یک پدیدار زیست‌شناختی با قواعد و چارچوب‌های محکم و استوار است که نه تنها به لحاظ آماری در همه‌ اعضای گونه‌ انسان، که کمابیش با همان قواعد در بیشتر جانوران دیگر هم وجود دارد. بخش‌هایی از رفتار و گرایش جنسی که از طرف جامعه تعیین می‌شوند به روابط قدرت و حواشی سلیقه‌ زیبایی‌شناسانه و برخی از راهبردهای لذت محدود هستند و این هسته‌ مرکزی زیستی را تغییر نمی‌دهند. در نتیجه همجنس‌گرایی اختلالی جنسی است که بنا به آمارهای معتبر بسامدی اندک‌تر از تبلیغات رسانه‌ای هم دارد و برداشت‌های نظریه‌پردازان گروه دوم از آن، هم نادرست است و هم سیاست‌زده و ایدئولوژيک. در این مورد من کتابی دارم به اسم «همجنس‌گرایی: تحلیلی در جامعه‌شناسی تکاملی» که بر تارنما و کانال تلگرام‌ام در دسترس علاقه‌مندان است.

س: ارتباط با همجنس و همجنس‌خواهی و تمایل به کودک در اسلام با تعابیری همچون لواط شناخته می‌شود و مجازات‌هایی دارد، آیا همین مجازات‌ها منجر به پس گرفتن شکایت در ماجرای دبیرستان معین تهران نمی‌شود؟
ج: یکی از اشکال‌هایی که همان نگرش دوم ساخت‌گرا در بحثمان ایجاد کرده، تولید ابهام و اغتشاش مفهومی است. طوری که مفاهیمی مستقل اغلب به خطا با هم یکی پنداشته می‌شوند. باید توجه داشت که همجنس‌گرایی (Homosexuality) با بچه‌بازی (Pedophilia) متفاوت است. اولی اختلالی هورمونی-عصبی است که از دید من نه جرم است و نه گناه، همچنان که عوارض رفتاری ناشی از آلزایمر یا شیزوفرنی را نمی‌توان به لحاظ حقوقی یا اخلاقی محکوم کرد. دومی دست‌‌درازی جنسی فردی بالغ به فردی نابالغ است که در قوانین بیشتر کشورها از جمله ایران هم جرم است و هم به نظرم گناهی اخلاقی. اتفاقا قوانین ما درباره‌ این موضوع به شدت مغشوش و ناکارآمد است. مثلا تمایزی بین این دو مفهوم قایل نیست، یعنی مرزبندی بالغ/ نابالغ را نادیده می‌گیرد. تمایز دیگری که اهمیت دارد، بین اغوا و تجاوز است. تجاوز در هر سن و با هر ترکیبی جرم است و غیر اخلاقی اما اغوا تنها در شرایطی چنین است که درباره‌ کودکان به کار گرفته شود. اغوا بخشی از رفتار جنسی عادی مردمان است که اگر بین دو فرد بالغ با قدرت تشخیص و انتخاب کامل باشد ایرادی ندارد اما درباره‌ افراد نابالغ به خاطر بی‌تجربگی و فرودست‌ بودنشان در سلسله مراتب قدرت اجتماعی، تجاوز به حقوقشان محسوب می‌شود.

س: ما همچنان در حال تلاش برای تصویب لایحه حمایت از کودکان هستیم، آیا وقوع تجاوز به کودکان ناشی از نبود چنین قانونی بوده است؟
ج: چنان که گفتم دستگاه حقوقی ما در این زمینه بسیار پرابهام و مغشوش و ناکارآمد است و دلیل‌اش هم آن است که پشتوانه‌‌ فلسفی دقیق و روزآمدی برای مفاهیم مربوط به حق ندارد و به داده‌ها و نظریه‌های علمی روزآمد مسلح نیست.

س: برخی بر این باور دارند که آسیب‌های اجتماعی از جمله تجاوز ناشی از فشارهای معیشتی و به دنبال آن فشارهای روحی است و اغلب جرائم از سوی قشر فقیر جامعه رخ می‌دهد، شما با چنین باوری موافقید؟
ج: نه، چنین نیست. فقر فرهنگی و انحطاط اخلاقی در یک جامعه بسامد چنین رفتارهایی را افزایش می‌دهد اما من آمار معتبری ندیده‌ام که نشان دهد فقر اقتصادی ارتباطی با این موضوع دارد. احتمالا همبستگی بین فقر فرهنگی و فقر اقتصادی چنین تصوری را ایجاد کرده که عقلانی و درست نیست.

س: برای التیام بخشیدن به روان والدینی که به فرزندانشان تجاوز شده و خود آسیب دیدگان از تجاوز چه راهکاری را پیشنهاد می‌دهید؟
ج: این موضوع در دایره‌ تخصص من نیست و مددکاران و روانپزشکان باید درباره‌اش نظر بدهند. تنها این را می‌توانم بگویم که طی دهه‌های گذشته اختلالی ریشه‌دار در حوزه‌ جنسیت در ایران پدید آمده که از سیاست‌های غلط و ایدئولوژی‌های نوظهور و نادرست ناشی شده است. جداسازی فضای دختران و پسران و محدود کردن ارتباط طبیعی و سالم دو جنس آن هم در شهرهایی با چند میلیون نفر جمعیت و تابو فرض کردن آموزش امور جنسی آن هم در شرایطی که در عصر اطلاعات به سر می‌بریم، نمونه‌هایی از این نابخردی‌ها هستند. کودکان آسیب دیده و پدر و مادرانشان را باید به روانپزشکانی مهربان و سیاست‌گزاران این حوزه را باید به دادگاه‌هایی سختگیر واسپرد! 

نام:
ایمیل:
* نظر: