بامداد جنوب- الهام بهروزی:
بوشهر این استان جنوبی و نفتخیز در دل خود هنرمندانی پرورش داده که دستساختهها و تولیداتشان در برگیرنده مبانی فرهنگی و تمدنی این خطه است و در نوع خود کمنظیر و منحصربهفرد هستند. بیشتر این هنرمندان بهصورت تجربی و اجدادی ساخت صنایع بومی را آموختهاند و سالیان سال است که در این عرصه مشغول به فعالیت هستند و موجب زنده نگه داشته شدن این هنرها شدهاند. شوربختانه در قرن حاضر بسیاری از صنایع دستی بومی ما تحت شعاع عوامل متعددی دچار رکود و یکنواختی شده که مهمترین این دلایل عبارتند از: ورود بیرویه صنعت ماشینی، تکیه بر درآمد ناشی از صادرات نفت، معرفی نشدن کامل صنایع و نبود تبلیغات مناسب در کنار ورود سریع و نیرومند هنرهای غربی به ایران و بیتوجهی مردم بهویژه جوانان به صنایع و هنرهای سنتی و گرایش به محصولات خارجی.
این در حالی است که بوشهر یکی از استانهایی است که دارای تنوع و تعدد صنایع دستی است و در برخی از این صنعتها نظیر گبهبافی، عبابافی و... حرف نخست را در کشور میزند. از اینرو، از پتانسیل بالایی در این زمینه برخوردار است که میتوان با حمایت از هنرمندان صنایع دستی در گوشه و کنار استان بسیاری از صنایعی که روزی در این خطه تولید میشده و اینک بهدلایلی در آستانه فراموشی قرار گرفتهاند، دوباره به چرخه تولید بازگرداند که خوشبختانه این مهم در این یکی دو سال اخیر مورد توجه واقع شده است؛ البته متولیان امر برای پویایی این صنایع برآن شدهاند تا این بار این صنایع را بهشکلی متفاوت و متناسب با ذائقه مخاطب امروزی و با کاربری جدید وارد زندگیهای امروزی کنند که خوشبختانه با اقبال خوبی هم روبهرو شده است. بدیهی است باید این تلفیقها و کابریها بهگونهای باشد که این صنایع را ماهیت اصلی خود دور نگه ندارد.
شاید این شیوههای تلفیقی به حفظ حیات بسیاری از صنایع دستی بومی استان کمک کند ولی نباید از این مهم غافل شویم که هر چقدر هم بتوانیم بستر مناسب را برای عرض اندام صنایع دستی در سطح استان فراهم کنیم اما تا زمانی که حمایتی از هنرمندان خالق این آثار و دستساختهها صورت نگیرد، نمیتوان به حال خوب صنایع دستی معترف شد. همانطور که اطلاع دارید که بیشتر هنرمندان کهنهکار و پیشکسوت صنایع دستی استان بیمه نیستند و از این مساله در رنج هستند، چراکه برخی از آنها بنا به شرایط سنی نمیتوانند مشمول بیمه هنرمندان شوند اما در این میان، راهکارهای وجود دارد که میتوان به کمک آن، این مشکل را مرتفع کرد. بامداد جنوب تاکنون گزارشهای متعددی در این حوزه نگاشته است و خوشبختانه توانسته تاثیرگذار ظاهر شود و زمینه را برای بیمه شدن چندین هنرمند صنایع دستی با حمایت ادارهکل تامین اجتماعی و ادارهکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان فراهم کند و از این رهگذر چند هنرمند صنایع دستی شاخص و کهنهکار استان بیمه شود.
اینک در هفته صنایع دستی قرار داریم و درصدد برآمدیم با این بهانه گفتوگویی را با ناصر امیرزاده، مدیرکل اداره میراثفرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در خصوص صنایع دستی استان صورت بدهیم که شما را به خواندن آن در ادامه دعوت میکنیم. البته پیش از اینکه وارد این گفتگو شویم، ذکر یک نکته را لازم میدانم، زمانی که برای انجام این گفتوگو به دفتر این مدیر مراجعه کردم، با فضایی روبهرو شدم که چشمنواز و خوشایند بود؛ فضایی که با صنایع دستی بومی و محلی زینت یافته بود و تلاش شده بود تا بسیاری از این صنایع در این محیط افزون بر بعد زینتی که داشتند، شکل کاربردی به خود بگیرند؛ اقدامی که میتواند در دستگاههای دیگر بهعنوان الگو قرار بگیرد و این صنایع در دفاتر مدیران دیگر دستگاهها جایگزین همتاهای خارجی خود شوند و مورد استفاده قرار بگیرند.
بوشهر یکی از استانهایی است که در حوزه صنایع دستی حرف فراوان برای گفتن دارد، شما در زمینه حمایت از این صنایع که تعداد آنها هم کم نیست، چه تدابیری اندیشیدهاید؟
صنایع دستی استان بوشهر در صنایعی چون حصیربافی، عبابافی، گلیمبافی، صنایع دریایی و غیره خلاصه میشود. این نوع صنایع از گذشته به ما رسیده است. در اینجا یک نکته وجود دارد، اینکه ما چگونه میتوانیم از آنها به شکل کاربردی در زندگی اجتماعی و اقتصادی بهره مفید ببریم. از اینرو، تمام تلاش ما این است که این اقلام را بهصورت مصرفی در زندگی و معاش مردم جای دهیم و از آن حالت تزئینی صرف بیرون بیاوریم؛ برای مثال، تا چند سال پیش پارچههای عبا که در کردوان تولید میشد، صرفا برای استفاده طبقه روحانیون بوده است اما ما با کند و کاوی که کردهایم، به این نتیجه رسیدیم که میتوان از این پارچه بافته شده برای دوخت کت و شلوار یا لباسهای امروزی زنانه سود جست. بنابراین در زمینه حمایت از صنایع دستی افزون بر حفظ شکل زینتی آنها، اهتمام ویژهای در کاربردی کردن آن داریم، چراکه صنایع دستی بومی اگر متناسب با اقتضائات زمانه خود باشند بیشک مورد مصرف آحاد اجتماع قرار خواهند گرفت و ما در پی همین هدف هستیم. اتفاقا تا حدود زیادی هم موفق بودهایم.
شما یکی از راههای استقبال عامه مردم به صنایع دستی را مصرفی و کاربردی کردن آن میدانید؛ فکر میکنید چقدر زمان میبرد تا این مهم همگیر شود؟
متاسفانه یکی از عوامل فراگیر نشدن صنایع دستی بومی و محلی بوشهر، قاچاق بیرویه محصولات چینی و خارجی است. از آنجایی که امسال، سال حمایت از کالای ایرانی است، باید سیاستهایی اندیشیده شود تا نگرش مردم به صنایع دستی تغییر کند، چراکه در این صورت محصولات بومی نیز در شکل و کیفیت مناسبتری وارد چرخه تولید شده و با استقبال بهتری روبهرو میشود. البته در این خصوص برای جذب مشتری باید دستگاههای دیگر هم در کنار ادارهکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری قرار بگیرند؛ دستگاهها و نهادهایی چون صدا و سیما و ... و همچنین رسانهها در زمینه ترویج فرهنگ خرید صنایع دستی بومی و حمایت از کالای ایرانی میتوانند بیشترین نقش را ایفا کنند، زیرا ما به تنهایی نمیتوانیم از عهده این مهم برآییم و نیازمند مشارکت همه جانبه مدیران، مسوولان و آحاد مردم هستیم. همه باید بکوشیم تا کالای با کیفیت و متناسب با هویت بومی و محلی خودمان در زیست مردمان این خطه قرار بگیرد. از طرفی باید با کالای قاچاق و مشابه چینی و خارجی به شدت مقابله شود و در زمینه خرید کالای ایرانی و صنایع بومی فرهنگسازی شود.
بوشهر به راهاندازی یک بازارچه صنایع دستی دائمی احتیاج دارد؛ زیرا الان به هر شهری که میرویم، شاهد وجود بازارچههای تاریخی و نمایشگاههای صنایع دستی بهصورت دائم هستیم که از جاذبه فراوانی برای مسافران و گردشگران برخوردار است اما در استان بوشهر فقدان این بازارچه بهشدت احساس میشود! این در حالی است که ما در بافت تاریخی چنین ظرفیتی را داریم و بازار قدیمی که در آنجا وجود دارد، کاملا مستعد راهاندازی چنین بازاری است اما ظاهرا اداره کل میراث فرهنگی در پی این است که بازارچه دائمی صنایع دستی خود را در مدرسه تاریخی سعادت راهاندازی کند کمه بیشتر مناسب انجام فعالیتهای فرهنگی و هنری است!
در اینجا باید تاکید کنم که بازارچه قدیمی چون مالک شخصی دارد، ما نمیتوانیم که بهصورت دولتی آن را تصاحب کنیم. البته رایزنیهایی هم چندین بار با مالک آن صورت گرفته که نتیجهبخش نبوده است. متاسفانه این بازارچه تاریخی بهدلیل هزینه بالا و مسائل دیگر فعلا امکان بهرهبرداری ندارد. هرچند خیلی تلاش کردیم که با تعامل با مالک آنجا بتوانیم این بازارچه را فعال کنیم اما جواب امیدبخشی نگرفتهایم ولی با وجود این ما باز هم تلاش خودمان را همچنان ادامه میدهیم تا به نتیجه برسیم. حل این مساله بهطور قطع زمانبر است و برای خریداری آن نیاز به یک هزینه هنگفت داریم، از این رو، در حال حاضر برای راهاندازی این بازارچه مدرسه سعادت را در نظر گرفتیم که خوشبختانه هیات امنای آن در این زمینه نهایت همکاری را دارند و از طرفی این مدرسه از موقعیت خوبی که در شهر برخوردار است، میتواند در جذب مردم به صنایع دستی نقش پررنگی ایفا کند.
بهنظر شما اگر آموزش و آگاهیبخشی در زمینه صنایع دستی در مرحله اول بهصورت رایگان انجام شود، چه تاثیر میتواند در پویایی صنایع دستی محلی و بومی بگذارد؟
بهطور قطع آموزش و آگاهیبخشی در این عرصه باید بهصورت رایگان باشد، چراکه آموزش رایگان رشتههایی مانند حصیربافی، عبابافی، صنایع دریایی، خوسبافی و مانند آن میتواند بسیار راهگشا باشد و استقبال مردم را به هنرهای بومی که برخاسته از هویت تاریخی و فرهنگی بوشهر است، افزایش میدهد. خوشبختانه امروز بسیاری از این صنایع در برخی از ارگانها نظیر کمیته امداد، مراکز فنی و حرفهای و... به همین صورت آموزش داده میشود.
با توجه به اهتمام شما در حوزه آموزش صنایع دستی، آیا توانستهاید به موازات آن بازار فروشی را هم برای محصولات تولیدی ترتیب بدهید تا به عرضه و تقاضای آن بهصورت هدفمند کمک کند؟
ببینید ما قبلا در سطح استان تنها یک فروشگاه صنایع دستی داشتیم اما در سال ۹۶ موفق شدیم چندین فروشگاه صنایع دستی افتتاح کنیم و از این رهگذر در ایام نوروز با فروشی بالغ بر یک میلیارد تومان روبهرو شویم؛ این یعنی رشد صددرصدی که خوشبختانه بوشهر توانست رتبه نخست فروش صنایع دستی کشور را از آن خود کند. از اینرو، این تجربه باعث شد که در 10 شهرستان استان به راهاندازی فروشگاه صنایع دستی مبادرت ورزیم و انشاءالله یک فروشگاه بزرگ صنایع بومی بهزودی در فرودگاه عسلویه راهاندازی خواهد شد که بدون شک نقش بسزایی در معرفی و عرضه دستساختهها و تولیدات هنرمندان بومی خواهد داشت.
طرح «خانه ایرانی» از جمله طرحهایی است که میتواند نقش موثری در معرفی صنایع دستی استان داشته باشد؛ آیا این در طرح در استان ما نیز اجرا خواهد شد؟
بله، در تلاش هستیم این طرح را در یکی بناهای شاخص بافت تاریخی بوشهر تا پایان سال جاری اجرائی کنیم و در این خانه صنایع دستی بومی را در معرض دید عموم قرار بدهیم. در نظر داریم که معماری، سبک چیدمان و تمام وسایلی که در آنجا قرار میگیرد صبغهای از صنایع دستی بوشهر را در خود داشته باشد و تولید خود استان باشد. امیدواریم که با تخصیص اعتبار لازم این مهم محقق شود، چراکه اگر این صنایع بهصورت اصولی و مطلوبی به مردم معرفی شود، بهطور قطع در بازار آن هم گشایشی صورت خواهد گرفت؛ چون باید جامعه را درگیر این قضایا کرد!
آیا این طرح شکل موزهای دارد؟
ماهیت طرح به این شکل است اما ما پیشنهاد دادیم که افزون بر جنبه موزهای آن، بخشی از آن کاربردی و مصرفی باشد و صرفا جنبه نمایشی و تزیینی نداشته باشد، برای مثال بخشی همچون اقامتگاه باشد، بخشی به کافیشاپ بدل شود تا مردم از نزدیک زیباییهای منحصربهفرد آن را به شکل کاربردی لمس کنند.
یکی از راههای دیگری که میتواند به ارتقای صنایع دستی بومی کمک کند، راهاندازی و ایجاد رشتههای صنایع دستی در دانشگاه است! آیا این مهم در استان ما محقق شده است؟
بله! ما در اینباره با دانشگاه علمی- کاربردی رایزنی کردهایم که به نتایج خوبی دست یافتهایم و انشاءالله بهزودی شاهد راهاندازی رشتههای تخصصی صنایع دستی در دانشگاه خواهیم بود، هرچند پیش از این در برخی از هنرستانها آموزش برخی از صنایع دستی آغاز شده که با استقبال خوب نیز روبهرو شدهاند.
برای ادامه حیات صنایع دستی لازم است که هنرمندان شاخص این صنایع حمایت شوند اما عمدتا مساله بیمه این هنرمندان یکی از معضلاتی است که انگیزه و فعالیت آنها را تحت شعاع خود قرار میدهد، ادارهکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در این زمینه چه تلاشی را صورت داده است؟
خوشبختانه همه هنرمندانی که مجوز لازم را از دستگاههای متولی و مرتبط اخذ کردهاند، اکنون در زمینه بیمه مشکلی ندارند و در این دو سه سال اخیر تعداد قابل توجهی را تحت پوشش بیمه هنرمندان قرار دادهایم.
سخن پایانی؟
در پایان تاکید میکنم که وجود دستگاههای نظارتی و رسانهها را یک فرصت میبینم؛ چراکه آنها به من نوعی به عنوان یک مسوول اجازه نمیدهند که منفعل باشم و یا به بیراهه بروم و با دست گذاشتن روی نقاط چالشی ما را به فکر رفع نواقص و اختلالات و کمکاریها میاندازند و موظف میکنند که همه چیز باید قانونی و با توجه به مصوبههای تعریف شده دولت اجرائی شود. از اینرو، وجود «رسانه» را الزامی میبینم؛ بهخصوص در حوزه میراث فرهنگی؛ چراکه رسانه هم نقاط قوت و هم نقاط ضعف را برجسته میکند و ما را به چارهاندیشی وامیدارد و وجود رسانههای انتقادی به سود هر مسوولی است؛ زیرا نقدهای سازنده و بجا مسوولان را در شناسایی چالشها و کمکاریها کمک میکند. بنابراین باید اعتراف کرد که رسانهها پشتیبان حقیقی هر مسوول اجرائی و دولتی است.