کریم جعفری:
بحران آب بالاخره پس از 10 سال هشدار دلسوزان و بیتوجهی مسوولان بیسواد و کمدانش دامن همه را گرفت. در روزهایی که آب نیست و هر کسی دنبال قطرهای آب، بیمدیریتی به همان شکل سابق در حال زخمه زدن به دل ریش و ناتوان مردم و کشوری است که با هزار و یک دشمن دست و پنجه نرم میکند. مردم هیچ گناهی ندارند، آنها برای زندگی روزمره خود فقط آب میخواهند، اگر فشارِ بیآبی نباشد، آنها هیچ وقت حرفی نمیزنند و طبق معمول همراه هستند.
چهار سال پیش در یکی از همین ستونهای روزنامه بامداد جنوب در یادداشتی نوشتم که با این مدیریت و این شیوه، به قهقرا میرویم، نوشتم پولی که برای ساخت پارکی بیهوده که این روها لانه سگها شده هزینه کردید را اگر برای ساخت دو سه ایستگاه آبشیرین کن هزینه میکردید، امروز این مشکلات پیش نمیآمد، نوشتم که انتخاب مدیران بر اساس میزان نوکری، نزدیکی و رانت و پارتیبازی فقط و فقط جمهوری اسلامی را به سراشیبی مشکلات میبرد، نوشتم به جای پرونده ساختن برای این و آن، بردن فک و فامیل سر کار و گرفتن باج سبیل از پیمانکارها و فشار بر رسانهها، بهتر است کار کنید، ننشنید و بگوئید که ما نوکر مردم هستیم، مردم نوکر نادان و احمق نمیخواهند، نوکری که فرق آب گلآلود و شیرکاکائو را نمیفهمد و چایی سیاه را به جای نوشابه یکنفس بالا میکشد، نمیتواند دردی از جامعه دوا کند.
وقتی وضعیت انتخابات بهگونهای میشود که نمایندهای سر از مجلس در میآورد که لابیاش فقط برای فک و فامیلش است و از مشکلات مردم چیزی حالیاش نمیشود، مشخص است که مردم دچار مشکل میشوند. وقتی مدیرکل آبفای استان هیچ توانی برای مدیریت ندارد و متاسفانه پس از شش سال همچنان در مسند نشسته و مجموعهاش هیچ همراهی و همخوانی با وی ندارند، باید هم استان دچار مشکلات آب شود. درست است که آب نیست، اما اگر کمی به حرف عقلای قوم گوش کرده بودید، امروز این مشکلات وجود نداشت. به حرفهایی که در طول روزهای گذشته چند شبه مسوول در حوزه آب گفتهاند توجه کنید تا عمق فاجعه را بیش از پیش درک کنید. مردم اگر به خیابان میآیند، تقصیر مدیریت غلطی است که هم پیاز را خورده، هم کتک را و هم پول را داده است. سه سال پیش در همین روزنامه از مشکلات آب برازجان نوشتیم، اما از آبفای استان یک فرد کمسواد به دفتر روزنامه زنگ زد و گفت به شما ربطی ندارد، خوب به ما که ربطی ندارد، به شما که ربط دارد در این مدت چه کردهاید؟ اگر نمیتوانید که استعفا دهید تا قومی از دست شما آسوده گردند.
شنیدهام که نماینده ارشد دولت هم با توپ و تشر به مدیران در جلسهای گفته که اگر فلان نکنید، فلان میکنم. خوب برادر من، عزیز من، مگر به مدیر در حضور فرستادهای از تهران بد و بیراه بگویی، درست میشود؟ مدیر بیعرضه و ناتوان است، عوضش کن. عربستان سعودی 25 میلیون نفر را دارد با همین خلیج فارس آب میدهد، شما عرضه ندارید تاسیسات آب شیرین کن احداث کنید، پول را جای دیگری میخواهید هزینه کنید، پس چرا ماندهاید، بهخدا بروید سنگینترید.
قلم من گزنده و تند است، اما وقتی میگفتیم که متهم به سیاه نمایی شدیم و سیاه و سیاهتر تحریک شدند که از ما شکایت کنند، فقط میخواستید مردم به خیابان بریزند و بد و بیراه بگویند. فرمانداری که شش سال است در دشتستان نشسته، بهتر است به همان ساختمانسازیاش برسد، آب که یک جا مانده، میگندد، اگر نماینده دولت توانایی برکناریاش را ندارد، خودش برود.
نماینده مجلس که فقط میگوید گردن وزیر را در صحن علنی میشکنم که چرا با بامداد جنوب برخورد نمیکند، حالا برود گردن وزیر را بشکند که چرا در بالادست آب را راهی دشتستان نمیکنند؟ او که میداند چگونه پیش رئیس مخابرات کشور برود و عریضههای زیبا عرضه بدارد و یا از فلان وزیر فلان چیز را بخواهد، فرداروز برود از ما هم شکایت کند که چرا اینگونه نوشتهایم؟ چرا یک بار مشکلات آب دشتستان را در صحن علنی فریاد نزدی؟ یا این را هم خلاف کرامت و شأن نمایندگی میدانستی؟
سرپرست معاون عمرانی استانداری که از نوشته یک روزنامهنگار میترسد و در دادگاه میگوید میخواستند مرا بکشند و میترسم بهخاطر نوشتههایش در شهر راه بروم، حالا برود و مشکلات را حل کند... وقتی که میگویند یک فرد باید تخصص داشته باشد، بیخود نگفتهاند، در عجبم از نماینده دولت که چرا به بخشنامههای وزارتی تمکین نمیکند و مدیرانش همه بازمانده سابق هستند؟ شاید هم مدیون است و یا شاید هم توانایی و جرات عوض کردن را ندارد و فقط بلد است از «ساخت امید در جامعه» بگوید؟
این روزها، مشکلات کم نیستند، اما همه چیز مدیریت میخواهد. کازرونیها آب نمیدهند، چهار روز شیر گاز را ببندید ببینم میتوانند تخممرغ بخورند تا بعد مشخص شود که درد بیآبی بدتر است یا درد بدون گاز زندگی کردن. برای هر کاری باید سیستم تصمیمگیری و شجاعت لازم را داشت.
در طول روزهای گذشته تلاش بسیاری کردیم که در این مورد ورود نکنیم، اما این مساله را همه میدانند که در استان بوشهر هم بحران مدیریت داریم و هم بحران مشکلات انباشته شده. به سفارش بزرگان و دوستان سعی کردیم در این مدت کلا خنثی حرکت کنیم و حرفی نزنیم، گفتیم مملکت در شرایط حساسی است و حرفی بر زبان نراندیم، گفتیم بگذاریم جامعه آرام باشد و دیدیم که آرامش جامعه هم دیگر از دست ما خارج شده است، خلاصه آنکه باید همه چیز را کوبید و از نو ساخت. با این شیوه، مشکلات استان بوشهر قابل حل شدن نیست.
باز هم تاکید میکنم در گام اول باید مدیر آبفای استان عوض شود، در گام دوم باید مدیری آشنا از درون همین مجموعه انتخاب و مشکلات را با دقت بررسی و راهکار ارائه دهد، سوم آنکه باید معاونت عمرانی دلسوز، آشنا به مشکلات و مسائل، کسی که دستکم در وزارت کشور به اتاق مدیران راهش دهند و سواد کافی داشته باشد، انتخاب گردد، دیگر آنکه باید تاسیسات آبتصفیه بزرگ را به صورت ضربالعجلی با تجربه گرفتن از کشورهای موفق در ساحل بوشهر و دیگر مناطق کشور عملیاتی کرد، موضوع بعد آنکه باید در مشاجره با شهرستان کازرون و کمتوجهی آنها بهشدت مقابله به مثل گردد، باید مخازن بزرگ آب در دشتستان احداث و آب برای تابستان در اندازه 5 میلیون متر مکعب ذخیرهسازی گردد، فرماندار و نماینده مجلس اگر نمیتوانند موضوع را پیگیری کنند استعفا دهند، چرا که بود و نبودشان هیچ فرقی نمیکند...