بامداد جنوب:
حمله هوایی بامداد روز گذشته رژیم صهیونیستی به پایگاه نیروهای ایرانی در نزدیکی فرودگاه حلب، در ادامه سلسله حملاتی است که این رژیم برای وارد کردن ایران به یک نبرد همه جانبه پیش از پایان کار گروههای تروریستی در سوریه تدارک دیده است. با این حال باید پرسید که آیا رژیم صهیونیستی در این حملات از خطوط قرمز عبور کرده است یا نه؟ هرچند بنده شب گذشته نوشتم که این رژیم با استفاده از پهباد به این پایگاه را هدف قرار داده اما به نظر میرسد آنها از جنگندههای اف ۳۵ پنهانکار خود برای این حمله بهره گرفته و بدون شک یا توانستند رادارهای روسی که در فاصله 100 کیلومتری شهر حلب قرار دارند را هک کرده و از مدار خارج کنند یا آنکه از آسمان ترکیه برای این حمله بهره گرفتند!!
پس از حمله موشکی مقاومت به مواضع رژیم صهیونیستی در جولان اشغالی در ماه اردیبهشت دبیر کل حزب الله لبنان در سخنانی هشدار داد که اگر صهیونیستها بخواهند خطوط قرمز مقاومت در سوریه را نقض کنند با پاسخی محکم مواجه خواهد شد. حال این سوال را دوباره مطرح میکنیم که آیا رژیم صهیونیستی با حمله به یکی از مقرهای مرکزی مقاومت که گفته میشود از جمله مقرهای اصلی سپاه در سوریه به شمار میرود خطوط قرمز را پشت سر گذاشته است یا نه؟ این که رژیم صهیونیستی فضا را برای تکرار و تشدید حملات خود مناسب دیده و پس از حمله به فرودگاه تی4 این بار به فرودگاه حلب در شمال سوریه حمله میکند نشان میدهد که آنها برنامهای دراز مدت و مداوم برای مقابله با حضور ما در سوریه تدارک دیدهاند.
با توجه به حضور روسها در منطقه که وظیفه پدافند را برعهده دارند و در یک تقسیم کار، آسمان سوریه توسط آنها محافظت میشود آیا آنها متوجه حضور جنگندههای صهیونیستی نشدند؟ آیا آنها متوجه شدند و عکسالعملی نشان ندادند؟ اگر مورد اول درست باشد این شکستگی بزرگ برای سامانههای پدافندی روسیه است که پیشرفتهترین آنها را در فرودگاه حمیمیم در لاذقیه مستقر کرده تا بتواند عملیاتهای نظامی خود در سوریه را پشتیبانی کند و اگر مورد دوم درست باشد باید گفت نتانیاهو در سفر به مسکو توانسته تضمینهای جدیدی برای حمله علیه ایران در سوریه از پوتین به دست آورد که در این مورد باید گفت که شکست سفر آقای ولایتی خواهد بود. متاسفانه، ما در حوزه پاسخ یا خیلی دیر عمل میکنیم یا خیلی بد، وقتی هم عمل کردیم سند دقیقی برای اقناع افکار عمومی خودمان نداریم.
در مورد حمله شب گذشته که گفته میشود بین 8 تا 10 موشک هوا به زمین شلیک شده است که با توجه به قابلیتهای اف35 جهت پنهانکاری باید همان عدد 8 فروند موشک را دقیقتر دانست، متاسفانه نتوانستهایم به صورت شفاف در مورد شهدا خبرنویسی و اطلاعرسانی کنیم. در حالی که از همان ابتدا گفته شده که 5 تن از رزمندگان سوری به شهادت رسیدهاند، از سکوت و انفعال ما دیگر رسانهها بهره گرفته و در حال بالابردن آمار شهدا هستند. مشخص نیست که این آماری که مرکز یک نفره دیدبان حقوق بشر مستقر در لندن در مورد 19 شهید داده از کجا آمده است اما حملهای با این وسعت که تقریبا یک پایگاه و تجهیزات داخل آن را به صورت کامل منهدم کرده، نمیتواند تلفات کمی در پی داشته باشد.
به هر حال آنچه در این میان مطرح است ضرورت پاسخگویی محکم و بازدارنده به رژیم صهیونیستی است تا دیگر دست به چنین خطاهایی و رفتارهای نزند. بدون شک تمام این حملات به دلیل اهمال سستی و واگذاری اصل پاسخ به زمان و مکان مناسب توسط فرماندهی مقاومت باز میگردد و در ذهن فرماندهان رژیم صهیونیستی این باور به وجود آمده که ایران با توجه به گرفتاریهای شدید اقتصادی و مشکلات داخلی خود نمیتواند به این حملات پاسخ دهد. بنده به عنوان یک روزنامه نگار و کسی که سالها در حوزه تحولات منطقه فعالیت میکند تاکید دارم و بارها هم این را نوشتهام که باید پاسخی دردناک در اندازه موشکباران دهها فروندی علیه یکی از فرودگاههای رژیم صهیونیستی داد تا علاوه بر نابودی این فرودگاه، تلفات قابل توجهی نیز از این رژیم گرفته شود تا دیگر دست به چنین اقداماتی نزند و تا زمانی که چنین اتفاقی نیفتد انتظار حملات ادامه دار و خونین صهیونیستها را باید داشت.
به هر حال ما باز هم چشم به راه پاسخ میمانیم، هر چند بر این باور هستم که حوصله فرماندهی و تصمیمگیران سیاسی در کشور بسیار زیاد است اما ما در حوزه رسانهای باید مخاطب خود را اقناع کنیم و به او یادآور شویم که قدرت و توان بازدارندگی کشور بالا است. اگر فردا امریکاییها به یکی از مراکز ما حمله کردند و ما پاسخی ندادیم باید چه گفت؟ آیا اینگونه میخواهیم تنگه هرمز را ببندیم؟