کریم جعفری:
این روزها اخبار ناگوار در مورد نشریات مکتوب یکی پس از دیگری به گوش میرسد، بخشی از نشریات با کم کردن بیسابقه تیراژ خود، برخی با تعدیل نیرو، برخی با کم کردن صفحات، برخی هم با سیاه و سفید کردن در تلاش هستند تا باقی بمانند و آنهایی که در این زمینه تلاششان راه به جایی نبرده نیز در روزنامه را میخ و تخته کرده و رفتهاند تا بیش از این بدهکار خلقالله نشوند. هفته گذشته بود که در مورد مشکلات عدیده و بسیار زیادی که بامداد جنوب نیز به آن دچار شده، مطلبی نوشتم، هر چند به دلیل سنگاندازیهای استانداری بوشهر و تازه بهدوران رسیدههای حاضر در آن که سفارشات عدیدهای برای عدم همکاری با این روزنامه داشتهاند به زعم خودشان شاید مشکلی برای ما ایجاد کرده باشند، اما با این بچه بازیها که با دروغگویی ناشی از ترس همیشگی آنها همراه است، نتوانسته خللی در اراده بامداد جنوب ایجاد کند.
با این حال، برخی از شبهدوستان رسانهای ما که به جای روزنامه نگاری و نشریهداری در حال دکانداری هستند نیز زحمت را دو چندان کرده و مسائلی را مطرح کرده و میکنند که البته بیش از این از آنها انتظار نمیرود. وقتی این حضرات که عرضه و جرأت حرف زدن رو در رو را ندارند میروند و پشت سر معاون سیاسی استانداری پنهان میشوند و به این بهانه که بامداد جنوب کشوری است، چرا آگهی استانی به آن میدهید تا به باور باطلشان کاسبی فامیلیشان بهتر شده و بامداد جنوب به زمین بخورد، مسائل اندکی پیچیدهتر میشود. اینها بخشی از مشکلاتی است که مشتی بچه برای ما در استان بوشهر فراهم کردهاند که البته همه اینها را دیر یا زود مردم ادب خواهند کرد، اما مساله اساسی که همین حضرات دکاندار نیز بهزودی با آن دست به گریبان خواهند شد، دستور وزراتخانههای مختلف برای ممنوعیت خرید نشریه و دادن هر گونه رپرتاژ است.
در حالی که وزارتخانهها هزار و یک خرج دارند، متاسفانه وقتی نوبت به کم کردن هزینهها میرسد اولین جایی که به ذهنشان خطور میکند همین نشریات هستند، در حالی که آنها فکر نمیکنند با همین چندقازی که به نشریات میدهند هزاران نفر به کمترین دریافتی مشغول کار هستند. دولت هم که کلا چیزی به اسم یارانه نشریات را فراموش کرده (البته چیزی هم دست ما را کلا نمیگرفت) و توانی برای نظارت بر هزینه کاغذ، زینک و جوهر هم ندارد. به همین دلیل باید گفت بهزودی هزاران بیکار دیگر به صف بیکاران جامعه اضافه خواهند شد و باید دید از این جمع چند نفرشان ناچار میشوند که برای کار راهی خارج کشور و خدمت در رسانههای بیگانه خواهند شد. این راهی است که مسوولان در ردههای مختلف پیش پای روزنامهچیها گذاشتهاند.