بامداد جنوب:
سال 1392 پس از میانبر زدن مصطفی سالاری و حضور او بهعنوان استاندار بوشهر که باعث بروز خشکسالی و پسرفت در همه حوزههای اقتصادی، بالا رفتن افراد کوچک و به حاشیه رفتن بزرگان، اجرای طرحهای شکستخوردهای مانند دهکده سنگفرش که امروز به برهوتی خشک تبدیل شده، زمینهای چمن مصنوعی روستایی که بیشتر آنها نابود شده و چیزی از آن باقی نمانده، اجرای خروجی دوم بوشهر که شبها جولانگاه «سرگینغلطان» و انواع خزندگان و چرندگان مختلف است، شد. بسیاری ماندند که قرار است چه اتفاقی بیفتد. بسیاری از کسانی که مسائل را از نزدیک رصد کرده و مطلع هستند؛ میدانند که امور از کدام مجرا میچرخد.
او پس از بوشهر راهی استان شمالیِ گیلان شد و گروهی از وادادگان دولتی نیز با هزینه چند ده میلیونی به رشت رفته و او را معارفه کردند. نظر، ورود به جزئیات نیست او در حالی به شمال رفت که نمایندگانش در بوشهر رتق و فتق امور را به دست گرفته و عملا چیزی به اسم استاندار در بوشهر نماند؛ این را امروز میتوانید از هر رهگذری در استان بوشهر بپرسید که چه کسی استاندار واقعی بوشهر است و کدامین افراد استان را اداره میکنند. حضور او در گیلان البته با مخالفت شدید بسیاری از نمایندگان این استان مواجه شد؛ تا جایی که گیلانیها میگویند حتی محمدباقر نوبخت نیز از این انتخاب دل خوشی ندارد.
او که با دوپینگ واعظی و رئیسجمهور و با مخالفت بیشتر اعضای کابینه دوباره استاندار شد، این روزها فکرهای جدیدی در سر دارد. او علاوه بر بوشهر و گیلان حالا میخواهد استان سومی را هم در اختیار خود داشته باشد و ما شاهد کشورگشایی به سبک خاص مصطفی سالاری هستیم اما جریان از چه قرار است؟ در حالی که وزارت کشور بهدلیل بازنشسته شدن 15 تن از استانداران ناچار به جایگزینی آنهاست، او در تلاش است تا به هر شکل ممکن از گیلان فرار کرده و استاندار یک استان بزرگتر شود. تا جایی که شنیدههای بامداد جنوب تائید میکند، او در فکر آمدن به استان فارس است و گوشه چشمی هم به اصفهان و کرمان دارد. با این حال مانند بوشهر، او به فکر فردای خود در گیلان هم هست. از قرار معلوم او فرماندار فعلی دشتستان را بهعنوان معاون سیاسی و امنیتی استانداری گیلان معرفی کرده است تا اگر آن سامان را ترک کرد، کسی باشد که از ماترکش مراقبت کند، درست مانند کاری که در بوشهر کرد. حالا باید دید که آیا نمایندگان و مردم استان فارس تن به این انتخاب خواهند داد و برخورد گیلانیها با ارسلان زارع بهعنوان گماشتهاش در گیلان چگونه خواهد بود؟ آیا این کشورگشایی به همینجا ختم میشود یا لابیها در تهران کارهای دیگری هم خواهند کرد؟