بامداد جنوب- هوشیار محمدزاده:
سالهاست که شهرستانهای عسلویه و کنگان میزبان صنایع بزرگ گازی و پتروشیمی کشور است، صنایعی که در دهه 1370 با عجله بسیار و برای آنکه از کشور شریک که قطریها باشند عقب نماند با سرعت اجرایی شد بدون آنکه پیوستهای زیستمحیطی آن با دقت پیگیری شوند. سالانه میلیونها متر مکعب گاز از طریق فلرها به آسمان منطقه روانه میشود که تلاش شده تا به شکل قابل توجهی ضمن خاموش کردن آنها بر کیفیت هوا تاثیرگذار باشد. با این حال، عمق آلایندگی بیش از آن است که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت. علاوه بر فلرها، موضوع پسآبها با پیگیریهای محیط زیست به نتیجه خوبی رسید اما هنوز هم تا پایان راه، فاصله زیادی داریم. آلودگی تاثیر بسیاری بر زندگی مردم این منطقه داشته و وزارت نفت و شرکتهای پتروشیمی حاضر سالانه دهها میلیارد تومان عوارض آلایندگی برای بهبود شرایط زندگی پرداخت میشود اما این پولها که به گفته رئیس سازمان محیط زیست کشور بیش از 450 میلیارد تومان است وارد چرخه زندگی مردم این دو شهرستان نمیشود، چرا که استانداری به میل خود این پولها را گرفته و در سایر شهرهای استان هزینه میکند. این موضوع در طول روزهای گذشته به شدت رسانهای شد تا جایی که روز جمعه نماینده مردم شهرستانهای جنوب استان بوشهر که این چهار شهرستان را تافته جدابافتهای از استان میداند و البته توان پیگیری محل مصرف این 450 میلیارد تومان را هم ندارد، مدعی شده که صنایع حاضر در عسلویه با دخالت مدیرکل محیط زیست استان سبز شده است. این موضوع عاملی شد تا با حسین دلشب مدیرکل محیط استان بوشهر گفتوگو کنیم که در ادامه میخوانید.
بهعنوان نخستین سوال، وضعیت کلی صنایع موجود در پارس جنوبی چگونه است؟
وضعیت زیست محیطی منطقه عسلویه به علت عدم تعریف اهداف منطقهای و عدم یکپارچهسازی برنامهها از یکسو و عدم کنترل کامل آلایندههای منتشره توسط صنایع منطقه از سوی دیگر باعث شده که کیفیت محیط زیست منطقه در وضعیت نامطلوبی قرار گیرد، به نحوی که ادامه روند کنونی، سکونت و حتی اشتغال در منطقه را دچار چالشهای اساسی کرده است. در منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس علیرغم استقرار صنایع عظیم نفت، گاز و پتروشیمی، مطالعات جامع و یکپارچه ارزیابی اثرات محیط زیستی برای کل منطقه انجام نشده و مجوزهای لازم از سازمان حفاظت محیط زیست اخذ نشده است. در عین حال شرکت ملی صنایع پتروشیمی دو مطالعه را به صورت یکپارچه برای واحدهای مستقر در فازهای یک و دو پتروشیمی انجام داده و مجوزهای لازم را به صورت کلی برای این دو منطقه پتروشیمی اخذ نموده است.
عمدهترین منشأ آلایندگی در عسلویه چیست؟
تجمع صنایع وابسته به گاز از جمله واحدهای متعدد پالایشگاهی و پتروشیمی در منطقه صنعتی پارس جنوبی و در پی آن اثرات تجمعی آلایندههای منتشره از منابع انتشار (احتراقی) ثابت شامل کورهها، زباله سوزها، هیترها، بویلرها، توربینها و فلرها، آلودگی شدید هوا در این منطقه را موجب شده است.
امروز وضعیت آلایندهها چگونه است؟ آیا مرکز خاصی برای سیاستگذاری در این حوزه وجود دارد؟
اگرچه اقدامات پراکندهای توسط شرکتهای مستقر در منطقه برای کاهش آلودگی هوا انجام میشود، لیکن هیچگونه مرجع مشخصی برای تعیین سیاستهای بهبود کیفیت هوا، تدوین برنامههای اصلاحی و نظارت بر آنها وجود ندارد. میزان آلودگی منتشره در منطقه بهحدی است که در صورت رعایت استانداردهای تخلیه توسط هر یک از صنایع، همچنان میزان آلودگی بیش از قدرت خودپالایی و تهویه طبیعی منطقه خواهد بود که دلیل آن تمرکز صنایع و عدم وجود استاندارد برای برخی از منابع انتشار میباشد. این موضوع تدوین استانداردهای منطقهای، استاندارد فلر و تعیین سهم انتشار آلودگی برای صنایع منطقه را ضروری مینماید.
کدام آلایندهها بیشترین سهم را در آلودگی محیط دارند؟
مشکلات عمده واحدهای پالایشگاهی در بحث منابع انتشار آلاینده هوا، مربوط به دودکش واحدهای SRU (Sulfur Recovery Unit- واحد بازیافت گوگرد) میباشد که مقادیرSO2 و COخروجی از دودکش آنها بسیار بالاتر از حد استاندارد (استاندارد SO2=752 ، CO=700) است و گاهی اوقات مقدار دیاکسید گوگرد به بیش از 40 برابر و مقدار کربن منواکسید به بیش از 8 برابر استاندارد نیز میرسد.
عمده مشکل پتروشیمیها در بحث هوا، بدسوزی فلر (فلرینگ غیرنرمال) است، لازم به ذکر است که بدسوزی فلر به دلایل متعدد از جمله SHUT DOWN واحدهای پتروشیمی جهت تعمیرات اساسی رخ میدهد که مدت زمان این بدسوزی فلر معمولا کوتاه و کمتر از یک روز میباشد و در سال یکبار اتفاق میافتد. اما عمدهترین بدسوزی فلر پتروشیمیهای منطقه در مواقعی است که پتروشیمی مبین (بهعنوان یوتیلتی منطقه) دچار مشکل شده و باعث از کار افتادن بخشهایی از سایر پتروشیمیها شده و این بدسوزی فلر ممکن است حتی تا چندین روز به طول انجامد.
توضیحی در مورد پراکنش صنایع آلاینده و آینده این صنایع میدهید؟
وجود مناطق صنعتی متعدد وابسته به نفت و گاز از جمله منطقه ویژه پارس جنوبی یک (عسلویه)، پارس جنوبی دو (کنگان)، پالایشگاه بزرگ فجرجم در شهرستان جم، صنایع وابسته به نفت در شهرستانهای دیلم، گناوه وخارگ و همچنین در آینده نزدیک منطقه ویژه پارس شمالی (دیر) و منطقه ویژه اقتصادی شمال استان (دیلم-با تکیه بر صنایع نفت و گاز) استان را در معرض ریسک بروز مخاطرات زیست محیطی و بهداشتی جدی قرار داده است و در صورت عدم وجود برنامه و هدف مدون و زمانبندی شده در جهت کاهش آثار سوء از سوی مسوولین امر، میتواند چالشهای جدیتری را موجب گردد.
پیشنهاد شما برای مقابله با این خطرات چیست؟
لزوم توجه ویژه به کاهش مخاطرات زیست محیطی منطقه و توجه جدی مسوولین وزارت نفت در جهت اجرای برنامههای مدیریت کلان کاهش انتشار آلایندهها به منظور بهبود سلامت عمومی جامعه پیرامونی را متذکر میگردد که از جمله این برنامهها میتوان به مواردی چون محاسبه انتشار آلایندهها جهت بدست آمدن موجودی انتشار کل منطقه، تعیین سهم هر واحد صنعتی از میزان انتشار آلایندهها، هدفگذاری در خصوص برنامههای کاهش انتشار آلایندهها، انجام مطالعات تعیین ظرفیت اکولوژیک منطقه (که میتواند مبنایی جهت رد یا پذیرش استقرار صنایع جدید باشد)، انجام مطالعات رسوبگذاری تر و خشک آلایندهها در محیط، انجام مطالعات ریسک بهداشتی مواجهه با آلایندهها (جوامع پیرامون و کارکنان واحدهایهای صنعتی) و در نهایت وضع مالیاتهای آلایندگی همچون مالیات کربن و مالیات دی اکسید گوگرد اشاره نمود.
شما چه اقداماتی در سطح استان برای پیگیری و مقابله با آلایندهها انجام دادهاید؟
از زمان تصدی اینجانب بهعنوان مسوول محیط زیست استان مرکز پایش زیست محیطی اداره کل استان بوشهر تجهیز و افتتاح شد و عمده واحدهای صنعتی بزرگ با نصب تجهیزات بر خط به صورت آنلاین پایش میگردند. علاوه بر آن خود اظهاری و ارسال گزارش دورهای و بازدید کارشناسی هم نیز انجام میشود.
تا قبل از سال 93 واحدهایی مثل پالایشگاه فجر جم، زاگرس جنوبی، فاز 12، سیمان کنگان، فاز 19، مخازن و پایانههای پتروشیمی به لیست اضافه شدند بطوری که واحدهای الاینده از 43 واحد به 113 واحد اضافه شدند. بهطوریکه سالیانه مبالغ هنگفتی بیش از 500 میلیارد تومان عوارض الایندگی دریافت میشود.
آیا از این میزان پولی که گفتید، چیزی هم به محیط زیست دادهاند؟
به هیچ عنوان، دستکم در دوره من که چنین چیزی وجود نداشته، از این مبالغ تا کنون حتی یک ریال هم جهت تجهیز دستگاه و یا خرید فیلتر در اختیار محیط زیست قرار نگرفته است.
جریان صنعت سبز چیست؟ این روزها همه مدعی شما و محیط زیست شدهاند؟
اما در خصوص صنعت سبز باید بگویم که حتی در موردی واحدی میتوانست امتیاز خدماتی را بیاورد ولی همیشه من بهعنوان مقام استان مخالفت کرده ودلیل آن را اثرات اجتماعی دانستهام. اگر به کتابچههای صنایع سبز کشور نگاه کنید صنایع سبز استان بوشهر گاز شهری و منطقه10 است به دلیل سوخترسانی پاک به شهرها و روستاها چنین مواردی را دریافت کردهاند.
یعنی در منطقه پارس جنوبی، شما هیچ مجوز سبزی ندادهاید؟
برخورد ما با صنایع عسلویه پیگیری حقوقی و قضایی برای مدیران پالایشگاهها و پتروشیمیها بوده است. هیچ چیز بالاتر از اسناد نیست و من دعوت میکنم تشریف بیاورید و اسناد را ببینید. اتفاقا عدهای دنبال رضایت برای آنها بوده و دائم واسطه میفرستادند اگر عسلویه سبز میشد این مبالغ 450 میلیارد از کجا آمده است.
نماینده جنوب استان که گفتهاند صنایع را سبز کردهاید؟
متاسفانه اطلاعات خانم نماینده نسبت به منطقه بسیار کم است و حتی به خود زحمت نداده مکاتبه کند و اسناد را ببیند. صحیح نیست در جایگاه نماینده مردم اظهاراتی شود که مبنای آن حقیقت نباشد.
یعنی شما تکذیب میکنید؟
با صراحت میگویم سبز کردن عسلویه کذب محض است. اطلاعات کامل صنایع سبز استان بوشهر و استانهای همجوار را منتشر میکنیم تا مردم ببینند که دلیل این صحبتها موضوع دیگری است.
خانم نماینده برای کسب این اطلاعات باید کجا مراجعه کنند؟
با توجه به اینکه روسای اداره عسلویه و کنگان از بچههای شهرستان جم و ریز هستند، باید اطلاعات صنعت سبز توسط آنها ارسال شده باشد. میتوانند شهادت دهند البته در جلسهای که در اداره کنگان با خانم نماینده داشتند کذب بودن موضوع را عنوان کرده بودند ولی ظاهرا اخلاق حکم میکند که دوباره بگویند.
شما حتما این موارد را مستند میگوئید، فردا کسی مدعی ما نشود؟
شک نداشته باشید، من که حرف بدون سند نمیزنم، بدون سند حرف زدن کار دیگران است. طی چهار سال گذشته بیشترین مقالات را در مورد عسلویه در نشریات منتشر کردم. پنج مقاله هم در معتبرترین نشریات بینالمللی منتشر کردم. موضوع تز دکتریام هم مربوط به همین منطقه عسلویه است. متاسفانه رفتار بعضیها بیانگر این بیت از شعر سعدی است که: یکی بر سر شاخ بن میبرید.
و در آخر..!
کاش خانم نماینده سری به اداره عسلویه میزد و میدید که چارت سازمانی آن چند نفر است و الان با چند نفر کار میکند. در سال 93 چارت ادارات عسلویه، جم، کنگان و دیر را در اختیارشان قرار دادم و در خواست نیرو کردم، متاسفانه هیچ اقدامی صورت نگرفت و فقط آقای دکتر کلانتری در بازدید به عسلویه قول مجوز شش نفر را به من دادند که در دست اقدام است. تمام نیروهای سه شهرستان بومی منطقه هستند و رئیس پارک ملی نایبند از همکاران خوب اهل تسنن هستند که خودم منصوب کردهام. در سال 95 و 96 بودجه جزئی شهرستان عسلویه را هم پرداخت نکردند. در صورتیکه هدف ما تجهیز دستگاههای اندازهگیری آلایندهها بود و بیشترین میزان بازدید و پایش را داشتهایم. اقدامات فنی و کارشناسی ما در منطقه مشخص و مستند است. بعد به ما تهمت میزنند که عسلویه را سبز کردند.