کریم جعفری:
روز گذشته وزیر اقتصاد دولت دوازدهم از قطار کابینه پیاده شد، اتفاقی که شاید پیشبینی آن برای شخص وزیر و حتی دوستان نزدیک او در دولت قابل پیشبینی نبود، اما آنهایی که از بیرون دستی بر آتش دارند میدانستند که این اتفاق دیر یا زود روی خواهد داد و کرباسیان اگر به اختیار نباشد، به اجبار ناچار به خروج از کابینه میشود. این روزها وضعیت اقتصادی به شکلی نیست که بتوان یا بشود از عملکرد نهادهای مرتبط به سادگی دفاع کرد. مشکلات ساختاری و ریشهای اقتصادی ایران هر چند در یک ماه و چند سال رفع نخواهند شد، اما واقعیت این است که در کشور ما ارادهای هم برای اصلاح امور وجود ندارد و همه از این آشفتگی و بههم ریختگی خوشحال هستند و میخواهند در کنار آن امورات خود را بگذرانند.
ضرورت رفورم همه جانبه اقتصادی در کشور، شاید تنها راه نجات این روزهای کشور باشد. واقعیتهای امروز جامعه به ما میگوید که بیش و پیش از آنکه تحریمها بر اقتصاد کشور فشار وارد کرده باشند، این ناتوانی و ناکارآمدی مدیریتی است که باعث شدهاند تا کشور به این روز بیفتد. متاسفانه یک تیم چند نفره شیخ حسن روحانی را در بر گرفته و او را از هر کار و اقدامی که در راستای تصحیح امور باشد، منع میکنند. دولت هنوز هم در حوزه اقتصادی شامل جزایر متعددی است که هیچ پلی این جزایر را به هم مربوط نمیکند، در حالی که وظیفه وزیر اقتصاد، مرتبط کردن این جزایر به همدیگر یا جلوگیری از ایجاد جزیره در ساختار و بدنه اقتصاد کشور است که در هر دو مورد مسعود کرباسیان ناکام بود.
خیلی از مسائل را نمیتوان به صراحت بیان کرد، اما به شکل گذرا باید به این موضوع اشاره کرد که آقای روحانی پیشنهاداتِ برخی از دلسوزان برای ترمیم تیم اقتصادی دولت و ضرورت اصلاح برخی رویکردها را رد کرد و همین مساله به چشم اسفندیار دولت او تبدیل شد. او در برابر اصرار نمایندگان مجلس برای ترمیم کابینه به شدت مقاومت کرد و حاضر به پذیرش این درخواست نشد، اما در عرض چند هفته دو وزیر از اتوبوس دولتش پیاده شدند و بدون شک اگر او نخواهد به تصمیمی صحیح و دقیق برسد، افراد دیگری نیز پیاده خواهند شد. شاید خرده گرفتن بر مجلسیها یکی از کارهای هر خبرنگاری باشد، اما در این مورد شاید تنها راه کنترل دولت همین اقدام باشد و در افق کوتاهمدت و حتی میانمدت گزینه دیگری گزینه دیگری قابل مشاهده نیست.
در دولت آقای روحانی چند دولت وجود دارد، یک دولت به دولت واعظی مشهور است، او چون هوس ریاستجمهوری به سرش زده میخواهد اگر به بهای سنگینی هم که شده همه را به کنجی رانده و خودش برای انتخابات 1400 بماند!! او تصمیمگیر اصلی و همهکاره روحانی است، همان کسی است که تدارک حضور یک تیم چند ده نفر را برای مشایعت کرباسیان به صحن علنی دید تا این دوست قدیمی و شاید هم شریک همیشگی از اتوبوس دوازدهم پیاده نشود. دولت دیگر، شامل دولت آقای نوبخت است که در سازمان برنامه و بودجه حکمرانی میکند. محمدباقر نوبخت با تصمیمات چند سال گذشتهاش بلایی بر سر اقتصاد درآورده که باعث کسری بودجه چند ده هزار میلیارد تومانی شد. این کسری بودجه در طول سال جاری کمر اقتصاد کشور را به بدترین شکل ممکن در 40 سال گذشته شکست.
دولت دیگر، متعلق به آقای نهاوندیان است. او که پیش از این رئیس دفتر روحانی در دولت یازدهم بود، هنوز هم مشاوره میدهد و در قامت یک معاون اقتصادی عمل میکند. نهاوندیان به لحاظ ساختار فکری اقتصادی با نوبخت، جهانگیری، رئیس سابق بانک مرکزی و حتی کرباسیان که تخصص اقتصادی نداشت ماهیت متفاوتی دارد. دولت دیگر از آن جهانگیری است که اقلیت کوچکی را در بر میگیرد و در برابر فشارهای واعظی و نوبخت قدرت سربلند کردن ندارد. محمد شریعتمداری در وزارت صنعت، معدن و تجارت هم دولتی برای خودش دارد که این دولت در حوزههای بسیار مهم باید تصمیمگیری کند که یا به موقع تصمیم نمیگیرد، یا بد تصمیمگیری میکند، در حوزه واردات و صادرات و کمک به حوزه تولید تصمیم گیر اصلی این وزارتخانه است که متاسفانه باعث شده تا بخش بزرگی از جامعه اقتصادی کشور دچار تعطیلی و رکود گردد.
ناهماهنگی اقتصادی میان بدنه دولت باعث شده تا همانگونه که روز گذشته برخی از نمایندگان مجلس هم در نطقهای خود گفتند، شاهد بیبرنامگی محض در این زمینه باشیم. یعنی دولت برای آینده کشور هیچ برنامه خاص اقتصادی ندارد و بسته مشخصی هم در این حوزه مشاهده نشده است. متاسفانه سیاست آزمون و خطا در حوزه اقتصادی هنوز حرف اول را میزند و اقتصادانهایی که ظرفیتهای اقتصادی کشور را بشناسند متاسفانه وارد بازی نشده و یا بازی داده نمیشوند. اقدام مجلس در استیضاح وزیر اقتصاد نمیتواند مسائل اقتصادی را روبهراه کند، چرا که مشکلات موجود اقتصادی با رفتن این و و آمدن آن برطرف نخواهند شد و باید در این زمینه تصمیمی کلان گرفته شود. بهعنوان مثال مجلس میتواند با یک مطالعه عمیق و همهجانبه و ضمن مشاوره با افراد مطلع و دلسوز یک طرح همهجانبه اقتصادی تهیه و با تصویب آن دولت را ملزم به اجرای آن کند.
انداختن همه مشکلات امروز بر گردن تحریم و فشارهای خارجی فرار رو به جلو برای برخی شده است، همانگونه که به سادگی میتوان برخی را معاند و مخالف فرض کرد، به همین سادگی هم میتوان ناتوانی و ناکارآمدی اقتصادی را بر عهده دشمن گذاشت. دشمن همیشه سرگرم خرابکاری است، مانند شیطان که کارش تحمیل گناه است، کسی در این آزمون موفق خواهد بود که برای روزهایش برنامه داشته باشد. بیبرنامگی البته صرف دولتیها نیست، بلکه قوه قضائیه هم این وسط مقصر است، مجلسیها نیز به همان میزان مقصر هستند. چند روز پیش در یک جمعی در مورد سازندگان کودهای شیمیایی کشاورزی صحبت بود، میگفتند به دلیل سیاستهای غلط دولت و واردات بیرویه کودهایی که مشابه داخلی آن وجود دارد، از 400 تولیدکننده داخلی، 300 تولیدکننده ورشکست شده و تعطیل کردهاند، 50تولیدکننده نیز یا تعدیل کرده و یا با نیمی از ظرفیت خود کار میکنند!!
همه شما از این دست مسائل را در کشور زیاد شنیدهاید. شرکت معظمی مانند چوبان که به گفته یکی از دوستان هیچ وقت فکر نمیکردیم دچار رکود و بحران شود، این روزها دچار بحران شده و چند ماهی حقوق نداده است. بحمدالله علوفه برای گاو و پلاستیک برای بستهبندی شیر و ماست و کره در کشور داریم، این اتفاق چرا این روزها در کشور روی میدهد؟ همانگونه که پیشتر گفتم، مشکل اصلی به دلیل نداشتن برنامه است، وگرنه کرباسیان برود و فرد دیگری بیاید که گوش به حرف این و آن باشد و نتواند طرح و برنامهای ارائه دهد، بساط بر همین منوال خواهد بود.