بامداد جنوب - سیدرضا قزوینی:
با توجه به ایجاد دو محور عمده در عراق برای تشکیل ائتلافی بزرگتر در راستای تعیین نخستوزیر این کشور عربی اما امید چندانی به تشکیل یک دولت قوی از سوی هیچ یک از دو محور وجود ندارد.
در حال حاضر دو محور عمده برای تشکیل ائتلاف بزرگتر و به تبع آن تعیین نخستوزیر عراق به وجود آمده است، احزابی همچون النصر، الحکمه، الوطنیه و سائرون با عنوان نواه الکتله الاکبر با یکدیگر ائتلاف کردهاند و محور دیگر متشکل از ائتلاف دولت قانون و الفتح است. تا این لحظه، هر دو محور وضعیت تقریبا مشابهی دارند. هر دوی آنها در حال گفتوگوهای سخت با دو حزب عمده کردی و المحور الوطنی (اهل سنت) هستند تا کفه ترازو را به سود خود سنگینتر کنند و هر دو نیز در رسانهها مدعی موفقیت خود در تشکیل این ائتلاف بزرگتر هستند. هر دوی این محورها در حال انجام رایزنیهای سخت و فشرده برای تشکیل ائتلاف بزرگتر هستند و نمیتوان طرفی را بهطور قطعی برنده دانست، علاوه بر بازی امتیازدهی و امتیازگیری احزاب، نقش قدرتهای منطقهای و بینالمللی مانند ایران و امریکا در نهایی شدن این معادلات نیز قابل توجه است.
در پاسخ به این سوال که گرایش مردم عراق بیشتر به سمت کدام ائتلاف است، باید گفت که مردم در این انتخابات به افراد مورد نظر خود رأی دادهاند و رأی آنها الزاما به معنای تأیید حزب یا گروه متبوع آن منتخبان نیست. علاوه بر اینکه احزاب برنده نیز ممکن است در ائتلاف هایی حضور پیدا کنند که رأیدهندگان نسبت به آن ائتلاف پس از انتخابات، رضایت نداشته باشند. از دیگر سو باید به این نکته توجه کرد که در مجموع، مردم عراق به این روند بهعنوان یک بازی قدرت و کشمکش سیاسی برای بهره برداری شخصی مقامات مینگرند و سهم محورها و ائتلافها در این بدبینی تقریبا یکی است.
در مورد نوع نگاه کردها و احزاب اهل تسنن عراق به رقابتهای صورت گرفته بین گروههای شیعه جهت تشکیل ائتلاف بزرگتر، هم باید گفت که احزاب کردی عمده یعنی حزب دموکرات و اتحادیه میهنی و همچنین احزاب سنی با شناخت از کشمکش و رقابت داخلی شدید شیعیان، تنها بهدنبال امتیازگیری بیشتر از دولتی هستند که بر سرکار خواهد آمد. بنابراین در این شرایط برای آنها چندان تفاوتی ندارد که چه ائتلاف یا محوری بر سر کار باشد. آنچه اهمیت دارد این است که کدام ائتلاف میتواند وعدههای بیشتری برای تحقق اهداف آنها بدهد. کردها نیز پیش از این در جریان مذاکرات گفته بودند هیچ محوری را وتو نخواهند کرد و با هر گروهی که بیشترین منافع کردها را تامین کند ائتلاف خواهند کرد.
همانگونه که در ابتدا یادآور شدم، چندان امیدی به تشکیل یک دولت قوی از سوی هیچ یک از دو محور وجود ندارد، چراکه اگر قرار باشد یکی از دو محور از صحنه قدرت خارج بماند این موضوع میتواند به بروز تنشهایی که دولت را تضعیف کند منجر شود اما در پاسخ به این پرسش که نوع نگاه هر کدام از این ائتلافها به موضوع تعامل با ایران و امریکا چگونه است؟ نگاهها متفاوت است، تردیدی نیست که ائتلاف نهایی باید امضای هر دو طرف امریکایی و ایرانی را داشته باشد. یعنی هیچ یک از این دو محور، نه صد در صد امریکایی و نه صد در صد ایرانی هستند. خود این ائتلافها نیز از اینکه بهعنوان تابع یک محور منطقهای یا بینالمللی شناخته شوند ابا دارند،بنابراین تلاش خواهند کرد تا روابط خود با ایران و امریکا را در حالت توازن نگاه دارند. البته طبیعی است که ناظران امور به دلایلی که شناخته شده است محور مالکی و العامری را به ایران نزدیک میدانند اما همانگونه که گفته شد تبعیت مطلق از یک کشور در اینجا معنا ندارد.