بامداد جنوب:
چند ماهی است که نرخ تمامی ارزها خصوصا دلار با شیبی صعودی رو به افزایش بوده و نسبت به بسیاری از ارزها، ارزش تومان به کمتر از نصف ارزش سال گذشته خود رسیده است. با این حال در چند هفته اخیر قیمت ارزها با نوسانی اندک در یک محدوده ثابت مانده بود تا اینکه طی هفته گذشته، نرخ ارز مجددا جهشی ناگهانی را تجربه کرد و بر اساس آن نرخ دلار تا بیش از ۱۵ هزار تومان پیش رفت. این شرایط برای سایر ارزها از جمله یورو نیز به همین ترتیب بود و این ارز به بیش از ۱۷ هزار تومان رسید. گرچه دلایل متفاوتی از جمله جو روانی، افزایش تقاضا و برخی سیگنالهای منفی از سوی مسوولان عامل، برای شرایط فعلی بازار عنوان میشود اما کارشناسان دلیل نوسانات تند و رشد افسارگسیخته دلار را به سیاستهای گذشته تاکنون ربط میدهند.
در این زمینه، فعالان اقتصادی با ادامه روند افزایشی قیمتها در بازار ارز، ضعف مدیریتی را عامل این شرایط میدانند. آنها معتقدند هماکنون عرضه ارز در بازار ثانویه بیش از تقاضاست و در حالی که فقط سه درصد از معاملات ارزی در بازار سوم انجام میشود، بازار کوچه و پسکوچه بهعنوان مرجع لحاظ میشود. از سوی دیگر تا پایان سال ۲۰۰ میلیارد دلار ذخایر ارزی خواهیم داشت، در صورتی که نیاز ارزی کشور ۸۰ میلیارد دلار است؛ پس کمبود ارز نداریم و مشکل ضعف مدیریتی است.
در اینباره رئیس سابق اتاق بازرگانی تهران نیز در گفتوگو با ایسنا، تاکید کرد که با واقعیتهای ارزی، درآمدها و امکاناتی که در کشور در اختیار است و همچنین با در نظر گرفتن هزینههای واقعی، نباید جهشهای قیمتی اینچنینی در نرخ دلار داشته باشیم. از مجموع نیازهای واقعی ارزی کشور، حدود ۱۵ میلیارد دلار برای کالاهای ضروری نیاز داریم و حدود ۴۰ میلیارد دلار هم برای واردات سایر کالاها. اگر حتی خیلی بالا هم در نظر بگیریم، ۵۰ میلیارد دلار برای واردات کالاهای غیرضروری و ۲۰ میلیارد دلار برای واردات کالاهای ضروری نیاز است.
نیاز واقعی ارز در کشور ۸۰ میلیارد دلار است
بهگفته یحیی آلاسحاق، مجموع نیاز ارزی واقعی کشور ٧٠ میلیارد دلار است که با احتساب ۱۰ میلیارد دلار هم برای مسافران و... در نهایت ۸۰ میلیارد دلار نیاز واقعی کشور است که ظرف بررسیهای صورت گرفته طی ۱۰ سال اخیر بهدست آمده که البته این رقمها باز هم بیش از میزان واقعی لحاظ شده است.
رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و عراق با اشاره به درآمد کشور و درآمد صادرات نفتی و غیرنفتی، افزود: فقط در حوزه تجارت ایران و عراق، با توجه به شرایط حال حاضر، ۳۰ درصد طی پنج ماهه اخیر رشد صادرات داشتهایم و همینطور برای سایر صادرات به کشورهای دیگر به همین شیوه افزایش درآمد داشتهایم.
بهگفته وی، در شش ماه اخیر بیش از پیشبینیها، فروش نفت به لحاظ قیمتی و وزنی داشتیم؛ بنابراین در مجموع تا به اینجا از حاصل درآمدهای نفتی و غیر نفتی ۹۵ میلیارد دلار ذخایر ارزی خواهیم داشت. همچنین بنابر اعلام سازمانهای بینالمللی ۱۰۹ میلیارد دلار ذخایر ارزی ایران در خارج از کشور و در کشورهایی همچون هند، چین و غیره است. بنابراین حدود ۲۰۰ میلیارد دلار تا پایان سال ذخایر ارزی کشور است و با توجه به هزینههای کشور که نهایت ۸۰ میلیارد دلار برآورد میشود، حدود دو برابر نیاز، امکانات دسترسی به ارز داریم؛ بنابراین مشکل، عرضه و تقاضای ارز نیست.
این عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران مشکل را نظام مدیریتی دانست و معتقد است که چگونگی تدبیرها، برخوردها، انتظارات روانی و حتی غیر روانی یا نوعی نیازهای غیر واقعی همچون نیاز برای قاچاق (که در حال حاضر حداقل ۱۰ میلیارد دلار قاچاق است که باید با آن برخورد کرد) تاثیرگذار خواهد بود. کالایی که وارد میشود، در مقابل ارز خارج میکند. همچنین خروج سرمایههای افراد به بهانه حفظ داراییها، به افزایش قیمتها دامن میزند؛ به عبارتی مسائل بیشتر غیراقتصادی است.
عرضه در بازار ثانویه بیش از تقاضاست
وی با تاکید بر اینکه باید نظام مدیریتی و سازماندهی ارز مناسب شود و با توجه به اینکه مدل انتخابی برای واردات کالاهای اساسی با ارز چهار هزار و ۲۰۰ تومانی میتواند جواب دهد، گفت: دولت با نظارت میتواند اوضاع را کنترل کند. اگر بازار ثانویه را نیز بتوان درست مدیریت کرد، شرایط بهتر خواهد شد که مدیریت آن کار سختی نیست، چراکه بازار ثانویه که واحدهای پتروشیمی، فولاد و اینهاست، عمدتا عرضهشان دست خودشان است و میتوانند عرضه را مدیریت کنند. تقاضا نیز دست مردم بوده که قابل کنترل است. کما اینکه سهشنبه گذشته عرضه ارز در بازار ۷۴ میلیون دلار بود و تقاضا حدود ۴۰ میلیون دلار که نشان میدهد عرضه و تقاضا میتواند تنظیمکننده باشد.
رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و عراق تصریح کرد: بازار سوم که خرید و فروش در کوچه و پسکوچههاست، حدود سه درصد از حجم معاملات ارزی است که متاسفانه این سه درصد بهعنوان مرجع شده است؛ در صورتی که نباید اینطور باشد. البته جریانات بیرونی و ذینفعان نیز بازار را داغ کردهاند اما به اعتقاد بنده نظام مدیریتی دچار مشکل است؛ نه نظام واقعی اقتصادی. اگر نظام مدیریت ساماندهی شود، میتواند بازار را کنترل کند که میزان کنترل اوضاع به روحیه مدیران و مسوولان و حضور و اقتدار عملیات مدیریتی آنها برمیگردد.