بامداد جنوب - الهام بهروزی:
تئاتر در بوشهر با وجود تمام سختیها خود را بالا کشیده و توانسته امروز در جمع سه استان برتر کشور خودنمایی کند؛ اتفاقی که بیشک بدون تلاش و درایت انجمن هنرهای نمایشی استان ممکن نبود. باید اعتراف کرد جهانشیر یاراحمدی و هیات رئیسه انجمن هنرهای نمایشی استان راه دشواری را برای بسامان کردن امور در پیش داشتند اما با برنامهریزی اصولی و مدیریت صحیح موفق شدند که تئاتر بوشهر را که در دامن خود ایرج صغیریها، حسین دهقانیها، احمد آرامها و ... را پرورش داده، به جایگاه حقیقیاش نزدیک سازند
یاراحمدی، نویسنده، پژوهشگر و بازیگر تئاتر زاده بیستم شهریورماه سال 53 در گناوه است. وی دانشآموخته رشته ادبیات نمایشی در مقطع کارشناسی ارشد است و در این سالها با تکیه بر فرهنگ و هنر بومی مقالات متعددی را نوشته و در بیشتر سیمنارها و همایشهای معتبر بینالمللی و ملی حضور موثری داشته و بهعنوان پژوهشگر برتر بارها تجلیل و تقدیر شده است. وی افزون بر دبیری و داوری بسیاری از رویدادهای تئاتری کشور، بهعنوان بازیگر در بسیاری از این جشنوارهها عناوین برتر را از آن خود کرده است. یاراحمدی در کنار فعالیت روزنامهنگاری آثاری شامل «نمایش در بوشهر از آغاز تا امروز» (84)، «نمایش در خارگ» (86)، «از گهواره تا بهشت» (87)، «تعزیه و تعزیهخوانی در بوشهر» (93) و «ادبیات نمایشی در بوشهر» (96) را در کارنامه ادبی خود ضبط کرده است. وی که در سالهای اخیر ریاست انجمن هنرهای نمایشی استان را برعهده دارد، توانسته با تعامل خوبی که با مرکز هنرهای نمایشی کشور و با تکیه بر خردجمعی و هماندیشی با تئاتریهای هماستانی افق روشنی را برای تئاتر بوشهر تعریف کند، بهگونهای که امروز نام بوشهر در تئاتر کشور میدرخشد، البته تمام این اتفاقات نیک با دست خالی و سختی فراوان انجمن هنرهای نمایشی استان و با همکاری همهجانبه ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی میسر شده است.
امید که مدیریت ارشد استان و مسوولان اجرائی که در این چند سال حرکت یا حمایت جدی از آنها در حوزه تئاتر دیده نشده، اندکی به این هنر فاخر و ارزشمند که با سختکوشی به اینجا رسیده، توجه کنند و انجمن هنرهای نمایش را در ادامه مسیر با تخصیص اعتبار کافی همراهی کنند تا این نهال نورسته پویاتر از پیش به رشد خود ادامه دهد. گفتوگویی را با جهانشیر یاراحمدی در خصوص فعالیتهای تئاتری استان در سال جاری صورت دادیم که شما را به خواندن آن در ادامه دعوت میکنم.
آقای یاراحمدی نخست برای ما در خصوص تغییر زمان برگزاری جشنواره استانی تئاتر بوشهر بگویید، آیا دلیل خاصی برای تغییر این دوره وجود داشت؟
جشنوارههای تئاتر استانی در همه ادوار، از دوره نخست برگزاریاش فصل پاییز به ویژه در ماههای آبان و آذرماه بود اما در چند سال گذشته بهخاطر همزمانی این فصل با ماههای محرم و صفر، ازاما در شهریورماه برگزار میشد. خیلی واضح و روشن است که گرما در کیفیت برگزاری تاثیرگذار است؛ هم مخاطبان و هم گروههای تئاتری اذیت میشدند. بنابراین بعد از دریافت شیوهنامه برگزاری در اسفندماه 96، با مدیران مرکز درباره تغییر زمان صحبت کردیم، بهطور رسمی هم از طرف ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی نامهای مبنی بر تغییر زمان آن ابلاغ شد. ادارهکل هنرهای نمایشی کشور بهصورت ضمنی موافقت کرد ولی با تغییرات مدیریتی کار به سال جدید کشیده شد که خوشبختانه در اردیبهشتماه سال جاری، مرکز هنرهای نمایشی کشور پذیرفت که استانهای جنوبی کشور، جشنواره را در آبانماه برگزار کنند؛ مشروط بر اینکه الزاما تا سی آبان، کلیه مدارک مربوط به آثار برگزیده به امور استانها ارائه شود. با این اوصاف جشنواره تئاتر استانی به زمان واقعی خودش برگشت. همه گروهها نیز از این اتفاق استقبال کردهاند. حال امیدوارم این تغییر از نظر آب و هوایی تاثیر خوبی داشته باشد.
باید اعتراف کرد که جشنوارهها نقش زیادی در پویایی هنر تئاتر دارند و نمیتوان چشم بر آن بست، شما چگونه تلاش کردید میان اجرای عموم و جشنواره توازن برقرار کنید؟
ببینید تئاتر استانها (همه استانهای کشور) از دهه شصت با راهاندازی جشنواره فجر و بعدها جشنوارههای مثل سنگر، فتح، کارگران و... جشنوارهای شد، یعنی همه گروهها، نمایش تولید میکردند صرفا برای حضور در جشنوارهها؛ لزومی هم دیده نمیشد برای اجرای عموم باشد. خود گروهها هم استقبال چندانی از این جریان نمیکردند. بنابراین تئاتر مملکت صرفا تئاتر جشنوارهای بود؛ البته اضافه کنم، طیف وسیعی از چهرههای ناب تئاتر کشور از دل همین جشنوارهها به تئاتر کشور معرفی شدهاند. با این اوصاف، آن نسل مدیون جشنوارههاست. از اواخر دهه هفتاد وقتی روند روبه رشد شکلگیری جشنوارههای تئاتری در کشور رو به فزونی گذاشت، مرکز هنرهای نمایشی کشور تصمیم گرفت سیاست «تئاتر برای همه» را پیش بگیرد و آرامآرام این روند دست و پا شکسته به همت گروههایی که خود علاقهمند به اجرای عموم بودند؛ شکل گرفت. البته به جایی رسید که مرکز گروهها را الزام به اجرای عموم پیش از جشنواره میکرد ولی واقعیت این است که تا خود گروه میل و رغبت نسبت به اجرای عموم نداشته باشد، الزام کردنش سودی ندارد. خوشبختانه اتفاقی که در استان ما رخ داده، همین است؛ گروهها خودشان میل و رغبتشان به اجراهای عموم بیشتر شده، در حدی که الان در بوشهر گروههایی داریم که صرفا تئاتر تولید میکنند برای اجرای عموم و هیچ علاقهای به شرکت در جشنواره هم ندارند. این روند در ادامه مسیر بهطور قطع رشد بیشتری خواهد داشت.
در تابستان اخیر شاهد توقف اجراهای عموم در سطح استان هستیم آیا دلایلی چون قطعی برق و ... در این زمینه نقشی داشت؟
از این سوال شما به سوال دوم نگاه میاندازم و خوشحالم که با تلاش گروههای تئاتری روند اجراهای عموم به جایگاهی رسیده است که نبود اجرا در طول یک ماه به چشم میآید. این اتفاق خوبی است اما در پاسخ به سوال شما، عرض کنم که در تیرماه در قیاس با سال گذشته از نظر آماری،ا جراهای کمتری داشتیم و شما اشاره درستی کردید؛ هر چند در برخی شهرستانها نظیر دیلم، کنگان، جم و... آثاری روی صحنه رفت ولی مطمین باشید با گذر روزهای گرم این روند بهتر میشود. چراییاش را باید در چند نکته جستوجو کرد: نخست اینکه همه کارگردانان دوست دارند در یک فضای مناسبی از نظر آب و هوایی اجرا بروند که طیف وسیعتری از مخاطبان را داشته باشند. همین الان دو گروه خوب در شهر بوشهر آماده اجرا هستند ولی ترجیح میدهند که در فصل پاییز اجرا کنند تا از گرما خلاصی پیدا کنند. دوم اینکه، تغییر زمان برگزاری جشنواره استانی بیتاثیر نبوده است. در چند سال گذشته گروهها خود را ملزم میکردند که تابستان کارشان آماده باشد و اجرا بروند تا شهریورماه در جشنواره استانی حضور داشته باشند. بنابراین با انبوهی از آثار تولید شده و آماده مواجه بودیم. امسال که جشنواره آبانماه برگزار میشود و بازبینیها هم در مهرماه اتفاق میافتد. گروهها با خیال راحتتری کار خود را آماده میکنند و در همان فصل نیز اجرا میروند. نکته آخر چرایی این ماجرا هم به شرایط برق و آب فصل تابستان مرتبط است. با توجه به قطعی برق شهر در تیرماه طبق زمانبندی مشخص، گروها ریسک نکردند، چون سالنهای ما مجهز به ژنراتور نیستند، پس ترجیح دادند در شرایط بهتری اجرا بروند.
سیاست انجمن هنرهای نمایشی استان در سال جاری چیست؟
حرکت ما در سال جاری در مسیری که در چند سال گذشته ترسیم کردهایم، به سمت توسعه اجراهای عموم، افزایش جمعیت آماری مخاطبان تئاتر، بردن تئاتر به روستاهای استان، تلاش برای تولیدات بیشتر تئاتر خیابانی برای اجرا در میان مردم و نیز توسعه آموزش با کمک آموزشگاههای هنرهای نمایشی در سطح استان است. نکته مهمی که البته در تلاش هستیم انجام دهیم، ایجاد دغدغه در مدیران ارشد استان است که بیش از گذشته همراه باشند. به گمانم یکی از خلأهای مهم هنر بوشهر این است که مدیران ارشد استان آنطور که باید دغدغه فرهنگ و هنر ندارند و همین خود باعث شده نسبت به استانهایی که از نظر پتانسیل از ما عقبتر هستند ولی از نظر حمایتی جلوتر، بیشتر دیده میشوند. امیدوارم بتوانیم این خلأ را پر و مدیران را با خود همراه کنیم. این همراهی بهطور قطع در پیشبرد هنر استان موثر خواهد بود.
امسال ما جشن اردیبهشت تئاتر را نداشتیم؛ این در حالی است که در سالهای گذشته این جشن برگزار میشد؟
در تقویم اجرائی تئاتر کشور، «اردیبهشت تئاتر» در واقع آیینی بود برای بزرگداشت روز جهانی تئاتر که دو سال است این برنامه از تقویم تئاتر کشور کاملا حذف شده است. در واقع از وقتی در تقویم رسمی کشور روز «ملی هنرهای نمایشی» در سال 95 ثبت شد، اردیبهشت تئاتر نیز حذف شد. انتظار اداره کل هنرهای نمایشی این است که ما این جشن را در همان روز؛ یعنی هفتم فروردینماه برگزار کنیم ولی خب، هفتم فروردین در دل تعطیلات نوروز است و خود بهتر میدانید فضای نوروز در استان ما چگونه فضایی است! البته ما قرار بود این جشن را با عنوان «همایش تئاتر استان» بهمنظور تجلیل از فعالان تئاتر استان انجام دهیم که بهدلیل مشکلات متعدد هر بار به تعویق افتاده است اما با وجود این تعویقها همچنان در برنامه قرار دارد، امیدوارم در اولین فرصت با حمایت ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان آن را برگزار کنیم.
همه میدانیم که یکی از مسائلی که در حوزه نمایش یا آن دست به گریبان هستید، کمبود بودجه است، شما چگونه با کمبود بودجه تلاش کردید که به پویایی این هنر لطمهای وارد نشود و جشنوارهای متوقف نگردد؟
چه بگویم والله. صادقانهترین پاسخ این است که بگویم خیلی زجر کشیدهایم. جشنوارههای تئاتری در استان با کمترین بودجه ممکن در سالهای اخیر برگزار شده است. آن قدر کم که ارقامش غیرقابل باور است؛ شاید باورش دشوار باشد اما یکی از جشنوارههای تئاتر استانی را صرفا با 13 میلیون تومان حمایتی برگزار کردیم. البته نا گفته نماند، دوندگی و تلاش کردهایم تا از نهادهای دیگر کمک بگیریم. در شهرستانها هم خود هنرمندان تلاش میکنند، شوراهای اسلامی شهر، شهرداریها و شرکتهای خصوصی را همراه کنند. ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان هم در حد توان خود جشنوارهها را همراهی میکند ولی واقعا اعتبارات فرهنگی برای برگزاری جشنوارهها بهشدت پایین است.
آقای یاراحمدی ما در حوزههای زیرساخت تیاتر در استان همچنان مشکل داریم بهخصوص در شهرهای استان، برنامه شما در این خصوص چه بوده؟ البته در برخی از شهرها مثل بوشهر ما شاهد پیشرفت خوبی در این حوزه بودیم اما روی سخن در خصوص شهرستانهاست، بدونشک برای آنها هم فکری اندیشیدهاید، همکاری دستگاههای اجرائی در این زمینه چگونه است؟
اگر منظورتان از زیرساخت در اینجا و در حوزه تئاتر، سختافزارهایی همچون سالنهای نمایش است، باید بگویم ما به اندازه ظرفیت تئاتر استان در بیشتر شهرهای استان سالن داریم که عبارتند از: در دیلم یک پلاتو، یک قاب، در گناوه دو پلاتو، یک قاب، در برازجان یک قاب،ی ک پلاتو، در اهرم یک پلاتو، یک قاب، در خورموج یک قاب، یک پلاتو، در دیّر دو قاب، دو پلاتو، در کنگان یک قاب، یک پلاتو، در جم یک قاب، پلاتو (در حال ساخت)، کاکی (پلاتو در حال ساخت)، خارگ یک قاب، یک پلاتو (در حال ساخت) البته قاب هم در حال بازسازی است و در آبپخش یک قاب که بیش از یکسال است در حال بازسازی است. با این اوصاف، ما در زمینه سالن اصلا مشکلی نداریم. تازه اینها سالنهایی است که در اختیار ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی استان و شهرستانها است، این در حالی است که در برخی از شهرها سالنهای دیگری هم داریم که گروهها استفاده میکنند.
امیدوارم سالنهایی که در حال بازسازی است بهزودی تمام شوند و در اختیار گروهها قرار بگیرد. در بوشهر هم که یک پلاتو به مجموعه تئاتر شهر اضافه کردهایم؛ پلاتو چهارم هم در دست ساخت است. در این میان، کارهای مطالعاتی و نقشهکشی تبدیل سالن روباز به سالن آمفیتئاتر سربسته انجام شده و در اختیار استاندار قرار گرفته، امیدوارم با نظر مثبت وی این اتفاق بهزودی رقم بخورد. بنابراین استان ما از نظر سختافزاری مشکل ندارد اما مشکل در این حوزه کجاست؟ نکته اول در واقع همین بحث خصوصیسازی اماکن فرهنگی است که یک بحث قانونی است اما سوالی که برای خودم مطرح است اینکه خصوصیسازی چرا از جاهای کمپول و جاهایی که درآمد کمتری دارند شروع شده؟ به گمانم حوزه فرهنگ و هنر در کشور ما باید آخرین حوزهای باشد که به بخش خصوصی واگذار شود. بههر حال این اتفاق رخ داده است. انجمنهای هنرهای نمایشی شهرستانها تلاش میکنند با گفتوگوهای دوستانه اماکن نمایشی را در اختیار گروهها قرار بدهند که گاه موفق شدهاند و گاه نیز با مشکل روبهرو هستند ولی خب، خوشبختانه در بیشتر مناطق دوستانی که مدیریت این اماکن را در اختیار گرفتهاند، خود اهل فرهنگ هستند و حمایت میکنند و میدانند که در شهرهای کوچک این پلاتوهای نمایش درآمدی برایشان ندارد. امیدوارم در شهرهایی هم که این مشکل وجود دارد، رفع شود. واقعیت این است که ما و گروههای تئاتری، هنوز عاشقانه و از روی علاقه تئاتر کار میکنیم؛ چراکه بودجه حمایتی برای تولید نداریم و این بحث اندکی فراتر از حوصله تولید است که امیدوارم مشکلی درست نکند.
نکته دوم هم تجهیز این فضاهاست که سالانه نیاز به تغییر و تعمیر دارد. همه این سالنهایی که اشاره کردم نیازمند به تجهیز هستند. البته تجهیز با وسائل درجه یک و اعلا برای ماندگاری بیشتر. صرفا تجهیز برای یک جشنواره با وسائل درجه چندم که عمری ندارند، نه! موضوعی که اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی در این زمینه دغدغه دارد، تلاش میکند ولی حضور یک مشاور تخصصی برای تجهیز سالنها ضروری است. نکته اخر در این مورد هم، نگهداری سالنهاست، نکتهای که در آن هم ضعیف هستیم. امیدوارم قدر داشتههایمان را بدانیم.
در این سالها ما با معضلی به نام مخاطب روبهرو هستیم و هنوز هم نتوانستهایم مخاطبان تئاتری را به ثباتی برسانیم، هرچند تعداد آنها افزایش یافته اما بدونشک عواملی در اینکه مخاطبان صرفا از کارهای خاص استقبال میکنند، نقش دارد، مثل کیفیت، موضوع و... شما در این باره نظرتان چیست و توصیه شما به کارگردانان تئاتری در این خصوص چیست؟
مخاطب یکی از ارکان مهم و اساسی هنر تئاتر است؛ بنا به تعریف مارتین اسلین از تئاتر، بدون مخاطب، تئاتری شکل نخواهد گرفت. با توجه به این اهمیت، مهمترین کار ممکن این است که کارگردانان ما به علمی بهنام «مخاطب شناسی» بیشتر توجه کنند. در واقع بر اساس نیاز مخاطب و جامعه نمایش تولید کنند که این اتفاق متاسفانه کمرنگ است. تئاتری خوب است که پیرامونش را ببیند، اجتماعش را ببیند. به گمان من، نمایشی که بر این اساس شکل بگیرد، بهطور قطع مشکل مخاطب نخواهد داشت. نمایش خوب مخاطب خودش را دارد، خوب هم دارد. مگر میشود، حرف مردم، اجتماع، درد جامعه را نگوییم، بعد انتظار مخاطب بسیار داشته باشیم. هر چند همین جا اضافه کنم، در تئاتر مهم این است که این حرفها به شکل هنرمندانهای بیان شود.
زیباییشناسی تئاتر و صحنه داشته باشد تا مخاطب لذت ببرد. نکته دیگر اینکه گستره مخاطبان تئاتر، امروز و در سال 97، نسبت به گذشته وسیعتر شده ولی واقعیت آن است که ظرفیت بسیار بیشتری وجود دارد. برای حل این مهم چند کار اساسی باید انجام داد: یکی اینکه کارگردانان درجه یک و کاربلد تئاتر را حمایت کنیم تا تئاتر خوب تولید کنند. دوم اینکه ما هنوز در حوزه اطلاعرسانی مشکل اساسی داریم. به گمانم هنوز نتوانستهایم به اندازهای که باید تولیداتمان را به اطلاع مردم برسانیم. همه قدرت و نیروی تبلیغاتی گروهها، الان فضای مجازی است که صد البته وسعت خوبی دارد؛ ولی کافی نیست. بهنظرم در سطح شهر بیلبوردهای مخصوص تولیدات فرهنگی هنری باید باشد که نیست. چند سال شخصا پیگیرم که در شورا این مهم را انجام دهم ولی تا کنون نشده است یا استفاده از رسانهای مثل رادیو و تلویزیون. همه اینها میتواند به گسترده شدن مخاطبان تئاتر کمک کند. مخاطبانی که الزاما باید کار خوب ببینند. کار خوب خودش تماشاگر پیدا میکند. بنابراین در یک جمله پاسخ سوال شما اینکه کارگردانان باید قدرت «مخاطبشناسی» خود را افزایش دهند.
آقای یاراحمدی سهم هنرمندان بانو در این سالها از تئاتر چقدر بوده و فکر میکنید چقدر توانستهاند در این زمینه خود را به رخ بکشند و قابلیتهایشان را به نمایش بگذارند؟
در هنری چون تئاتر که زندگی شکل میگیرد، تلاش زنان و مردان در کنار هم معنا پیدا میکند. زنان هم در تمام این سالها همواره در این هنر پرتلاش ظاهر شدهاند و اغلب موفق بودهاند؛ هم در عرصه کارگردانی، هم نویسندگی و البته بیشتر بازیگری. در کارگردانی و نمایشنامهنویسی از نظر کمیت، حضور بانوان اگرچه کمرنگ است اما باکیفیت است. در عرصه بازیگری اما، بانوان حضور گستردهای دارند. بازیگران بانو همواره یکی از قدرتهای تئاتر بوشهر به حساب میآیند.
برخی از هنرمندان معتقدند که ما در زمینه نمایشنامهنویسی پیشرفت چندانی نداریم و هنوز قوی نشدهایم شما چقدر به این نظر معتقدید؟
اعتقادی به این مساله ندارم. نمایشنامهنویسی ما از نظر کیفی از کارگردانی ما عقبتر نیست. استان ما، به نسبت جغرافیا و وسعت و گستره تئاتریاش، نمایشنامهنویسهای خوبی دارد؛ موفقیتهای نمایشنامهنویسهای هماستانی در رویدادهای ملی و بینالمللی گواه این مدعاست. تئاتر ما، آنچه را که کم دارد، کارگردان خیلی خوب است.
برنامههای آتی انجمن هنرهای نمایشی بهخصوص در حوزه آموزش کدام است؟ آیا اقبال هنرمندان هماستانی از این دورهها بهتر شده است؟
تاکید عمده برنامهها، همچون گذشته بر اجرای عموم و آموزش است. البته در نیمه دوم سال جشنوارههای متعددی از جمله جشنواره تئاتر استانی و فجر استانی، سوگواره تعزیه و ... را برگزار خواهیم کرد. در حوزه آموزش، اغلب شهرستانها و مناطق، با همراهی اساتید استانی و بروناستانی کارگاههایی را برگزار کردند. در شهر بوشهر بهدلیل وجود آموزشگاههای متعدد نمایشی، تصمیم بر این شد که این آموزشگاهها که به همت دانشآموختگان تئاتر در بخش خصوصی مدیریت میشوند، آموزشها را بر عهده داشته باشند. انجمن، برای نیمه دوم سال یکسری کارگاههایی با حضور اساتید برجسته تئاتر کشور طراحی کرده که امیدوارم بتوانیم اواخر پاییز یا اوائل زمستان آنها را برگزار کنیم.
سخن پایانی؟
از همه کسانی که در این مدت تئاتر را همراهی و حمایت کردهاند، صمیمانه سپاسگزارم. از حمایتهای همواره حمیده ماحوزی، مدیرکل محترم اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، همراهی کارشناسان ارجمند این اداره کل، روسای انجمن هنرهای نمایشی شهرستانها که عاشقانه برای تئاتر شهرشان زحمت میکشند، از رسانههای حامی تئاتر و خبرنگارانی که به شکل پیوسته و مستمر اخبار و رویدادهای تئاتری را پوشش میدهند، از همه سپاسگزارم.
به امید سرسبزی همواره تئاتر در صحنههای روزگار اکنون.