bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۲۶۷۹
تاریخ انتشار: ۱۹ : ۱۷ - ۲۲ شهريور ۱۳۹۷
جعفر دیناروند از ادامه درمانش می‌گوید:
داستان فرمانده عملیات آتش‌نشانی را دیگر همه می‌دانند. در روزهای سخت ناامیدی دستان فرشته‌هایی زمینی به یاری‌اش شتافتند؛ دستانی که ایمان داشتند جعفر دیناروند، نه تنها فرمانده عملیات آتش و قهرمان رشته فول کیک بوکسینگ است بلکه می‌تواند با غول مهیبی به نام ...
بامداد جنوب - هدی خرم‌آبادی:
داستان فرمانده عملیات آتش‌نشانی را دیگر همه می‌دانند. در روزهای سخت ناامیدی دستان فرشته‌هایی زمینی به یاری‌اش شتافتند؛ دستانی که ایمان داشتند جعفر دیناروند، نه تنها فرمانده عملیات آتش و قهرمان رشته فول کیک بوکسینگ است بلکه می‌تواند با غول مهیبی به نام ... مبارزه کند و او را شکست دهد. جعفر دیناروند به معنای واقعی قهرمان است و نماد مقاوت و امیدواری به روزهای خوش. اینک اما پس از مدت‌ها رنج و سختی به قول خودش زندگی لاکچری دارد. زندگی لاکچری او را در ادامه بخوانید تا باور کنید انسان‌هایی که یاد نگرفته‌اند با داشته‌های کوچکشان خوشحال باشند و زندگی کنند نمی‌توانند با داشته‌های بزرگ هم خوشحال شوند. 
روزی خبر یکی از سایت‌های محلی این بود: «جعفر دیناروند، نماینده پالایشگاه دوم مجتمع گاز پارس جنوبی در رشته فول کیک بوکسینگ جنوب کشور به مقام قهرمانی دست یافت» و حدود یک سال و نیم فرمانده عملیات آتش‌نشانی پارس جنوبی در جدال بین زندگی و مرگ، دست و پنجه نرم می‌کرد تا امروز که امیدوارتر از قبل هر روز به زندگی صبح‌بخیر می‌گوید.

جعفر دیناروند می‌گوید: همه کمک‌ها به واسطه اندیشه نیک‌اندیشان و خیرانی بود که در به نام بردن نیستم، چراکه بیشمار بودند. همه کمک‌ها، مردمی بود، حتی کمک‌هایی که مهندس یوسفی جمع‌آوری کرد، از کمک‌هایی بود که با دوستان و نزدیکان رایزنی کرده بود. 
وی تاکید کرد: از مهندس یوسفی و مردم عزیز و کارکنان محترم مجتمع گاز پارس جنوبی که زحمت وام را متقبل شدند، بسیار سپاسگزارم. با یاری همه مردم عزیز در حال حاضر پیوند شدم و بین دو تا هشت ماه دیگر تحت مراقبت هستم. باید هر دو هفته یک بار آزمایش بدهم و قرص‌هایم را طبق آزمایش‌ها تنظیم کنند.
رئیس آتش‌نشانی پارس جنوبی با بیان این که در حال حاضر منزل آقای دکتر فرزاد ضیاء هستم که از روز نخست درمانم زحمت مراقبت و محل اقامتم را متقبل شده‌اند، هستم. 
در کانال تلگرامی جعفر دیناروند عضو هستم و روایت‌های او را از آغاز جمع‌آوری کمک‌های مردمی و ایثار کارکنان گاز پارس جنوبی و افرادی همچون مهندس مهدی یوسفی دنبال می‌کردم و در شگفت از این همه ایثار برای نجات جان فرمانده.

شگفتی‌ها از انسان‌هایی که به معنای واقعی حماسه انسانیت و نوع‌دوستی خلق کرده بودند در این کانال کم نبود. فارغ از کمک‌هایی که در ثانیه واریز می‌شد تا دیناروند به درمانش ادامه دهد، شخص دیگری در این کانال حضور پررنگی داشت که اندازه بزرگی و انسانیتش در قالب واژه‌ها نمی‌گنجد. شخصی به نام دکتر ضیاء! شخصی که با همراهی همسرش درمان فرمانده را زیر نظر دارند و از او مراقبت می‌کنند. دیدن چنین صحنه‌هایی لذتبخش است، هر چند برای مراقبت از رنج دیگری بوده و هیچ کس دوست ندارد همنوعش را در رنج و سختی ببیند اما از آن طرف هم دیدن چنین ایثارهایی انسان را به زندگی امیدوارتر می‌کند. دکتر ضیاء و همسرش هر دو دندانپزشک و ایرانی هستند.
دیناروند در ادامه از دکتر حسین‌زاده رئیس بهداشت و درمان صنعت نفت بوشهر و خارگ هم بسیار قدردانی و یاد کرد. به گفته وی، دکتر حسین‌زاده و مهندس یوسفی زحمت بسیاری در تامین هزینه داروهای بعد از پیوندش کشیده‌اند.
این فرمانده قهرمان که با مقاومت‌های فراوان میهمان ناخوانده‌اش را راهی کرد، از زندگی لاکچری‌اش می‌گوید: زندگی لاکچری من با بقیه افراد فرق می‌کند. زندگی لاکچری من با توانایی غذا خوردن و چند کیلومتری راه رفتن  معنا می‌شود.

وی در ادامه یادآور شد: خیّر عزیزی خاطرات من را برای انتشار جمع‌آوری کرده است و امیدوارم به زودی منتشر شود. هنوز برای کتاب نامی انتخاب نکرده‌ام، ترجیح می‌دهم همین خیّر عزیز برایش نامی برگزیند. از همه رسانه‌هایی که از من حمایت کردند تشکر می‌کنم. نهایت سعی خودتان را کردید.
«درد از قفسه سینه شروع شد. بعد از پایان کار به بیمارستان توحید جم مراجعه کردم که بعد از گرفتن عکس تشخیص دادند آسیب‌دیدگی عضلانی است و مسکن تجویز کردند. یک هفته بعد پاشنه پای راستم کبود شد و تب شدید گرفتم. باز به همان پزشک مراجعه کردم و این‌بار برایم فیزیوتراپی نوشتند اما باز هم کبودی‌ها ادامه داشت. درد بار دیگر به سراغ لثه‌ها و دندان‌هایم آمد. به دندانپزشک مراجعه کردم. یک ماه تمام گرفتار این ماجراها بودم تا این‌که درد قفسه سینه بار دیگر شروع شد. راهی کنگان شدم و با یک سی‌تی‌اسکن متوجه شدم ریه سمت راستم کاملا از کار افتاده است. 

در تمام این مدت پلاکتم پایین بوده و گلبول سفید بالا... پس از فراز و نشیب‌های بسیار برای روند درمان، کار از کار گذشته و به‌علت تشخیص دیرهنگام، به ناچار «پیوند» تنها راه زنده ماندن دیناروند است و او با مشقت‌های فراوان که در این گزارش قصد نداریم وارد جزئیات آن مشقت‌ها و ناملایمتی‌ها شویم، راهی خارج از کشور می‌شود.. »، چقدر تلخ بود این داستان. به امید روزی که خبر آمدنش را به بوشهر بنویسم. قطعا جعفر دیناروند می‌خواهد از بسیاری کسان دیگر قدردانی کند اما در مکالمه ما از راه دور امکان‌پذیر نبود. نام خیّری که زحمت انتشار خاطرات دیناروند را بر عهده گرفته به وقتش خواهیم گفت و همین‌جا از همه کسانی که خیرخواهانه برای بازگشت او به زندگی کمک کردند قدردانی می‌کنیم و آرزو می‌کنیم در کشاکش زندگی، امیدتان ناامید نشود.
ً
نام:
ایمیل:
* نظر: