bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۲۸۷۸
تاریخ انتشار: ۳۶ : ۱۶ - ۲۸ مهر ۱۳۹۷
این سوال را شاید خیلی از مردم از خود بپرسند که چرا مقامات تهران که دشمنی دیرینه‌ای با آل سعود دارند، در برابر کشته شدن جمال خاشقجی سکوت اختیار کرده و کمتر به آن می‌پردازند و به قولی اصلا هیچ اشاره‌ای به آن نمی‌کنند و صدایی هم از کسی در نمی‌آید. در پاسخ به این سوال در طول نزدیک به 10 روزی که از این ماجرا می‌گذرد
کریم جعفری:
این سوال را شاید خیلی از مردم از خود بپرسند که چرا مقامات تهران که دشمنی دیرینه‌ای با آل سعود دارند، در برابر کشته شدن جمال خاشقجی سکوت اختیار کرده و کمتر به آن می‌پردازند و به قولی اصلا هیچ اشاره‌ای به آن نمی‌کنند و صدایی هم از کسی در نمی‌آید. در پاسخ به این سوال در طول نزدیک به 10 روزی که از این ماجرا می‌گذرد، بسیاری وارد عرصه شده و مواردی را مطرح کرده‌اند. مثلا یکی از حضرات نوشته که ایران می‌خواهد به عربستان ثابت کند که کشورهای غربی دوستان خوبی نیستند و در وقت تنگی و عسرت پشت آدم را خالی می‌کنند!! این آقایان یا رابطه ریاض واشنگتن و به‌ویژه رابطه بن سلمان و ترامپ و خانواده‌اش را نمی‌دانند یا اینکه فکر می‌کنند سعودی‌ها پس از این تشرها و فشارها امریکا را ول کرده و رقیب منطقه‌ای خود را می‌چسپند، این سطحی تحلیلی بود که خواندم و البته موارد دیگری هم داشت، مانند اینکه چون ایران خودش کلی روزنامه‌نگار رو زندانی کرده و به گفته ایشون سربه‌نیست!! پس سکوت کرده تا فشاری به ایران نیاید!!

اما به‌نظر می‌رسد سیاست سکوت ایران در این ماجرا بسیار عمیق‌تر از آن چیزی است که در این جایگاه بخواهد تفسیر شود. واقعیت‌های میدانی در عرصه سیاست و روابط دو چند و جانبه و همچنین تحولاتی که در منطقه ما شاهد آن هستیم همه و همه تهران را به سکوت و به قولی نشستن در تاریکی و نگاه به روشنایی ترغیب کرده است. آنچه در ادامه می‌آید، مختصری از آن چیزی است که شاید در تهران مقامات ارشد کشوری را وادار به سکوت در این زمینه کرده است. به قولی، هر کسی که این ایده را داده که در این ماجرا کسی حرفی نزند، باید دهانش را پر از طلا کرد، چرا که معمولا در کشور ما چون حرف برای گفتن کم است هر کسی از هر جایی برسد حرفی و نکته‌ای می‌گوید تا به قولی چیزی گفته باشد. در این یک مورد، خیلی خوب خط دهی و سیاستگزاری شده و باید تا روز موعود این رفتار و نگاه ادامه پیدا کند. 
1) اختلافات میان تهران و ریاض آن اندازه عمیق شده که به عبور از تابوت بدون جنازه خاشقجی نمی‌توان آن را بهبود بخشید. واقعیت‌های رابطه ایران و عربستان بیش از آنکه معلول نگاه دو طرف باشد، ماهیتی فرامنطقه‌ای دارد. سعودی‌ها در اندیشه تبدیل شدن به حافظ منافع امریکا در منطقه و به زبان دیگر، تبدیل شدن به ژاندارم منطقه با حمایت مستقیم امریکایی‌ها هستند و در این زمینه آنها پس از روی کار آمدن سلمان بن عبدالعزیز و فرزند تمامیت‌خواهش نگاهشان را به این سمت بیشتر سوق داده و برای نخستین بار، از یک بازیگر نیابتی که پول پخش می‌کرد، به بازیگری عینی تبدیل شد. در این بازیگری، هر جا که ایران از ابتدای انقلاب پا گذاشته بود، آنها نیز سعی در نفوذ و اثرگذاری کردند. 

2) خاشقجی کسی نبود که ایران بخواهد برایش دلسوزی کند. نگاه ضدایرانی، ضدشیعی، حمایت محض از دشمنان ایران، بازی در زمین منافقین و حمایت از گروهک‌های تروریستی جدایی‌طلب و دمیدن به آتش اختلاف میان همسایگان با ایران و خلاصه هر اقدام ضدایرانی دیگر، از او یکی از ایران‌ستیزترین نویسندگان وابسته به دربار آل سعود ساخته بود. بنابراین در تهران کسی برای مرگش زاری نخواهد کرد، همانگونه که کسی شادی ایرانی‌ها در این مورد را هم به هیچ عنوان ندید. بنابراین مرگ خاشقجی بیش از آنکه موجب ناراحتی آنهایی که با روزنامه‌نگاری سر و کار داشتند شود، با نوعی بهت و حیرت‌شان مواجه شد که چرا آل سعود دست به چنین اقدامی زده و عملا آنها یکی از زبان‌های گویایشان را به این فضاحت بریدند.

3) ایران می‌داند که امریکایی‌ها سیاست‌ها و روابط سعودی‌ها را چفت و بست می‌کنند و سران این کشور هیچ اختیاری در رفتارهای خارجی خود ندارند. در حوزه داخلی بن سلمان خواستار اختیارات تام شده بود و این را هم از پدر علیلش که دست چپ و راستش را تشخیص نمی‌دهد و به آلزایمر مبتلا است، کامل به دست گرفته است. گندهایی که پس از نشست اقتصادی سال گذشته موسوم به دافوس سعودی در ریاض شروع شد، با مرگ جمال خاشقجی به اوجش رسید. در ماجرای ربودن نخست‌وزیر لبنان و ده‌ها تن از افراد ثروتمند سعودی و حصر خانگی ده‌ها شاهزاده‌ای که پیش از این بخشی از مملکت در اختیارشان بود، امریکایی‌ها با دریافت حق السکوت عملا خفه شدند. بنابراین ایران به خوبی می‌داند که در این بازی نیز امریکایی‌ها اجازه فروپاشی و از دست خارج شدن عربستان به‌عنوان یک منبع لایزال پول و نفت را نخواهند داد و به همین دلیل دنبال مسائل دیگری است، نه دوستی یا سرنگونی آل سعود.  

4) با توجه به اشراف ایران به نوع نگاه و انتظار امریکا از رژیم سعودی در قبال خود، رفتارهای ایران در این بازه زمانی، بهره‌برداری سریع از فضای ملتهب کنونی برای نیل به مقاصد کوتاه‌مدت و میان‌مدت خود است تا بر اساس آن داشته‌های بلندمدت را مدریریت کند. در این سیاست و نگاه، ایران با علم بر این‌که محمد بن‌سلمان آمر، بانی و باعث قتل خاشقجی است و در حال حاضر کفتارها بر سر یک شغال به جان هم افتاده‌اند، می‌خواهد در این باغ وحشی که امریکایی‌ها درست کرده‌اند، هم شکار خود را انجام دهد و هم اینکه در این بین صیادی او دیده نشود. این‌که این موضوع چگونه روی خواهد داد، خود متضمن مواردی است که در ادامه توضیح خواهیم داد، اما توجه داشته باشید که در این فضای شکل‌گرفته هر حرکتی باید با دقت طراحی و اجرا شود تا مبادا به جای سود نکرده، ضرر بیشتری متوجه کشور شود. 

5) ایران انتظار دارد در فضای آشفته کنونی، بسیاری از پرونده‌های منطقه‌ای خود را با توجه به درگیری‌های داخلی آل‌سعود مدیریت کند. این پرونده‌ها عبارتند از: الف؛ یمن. ولیعهد سعودی کسی است که شخصا فرمان حمله به یمن را صادر کرده و جنگ در این کشور را مدیریت مالی می‌کند، مدیریت نظامی بیشتر بر عهده مستشاران امریکایی و انگلیسی است، بنابراین هر گونه تغییر در ساختار سیاسی عربستان و هر اتفاقی که در این کشور روی دهد با کمترین میزان حرکت مثبت و منفی، اثرگذاری گسترده‌ای بر پرونده یمن و حمله ناجوانمردانه به این کشور خواهد داشت. مطرح شدن موضوع ترور خاشقجی، باعث شده بسیاری از مخالفان ترامپ در امریکا مساله نسل‌کشی و جنگ ویرانگر سعودی اماراتی در یمن را هم مطرح کنند. در این فضای پر از تنش و نگرانی، ارتش سعودی نیز کارآیی اصلی خود در میدان نبرد را از دست خواهد داد، چرا که در داخل خانواده سلطنتی بیش از 90درصد شاهزادگان و دولتی‌ها با این جنگ مخالف هستند.

نام:
ایمیل:
* نظر: