bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۳۱۳۸
تاریخ انتشار: ۲۷ : ۱۸ - ۰۲ دی ۱۳۹۷
محمدرضا بلادی در گفت‌وگو با بامداد جنوب:
موسیقی بوشهر یکی از غنی‌ترین موسیقی‌های نواحی ایران است که در بطن خود آبستن آواها و نواهای قابل تامل و ریشه‌داری است که برای رسیدن به کنه آن باید وادی‌های بی‌شماری را سپری کرد تا بتوان اندکی از فحوا و درون‌مایه آن سیراب شد.
بامداد جنوب - الهام بهروزی:
موسیقی بوشهر یکی از غنی‌ترین موسیقی‌های نواحی ایران است که در بطن خود آبستن آواها و نواهای قابل تامل و ریشه‌داری است که برای رسیدن به کنه آن باید وادی‌های بی‌شماری را سپری کرد تا بتوان اندکی از فحوا و درون‌مایه آن سیراب شد. یکی از گونه‌های موسیقایی که از دیرباز در میان مردمان جنوب به‌خصوص در ناحیه دشستان، دشتی و تنگستان رواج داشته و دارد شروه‌خوانی است که گاه به اشتباه آن را با مصیبت‌خوانی یکی می‌دانند، این در حالی است که وقتی به‌صورت دقیق و ریز این دو را مورد بررسی و واکاوی قرار می‌دهید متوجه می‌شوید که هر کدام گونه‌ای خاص از موسیقی را در برمی‌گیرند. 

«شروه» به آواز محلي دشتستاني، تنگستاني و دشتي گفته مي‌شود كه براي خواندن آن از ترانه‌هاي فايز و گاه دوبيتي‌هاي هم وزن آن استفاده مي‌شود. عمدتا موسیقی این‌ گونه با مقدمه‌ای آغاز می‌شود که معمولا از سروده‌های مولانا انتخاب شده و متن اصلی هم یا از دوبیتی‌های فایز دشتی یا از سروده‌های مفتون بردخونی که تمی عاشقانه دارند، وام گرفته شده است. این در حالی است که مرثیه‌خوانی یا مصیبت‌خوانی گونه‌ای موسیقایی و آوازی است که در سوگ عزیزی خوانده می‌شود و از حال و هوای عاشقانه به‌دور است. 
البته در یکی دو دهه اخیر پژوهشگران و موسیقدانان جنوبی درصدد برآمده‌اند تا در کنار اجراهای صحنه‌ای و تنظیم و احیای قطعات فولکور و اصیل به‌منظور افزایش دانش و آگاهی موسیقدانان جوان و مردم عادی ریشه بسیاری از گونه‌های موسیقایی جنوب را بیابند تا بدین طریق در اشاعه موسیقی جنوب هوشمندانه گام بردارند و امکان ورود هر گونه تحریفی را به این عرصه مسدود کنند. یکی از این پژوهشگران محمدرضا بلادی، موسیقدان برجسته بوشهری است که سال‌هاست خارج از کشور به‌سر می‌برد و نقش بسزایی را در معرفی موسیقی بومی و محلی بوشهر به سایر نقاط جهان داشته است. وی فعاليت‌هاي تحقيقاتي خود را از سال ۱۳۶۸ در زمينه موسيقي بوشهر آغاز کرد و با بهره‌گيري از نظرات مرحوم دكتر محمدتقي مسعوديه و همچنين محمدرضا درويشي سعي در بازيافت و ثبت فرم‌هاي مختلف موسيقي و آیین‌های بومي بوشهر كه گاه رو به فراموشي نهاده بود، کرد. بلادی در سال ۱۳۷۵ پروژه تحقيقاتي مردم‌شناسي موسيقي بوشهر را به سفارش سازمان ميراث فرهنگي كشور به پایان رساند. وي همچنين كتابي با عنوان «فرهنگ موسيقي بوشهر» را كه در آن كليه سازهاي بومي، فرم‌هاي موسيقي، آواها و نواهاي موسيقي بوشهر، بررسي، تحليل و ثبت شده است، به پايان برد كه در آن آوانويسي چندين ملودي اصيل بومي نيز انجام شده است. خوشبختانه اثر وی امروز به‌عنوان یکی از مراجع مادر در بحث موسیقی بوشهر به‌شمار می‌رود، به‌گونه‌ای که یکی از مراجع اصلی کتاب «فرهنگ سازهای ایران» نوشته محمدرضا درویشی را تشکیل می‌دهد.

 او در این سال‌ها به‌عنوان کارشناس و محقق در ساخت سریال‌های مستند فرهنگی با موضوع موسیقی و فرهنگ با شبکه چهار سیما و همچنین رادیو فرهنگ همکاری داشته و تالیف و چاپ مقالات تخصصی متعددی را در جراید و رسانه‌های داخلی و خارجی در کارنامه هنری خود دارد. البته خدمات هنری وی به این موارد ختم نمی‌شود؛ چراکه این موسیقیدان با تلفیق موسیقی بوشهری با دیگر سبک‌ها درصدد است تا زایایی و پتانسیل بالای موسیقی این خطه را به همه گوشزد کند، از جمله ابتکارات وی در این زمینه می‌توان به تلفیق موسیقی بومی با سماع اشاره کرد که بسیار هم مورد توجه و استقبال واقع شد. بلادی سرپرستی گروه موسیقی «لیمیر» را عهده‌دار است و از دانش‌ موسیقایی ارزنده‌ای برخوردار بوده و عمدتا نظریه‌های خود را در عرصه موسیقی با تکیه بر مطالعه اسناد تاریخی و کهن و یا بر اساس بررسی‌های میدانی ارائه می‌کند، از این رو، از نظر صائبی در این حوزه برخوردار است. بلادی در تازه‌ترین یافته‌های خود به مقوله «شروه» و تفاوت آن با «مصیبت‌خوانی» پرداخته است.

سرپرست گروه «لیمر» در خصوص «شروه» به بامداد جنوب گفت: «شروه» از قدیمی‌ترین آوازهای بومی بوشهر است. چنانچه بخواهیم الگوی فواصل موسیقایی اصلی هر منطقه را بشناسیم، کافی است که نظری به آوازهای رایج در آن منطقه داشته باشیم. در بوشهر هر چند مدهای آوازی متفاوتی وجود دارد ولی شاکله اصلی موسیقی بوشهر را می‌توان قوام یافته ترتیب فواصل موسیقایی در شروه‌ها دانست. شباهت لالایی‌ها و شروه‌ها ما را به این فکر می‌اندازد که کدام‌یک بر دیگری مقدم است، در حالی که شروه‌خوانی و مصیبت‌خوانی دو مقوله متفاوت و جدای از هم هستند؛ تفاوت اساسی بین شروه‌خوانی و مرثیه‌خوانی نه تنها از فحوای کلام، بلکه از نوع موسیقی و شیوه اجرای قطعه آوازی نیز قابل درک است.

محمدرضا بلادی با بیان این‌که اصلی از اصول موسیقی که بيان كننده روح و حالت اثر است، دینامیک یا حالات موسیقی است، افزود: ديناميك یا حالات موسیقی را در دو بخش می‌توان بررسی کرد؛ یکی حالات بيروني است که در واقع بيان‌كننده حسي است كه اثر موسیقایی در مخاطب ايجاد مي‌كند و دیگری حالات درونی است که مربوط به خود اثر بوده و شخص نوازنده و یا خواننده در ایجاد آن نقش دارد. تلفیق صحیح شعر و موسیقی ارتباط مستقیم با حالت موسیقی دارد از این رو، موسیقیدانان برای ساخت آثار ماندگار همواره این اصل را مد نظر قرار داده‌‌اند.
وی در ادامه در خصوص تفاوت «شروه» با «مرثیه‌خوانی یا مصیبت‌خوانی» توضیح داد: در موسیقی محلی هر منطقه این ویژگی یعنی تلفیق صحیح شعر و موسیقی به‌صورت طبیعی و متناسب با نیاز طبیعی مردم شکل می‌گیرد. اگر بر این باور باشیم که شروه بیان کننده احساسات عاشقانه و عارفانه است، چنانچه از اشعار شروه چنین بر می‌آید، باید موسیقی آن نیز به تناسب محتوای شعر در راستای بیان بهتر احساسات عاشقانه یا عارفانه آن شعر باشد. همچنین اگر بخواهیم احساس برآمده از حس عاشقی را دریابیم و آن را با احساس برآمده از سوگ و عزا مقایسه کنیم، باید به اشعار شعرا و ادیبان مراجعه کنیم در این صورت در می‌یابیم که بیان احساسات عاشقانه همواره معجونی است از نوعی تمنا و التماس به همراه مویه و زاری در حالی که مرثیه و مصیبت، حکایت شکایت از سوگ و بیان مصیبت و عزا است. 

بلادی در پایان با تاکید بر این‌که تنها در یک جا سوگ و عشق دارای مرزی مشترک می‌شوند و آن بیان احساس فراق است، یادآور شد: در بیان حس فراق عاشق و معشوق، تمنا و امید به بازگشت نهفته است، در حالی که فراق ناشی از سوگ امیدی به بازگشت ندارد؛ از این رو، تنها شکوه و شکایت است. موسیقی که بیان کننده این احساسات متفاوت است نیز در حالت شروه، باید بیان‌کننده احساسات عاشقانه توامان با آهنگی باشد که توصیف‌کننده تمنا و خواهش است و در سوگ شکایت از فراق بی‌بازگشت است. این در حالی است که گاهی می‌بینیم شروه را بر خلاف سیر طبیعی آن به قسمی می‌خوانند که گویی عاشق بر سر معشوق فریاد می‌زند و شکایت سر می‌دهد، در صورتی که این شیوه بیان با ذات بیان عاشقی در تضاد است و بیشتر به کار همان سوگ می‌آید.

در پایان یادآوری می‌شود، موسیقی بوشهر در عین جذابیت بسیار پیچیده و پویا است و به‌راستی برای رسیدن به گوشه‌هایی از آن باید غور کرد؛ چراکه با کشف ارزش هنری و بعد زیباشناختی آن امکان هر گونه نوآوری خودسرانه سلب می‌شود. این مساله بدون‌شک به معرفی و اشاعه صحیح موسیقی جنوب کمک فراوانی می‌کند، از این‌رو، تلاش‌های پژوهشگرانی چون محمدرضا بلادی، محسن شریفیان و... را در حوزه موسیقی جنوب باید پاس داشت، چراکه آنها در زمینه افزایش دانش موسیقایی هنرآموزان و موسیقی‌دوستان و آشکارایی زوایای پنهان موسیقی جنوب نقش شگرفی را ایفا می‌کنند. 

نام:
ایمیل:
* نظر: