بامداد جنوب - الهام بهروزی:
عکس: اردلان دهقانی
این روزها مجموعه تئاتر بوشهر رونقی گرفته و شاهد اجراهای متفاوتی در این مجموعه هستیم؛ اجراهایی که در نوع خود حائز اهمیت و قابل درنگ هستند. روز گذشته به تماشای یکی از این آثار نشستیم. نمایش موزیکال «طهرون» با طراحی، نویسندگی و کارگردانی حسن رضایی به همت گروه نمایشی «هیرو» تولید شده و راوی داستانی نوستالوژیک با ریتمی شاد و شنیدنی است. در این نمایش ما با زنانی روبهرو هستیم که قربانی ستمی ژرفند و از کوچکترین حق خود محروم!!! بار دیگر حسن رضایی سوژهای را با الهام از داستان «علویهخان» هدایت با محوریت زنان برگزیده تا باورهای جاری در جامعه را در خلال دیالوگهای گاه دوپهلو به قضاوت بگذارد و با دیده تردید زیر سوال ببرد! این کارگردان دست روی یکی از دو قشر آسیبپذیر جامعه گذاشته تا نقش زنان را در تاریخ این سرزمین یادآوری کرده و با زبانی نمادین اعتراض خویش را نسبت به ظلم و اجحافی که در حق این جنس شده، به نمایش بگذارد. او همچنین در این اثر خیلی ظریف به حسادت زنان ناخنک زده و یکی از عامل تیرهبختی آنها را همین حس منفی دانسته و در لایه لایه کار، تاثیر شوم حسد را به نمایش گذاشته است.
رضایی یکی از نمایشنامهنویسان خوشفکر تئاتر بوشهر است که با نگاهی حرفهای بارها و بارها به زنان و مصائب آنها در جامعه پرداخته است. منتها زبان تئاتر این نویسنده، زبان چندان راحتی نیست، از اینرو، برای نفوذ به پیام آن باید روی شخصیتهای قصهاش درنگ کنید، برای مثال در همین اثر، «زینب» دختر معصومی است که با همدستی آدمهای پیرامونیاش قربانی سرنوشتی مبهم میشود، در نگاه اول ما با شخصیت دختری شکننده روبهرو میشویم که مثل گوشت قربانی در دست این و آن پاسکاری میشود اما در نگاهی دقیقتر به این حقیقت میرسیم که اصلا «زینب» همان «مام میهن» است که هماره در طول تاریخ بهدلیل بیدرایتی و سودجویی شاهان و حکومتها قربانی و رنجور شده و همه به آن چشم طمع داشته و دارند.
یکی از نقاط قوت این کار همان اشارههای ظریف و زیرکانه به وقایع مذهبی، حماسی و تاریخی است که با داستان عجین شده و «صولت» قصه در حین بازیاش گریزی به حماسه کربلا، داستان سیاووش و سودابه، به توپ بسته شدن مجلس، کشته شدن جهانگیرخان صور اسرافیل روزنامهنگار دوره مشروطیت و... میزند و به صورت جسته و گریخته اطلاعاتی را در خصوص این وقایع میدهد. با این اوصاف، این اثر با توجه به تم تاریخی که دارد، ارزش دیده شدن دارد، بهخصوص نسل امروز باید به نظاره آن بنشینند که کمترین اطلاعاتی از تاریخ پر فراز و نشیب ایران دارند. از دیگر نقاط قوت این نمایش میتوان به موسیقی زنده و حرفهای آن اشاره کرد که آهنگسازی آن برعهده کیامرث خوردهبین بود و به خاطر همین کار مقام نخست بخش موسیقی جشنواره استانی تئاتر بوشهر را از آن خود کرده است. افزون بر این، گریم متناسب بازیگران سومین نقطه قوت کار است که حاصل مهارت و استادی گلناز نیسنی، گریمور مطرح هماستانی است که همواره در این حوزه حرف فراوان برای گفتن دارد.
در کنار اینها نمیتوان از بازی روان و منحصربهفرد جوهر تنگستانی و دیگر بازیگران اثر چشمپوشی کرد. از اینرو، حسن رضایی نشان داده که برای تولید این نمایش موزیکال ذائقه مخاطب را سخت در نظر داشته است؛ چراکه تماشای این کار مدام مخاطب را به چالش میکشاند... . در خصوص نمایش «طهرون» با حسن رضایی کارگردان نمایش گفتوگویی را صورت دادیم که شما را به خواندن آن در ادامه دعوت میکنیم.
نمایش طهرون برداشتی آزاد از داستان علویهخانم صادق هدایت است، چطور شد برای کار امسال این قصه را نوشتید؟
به چند دلیل امسال این سوژه را انتخاب کردم؛ دلیل نخست، سفر بود. عنصر سفر و مسافرت جذاب است. دوم کارکترهای قوی و دعوایی که میشود عنصر محرکه قصه ما، کنشی قوی که منجر به واکنش بعدی و مصائبی که بر زینب میرود و سوم فرهنگ قوی مردم پاییندست و حاشیهنشین همه دست به دست هم داد تا این سوژه را برای پرداختن انتخاب کنم.
قصه نمایش بر محور یک زن میچرخد، جنسی که در جامعه نیاز به باورمندی دارد، شما چطور در خلال داستان این باورمندی را تلنگر زدید؟
زن اصلیترین عنصر خانواده و جامعه است. منشأ عشق است. زنان در طول تاریخ مورد جبر مردانه قرار گرفتهاند. زن در نمایش ما جدای کاراکتر یک زن، بهطور مستقل محور همه ماجراهاست. او با وجود همه سدها از پا نمیایستد و باز به کانون خانواده باز میگردد اما همانطور که در طول قصه به آن میپردازیم هر عشقی نیاز به حمایت و مراقبه دارد. در این قصه «زینب» (شخصیت اصلی داستان) همزمان راوی زندگی خود و زنان زجردیده ایرانی در طول تاریخ و در حقیقت نماد وطن است.
تاریخ در «طهرون» نمودی محسوس دارد، گریز شما به تاریخ به چه بهانهای بود؟
تاریخ را دوست دارم. البته اول باید قصهای داشت و شخصیتهایی با محتوا و دارای انگیزه تا تاریخ محملی برای روایت قصه ما شود و به آن غنا ببخشد و تاریخ به شکلهای دیگر باز تکرار میشود. شاید که از آن درس بگیریم.
این اثر موزیکال است، فکر میکنید تئاتر فیزیکال در بوشهر مخاطب دارد؟
البته که گروه ما در سالیان قبل آثاری را در این گونه تولید کرده و موفق هم بوده است؛ چه در جشنواره و چه در اجراهای عموم و اصولا که تماشاگر تئاتری خاصتر و معدودتر نیز است اما همه گونههای تئاتری باید تولید شود. اینکه ما فقط باید در حوزه تئاتر بومی فعالیت کنیم، غلط است و البته که نمایش موفقی همچون «سیه سول» با ادبیات و گویش دشتی و با محتوا و قصهای جهانی و با کمک از تئاتر فیزیکال میتواند در جشنواره فجر و هایفست بدرخشد و البته که این اثر یعنی «طهرون» گونهای دیگر و فضایی متفاوت دارد که بر اساس نمایش ایرانی و ترانه و موزیکال شکل گرفته و شاید فصل مشترک همهشان قصهگویی باشد.
«طهرون» در بطن خود آبستن گونههای تقریبا روزگار دور نمایش است مثل عروسک «خیمه شببازی» و «نقالی» و... که با ظرافت در دل قصه جانمایی شده، با چه هدفی این کار صورت گرفت و فکر میکنید یادآوری این گونههای نمایشی چقدر به غنای نمایش ایرانی میافزاید؟
خب، باید این گونهها در نمایش جا داشته باشد و بیدلیل نمیشود از آنها بهره برد. همانطور که دیدید ببرازخان و دستهاش نمایشگرند. بنابراین از همان روز اول نوشتن متن، گونه نمایش ایرانی و خرده نمایشهای ایرانی در ذهنم بود و گروهمان هم بیگانه با نمایش ایرانی نیست، از اینرو، دو تجربه دیگر نیز در نوع آوازی یا همان موزیکال به ما در این کار کمک کرد که باید در اینجا از تلاشهای کیامرث خوردهبین برای آهنگسازی تئاتر و تاثیری که بر آهنگسازی تئاتر استان بوشهر در دهه ۹۰ داشته، تقدیر کنم. به نظرم این نمایش پیشنهاد مناسبی برای یادآوری و دیدار با این نمایشهای ایرانی است و میتواند تلنگری در ذهن علاقهمندان برای پیگیری و پژوهش بهوجود آورد و البته در میان تماشاگران این نمایش جای دانشاموزان متوسطه اول و دوم و بهخصوص بچههایی که در حال تحصیل در رشته هنری هستند به شدت احساس میشود. متاسفانه با وجود پیگیریهای ما هیچگونه واکنشی از سوی مدیران آاموزش و پرورش در این زمینه صورت نگرفت.
چرا کولیها را برای داستان انتخاب کردید، آنها کدام بعد فرهنگی جامعه را بر شانه حمل میکنند؟
کولیها و حاشیهنشینها دارای فرهنگ ویژهای هستند. من نمونههای زیادی ازآ انها را در همسایگیمان در شهر خورموج از نزدیک دیدهام. آنها زبان، گفتار و ادبیات خاص خودشان را دارند و یکی از عناصر قوی درون آنها موسیقی است. آنخا ذاتا نمایشگرند و همه اینها به جذابیتهایشان برای به تصویر کشیدن کمک میکند. آنها شاید خردهفرهنگی را در درون خود دارند که بیشتر مختص مردمان حاشیهنشین و کوچه بازاری است و شاید فرهنگ مگو را؛ همانی که ما از انتشار آن پرهیز میکنیم که البته در دل خود شخصیتشناسی و جامعهشناسی قوی را به دوش میکشد.
از دید شما هنر نمایش چقدر میتواند بستر مناسب را برای انعکاس دنیای زنان و توانمندیها و ظلمهایی که بر آنها روا داشته شده، فراهم کند؟
اصولا دنیای امروز تمام حرفها و هدفهایش را از طریق هنرهای نمایشی دنبال میکند. دنیای امروز مسائل اقتصادی، سیاسی و اجتماعیاش را از طریق تئاتر، سینما و تلویزیون به مخاطبش میرساند. با این اوصاف، قصهها بر ما حاکم شدهاند. هر آنچه را که بخواهیم از این رسانه قوی میتوانیم به تماشاگرمان بقبولانیم.
وضعیت نمایشنامهنویسی استان را چطور ارزیابی میکنید؟
اصولا وضعیت نمایشنامهنویسی کشور را زیاد خوب نمیبینم. خرده حمایتهای سالهای پیش در جشنواره فجر برای تحول در این حرفه حالا جای خود را به ترجمههای آماده نمایشنامههای خارجی داده که این امر کور سوی امید را در این زمینه دارد خاموش میکند.
خود شما بیشتر چه سوژههایی را برای تبدیل شدن به نمایشنامه انتخاب میکنید؟
عموما قصههای قوی که در آن درگیری وجود دارد، انتخاب میکنم. اصولا آدمهای کامل و بینقص به درد درام نمیخورند. درامها و قصههای خوب ریشه در نقایص و اشتباهات دارند. آدمهای شکست خورده و افراد آرزومندی که برای رسیدن به اهدافشان دست به اعمالی میزنند که شاید ما آدمهایی که زندگی بیحاشیه را میخواهیم از آن گریزانیم و البته زنانی که در پی آرزوها و شاید محالهای خود در جامعه مرد سالار تقلا میکنند، سوژههای من خواهند بود.
سخن پایانی؟
در آخر باید بگوشم که تمرین و اجرای نمایش هر سال برایم سختتر میشود. گفتن از کمبودها و حمایت نشدنها حرف تکراری بیهودهای است و از این رو در این خصوص حرفی ندارم. در اینجا از همسر نازنیم و دو فرزندم تشکر می کنم که اگر در این راه هنوز قدم میدارم. نتیجه حمایتها و دگرمیهای آنهاست. همچنین از سه عضو گروه «هیرو» یعنی ابراهیم شاکریمطلق (سرپرست گروه)، محسن حلوایی (دوست همیشه همراه) و کیامرث خوردهبین -که وزنه گرانقیمتی در تولید آثار گروه است- بهدلیل حمایتهای همیشگیشان سپاسگزاری میکنم.
یادآوری میشود نمایش موزیکال «طهرون» هر شب ساعت 19 از چهارم تا چهاردهم دیماه در پلاتوی استاد صغیری مجموعه تئاتر شهر بوشهر به روی صحنه میرود. در این نمایش جوهر تنگستانی، فاطمه دهقانی، خاطره محمدحسینی، شهربانو نیسنی، اوستا رستمی، فرناز کوهپیکر و عیسی قمری به ایفای نقش میپردازند. دیگر عوامل این نمایش عبارتند از: حسن رضایی (نویسنده و کارگردان)، محسن حلوایی (مشاور کارگردان)، کیامرث خوردهبین (آهنگساز و ترانهسرا)، مصطفی هلالیان و لیلا منصورینژاد (طراح صحنه)، راضیه اسماعیلی (طراح لباس)، علی بهزادی (ساخت عروسک خیمه) کیانوش خوردهبین، احمد موسوی، حسین پایور (نوازندگان)، شهربانو نیسنی (طراح گریم)، لادن چاهشوری (دستیار گریم)، عیسی قمری (طراح پوستر و بروشور) و ابراهیم شاکریمطلق (سرپرست گروه).