بامداد جنوب - الهام بهروزی:
«گردشگری روستایی» یکی از گونههای گردشگری است که متکی بر جاذبهها و فرهنگ مردم روستاست و در نزد جهانگردان و گردشگران خارجی از جذابیت فراوانی برخوردار است. دولت روحانی چه در دوره اول و چه در دوره دوم با نگاهی ویژهای به گردشگری کوشیده تا از این حوزه در زمینه اشتغالزایی، درآمدزایی و ارزآوری به شکل مطلوبی بهرهبرداری کند اما شوربختانه پارهای از این تلاشها در برخی از مناطق بهدلیل بیدرایتی، سوءمدیریت و بیدانشی به سمت بیراهه در پیش است. مانند آنچه امروز بهعنوان گردشگری روستایی در استان بوشهر شاهد هستیم. البته در این استان حرکتهای خوبی صورت گرفته ولی در مجموع با یکسری تصمیمگیریها و برنامهریزیهای روبهرو هستیم که در سایه سهلانگاری و بیدانشی اتفاق افتاده است و بهنظر میرسد مسوولان اجرائی، بهویژه معاونتهای عمرانی و امور روستایی استانداری بوشهر و سرپرست میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری باید در این زمینه پاسخگو باشند. بهتازگی تصاویری از یکی از روستاهای هدف گردشگری استان به دست نگارنده رسیده که بسیار تاسفبرانگیز است و ما در این گزارش سعی کردیم بحران مدیریت گردشگری را در استان به نمایش بگذاریم. البته از این دست دستهگلهای مدیریتی در استان بیشمار است!!!
پیش از اینکه وارد بحث شویم، نخست مختصری از گردشگری روستایی و اهداف آن مینویسیم سپس به نقد خود در این حوزه میپردازیم. همانطور که اطلاع دارید، گردشگری یکی از صنایع پویاست که منبع اصلی درآمد، اشتغالزایی، رشد بخش خصوصی و توسعه زیرساختها بهشمار میرود و امروز در توسعه اقتصادی و فرهنگی کشورها از جایگاه حائز اهمیتی برخوردار است، بهگونهای که اقتصاددانان آن را صادرات نامرئی میدانند. یکی از انواع پرطرفدار آن، گردشگری روستایی است که پیشبینی میشود در آینده بهعنوان اصلیترین مقاصد گردشگران و جهانگردان تبدیل شود. بنا بر تعریف کميسيون جامعه اروپايی در سال 1986: «گردشگری روستايی تنها شامل گردشگری كشاورزی نيست، بلكه همه فعاليتهای گردشگری در مناطق روستايی را در بر میگيرد». افزون بر این، «گردشگری روستایی در معنای کلاسیک نوعی از فعالیتهای گردشگری است که درآمدی اضافی را برای آنهایی که شغلی ثابت مانند کشاورزی و دامداری دارند، فراهم میآورد».
از اینرو، گردشگری روستایی باید بهصورت یک شیوه زندگی بر پایه عقاید مربوط به جوامع روستایی دنبال شود؛ یعنی با کمترین تغییر در بافت و ساختار اولیه روستا و با تکیه بر آداب و رسوم، طبیعت بکر، فرهنگ غذایی، پوشش، صنایع دستی شاخص بومی و محلی این صنعت تعریف و برنامهریزی شود. با این اوصاف، گردشگری روستایی از دو نظر حائز اهمیت است؛ يكی بهعنوان یک فعاليت گسترده جهانی و ديگری از نظر تاكيد بر آن در سياستهای توسعه منطقهای و محلی. حال شما با توجه به این تعاریف، فعالیتهای صورت گرفته در حوزه گردشگری روستایی را در استان بوشهر رصد کنید؛ شک نکنید با یکسری اقدامات اشتباهی روبهرو میشوید که صرفا کمسوادی مسوولان امر را گوشزد میکند. برای نمایش دادن تنها یک نمه این این بیسوادی و بیدرایتی روستای حصار شهرستان دیلم را مثال میزنیم که شوربختانه بهعنوان یکی از روستاهای هدف گردشگری نیز انتخاب شده است. در این روستا جاذبهای تاریخی وجود دارد که یکی از قلعههای زیبای استان است و از شاهکارهای معماری جنوب بهشمار میرود اما شما بروید ببینید که این بنای شاخص که به قلعه «آقاخان لیراوی مشهور» است، امروز به چه حال و روزی دچار شده، در حالی که سالهاست در فهرست آثار ملی ثبت شده و دارای حریم است اما امروز حریم آن در هم نوردیده شده و ساختمانی دوطبقه و چسبیده به آن در حال ساخت است که نه تنها حریم قلعه را نادیده گرفته بلکه منظر آن را از بین برده است!!! مگر میشود که معاون عمرانی و معاون امور روستایی استانداری و سرپرست میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان از این اتفاق بیخبر باشند؟!! چون این ساختمان تمام مراحل سفتکاری را پشت سرگذاشته است! اما بدون شک وقتی این روستا بهعنوان روستای هدف گردشگری استان معرفی شده، مسوولان از آن بازدید داشتهاند پس نمیتوان دلیلی دال بر بیاطلاعی آنها از این موضوع یافت! افزون بر این، این روستا بهدلیل تغییراتی که در بافت اولیه آن صورت گرفته، اصلا جایگاهی در گردشگری روستایی نمیتوان برای آن قائل شد، چراکه بهمحض ورود به این روستا شما با فضایی روبهرو میشوید که ساختار شهری اما ناهماهنگی به خود گرفته است!
از این موارد بگذریم نکته بعدی که جای تاسف دارد، ساخت اقامتگاه بومگردی در گوشهای از این روستاست که خود جای شبهات بسیاری دارد و نوشتن از آن کار چندان راحتی نیست و این موضوع صدای فعالان حوزه گردشگری را در آورده است! میطلبد مدیرانی که بر اساس سفارش، نه شایستهسالاری و دانش بر مسندی تکیه میزنند، دستکم برای حفظ موقعیت و پنهان ساختن بیدرایتی و بیسوادی خود از مشاوران زبده و صاحبنظران حوزه گردشگری بهره بگیرند تا دیگر شاهد اقداماتی تاسفبرانگیز و مخاطرهآمیز در این حوزه نباشیم؛ از این دست گزارشها زیاد برای ما ارسال میشود که پرداختن به آنها برابر است با تاسفی بزرگ! مانند ساحلسازی در روستای بکر بندر رستمی که بهزودی در این باره گزارشی در صفحه اجتماعی روزنامه منتشر خواهد شد.
اما در خصوص گردشگری روستایی و اتفاقاتی که در روستای حصار شهرستان دیلم به این بهانه افتاده، یک کارشناس حوزه گردشگری به بامداد جنوب گفت: این روزها بحث گردشگری روستایی در استان ما بسیار داغ شده و این بهخاطر واگذاری وامهایی است که در زمینه توسعه روستا پرداخت میشود! در صورتی که توازن در توزیع این وامها صورت نگرفته و بدتر از آن روستاهای منتخب برای گردشگری شاخصهای مورد نظر را ندارند، چراکه اکثر معابر و سازهها در این روستاها هیچگونه تناسبی با بافت روستایی ندارند. متاسفانه مسکن مهرها به مبلمان و معماری سنتی روستایی- بومی، لطمه شدیدی زده است. البته ما مخالف نوسازی و توسعه روستاها نیستیم؛ اما میتوان مثل دیگر استانها، بافت و معماری اولیه آنها را بهگونهای حفظ و احیا کرد که لطمهای به ساختار بصری و هویت آن منطقه وارد نشود، مثلا بهجای آسفالت کردن، کوچهها را سنگفرش کرد.
وی که تمایلی نداشت نامش فاش شود، در مورد روستای حصار نیز توضیح داد: این روستا تقریبا چسبیده به شهر امام حسن است. و میان دو شهر گناوه و دیلم واقع شده. در واقع فاصله این روستا با دریا چیزی حدود 1/5 تا 2 کیلومتر است! این درحالی است که روستاهای دیگر استان که در نوار ساحلی قرار دارند از موقعیت مناسبتری برای رونق گردشگری روستایی برخوردارند. منتها در این روستا تنها جاذبهای که وجود دارد، قلعه «آقاخان لیراوی» است که در فهرست آثار ملی نیز ثبت شده است. از اینرو، این اثر کد و حریم ثبت شده دارد؛ اما شما میبینید که در کنار این قلعه تاریخی صد و خوردهای ساله، انواع ساخت و سازهای بیرویه صورت میگیرد و هیچ نظارتی هم بر آن نیست! این در حالی است که یک اثر تاریخی وقتی ثبت ملی میشود، یکسری پیوستههایی دارد نظیر حریم، منظر، ظرفیتهای بومی و مسائل اینچنینی. در واقع این پیوستها باعث میشود آن بنا اهمیت ویژهای بیابد و متعلق به همه مردم و جزء سرمایههای معنوی و فرهنگی کل کشور محسوب میشود.
این فعال میراث فرهنگی در ادامه با طرح این سوال که سرپرست میراث فرهنگی و معاونت میراث فرهنگی ادارهکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان، دهیاری روستا (بهعنوان نماینده عالی دولت در روستا)، بخشدار، فرماندار شهرستان دیلم و... چه عکسالعملی به ساختوسازهایی که در حریم این اثر تاریخی صورت گرفته و باعث خدشهدار شدن منظر و حریم این اثر شده، داشتهاند، ادامه داد: افزون بر این سهلانگاری، در این روستا بهتازگی یک اقامتگاه بومگردی در حال ساخت است که سازه و نمای بصری آن به شیوه معماری ناهمگون امروزی بنا شده است و ظاهرا احداث این پروژه ۵۰۰ میلیون تومان هزینه داشته و آنطور که از منابع آگاه شنیدهام مالک این اقامتگاه خانمی است که از قضا همسر رئیس شورای روستا است! انصافا این شبهه بهوجود میآید که این شخص از روی ارتباط و نفوذش وام گرفته؛ آن هم وامی ۵۰۰ میلیونی با سود ۴ درصد و یک سال تنفس! حقیقتا نظارتی بر روند ساخت و ساز این اقامتگاه صورت گرفته؟ از سوی کدام نهادها؟ توجیه اقتصادی این پروژه چیست و آیا این پروژه محمل مناسبی برای جذب گردشگر واقعی است یا اینکه صرفا پاتوقی میشود برای یک عدهای که میخواهند بهدور از چشم مردم خوش بگذرانند و راحت قلیانشان را دود کنند؟ بر اساس قرائن پیشبینی میشود که این بلا بر سر این اقامتگاه میآید اگر تغییری در اصول اجرائی این پروژهها صورت نگیرد!!
وی با خطاب به مسوولان امر و متولیان گردشگری گفت: آیا با خود اندیشیدهاید که این نوع پروژهها، ممکن است پای افراد هنجارشکنی را به این روستاها باز کند که هیچ تناسبی با فرهنگ و و روان این مردم ندارد و عواقب ناخوشایندی را در پی خواهد داشت؟! این در حالی است که ما هم سخت معتقدیم که گردشگری استان باید رونق پیدا کند؛ اما کارشناسیشده و با برنامه؛ چراکه حضور گردشگر، نباید مخل امنیت و آرامش اهالی بومی منطقه شود! از اینرو ما باید همراه با ایجاد و توسعه سازههای سختافزاری، بهصورت نرمافزاری، پیوستهای فرهنگی را هم لحاظ کنیم؛ همانگونه که اطلاع دارید اقامتگاههای بومگردی، گرید کیفیتی دارند. آیا بر این موضوع نظارتی میشود که آن کارفرما چه متریالی را با چه کیفیتی در پروژه به کار میگیرد؟!
این کارشناس گردشگری در ادامه با بیان اینکه معیاری که مسوولان گردشگری استان بر اساس آن حصار را بهعنوان روستای هدف گردشگری در نظر گرفتهاند، چه بوده است، توضیح داد: ببینید من بهعنوان گردشگر وارد این روستا میشوم اما قرار است در این روستا با چه خرده فرهنگی روبهرو شوم؟ صنایع دستی خاصی یا پوشش بومی منحصربهفردی و ویژهای؟! یا جاذبه تاریخی یا طبیعی!!! در این روستا که به تنها جاذبه تاریخی رحم نشده، چطور میتوان انتظار داشت که بتوان فرهنگ روستایی جنوبی را به گردشگر داخلی یا خارجی نمایش داد!!! انتخاب این روستا بهعنوان روستای هدف گردشگری چه خروجی میتواند از نظر بازخورد فرهنگی یا حتی مادی داشته باشد؟! شما به روستای «جاشک» نگاه کنید، این روستا به خاطر دارا بودن یک جاذبه طبیعی منحصربهفرد (کوه نمک) در فصلهای پر رفت و آمد میتواند پذیرای گردشگران فراوانی باشد از این رو ضرورت دارد که در کنار این جاذبه اقامتگاهی دایر شود ولی زهی خیال باطل! واقعا چرا به دغدغه دوستداران میراث فرهنگی استان در این راستا توجهی نمیشود؟!
وی با بیان اینکه با یک بررسی کوتاه متوجه میشوید که اغلب مردم روستای حصار همان زیست مردمان شهری را پذیرفتهاند، افزود: یعنی بیشتر یا کارمند هستند یا شغل آزاد دارند و دیگر از آن حجم وسیع زندگی روستایی مثل دامداری و کشاورزی در آن خبری نیست! بنابراین اگر قرار است وام و اعتباری به پروژهای داده شود، مدیر و کارفرمای آن، چه خلاقیتی در زمینه بهبود صنعت گردشگری استان میتوانند داشته باشد؟! اگر قرار است پیرامون روستا، بناها و پروژههای روستایی با جاذبههایی گردشگری رونق بگیرد، ضروری است که خردهفرهنگها، سنن و آیینهای مردمان آن منطقه بهخوبی درک شود؛ نه اینکه هدف از حضور گردشگر، صرفا خوردن یک صبحانه و ناهار باشد! حال با این اتفاقات ناخوشایند آیا ما جاذبههای طبیعی و فرهنگی این روستاها را درک کردهایم؟!
این فعال حوزه میراث فرهنگی در پایان یادآور شد: ما میتوانیم با برنامههای جانبی مانند ساخت مجسمههای شنی، به جذب سرمایه در صنعت گردشگری کمک کنیم و این ماحصل سرمایهای، صرفا خود بنا و صاحبان این پروژه را منتفع نخواهد کرد؛ بلکه همه اهالی منطقه را درگیر میکند. شعار گردشگری، توسعه جوامع محلی است؛ یعنی ما باید به سمتی گام برداریم که اجتماعات روستایی و محلیمان را توانمند و معرفی کند؛ صنایع و تولیدات محلی را شناسایی و عرضه کند؛ اما باید این اصل مهم را نیز در نظر بگیریم به چه قیمتی این منویات باید اعمال شود؟! حقیقتا استان ما اینک بهخاطر آماردهی در حوزه گردشگری دارد نسنجیده و شتابزده عمل میکند، به همین دلیل دارد نتیجه عکس میبیند!