بامداد جنوب - الهام بهروزی:
موسیقی بوشهر امروز به جایگاهی رسیده است که نوشتن از آن کار مشکلی است؛ هنری که پیشینه غنی و ارزندهای دارد و برآیندی از فرهنگهای مهاجم و ساکن در جنوب ایران است. بدون شک بدون اشراف بر این هنر نمیتوان مخاطب را اقناع کرد؛ اما میتوان از گروههای و موسیقدانهایی نوشت که به بهترین شکل قابلیتهای موسیقی بومی و انعطافپذیری این هنر فاخر را در قالب اجراها و پژوهشهای خود به نمایش میگذارند؛ هر کدام به رنگی و لونی متفاوت اما یکصدا! «سیریا» یکی از همین گروههای بومی است که سعی کرده از همان آغاز فعالیتش با هنجارشکنیهای هنرمندان اما وفادار به اصل، موسیقی بوشهری را به سبک و سیاقی نو بنوازد؛ «هوار» نمونه بارزی است برای این ادعا! قطعهای که برخاسته از عشق، جنوب، نیانبان، ایده و ذوق است. به گفته ماکان صغیری، تهیهکننده گروه «سیریا»: «این کار بازخوانی ترانهای است که قبلتر هنرمندانی چون کوروش یغمایی، زندهیاد محمود جهان و ... آن را خواندهاند و روایتگر فرم متفاوتی از موسیقی بوشهر است که ترکیبی از ترانه «هوار» و ترانه فولکلور «یلا یلا» است».
بدون شک فعالیتگروههای جوانی چون «سیریا »در سایه خلاقیت، دانش و تجربه میتواند موسیقی بوشهر را وارد مسیر تازهای کند. یکی از اعضای این گروه محمد لاریان است. هنرمندی خلاق که متولد آبانماه 75 و از سال 89 با بازی در تئاتر کوتاه و کارگاهی با هنر عجین شده است. لاریان سال 92 کارگردانی تئاتر را تجربه کرد و خیلی زود موفقیت را در آغوش کشید، درست یک سال بعد؛ یعنی در سال 93 عنوان برگزیده نویسندگی و کارگردانیِ بخش نسل نو جشنواره ماه را با نمایش « سخنسرای آوون» از آن خود کرد. وی در ادامه مدتی در محضر استاد ایرج صغیری تئاتر را دنبال کرد و در سال 96 هم نمایشنامه «استرالیا» نوشته پیام لاریان را کارگردانی کرد که در آن جواد متین، آلاله ایزدی و مجید فیلی به ایفای نقش پرداختند. لاریان در سال جاری در فیلم سینمایی «بیتار» به کارگردانی جمیل رستمی با مهدی پاکدل، محیا دهقانی و تینو صالحی مقابل دوربین محمود کلاری قرار گرفت. این فیلم سال 98 اکران میشود. این بازیگر در کنار تئاتر و سینما، از موسیقی هم غافل نشد و با «سیریا» سعی کرد ساز موسیقی جنوب را بیش از پیش کوک کند و نغمههای نو اما نوستالوژیکی را بیافریند. به بهانه انتشار تکآهنگ «هوار» که به تازگی راهی بازار موسیقی شده و نقطه آغاز فعالیت رسمی گروه «سیریا» بهشمار میرود، گفتوگویی را با محمد لاریان صورت دادیم که شما را به خواندن آن در ادامه دعوت میکنیم.
بوشهر شهری است که موسیقی را میفهمد، میشناسد و مینوازد، موسیقی این خطه برایندی از فرهنگهای مختلف است که با فرهنگ بومی جنوب عجین شدهاند، شما به چه شکل سعی کردید موسیقی این خطه را بنوازید و معرفی کنید؟
اگر ما قائل به این باشیم که سر و کار موسیقی سراسر با احساسات است، با جستوجو و دقت در آثار موسیقایی خطه جنوب ایران میبینیم که ملودی و ترانهها برآمده از احساسات مردم این منطقه است چه صیادان، چه کشاورزان و چه مردم سختی کشیده در تمام ادوار این منطقه، برای مثال وقتی از شادی میگوید انسان را به شادی وصفناپذیری میرساند و وقتی از غم میگوید به خانمانسوزترین حالت غم! یا وقتی از عشق میگوید به هیچ عنوان به شکل سطحی عشق اشاره نمیکند. وقتی هم از سختی کار روایت میکند، اصلا بزرگنمایی نیست در واقع اینها همه حرفهایی هستند که از دل میآید و لاجرم بر دل مینشیند.
محمد لاریان جوانی خلاق است که از کوچکترین آوا یا نوا به ایدهای میرسد، شاهد این ادعا کارهای متفاوتی است که در قالب گروه «سیریا» ارائه کرده، در واقع با نوآوری و کارهای تلفیقی میکوشد موسیقی بوشهری را جامه نویی بپوشاند، در این زمینه گاه هنجارهای موسیقی را زیرکانه دور میزند اما نتیجه کار با اصل آن مغایرتی ندارد، حال سوال اینجاست که آقای لاریان، شما و سیریا چگونه به این دانش در موسیقی رسیدید؟
ما اعضای گروه «سیریا» در این زمینه بیهیچ ادعایی خوب میدانیم که تا آخر زندگیمان نمیتوانیم تمام دریای موسیقی را شنا کنیم و هیچوقت نمیتوانیم به خودمان اجازه بدهیم که بگویم ما دانسته موسیقی هستیم ما فقط تلاش میکنیم برداشت و روایت خودمان را از موسیقی بوشهر داشته باشیم ولی در جواب به چگونگی ایدهپردازی هاباید به یکی از جملههای کارلوس فوئنتس، نویسنده اسپانیایی چنگ میزنم که میگوید: «هیچ حرف، واژه، جمله، مجله یا کتابی وجود ندارد که در حرف، واژه، جمله، مجله یا کتاب دیگری وجود نداشته باشد». واقعیت این است که همیشه پاسخ مساله در صورت مساله هست؛ یعنی همه گذشتگان ما به شکلی به ما گفتهاند که باید چه کنیم و در واقع کافی است ما به گذشتگانمان نگاه کنیم.
در کارهایتان از کدام موسیقدانان و هنرمندان جنوبی الهام میگیرید؟
ما در استانی زندگی میکنم که مفاخری مثل ناخدا عباس دریانورد، فایز دشتی، مفتون بردخونی، استاد ایرج صغیری و... را در دل خودش دارد که خودآگاه یا ناخودآگاه ما جوانترها تحت تاثیر آنها قرار میگیریم.
سالهاست گروه تشکیل شده اما شما فعالیت رسمی خود را با انتشار قطعه «هوار» به موسیقی کشور اعلام کردید، قطعهای که مخاطب را به خلسهای شیرین فرو میبرد، کمی در خصوص «هوار» برایمان بگویید؟
قطعه «هوار» متشکل از دو قطعه قدیمی جنوبی است؛ «هوار هوار» ساخته مرحوم عباس ابطحی و قطعه «یلا یلا» ساخته زندهیاد زیبا خورموجی که البته بزرگانی مثل کوروش یغمایی و محمود جهان هم این آثار را خواندهاند. قطعهای که بر پایه تفکرات گروه بازخوانی شده و روایت ما بود از این دو اثر قدیمی که سعی کردیم روایت متفاوتی بر اساس احساس هر دو ترانه داشته باشیم.
چرا نام «هوار» را برای این قطعه که برایندی از چند قطعه دیگر است، انتخاب کردید؟
«هوار» به معنی فریاد کشیدن است. در هر دو قطعهای که ما در این کار اجرا کردیم، نوعی فریاد زدن عشق را بیان میکند و ناگفته نماند این قطعه در واقع فریاد ما برای شروع فعالیت رسمی گروه «سیریا» بود.
طبق گفته ماکان صغیری، مدیر برنامه گروه، این قطعه برشی از یک آلبوم است، در خصوص این آلبوم و حال و فضایش کمی توضیح دهید، آیا قرار است در این اثر مانند «هوار» با کارهای غافلگیرکنندهای مواجه شویم؟
بیشک، ما با خودمان عهد کردیک که همیشه خودمان و موسیقیمان را به چالش بکشیم، ما هیچوقت از ایدهپردازی دست نمیکشیم و هیچوقت هم خسته نمیشویم. انتقادها را میشنویم، بررسی میکنیم و باز میسازیم. واقعیت این است که صبر و حوصله خودمان را بالا بردیم و داریم با موسیقی زندگی میکنیم و ماجراجویانه دنبال اتفاقات جدید و جدیدتر هستیم. اینک ما در حال آمادهسازی پروژهای به اسم «میز دوتایی» هستیم که تا سال آینده قطعات این پروژه بهصورت کامل منتشر میشود.
در بوشهر موزسینها و گروههای موفقی فعالیت دارند که همه بهدنبال بسط موسیقی بومی از زاویه دید و دانش خود هستند ولی بسیاری از این موسیقیها خروجی یکسانی دارد، از این رو برخی آمدند برای معرفی انعطاف و زایایی موسیقی جنوبی اشتراکات آن را با موسیقی دیگر سرزمینها در قالب اجراهای تلفیقی به نمایش بگذارند اما شما سعی کردید این قابلیت را به رنگی دیگر نمایش بدهید، موسیقی فیوژن اما برخاسته از جنوب، از همان کوچههای تنگ و باریک و آشتی بافت تاریخی، از همان جاشوان و نیمهخوانیها در دل تنهایی لنج و تور و صید، از همان دختران عاشق و محجوب و بندر، حال شما در این باره برای ما بیشتر بگویید از موسیقی و ایدههایتان؟
اول بگذارید تشکر کنم بابت سوال خوبتان خانم بهروزی عزیز؛ در این زمینه باید بگویم که ما قرار نیست برای خلق موسیقی جدید، موسیقی و فرهنگ خودمان را فراموش کنیم، با این همه قدمت موسیقایی و تمدن فرهنگی که در استانمان وجود دارد، وظیفه خودمان میدانیم از موسیقی جهان بهگونهای استفاده کنیم که در خدمت موسیقی بوشهر باشد... . به نظر من، موسیقی بهطور مستقیم از سکوت ساخته میشود؛ با این اوصاف، هر چه بیشتر سکوت کنیم، شنیدهها و دیدههایمان بیشتر رنگ واقعیت میگیرد.
خب برگردیم به چند سوال ساده البته بدون شک پاسخ آنها برای برخی از مخاطبان اهمیت دارد، چرا به نام «سیریا» برای گروه رسیدید، این نام در خود چه داشت که برای معرفی گروه موسیقایی خود برگزیدید؟
«سیریا» را اساتیدی مثل فرید میرشکار و احمدی ریشهری در کتابهای فرهنگ واژگان محلی بوشهری و سنگستان به اهالی موسیقی یا سیاهان شادیآفرین تعمیم دادهاند ولی فقط این نیست «سیریا» بهدنبال خودش قصه و ترانهای دارد. آوردهاند که در دوره قاجار عدهای با سازهایشان در کوچهها این ترانه را میخواندند «سیریا سیریا همپای سیاه کی میا»که به آنها سیریا میگفتند!
«سیریا» امروز افزون بر اجراهای صحنهای، گروهی موفق در موسیقی تئاتر هم است، در این ژانر چگونه در تلاشید تا مفصل خوبی برای هنری زنده باشید؟
از آنجایی که من با تئاتر و بازیگری وارد وادی هنر شدم، بدونشک نمیتوانم این هنر عزیز را از خودم جدا کنم. ما با ایده تلفیق این دو هنر با هم در تلاشیم تا یک تجربه جدید را برای خودمان و مخاطبانمان رقم بزنیم که به صلاحدید آقای صغیری مدیر و تهیهکننده «سیریا» از سوی خود وی به شکل رسمی اعلام میشود.
هدف سیریا از فعالیت در موسیقی چیست و اینکه نوازندگان این گروه چگونه گرد هم آمدند؟
خب، من بسیار خوشبختم که در گروه «سیریا» بهترینها دور هم جمع شدند؛ نوازندههای درجه یکی که هرکدام در ساز تخصصی خودشان بهترین هستند؛ رفقایی که در کنار هم روز و شب کار میکنیم و جالب است بدانید که این روزها هم سختگیرانه و با حوصله درگیر ضبط قطعات جدید هستیم و به مراحل پایانی نزدیک شدهایم.
نخستین اجرای رسمی «سیریا» پس از انتشار کارهای رسمیاش چه زمانی خواهد بود، آیا به دیگر استانها هم خواهید رفت یا آن سوی مرزها؟
برای پاسخ دادن به این سوال کمی زود است ولی بیتردید برنامههایی داریم؛ هم در خود استان، هم در کشور و هم خارج از کشور.
خواسته این گروه موسیقی جوان از مدیران فرهنگی و انجمن موسیقی چیست؟
وای از این سوالهای خطرناک! عموما جوابهای من به این سوالها تلخ است ولی فکر کنم برای مدیران دولتی کمی شیرین باشد؛ مدیرانی که عموما حتی صحبت کردن با هنرمندها وقتشان را میگیرد. در جواب این سوالتان باید بگویم که ما هیچ خواستهای از مسوولان نداریم، چون بهنظرم حتی فکر کردن به خواسته داشتن از مدیران و مسوولان فقط وقت ما را میگیرد. بنابراین ما ترجیح میدهیم موسیقی کار کنیم تا دنبال خواستههای بینتیجه باشیم.
سهم موسیقی بومی در جدول زمانبندی ارشاد بسیار اندک است، راهکار شما برای رفع کمرنگ بودن موسیقی بومی در این جدول چیست؟
راهکار وجود دارد، همه هم میدانند پس اجازه میخواهم در جواب این سوال فقط سکوت کنم
سخن پایانی؟
در پایان میخواهم تشکر کنم از کسانی که اگر نباشند «سیریا» و «محمد لاریانی» نیست؛ ماکان صغیری (مدیر و تهیه کننده گروه)، بهروز شریفیان (پرکاشن)، معین پاکباز (درامز)، مهدی منفرد (نیانبان، نیجفتی)، مهدی ناصری (گیتار) و امیرحسین ماهینی (گیتار باس).